سرخه و سبز و زرده/ کی سیبها رو خوشگل و خوشبو کرده
خدا خدای خوب ما/ دوست تمام بچهها (رحمان دوست ، ۱۳۸۵ : ۳ )
شاعر در این شعر از سیب که یکی از نعمتهای خداوند و موردعلاقهیبچههاست برای آموزش مضمون خداشناسی برای آنان استفاده کرده است و سیب را بهعنوان یک میوه بهشتی هم معرفی کرده است و در بیت آخر خداوند را دوست بچهها خطاب کرده است که جلوهایدوستداشتنی و مهربان را از خداوند برای کودک ارائه میدهد.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
چند تا ستاره وای خدا
بیا غذا حاضره/ ناهار ما حاضره
چه رنگ و رویی داره/ چه طعم و بویی داره
با کمک بزرگترا/ آمده به خانهی ما
میخورمت سیر میشم/ قوی میشم شیر میشم
نوش جانت بفرما/ چه نعمتی خدایا
قرمز و آبی و زرد/ آمد برام گل آورد
دستهگل من ! تو چقد قشنگی/هر شاخهات یه رنگ رنگارنگی
هرکی تو را هدیه برام آورده/کاری بهشتی کرده
تو گلدان و باغچه و باغ و بیشه/ هر جا باشی دوست دارم همیشه
گل گل نازو زیبا/ چه نعمتی شکر خدا
چند تا ستاره ! وای خدا/ چه خوشکلن ستارهها
آی آسمان ! خیلی ستارهداری/ خوش به حالت پولک نقره داری
ستارهها بچه هاتن/ هی به ما چشمک میزنن
چقدر خوبن ستارهها/ چه نعمتی شکر خدا (رحمان دوست ، ۱۳۸۵ : ۱۰-۱ )
شاعر در کتاب « چند تا ستاره وای خدا !» نعمتها و زیباییهای طبیعت و همچنین اطراف کودک را بابیان ساده و زیبایی نام میبرد و بعد آن را از نعمتهای خداوند برمیشمارد و سپس به خاطر آن به شکرگزاری خداوند میپردازد و این اشعار به کودک میآموزد که هر چیزی در اطرافش نعمت خداست و برای هر نعمتی باید از خداوند تشکر کند.
امّا شاعر در بیشتر شعرهای این کتاب بهطور ناگهانی فضا و مخاطب را تغییر میدهد و این کار را بدون زمینهسازی انجام میدهد که این کار با تغییر ناگهانی وزن و موسیقی و ضعف قافیه و زبان و تلفیق زبان محاوره و رسمی در شعر، درک مطالب را با اختلال روبرو میکند.( شورای کتاب کودک ، ۱۳۸۷: ۳۵۱)
به نظر میرسد شاعر با رشد تفکر مذهبی و شناختی کودکان آشناست و اشعار تقریباً با اصول درست سرایش شعر کودک ازنظرروانشناسی منطبق است . زیرا شاعر با بهره گرفتن از طبیعت و چیزهایی که برای کودکان این گروههای سنی ملموس هستند ، به کودک پیامهایی در مورد خداوند داده است و ازآنجاکه کودکان این گروههای سنی ازنظر پیاژه در دورهی عملیات شهودی و عینی هستند ، این روش درستی است.
۳- اسدالله شعبانی
اسدالله شعبانی شاعر کودکان و نوجوانان است که در سال ۱۳۳۷ در همدان متولدشده است تحصیلات او در رشته زبان و ادبیات فارسی است و تألیفات و کتابهای شعر او برای کودکان و نوجوانان به حدود ۳۰۰ جلد میرسد. ایشان دارای نشان درجهیک هنری از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است و کارشناس فرهنگی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان بوده است و فعالیتهای مطبوعاتی و انتشاراتی زیادی نیز دارد.
در ۱۲ کتاب از کتابهایبررسیشده توسط شورای کتاب کودک در دهه هشتاد اشعاری از این شاعر وجود دارد که در ۳ کتاب اشعار مذهبی یافت شد و همهی اشعار مضمون خداشناسی داشتند.
اشعار « هدیهی خدا ، خدا خدا ، یاد خدا و خدا کجاست؟ » از مجموعهی« خدا خدای مهربان » و شعرهای « پروردگار و آببازی » را از کتاب « خرمن شعر خردسالان » ، از این شاعر بررسی میکنیم.
هدیهی خدا
دست چپ / دست راست / دست کیه / دست ماست
تو این یه خورشید قشنگ / یه سکه طلایی رنگ
تو اون یکی ، ماه قشنگ / یه سکه نقرهایرنگ
سکهی خورشید قشنگ / سکهی ماه نقره رنگ
هر دوتاهدیهی خداست / برای کیست/ برای ماست
(شعبانی ، ۱۳۸۸ : ۲ )
شاعر با بهره گرفتن از بازیهای نمادین دست سعی کرده است تخیل را وارد شعر کند و با بهره گرفتن از این کار مفهوم خدا و نعمتهای او را به کودک بشناساند که با این کار و خلاقیتی که در شعر استفاده کرده است به جنبه شاعرانگی شعر افزوده است .
این کار ازنظر پیاژه درست است زیرا او « تحول ذهنی کودک را که در مرحلهی پیش عملیاتی و عملیات عینی است تحت تأثیربازیهامیداند ».(امین پور ، ۱۳۸۵ :۲۸ )
خدا خدا
کی به ما چشم داده،گوشداده؟ / خدا خدا
کی به ما عقل داده، هوش داده؟ / خدا خدا
کی به ما دهان و دستوپا داده؟ / خدا خدا
کی به ما مامان داده بابا داده؟ / خدا خدا
کی به ما شادی و جسم و جون داده؟ / خدا خدا
کی به ما یک دل مهربون داده؟ / خدا خدا
کی به ما گلهای رنگارنگ داده؟ / خدا خدا
(شعبانی ، ۱۳۸۸ : ۸ )
شاعر در این شعر کودک را با خداوند بهوسیلهینعمتهایی که برمیشمارد آشنا میسازد. ازنظر پیاژه که این گروههای سنی را در مرحله پیش عملیاتی (شهودی) و عملیات عینی(ملموس) میداند، این روش صحیحی است که از مشاهدات و مظاهر طبیعی اطراف کودک برای شناساندن و آموزش یک مفهوم استفادهشده است همچنین ازنظر پیاژه این شعر میتواندبهصورت بلند خوانی و حالت بازی برای کودک جذابیت داشته باشد.
یاد خدا
چشمه زلال و آبیه/ مال کیه؟/ مال گلای صحراست
صحرا بزرگ و پرگله/ مال کیه؟/ مال دو چشم بیناست
چشمه و صحرا هر دو/ با آب و گل چه زیباست
اما قشنگترین چیز/ یاد خدای یکتاست (شعبانی ، ۱۳۸۸ : ۶ )