رسانه های دیداری- شنیداری
در این طبقه از دو حس بینایی و شنوایی برای انتقال پیامها استفاده می شود:
رسانه های دیداری- شنیداری ساکن شامل: کتاب و نوار و یا صفحه همراه ، مجموعه عکس و نوار و یا صفحه همراه ، مجموعه اسلاید ناطق ، فیلم استریپ ناطق.
رسانه های دیداری- شنیداری متحرک ؛ شامل : فیلم متحرک ، تلویزیون ، ویدئو ، رایانه.
«بهره گیری از رسانه های دیداری شنیداری در موقعیت های آموزشی دارای مزایای فراوانی است که برخی از آن ها عبارتند از :
-
- استفاده از حواس چندگانه برای یادگیری
-
- تمرین بیشتر برای رسیدن به حد تسلط
-
- تسهیل مشارکت میان دانش آموزان
-
- کمک به دانش آموزان برای ایجاد ارتباط بین مفاهیم
-
- تکرار درس برای کاربر در صورت تمایل
-
- انعطاف پذیر بودن برنامه در مقابل نیاز یادگیرندگان
-
- برقراری تعامل و رابطه دو سویه با کاربر
- فراهم آوردن محیط یادگیری دوستانه » (رضوی ، ۱۳۸۹).
«یادگیری از طریق رسانه های آموزشی دیداری شنیداری لذت بخش تر و جذاب تر است و از نظرآموزشی به بازده های متفاوتی چون؛ یادگیری و کاربرد مفاهیم می انجامد» (هاردن ، ادواردز، کلارک، فریتز، جنی،۲۰۱۰) . « رسانه های آموزشی میتوانند برنامه هایی سازمان یافته از تجارب یادگیری را برای افراد یا گروه ها فرآهم بیاوردند که در آن ها تأکید ویژه ای بر یادگیری از طریق حواس مختلف خواهد شد»
اجتماعی شدن
اجتماعی شدن فرایندی است که طی آن فرد به تدریج به شخصی خودآگاه، دانا و ورزیده در شیوه های فرهنگی که در آن متولد گردیده است تبدیل می شود. (گیدنز ۲۰۱۲ ) . اجتماعی شدن به انسان راه های زندگی کردن در جامعه را می آموزد، شخصیت میدهد و ظرفیت های او در جهت انجام وظایف فردی به عنوان عضو جامعه توسعه می بخشد.(کوئن ۱۳۹۲ ) .مفهوم اجتماعی شدن بازگو کننده تمام تجربیاتی است که از طریق آن اعضای جوان و تازه وارد جامعه فرهنگ جامعه خویش را می آموزند و این قسمتی است که از دیدگاه جمعی به این مفهوم نگاه میکنیم اما از دیدگاه فردی از طریق فرایند اجتماعی شدن انسان آمادگی رفتاری را در رابطه با زندگی گروهی کسب میکند به زبان دیگر اجتماعی شدن فرایندی است که انسان ها از طریق آن ها اعتقادات گرایش ها هنجارها و عادات را از فرهنگ اخذ میکنند این فرایند هم چنین به فرد امکان میدهد تا شخصیت ویژه ای را برای خویش کسب کند(محسنی۱۳۸۹). اجتماعی شدن در دوران نوجوانی در حقیقت پلی در میان حال و آینده است. مرحله ای که میان کودکی و بزرگسالی وابستگی و استقلال. از بسیاری جهات در مرحله نوجوانی، افراد برای پذیرش نقش هایی که می باید در طول حیات خود در آینده به عهده گیرند آماده میشوند هدف های بنیادین فرایند اجتماعی شدن را می توان به قرار زیر خلاصه کرد:
۱- شخص باید مهارت های ضروری را که برای زندگی در جامعه ضروری است، فرا بگیرد.
۲- شخص باید بتواند به صورت مؤثری با دیگران ارتباط برقرار کند و توانایی خواندن، نوشتن و سخن گفتن پیدا کند.
۳- شخص باید بتواند ارضاء نیازهای بدنی خود را به شیوه های قابل قبول جامعه فرا بگیرد.
۴- فرد باید ارزش ها و اعتقادات اساسی جامعه خود را در ذهن خود متمرکز کند (کوئن ،۲۰۱۱).
الف) عوامل اجتماعی شدن
نهادهای جامعه که در طی مراحل رشد، شیوه های زندگی وبه طور کل فرهنگ را انتقال میدهند، عوامل اجتماعی شدن نامیده می شود (محسنی ۱۳۸۹ ). خانواده، گروه همگنان، مدرسه و رسانه های گروهی ازجمله عوامل اجتماعی شدن هستند. خانواده عامل اصلی اجتماعی شدن کودک در دوران طفولیت است . اما در مراحل بعدی زندگی فرد، بسیاری از عوامل دیگر در اجتماعی شدن نقش دارند . یکی از این عوامل که تاثیری بسزا در اجتماعی شدن فرد دارند، رسانه های همگانی میباشند.روزنامه ها، نشریات ادواری و مجلات از پایان قرن هجدهم به بعد در غرب رواج یافتند، اما تعداد خوانندگان آن ها نسبتاً اندک بود. تنها در یک قرن پس از آن بود که این گونه مطالب چاپی جزیی از تجربه هر روزه میلیون ها نفر گردیده و نگرش ها و عقاید آن ها را تحت تاثیر قرار دادند(حشمتی،۱۳۹۱). گسترش رسانه های همگانی متکی بر اسناد چاپی، به زودی با ارتباطات الکترونیکی همراه گردید. کودکان انگلیسی، معادل تقریباً یکصد روز مدرسه را در سال صرف تماشای تلویزیون میکنند. بزرگسالان نیز تقریباً به همین اندازه به تماشای تلویزیون می پردازند. یک مطالعه پژوهشی نشان داد که اگر یک گزارش خبری در تلویزیون با گزارش روزنامه متفاوت باشد، تعداد افرادی که گزارش تلویزیون را باور میکنند بیش از دو برابر کسانی است که گزارش روزنامه را باور کردهاند. روزنامه ها، کتابها، رادیو و تلویزیون، فیلم ها، موسیقی ضبط شده و مجلات عمومی ما را در ارتباط نزدیک با تجاربی قرار میدهند که به گونه دیگری نمی توانستیم آگاهی چندانی از آن ها داشته باشیم. امروزه جوامعی که کاملاً از تاثیر رسانه های همگانی بر کنار مانده باشند، حتی در میان فرهنگ های سنتی تر، بسیار معدودند. ارتباطات الکترونیکی حتی در دسترس کسانی که کاملاً بی سوادند قرار دارند و در دورافتاده ترین نواحی کشورهای جهان سوم، مردمی که رادیو و تلویزیون دارند، امری عادی است(گیدنز۲۰۱۰).هاج و تریپ(۲۰۰۸، به نقل از گیدنز،۱۳۹۳) تأکید میکنند که واکنش های کودکان به تلویزیون متضمن تفسیر آنچه می بینند است و نه فقط ثبت محتوای برنامه ها. آن ها اظهار می دارند که اکثر تحقیقات، پیچیدگی فرایندهای ذهنی کودکان را در نظر نگرفته اند. تماشای تلویزیون، حتی تماشای برنامه های کم اهمیت، ذاتاً یک فعالیت ذهنی سطح پایین نیست؛ کودکان برنامه را با ربط دادن آن ها به سایر نظام های معنا در زندگی روزمره شان تفسیر میکنند. برای مثال حتی کودکان خردسال می فهمند که خشونت تلویزیون، واقعی نیست. بنا به گفته هاج و تریپ خشونت برنامه های تلویزیونی نیست که بر رفتار تاثیر دارد، بلکه بیشتر چارچوب کلی نگرش هایی است که خشونت در آن ارائه و تفسیر می شود.
مهارت اجتماعی