هماهنگی
Coordination
این بدان معنی است که عامل، قادر است برخی از فعالیتها را در محیط اشتراکی با دیگر عاملها انجام دهد.[۱۳] فعالیتها، اغلب از طریق برنامهها، گردشهای کاری، و یا دیگر مکانیزمهای مدیریت فرایندها هماهنگ میشوند.[۱۳]
همکاری و مشارکت
Cooperation or collaboration
این بدان معنی است که عامل، قادر است به منظور رسیدن به یک هدف مشترک، با دیگر عاملها هماهنگ شود، عاملهای غیر رقابتی که با هم به موفقیت یا شکست میرسند.[۱۳]
انعطافپذیری
Flexibility
این بدان معنی است که سیستم پاسخگو است، عاملها باید محیط خود را درک کنند و به موقع، به تغییراتی که در آن رخ میدهد پاسخ دهند.[۱۶]
استدلال
Reasoning or Discourse
قابلیت استدلال در انتخاب عمل
حرکت
Mobility
این بدان معنی است که عامل، قادر است از یک ماشین به ماشین دیگر، و در سراسر معماری سیستمها و چارچوبهای مختلف انتقال یابد، به عبارت دیگر قابلیت انتقال از یک محیط به محیطی دیگر[۱۷]
پیوستگی زمانی
Temporal continuity
این بدان معنی است که عامل، فرایندی است که به طور مداوم در حال اجرا است، و اینگونه نیست که یک ورودی را به یک خروجی واحد نگاشت کند و پس از آن خاتمه یابد.[۱۷]
شخصیت یا اعتبار
Personality or character or Credibility
یک عامل، شخصیت قابل باور، خوش تعریف و احساسات دارد.[۱۳, ۱۷]
قابلیت استفاده مجدد
Reusability
این بدان معنی است که ممکن است فرایندها نیاز داشته باشند نمونههای کلاس “عامل” را برای تحویل اطلاعات یا چک کردن و تجزیه و تحلیل آنها بر اساس نتایجشان حفظ کنند.[۱۸]
( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
محدودیت منابع
Resource limitation
عامل تا زمانی به فعالیت خود ادامه میدهد که منابع را در اختیار داشته باشد.[۱۸]
نوع دوستی
Benevolence
این فرض وجود دارد که عاملها، اهداف متضاد ندارند و هر عامل کاری را انجام میدهد که از او خواسته شده است.[۱۴, ۱۵] به عبارت دیگر، مصالحه در منافع مرتبط با عاملهای همکار