از ثمرات تحقق خود، استقلال درونی است و آن به خود متکی بودن در تصمیمگیریها، خودگردانی، مسئولیتپذیری، انضباط و فعالبودن است. بنابراین فرد مستقل، خود تصمیم گرفته و از ثمرات فکر خویش بهرهمند میشود، از طرف دیگر به محرکهای بیرونی محتاج نبوده و سرنوشت خویش را خودش رقم میزند. مزلو استقلال نسبی این افراد را اینگونه بیان میکند که در محیط و اجتماع اینان دربرابر بحرانهای زندگی، حوادث ناگوار، محرومیتها، تهدیدات و شدائد عمدتاً مقاوم و پایدارند و همه اینها به دلیل رسیدن به هدف نهائی یا تحقق بخشیدن به خود واقع میشود؛ زیرا مسأله اساسی رشد و کمال انسانی است.[۱۶۰]
یکی دیگر از ثمرات تحقق خود، احساس خشنودی و رضایتمندی از زندگی است. عوامل تعیینکننده این خشنودی، در واقع از شخصیت خود آنها ناشی میشود نه از اجتماع که این همان نیرومندی افراد در عدم وابستگی به دیگران است. البته گاهی این احساس به شکل نوع دوستی و مهربانی به دیگران نیز نمود پیدا میکند که سرشار از محبت و مهرورزی است.
مزلو اخلاقیبودن و داشتن معیارهای روشن و صریح اخلاقی را از صفات افراد درستکار میداند که تصوراتشان در باب خیر و شر و همینطور درستها و نادرستها براساس قراردادهای کهن اجتماعی نبوده است. او در این خصوص نقلی از دکتر دیوید لوی[۱۶۱] دارد که این افراد را در قرون گذشته به عنوان مردان خدائی و یا کسانی که در راه خدا گام مینهند میشناختند؛ زیرا عدهای از آنان قائل میشدند که به خدا معتقد هستند.[۱۶۲]
۴- اهداف اعتماد به نفس
هدف این است که انسان خود را به گونهای به محیط نشان بدهد که پاسخ خویش را دریافت داشته، عزت نفس خود را تقویت نماید. مدیریت لحظات زندگی و رسیدن به موفقیتها، مدیرت استرسها و به تبع تمرین صبر و تحمل در شرایط سخت و پر هیجان، از اهداف اعتماد به نفس است. مهمتر اینکه رسیدن به اهداف عالی زندگی، داشتن روحیه شاد و پرنشاط، احساس قدرت و انرژی فوقالعاده در امور روزمره و بسیاری از هدفهای جزئی که در این راستا دارای اهمیت است، نیز در پرتو اعتماد به نفس حاصل میشود.
علاوه بر موارد فوق کسی که اعتماد به نفس دارد، به دلیل خودباوری و ایمان به توانمندیهایش، شخصیت محکمی در برابر استرسها و مشکلات پیدا میکند. در نتیجه این فرد قادر است بر سرنوشت خود مسلط باشد. حال تسلط بر سرنوشت یکی دیگر از اهداف اعتماد به نفس است.[۱۶۳] از خوبیهای دیگر اعتماد به نفس اینکه انسان میتواند با خوشبینی و روحیه اعمتاد به نفس بالا، افسردگیهای خود را که در شرایط استرس پیش آمدهاند، درمان کند. از اینرو مدیریت تکانههای عصبی، مسئولیتپذیری، احترام به دیگران و همدردی با آنها، در پرتو اعتماد به نفس ممکن بوده، باعث میشود تمایلات خشونتآمیز از بین برود.[۱۶۴]
۵- روشها و راهکارهای اعتماد به نفس
برای ارتقاء اعتماد به نفس، مجموعه کتابهایی که ذیل این موضوع یا عنوان در منابع اصلی یا فارسی نگاشته شدهاند، راه ها و شیوه های بسیاری دیده میشود. بعضی از این شیوه ها همپوشانی داشته و یکدیگر را شامل میشوند و بعضی نسبت به روش های دیگر متفاوت هستند. اگر بخواهیم این شیوه ها و راهکارها را سازماندهی کنیم، باید آن موارد را ذیل سه گروه عمده قرار دهیم. گروهی از این راهکارها نقش فردی دارند که هر شخص باید آنها را مدنظر قرار دهد و به آنها عمل کند، گروهی دیگر را باید خانواده ها توجه کنند و در آخر، محیط زندگی انسان میتواند در رسیدن به اعتماد به نفس بالا نقش مؤثری را ایفا نماید و محیط، اعم از معلمان، دوستان، اطرافیان، شغل و غیره است، که هر یک به نحوی تأثیر خود را در تقویت یا تضعیف این قوه خواهند داشت.
الف. پایهگذاری اعتماد به نفس در کودکی
ساختمان استوار و پابرجای اعتماد به نفس که باید مراحل شکلگیری آن از اوان کودکی آغاز شود، اگر با توجه ها و عنایات والدین همراه باشد، نتیجه نهایی، همان بهرهمندی از اعتماد به نفس بالا خواهد بود. پایهگذاری یک بنیان کارآمد اعتماد به نفس با تشویق گامبهگام و همیشگی امکان پذیر است و با خودداری از تشویق بیجا از شکلگیری اعتماد به نفس کاذب جلوگیری میشود. بنابراین اعتماد به نفس کاذب از تشویق نابهجا و زیاده از اندازه سرچشمه میگیرد. همچنین تنبیهات غیر بدنی و غیر کلامی که به منظور متوجه ساختن فرد از عمل نامناسب خویش است، نیز اعتماد به نفس را رشد و ارتقاء میدهد.
برای کسی که خواهان دستیابی به اعتماد به نفس فوقالعاده است، ضرورت دارد پیشنیازهای درونی را برای تقویت اعتماد به نفس یا رسیدن به آن، آماده کند. بنابراین دو صورت برای او متصور است: اگر از این موارد بهرهای دارد ولی از آن ناحیه دچار ضعف است آنها را تقویت کند و یا به ایجاد آنها در وجود خویش همت گمارد. از آنجایی که ممکن است انسان در رسیدن به هدف خویش هیجانات، شک و تردید، موفقیت، ناکامی، عزم راسخ و ترس از شکست را تجربه کند، ابتداییترین کلید برای رسیدن به اعتماد به نفس قوی روشنبینی است؛ سزاوار است که انسان در پرتو عقل و منطق از مشکلات و شکستهای موقتی سربلند بیرون آید.
اراده قوی، پشتکار و مداومت، آمادگی رویارویی با موضوع و تسلط بر آن، تمرکز روی موضوع مورد نظر با به کارگیری تمام قوای ذهنی و جسمی، صداقت، شجاعت، کوشا بودن، تحرک داشتن، فعال بودن، رقابت، تحملپذیری، خویشتنداری، پایداری و شکستناپذیری، تخصص، مسئولیتپذیری، شناسایی نقاط قوت و ضعف، توجه به رفتار و کردار، گوش فرادادن به ندای درونی و جستوجوی موقعیتهای تازه در زندگی، همه از مواردی هستند که با رعایت آنها این نیرو تقویت شده، رسیدن به قلههای موفقیت تسهیل میشود. با نگاه دقیق دیگری شاید بتوان مدعی شد که این موارد کلیدهای رسیدن به یک اعتماد به نفس قوی است. بنابراین با به کارگیری آنها رسیدن به اهداف عالیه انسانی ممکن خواهد شد.[۱۶۵]
اولین مرحله پرورش اعتماد به نفس بعد از روشنبینی، خودآگاهی است که شاید از ماه های ابتدائی عمر آدمی شروع شود. در حقیقت آن گامهایی است برای خودشدن و شناسایی و معرفت خویشتن. همچنین خوداتکائی، خودشیفتگی، تصور مثبت افراد یا همان خودپنداره مثبت، رویارویی با مشکلات، تقویت اراده، صبر و شکیبایی، تجربهآموزی و احترام به خود از دیگر عواملی است که موجب میشود فرد اعتماد به نفس خود را تقویت نماید. حال اگر خودسنجی، خودآموزی و خودپروری، تربیت خویشتن و رسیدن به خودیاری که در نهایت به خودشناسی منتهی میشود نیز به این سلسله افزوده شود، به دلیل دستیابی به هویت مشخص، اعتماد به نفس در آنان تقویت شده و در نتیجه دارای تفکر منظم و روابط خوب اجتماعی خواهند شد.
ایجاد انگیزه مثبت در حرکت و همراهی با سلسله نیازهای مزلو و تصدیق اهمیت موفقیتها، بالارفتن از پلههای ترقی، کشف و ادراک ارزشهای شخصی، همـراهی با ارزشها، تمرکز بر مـوارد مهمتر و هویتبخشی[۱۶۶] و از سوی دیگر احترام متقابل، محبت و مهرورزی، سلامت جسمی و روحی، توجه به قضاوتها، تعیین هدف زندگی و ارتباط با آن، اقدام در جهت رشد شخصی، شرکت در امور اجتماعی، مقاومت در برابر سختیها، کمک به نیازمندان، فراهم کردن شرایط برای تجربیات موفقآمیز، تعریف و تمجید بهجا، تخلیه احساسات، تفاهم جمعی، برانگیختن حس کنجکاوی و حقیقتجویی، کسب دانش و تجربه، وفاداری به وعدهها، مدیریت زمان، مدیریت اولویتها، خودباوری و بسیاری از راهکارهای دیگر همگی در افزایش اعتماد به نفس، نقش عمده دارند. البته این موارد که در اینجا آمده است، در زمره ارکان اساسی تقویت اعتماد به نفس قرار داشته و راهکارهای رسیدن به اعتماد به نفس در کتابهای مختلف بیشتر از این موارد بیان شده است.[۱۶۷]
ب. راهکارهای دستیابی به اعتماد به نفس در یک نگاه
برای درک بهتر، خلاصهای از راهکارهای اعتماد به نفس در جدول ذیل نمایش داده شده است.
راهکارهای دستیابی به اعتماد به نفس در روانشناسی
اراده
کوشا بودن
شکستناپذیری
تجربهآموزی
خویشتنداری
پشتکار
تحرک داشتن
پایداری
تخصص
کنجکاوی
خودآگاهی
شجاعت
تصویر مثبت از خود
توجه به رفتار
خودآموزی
روشنبینی
صداقت