انگیزش حالتی در افراد که آنان را به انجام رفتار وعمل خاصی متمایل می سازد (یاراحمدی خراسانی ۱۳۸۶، ۲۰).
۱-۶-۲ تعاریف عملیاتی
تعریف عملیاتی عدالت سازمانی: عدالت سازمانی شامل عدالت توزیعی، عدالت رویهای و عدالت تعاملی میباشد که برگرفته از پایان نامه کارشناسی ارشد آقای ایمان صباغ (۱۳۸۸) میباشد و دارای ۱۸ سوال میباشد و از طریق ۵۳ کارمند دانشگاه جامع علمی کاربردی استان کرمان مورد سنجش قرار میگیرد. سوالات ۱ تا ۶ مربوط به عدالت توزیعی، سوالات ۷ تا ۱۲ مربوط به عدالت رویه ای و بقیه سوالات ۱۳ تا ۱۸ مربوط به عدالت تعاملی است. نمره ای که پاسخگویان در مقیاس لیکرت به این پرسشنامه می دهند میزان عدالت سازمانی را مشخص می کند.
تعریف عملیاتی انگیزش: در این تحقیق انگیزش شامل مولف های احساس امنیت، احساس اجتماعی، احساس احترام، احساس استقلال، احساس خود شکوفایی میباشد که از پرسشنامه انگیزش شغلی که دارای ۱۴ سوال میباشد اندازه گیری میشود. سوال ۳ مربوط به مولفه احساس امنیت، سوالات ۲،۷ مربوط به مولفه احساس اجتماعی، سوالات ۵،۸،۹ مربوط به مولفه احساس احترام، سوالات ۴،۱۰،۱۱،۱۲،۱۳ مربوط به مولفه احساس استفلال و سوالات ۱،۶،۱۴ مرتبط به مولفه احساس خودشکوفایی می باشد. نمره ای که پاسخگویان در مقیاس لیکرت به این پرسشنامه می دهند وضعیت انگیزش آنها را مشخص میکند.
۱-۷- نوع متغیرها
متغیر پیش بین:
در این تحقیق عدالت سازمانی بعنوان متغیر پیش بین در نظر گرفته شده است.
متغیر ملاک یا هدف:
در این تحقیق انگیزش کارمندان بعنوان متغیر ملاک یا هدف در نظر گرفته شده است.
۱-۸- قلمرو تحقیق
قلمرو موضوعی تحقیق: این تحقیق در حوزه مدیریت آموزشی و پیرامون بررسی رابطه بین عدالت سازمانی بر مبنای مدیریت اسلامی و انگیزش می باشد.
قلمرو مکانی تحقیق شامل دانشگاه جامع علمی کاربردی می باشد.
قلمرو زمانی تحقیق: این تحقیق از نظر زمانی از نیمه دوم سال ۹۱ آغاز شده و در نیمه اول سال ۹۲ به پایان رسیده است.
فصل دوم:
مروری بر ادبیات و پیشینه تحقیق
مقدمه
عدالت یکی از میراث های شکوهمند و جدایی ناپذیر بشریت است که بنیان حقوق بشر را تشکیل داده است. عدالت شاید مرکز ارزشهای اخلاقی، سیاسی و شاید تجلیگر شأن والای انسانی است. عدالت از جمله مفاهیم تاریخی فلسفه سیاسی است که از گذشته تا به امروز، جزء آرمانهای بشر بوده است و این بیانگر آن است که این مفهوم هرگز به طور کامل عملی نشده و از جمله اصولی است که باتوجه به زمان به روز میشود (راولز [۲۸]۱۹۷۱، ۴۴) عدالت در اکثر جنبه های زندگی انسان رخنه کرده است و عدالت اولین فضیلت نهادهای اجتماعی مثل صداقت در پندار است. گرینبرگ بیان می کند که مفاهیم معدودی همچون عدالت به عنوان بنیان تعاملات اجتماعی انسان وجود دارد. عدالت در بیش از سه دهۀ گذشته به منزلۀ یک موضوع معروف در جامعه شناسی سازمانها شناخته شده است. پس از انقلاب صنعتی و مکانیزه شدن جوامع بشری، سازمانها چنان بر زندگی بشر سیطره افکندهاند که هر انسان از لحظه تولد تا مرگ مستقیما وابسته به آنهاست و امروزه زندگی، بدون وجود سازمانها قابل تصور نیست. بنابراین اجرای عدالت درجامعه منوط به وجود عدالت در سازمانهاست. مطالعات عدالت در سازمانها، داده های بنیادی خود را از تحقیقات آدامز[۲۹] روی مفهوم برابری گرفته است (آدامز ۱۹۹۵، ۹۸).
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
اخیرا به نظر می رسد که علاقه مندی به عدالت سازمانی شهرت و محبوبیت زیادی یافته و مطالعات تحقیق جامع به اوج خود رسیده است.
سازمان سیستمی اجتماعی است که حیات و پایداری آن وابسته به وجود پیوندی قوی میان اجزا و عناصر تشکیل دهنده آن است. ادراک بی عدالتی اثرات مخربی بر روحیه کارجمعی دارد ، زیرا اهتمام نیروی انسانی و انگیزش کارکنان را تحت الشعاع خود قرار می دهد . بی عدالتی و توزیع غیرمنصفانه دستاوردها و ستاده های سازمان، موجب تضعیف روحیه کارکنان و تنزل روحیه تلاش و فعالیت در آنان می شود . بنابراین رعایت عدالت، رمز بقا و پایداری جریان توسعه و پیشرفت سازمان و کارکنان آن است . بنابراین از جمله وظایف اصلی مدیریت، حفظ و توسعه رفتارهای عادلانه در مدیران و احساس عدالت در کارکنان است . رعایت عدالت به ویژه در برخی از رفتارهای مدیریت با کارکنان (توزیع پاداشها، روابط سرپرستی، ارتقا ها و انتصاب ) برای کارکنان حائز اهمیت است عدالت سازمانی مانند چسبی است که باعث می شود افراد دور هم جمع شوند و به طور موثر با هم کار کنند و در مقابل بی عدالتی سازمانی هر گونه انسجام سازمانی را از هم میپاشد. فراگرد توسعه رفتارهای عادلانه و مهمتر از آن شکل دادن احساس عدالت در کارکنان، شناخت چگونگی تأثیرگذاری رفتارهای مبتنی بر عدالت بر هر یک از ابعاد تعهد سازمانی کارکنان حائز اهمیت است.
در این بخش به مرور ادبیات متغیرهای تحقیق پرداخته می شود. ابتدا متغیر عدالت سازمانی مورد بررسی قرار میگیرد سپس متغیر انگیزش توصیف میشود و در نهایت تحقیقات انجام شده، چارچوب نظری، مدل مفهومی و مدل تحلیلی ارائه می شود.
بخش اول: عدالت
۲-۱- بررسی نظریه های پیرامون عدالت سازمانی
۲-۱-۱ معنای لغوی عدالت
در بیشتر فرهنگها و کتابهای لغت به تعریف لفظی و لغوی کلمه عدل و عدالت توجه شده است که پرداختن به همه آنها به تفصیل بیش از حد می انجامد، لذا به برخی از آنها به اجمال اشاره می شود:
الف) فرهنگ فارسی معین: در این فرهنگ معانی زیر برای کلمه عدل و عدالت آمده است: ۱ – داد کردن، داد دادن، ۲ – نهادن هر چیزی به جای خود، ۳ – حد وسط میان افراط و تفریط، ۴ – دادگری، انصاف، عدالت مقابل ظلم، ۵ – داد، ۶ – اندازه و حد اعتدال (ندایی ۱۳۷۹، ۶).
ب) حضرت علی (ع) نیز عدل را قرار دادن هر امری در جای خود معنی می فرماید: العدل یضع الامور مواضعها (ندایی ۱۳۷۹، ۶).
ج) در مفردات راغب نیز در تعریف عدل آمده است: عدل= العداله و المعادله: لفظی است که در حکم و معنی مساوات است و به اعتبار نزدیک بودن معنی عدل به مساوات در آن مورد هم بکار میرود.
عدل و عدل= در معنی به هم نزدیکند ولی عدل در چیزهایی است که با بصیرت و آگاهی درک میشود و بکار میرود، مثل احکام. ولی واژه های عدل و عدیل در چیزهایی است که با حواس درک میشود مثل اوزان، اعداد و پیمانهها. پس عدل تقسیط بر اساس استقامت و کمال است. از این رو روایت شده است که “بالعدل قامت السموات و الارض” آگاهی و خبری است بر اینکه هر گاه رکنی از ارکان چهارگانه در عالم افزون بر دیگری یا کم از دیگری می بود جهان بنا بر مقتضای حکمت انتظام میداشت (ندایی ۱۳۷۹، ۷).
د) در فرهنگ فلسفی بحث مفصلی درباره ریشه لغوی و اصطلاحی عدالت یا صیغه فلسفی وجود دارد. عدالت در لغت به معنی راستی (استقامت) و در شریعت به معنی راستی در راه حق و دوری از مانع و برتری دادن عقل بر هواست. در اصطلاح فقیهان، عدالت پرهیز از گناهان بزرگ و اصرار نکردن در گناهان کوچک و راستگویی و پرهیز از دروغ و رعایت تقوا و دوری از افعال پست است (ندایی ۱۳۷۹، ۹).
۲-۱-۲ بحث مفهومی و اصطلاحی عدالت
بعد از ریشهیابی واژه لغوی عدالت،اینک با توجه به معنی لغوی به بررسی مفهومی و اصطلاحی آن پرداخته می شود. در اینجا با توجه به محدودیت تحقیق، بررسی آرا و افکار همه فیلسوفان و متفکران برای ارائه تعریف امکان ندارد لذا به بررسی عدالت در قرآن و سیره نبوی و اندیشه های امیرالمومنین (ع) و همچنین نظریه برخی از فیلسوفان مانند افلاطون و استاد مطهری اشاره خواهد شد:
۲-۱-۲-۱ عدالت در قرآن
مبنا و زیربنای تمامی اصول، در تمامی اندیشههای سیاسی اسلام عدالت است. آیات الهی اشاره دارند که پیامبران را با مشعلهای هدایت فرستادیم و به آنها کتاب و میزان دادیم تا عدالت را بر پا دارند (عمید زنجانی ۱۳۷۳، ۳۱۱). بنابراین چه بیانی رساتر از این که قرآن استقرار عدالت و گسترش آن را یکی از دو هدف اساسی و فلسفه بعثت انبیا ذکر کرده و آن را از صفات الهی و بارزترین خصیصهی آفرینش و نیکوترین خصلت انسان معرفی کرده است.
الف) «ما رسولان را با براهین روشن به سوی انسان ها فرستادیم و به آنها کتاب و میزان دادیم تا عدالت را بر پا سازند[۳۰].»
ب) من مأمورم که عدالت را در میان شما برپا سازم[۳۱].»
ج) «عدالت را پیشه خود سازید؛ زیرا عدالت به تقوا و پاکی انسان نزدیکتر است[۳۲].»
د) «هرگاه در میان مردم حکم میکنید باید براساس عدالت باشد[۳۳].»
هـ) «خداوند به عدالت پیشگی فرمان دهد[۳۴].»
اساس حکمیت و حکم و حکومت در قرآن ایجاد قسط و عدل در جامعه است. از سوی دیگر کثرت آیاتی که دربارهی عدل و کلمات مترادف و متضاد این واژه است بیانگر اهمیت جایگاه این مفهوم در قرآن است. اصلیترین مترادفهای قرآنی کلمهی عدل که در قرآن آمدهاند و با آن ارتباط معنایی دارند، عبارتند از: قسط، قصد، استقامت، وسط، نصیب، حصه، میزان وغیره. همچنین جور – متضاد کلمه عدل – که خود نیز مترادف ظلم است، کمتر در قرآن آمده است. واژههای پیش گفته بارها در آیات قرآن به کار رفتهاند؛ مثلاً کلمه عدل و مشتقات آن ۲۹ بار، و کلمهی ظلم و انشقاقات آن بیش از ۲۹۰ بار در این کتاب آسمانی ذکر شده است. یک صد نص قرآنی پیرامون توصیه به عدالت و مفاهیم مترداف آن (قسط، میزان و …) نازل شده است.
مثلاً در تفسیر آیهی «و السماء رفعها و وضع المیزان»[۳۵] در تفسیر صافی آمده است:
«مقصود این است که در ساختمان جهان رعایت تعادل شده است، در هر چیز از هر مادهای به قدر لازم استفاده گشته و فاصلهها اندازهگیری شده است. همچنان که در حدیث نبوی آمده است: «بالعدل قامت السموات و الارض»[۳۶] نقطهی مقابل عدل به این معنا بیتناسبی است نه ظلم (جمعی از مولفان ۱۳۷۳، ۹۴).
پس نظام هستی بر عدل استوار شده و به تعبیر آیات کریمه قرآن، میزان که عبارت دیگر عدل است از یک سو در عالم کیهان و کل نظام هستی حاکم است و از سوی دیگر در نظام حیات انسان باید حاکم باشد تا از محور عدل تجاوز نشود: «الا تطغوا فی المیزان.»[۳۷]
پس بیتردید بر زندگی اجتماعی افراد در جامعه لاجرم باید نظمی حاکم باشد، زیرا استقرار نظم بر پدیدههای تکوینی و تشریعی مایهی حیات و زندگی است؛ یا به تعبیر دیگر فعالیت و موجودیت هر پدیدهای در گرو استقرار نظم است. اشاره به میزان، در آیهی شریفه، همان نظم حاکم بر پدیدههای تکوینی مورد نظر است، اما وسیلهای که بشر برای ایجاد و استقرار نظم در مسائل اجتماعی به کار گرفته است، برقراری حکومت و وضع قوانین و مقررات تشریعی است (اخوان کاظمی ۱۳۸۶، ۵۲).
۲-۱-۲-۲ عدالت در سیرهی نبوی
پیامبر گرامی اسلام، حضرت محمد (ص) طی ۲۳ سال از بعثت تا وفات، مأمور ابلاغ و اجرای اسلام شدند و در همهی ابعاد و زمینههای فکری، فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و سیاسی به انقلابی عدالت گستر و توحیدی دست زدند که با محتوای اصیل و جامع اسلام، به عنوان آخرین و کاملترین دین آسمانی، برای همه زمانها و مکانها و همهی مردم تناسب داشت. وی با نفی افکار، آیینها و ارزشهای ظالمانهی جاهلی و قومی و قبیلهای، خونی و نژادی، مالی و طبقاتی و شرکت و بتپرستی، و در هم شکستن ساختارها و مناسبات مبتنی بر آنها، اساس نظمی عادلانه، نور و انقلابی را پی ریخت. نهضت او که یک انقلاب تمام عیار بود، به تغییرات عمیق و اساسی در ذهنیتها و عینیتهای حاکم انجامید. از خصوصیات بارز نبی اکرم (ص)، اعتدال و عدالت طلبی ایشان بود، همچنان که علی (ع) در این باره میفرمودند:
«سیرهی او میانهروی و اعتدال و سنتش رشد و تکامل و سخنش جداکننده (حق از باطل) و حکم و فرمانش به عدل و درست کاری است (نهج البلاغه۱۳۹۰، ۱۶۴).
پیامبر اسلام در قبل و بعد از بعثت، دارای حس عدالتخواهی عمیقی بود و هدف توحیدی وی نفی تبعیضهای ظالمانهی جامعهی جاهلی آن روز و برقراری قسط و عدل بود. جامعهای که رعایت عدالت در آن فقط به گونهی سلبی همانند تلافی و مجازات و پرداخت خونبها صورت میگرفت و از شکل عدالت مثبت (انصاف، میانه روی و توازن) خبری نبود.