۳-۱)جنگ نزد یهود:
هیچ جنگی در قساوت و شدّت همانند جنگ در دین یهود نیست. یهود بر اساس شریعت خود در طول تاریخ، به جنگ و خونریزی فراوان پرداختهاند و در این راه، به طفل و زن هم رحم نمی کردند و همچنان خود را «ملت برگزیده خدا» می دانند، یکی از بزرگان یهود میگوید:«ما یهود نیستیم مگر آقای عالم و فاسد کننده عالم، ایجاد کننده فتنه در عالم و جلادعالم.عجیب این است که یهودیان، همه این جنگطلبیها را به استناد تورات انجام می دهند.قرآن کریم، عدهای از اهل کتاب را ستایش می نماید، همانهایی که از غرور، خودپرستی و تکبر خودداری می نمایند و همواره حق و حقیقت را مدنظر دارند.”همه اهل کتاب یکسان نیستند گروهی ازآنها به طاعت خدا ایستاده ومطیع اوامرالهی هستند وآیات الهی را دردل شب تلاوت میکنند در حالی که سجده میکنند”[۹] به این ترتیب، قرآن کریم از این که نژاد یهود را بکلی محکوم کند و یا خون آن ها را کثیف بشمرد، خودداری کرده و تنها روی اعمال آن ها انگشت می گذارد.
در این مجال به یکی از اقدامات وحشیانه یهود،علیه مسلمانان درقرن بیست اشاره می شود که چطوریهودیان با قساوت تمام وبا سنگدلی وشقاوت خون مسلمانان رابرزمین ریختند.”عصرروزنهم آوریل ۱۹۴۸ ناگهان نعره های گوش خراش بلندگوهای اسرائیل درقریه دیریاسین که درکنارشهر بیت المقدس واقع است پیچید وبا ارعاب وتهدید مردم را دعوت به تخلیه دهکده و بیرون رفتن ودست شستن ازداروندار خود میکردند.مردم بی دفاع،گیج و حیران و مضطرب برای فهمیدن علت حادثه به هرسو می دویدند.درچنین وضعیت بحرانی سربازان شقی یهودی مثل گرگان مست مردم را به محاصره می کشیدند.گویا می خواستند همه کینه ها ودرد دلهایی را که درطول هزاران سال دربدری یهود از تمام مردم روی زمین داشتند،برسراین مردم که همیشه آنان را پناه میدادند وحمایت میکردند خالی کنند. دریدن شکم های زنها وبریدن سربچه ها در دامان یا جلو چشم مادران وآتش زدن زنده ها، از کارهای عادی آن کفتارهای گرسنه بود.جنایت پیشه های وحشی عده ای از دختران عرب را اسیرکردند ولخت وعریان درکامیون های بی سرپوش ریختند و در شهرهای یهودی مخصوصاٌ در شهربیت المقدس جدید ازمیان مردم عبور میدادند ویهودیان رذل وپست ازآنان عکس می گرفتند.”[۱۰]
۲-دین مسیحیت:
دین مسیحیت، یکی از ادیان مهم جهان است که در سراسر دنیا، پیروان زیادی داشته ودرصد قابل توجهی از جمعیت جهان مسیحی میباشند. آغاز پیدایش این دین به ۲۰۰۰ سال قبل بر می گردد و پیروان این دین، خود را پیرو پیامبر الهی، حضرت مسیح (ع)می دانند.
پروفسور محمّد حمیداللّه میگوید:«تعالیم اولیه مسیحیت به وضوح مشعر بر این است که یک مسیحی نه تنها نباید از خود با توسل به زور دفاع کند، بلکه حتی نباید از قانون کشور در برابر ظلم و ستم استمداد کند.[۱۱] ولی،پیروان این دین به جهت برخی مسائل درونی ، به دنیا روی آورده و خطر بزرگی را از نظر بین المللی برای دیگر ملل ایجاد کردند که جنگهای صلیبی شاهد این مدّعاست. بر اساس فرمان پاپ، حتی همه پیمانهای منعقده با مسلمانان را لغو کردند.در آیاتی از قرآن کریم، به نژاد پرستی مسیحیان اشاره شده است از جمله، مسیحیان همانند یهودیان ادعا کردند که ما فرزندان خدا هستیم! و خداوند در جواب آنان میفرماید:”ازجمله ادعاهای بی اساسی که یهود و نصاری دارند این است که گفتند مافرزندان خدا و دوستان ویژه او هستیم وازمیان همه انسانهای خلق شده ما بردیگران برتری داریم و پیروان هیچ مذهبی و مردمان هیچ ملت و گروه و قبیله ای به مقام ما نمی رسندبلکه آنان برای خدمت به ما خلق شده اند.ای پیامبر درجواب آن ها بگو ،پس چرا (به اعتراف خودتان )خداوند، شمارابه سبب گناهانتان عذاب میکند ، پس شما بشری هستید از جنس سایرمخلوقات خدا وهمانند سایرانسانها ،خداهرکه رابخواهد وشایسته ببیند می بخشد وهرکه رامستحق ببیند کیفر میدهد ازاین گذشته مالکیت وفرمانروایی آسمانها وزمین وآنچه میان آن دو قرار دارد،فقط دراختیارخداست(وکسی حق ندارد خود را فرزند خدا بنامد،زیراهمه بنده خدا هستند) وسرانجام تمام مخلوقات به سوی او بازمی گردند[۱۲]
از نظر قرآن کریم، آنان از انحصارطلبان بهشت محسوب می شوند:آن ها گفتند: هیچ کس جز یهود و نصاری، هرگز داخل بهشت نخواهد شد؛ این آرزوی آن ها است؛ بگو، اگر راست میگویید، دلیل خود را بیاورید[۱۳].
سراسر کتاب انجیل از رفتار محبتآمیز، حتی نسبت به دشمنان موج میزند و از نظر حضرت مسیح (علیهالسلام) احسان باید شامل دشمنان هم بشود. با این وجود، نژادپرستی در قوم مسیحیت ـ همانند قوم یهود ـ دیده می شود. آنان مخالف سرسخت غیرمسیحیان هستند با این تفاوت که از نظر قرآنکریم، عداوت و دشمنی یهودیان، در مقابل پیروان مذاهب دیگر، بسیار بیشتر از مسیحیان بوده است.[۱۴]
حوادث تاریخی مسیحیت بیانگر این نکته است که آنان هیچگاه به دستور حضرت مسیح (علیهالسلام) ، مبنی بر محبت و دوستی نسبت به همه انسانها، عمل نکردهاند.
«در سال ۱۴۱۵ میلادی، پاپ نیکولای پنجم فرمان داد که هر شخصی که مظنون به آداب مذهبی یهود است، به محکمه انگیزیسیون جلب شود و بدین ترتیب ۳۰۰ هزار یهودی قتل عام شدند و بقیه به ایتالیا گریختند و از آنجا نیز مجبور به مهاجرت به ترکیه شدند.[۱۵]
مسیحیان حتی نسبت به همنوعان خود رحم نکردند. طی هفت قرن؛ یعنی از سال ۱۱۸۳ م. تا ۱۸۳۴ م. که تاریخ آغاز و پایان رسمی محاکم تفتیش عقاید در اسپانیاست، دهها هزار نفر صرفا به اتهام ارتداد و تخطّی از دین رسمی، در آتش سوزانده شدند و یا پس از شکنجه هولناک به قتل رسیدند و اموالشان مصادره گردید. افراد ملزم می شدند عقیده و مذهب خاص داشته باشند. دوران قرون وسطی با تفتیش عقاید، قتل و شکنجه شناخته می شود. پاپ ششم طی پیامی در ۱۰ مارس ۱۷۹۱ م. آزادی مذهبی را به «حقوق وحشتناک» توصیف می کند؛ ولی سرانجام کلیسا، اعلامیه جهانی حقوق بشر و «حق آزادی مذهب» را پذیرفت. این امر در سال ۱۹۶۳ م. طی اعلامیهای از سوی ژان پُل بیست و سوم اعلام شد.”[۱۶]
دربرخی از اسناد تاریخی آمده است که “فرانسه مسیحی ازپررنج ترین ومصیبت بارترین کشورهای اروپایی بود.آزادی سیاسی و برابری ها اجتماعی به طورکلی در این کشوریافت نمی شد، و هیچ ساختار و قانون عادلانه ای نیزدرآن به چشم نمی خورد ،بویژه درمالیات ها که هماهنگ با خواسته های حاکمان تعیین می شد.درچنین جامعه ای به برخی طبقات اجتماعی امتیازهایی اختصاص یافته بود که اکثریت غالب ازآن محروم بودند.این طبقات عبارت بودند از:۱)اشراف زادگان ۲)روحانیون کلیسا ۳)قانون گذاران ۴)سندیکاهای کارگری”[۱۷]
اگربخواهیم به مصداقی در این زمینه اشاره کنیم که رفتارمسیحیان با دیگرادیان چگونه بوده است باید ازجنگهای صلیبی وجنایتهایی که پاپهای مسیحی برمسلمین وارد کردند ،یاد کرد.این جنگها دراثر تعصبات ضدانسانی پاپها وکشیشها ومبلغین مسیحی به وجود آمد.”سپاهیان مسیحی ازهمان آغاز حرکت شروع به قتل وغارت دهات وقصبات کردند وازارتکاب هیچ گونه عمل وحشیانه وکارشنیع خودداری نکردند.با یک وضع کذایی بالاخره اولین سپاه صلیبی درپانزدهم ژوئیه ۱۰۹۹-یعنی پس از سه سال- وارد شهربیت المقدس شده و آنجا را به دست گرفتند”[۱۸]