واژه «Book»در لغت بهمعنای کتاب، دفتر، نامه، مجلد، کتابچه و دفترچه آمده (حقشناس، ۱۳۸۰) و اصطلاحأ عبارت از مجموعه معلومات و اطلاعاتی است که با حجمهای مختلف در یک و یا چند جلد خطی و یا چاپی، در یک نسخه یا بیشتر انتشار مییابد (قاسمی، ۱۳۸۲).
طبق تعریف یونسکو، کتاب معمولاً از ۴۸ صفحه بیشتر و به طور مستقل صحافی شده است. به کمتر از این مقدار جزوه یا رساله میگویند (سلطانی و همکاران، ۱۳۷۹).
کتابهای منتشره خود به دو دسته آموزشی و غیرآموزشی تقسیم میشوند که در این بین کتاب درسی از جمله مهمترین و در دسترسترین رسانههای آموزشی و یکی از مهمترین مراجع و منابع یادگیری دانش آموزان در هر نظام آموزشی است و در ایران نیز یکی از مهمترین نقشها را در برنامه درسی نظام آموزش و پرورش ایفا می نماید. به عبارت دیگر، در ایران بیشتر فعالیتهای آموزشی در چارچوب کتاب درسی صورت میگیرد و بیشترین فعالیتها و تجربه های آموزشی دانش آموز و معلم بر محور آن سازماندهی می شود (عریضی و عابدی، ۱۳۸۲). در بررسی کتابهای درسی، قبل از هر چیز باید به بررسی این مسئله پرداخت که بهراستی کتاب درسی چیست؟
بالر[۱۴] (۱۹۹۹) کتاب درسی را واسطه آموزشی در زمینه موضوعی خاص و محصول یک فرایند فناورانه میداند. محمدیفر(۱۳۸۱) کتاب درسی را اینگونه تعریف می کند: «کتاب درسی یا درسنامه، کتابی است که به منظور آموزش مباحث معینی نوشته می شود. هریک از کتاب های درسی دبیرستانی و یا هریک از کتابهای مربوط به یک برنامه درس دانشگاهی، یک درسنامه محسوب میشوند. برخی درسنامه ها به طور دقیق و صریح بر اساس یک برنامه درسی خاص ، تدوین میگردند. برای نمونه درسنامه رسمی دوره دبیرستان؛ و برخی دیگر به طور تقریبی، یک دوره آموزشی خاصی را پوشش می دهند و تا حدودی با یک برنامه درسی معین مطابقت دارند. برای مثال اغلب درسنامه های دانشگاهی توسط مؤلفان مستقل از نظام دانشگاهی تدوین میشوند».
از دیدگاه آون «کتاب درسی مرجع رسمی مورد استناد برای تعیین محتوا و برنامه آموزشی بوده و راهنمای عملی برای کلیه کارگزاران آموزش و پرورش است» (۲۰۰۷، ص ۸). فوستر[۱۵] کتاب درسی را متنی است یافته که اهداف آموزشی را در قالب نوشتار، تصاویر و تکالیف عرضه نموده و پیوند دهنده اهداف آموزش و پرورش با کلاس درس است معرفی می کند (۲۰۰۲، ص ۱۵).از دیدگاه دیگر میتوان به کتاب درسی اینگونه نگریست: « کتاب درسی موثق ترین میثاق کارگزاران آموزشی است که خطوط اصلی تدریس، یادگیری، سنجش و اندازه گیری و ارزشیابی آموزشی را تعیین و تعریف می کند » (کارینگر[۱۶]، ۲۰۰۶، ص ۵۵). در جمع بندی کلی می توان گفت: «تحقق اهداف یادگیری مستلزم حضور عوامل متعدد و متنوع است که در این میان میتوان از کتاب درسی که از مهمترین فرصتهای یادگیری رسمی به شمار میآید یاد کرد» (فلودن[۱۷]، ۲۰۰۲ ص ۲۴).
پس از تعاریفی که در مورد کتاب درسی بیان گردید ممکن است این سوال مطرح شود که چه عامل یا عواملی سبب گردیده است کتاب درسی به عنوان رسانه مسلط و غالب آموزشی در اکثر کشورهای (اعم از پیشرفته، درحال توسعه و عقبمانده) دنیا درآید؟
امیرتیموری (۱۳۷۱) از جمله مزایای کتابهای درسی را مسأله اقتصادی بودن و سهولت استفاده از آنها میداند و معتقد است که در نظام آموزشی کشور، تهیه و تدوین کتابهای درسی مناسب و در دستیابی به نتایج آموزشی موفقیتآمیز سهم بارزی دارد و وجود هر گونه کمبود یا نقص در این زمینه آثار و نتایج زیانباری را بر کل نظام وارد می کند. پنی[۱۸] (۱۹۹۶) معتقد است کتاب درسی علاوه بر ارزانترین راه برای تهیه مطالب یادگیری است، بستهای محدود و مناسب با اجزای به همپیوسته میباشد، به طوری که چارچوب روشنی را فراهم می کند که در آن مقصد مدرس و فراگیر به طور کامل واضح است (به نقل از جمالیزواره، ۱۳۸۷).
گرافیک و کتاب درسی
استفاده از تصاویر و عناصر گرافیکی برای برقراری ارتباط بین انسانها، دارای سابقهای طولانی است و مربوط به اولین روایتگریهای بشر بر روی دیوار غارها و پوستین حیوانات میباشد. در واقع، انسان نخستین با الهام از تصاویر اطراف خود و خلاصهگویی تصاویر اطراف خود و خلاصهگویی تصاویر جهشهای هنری، ادبی و تاریخی را که همان بیان تصویر و تصویرنگاری امروز است، برای ما بدعت گذاشته است.
هر پدیدهای در طول تاریخ بر اساس نیاز بشر و رفع قسمتی از خواسته های فیزیکی او شکل میگیرد و مراحل تکامل و تحول را روز به روز طی کرده و در قالبهای جدیدی خود را به منصه ظهور میرساند.
امروزه گرافیک به عنوان شاخهای از شاخه های هنری جایگاه خود را در بین جوامع مستحکم کرده و به عنوان یکی از پدیدههای ضروری ومهم مطرح میگردد. واژه گرافیک از مصدر یونانی «Graphein» به معنای نوشتن گرفته شده است. ریشه آن در اصل به معنای، خراشیدن، حککردن و نقرکردن است.
در روشهای تکثیر قدیمی روی سنگ یا مس را با عملی شبیه خراش دادن منقش میکردند وپس از برگردانیدن آن روی کاغذ، تکثیر را انجام میدادند که به آن «طراحی خطی گرافیک» اطلاق میگردید.
گرافیک در فرهنگ معین به معنای نمودار ترسیمی با خطوط و اشکال تعریف شده است. در واژه نامه مصور هنرهای تجسمی در معنی Graphic Artsآمده: «انواع نقاشی و کنده کاری و برجسته کاری برروی فلز و چوب وسنگ ومانند آن ها برای چاپ که امروزه شامل طرح و ترسیم پوستر و نمودارهای خطی. آرمهای تجاری وصنعتی. تصاویر ونقوش روی جلد کتاب ونشریات وعلایم اقتصادی و راهنمایی استفاده می شود».
در فرهنگ اصطلاحات هنری از گرافیک مترادف هنر ترسیمی . تصویرسازی. نمودار یا طرح همراه با موضوعات چاپی یاد شده است. ریچارد هولیس[۱۹] در کتاب تاریخ طراحی گرافیک میگوید: «گرافیک یک زبان است. نوعی زبان است با دستور زبانی نا معین و الفبایی پیوسته در حال گردش، قوانین نامشخص گرافیک به آن معنا است که فقط میتوان آن را مطالعه کرد نه آموخت».استاد ممیز پدر گرافیک نوین ایران گرافیک را اینگونه تعریف می کند: «خلاصه کردن یک عنصر تصویری تا جایی که پیام خود را از دست ندهد و قابل تکثیر باشد».