|
|
برونگراها نسبت به علایم پیشبینیکنندهی پاداش بسیار حساس هستند، درحالیکه درونگراها نسبت به علایم پیشبینیکنندهی تنبیه حساس هستند( شفیعی و زارع، ۱۳۹۱: ۱۲). شاید به همین دلیل باشد که افراد برونگرا به محرکهای هیجانی مثبت، مانند چهرهی هیجانی شاد توجه میکنند. گرایش به شادی همایند با صفت برونگرایی است(همان : ۱۹). چشم در غزلیات سعدی و حافظ ظرف اشک واقع شده که بیانگر غم و اندوه عاشقانه است. مضمون سازی پیرامون اشک هم در شعر این دو شاعر شباهتهای زیادی دارد که برآمده از سنت شعر فارسی است که در آن به خاطر جنبهی تراژیک عشق، به گریستن عاشق توجه ویژهای شده است. روحیه شاداب سعدی با این سنت شعری ناسازگار است. هرچند ابیاتی مبالغهآمیز در این زمینه دارد؛ اما از وررای واژگان و تصویرسازیهای سعدی پیرامون گریه میتوان به نگاه منفی او نسبت به گریه و تمایلش به روحیه شاد پی برد؛ اما حافظ دیدهی خود را «غمپرست»(۲۹۴/۲) میخواند و «پر آب»بودن را برای آن اولی میداند (۴۶۶/۳).
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
سعدی قطرهی اشک در چشم را با عبارات «با نم بودن»(۵۴۲/۵) و «آب چکیدن خانهچشم»(۸۲/۱۰) تصویر میکند و حافظ میگوید:«اشکم احرام طواف حرمت میبندد»(۷۰/۲). مبالغه در گریه کردن را حافظ با تشبیه آن به دریا (گشت هر گوشهی چشم از غم دل دریایی۴۹۰/۷) و سعدی با تشبیه آن به ناودان( ناودان چشم رنجوران عشق… ۷۰/۴) بیان کرده است. بار عاطفی و معانی ضمنی این دو تصویر (آب چکیدن سقف خانه و زیارت خانهی خدا / ناودان و دریا) میتواند بیانگر نگاه منفی سعدی و نگاه مثبت حافظ به گریستن و غم و اندوه نیز باشد. واژگان و تصاویر شعری حتی اگر هم معنی هم باشند باز «از لحاظ قدرت تأثیر و قلمرو تداعی و تفسیر پذیری با هم یکسان نیستند. بعضی از واژهها قدرت القایی ویژهای دارند؛ مثلاً واژهی «خون» مفاهیم ضمنی و پیرامونی فراوانی همچون مرگ، زندگی، زخم و درد، قربانی، شهادت، جنگ و … را تداعی میکند؛ اما واژهی «روغن» حوزهی تداعی چندان گستردهای ندارد. واژهی «آینه»، در تاریخ زبان فارسی سرشار از تجربه های مختلف عارفانه و شاعرانه و معانی ضمنی است؛ مثل دل، یکرنگی، صداقت، بینقشی و نقشپذیری و … اما «شیشه» به اندازهی آینه غماز نیست و تداعیهای چندانی ندارد»(فتوحی، ۱۳۸۹: ۵۰). در تصویرگریستن در شعر حافظ، مفاهیمی چون گستردگی، عظمت، فراگیری، معنویت و خدا منعکس میشود؛ اما تصویر گریستن در سخن سعدی بیشتر ابداع خود اوست. تأکید حافظ بر شاد بودن نیز بیانگر آن است که او سایهی غم و اندوهی عمیق را بر روی زندگی انسان احساس میکند؛ برای همین توصیه میکند که باید با وجود غم روزگار؛ برخلاف جریان آب شنا کرد و شاد بود. اما سعدی با روحیهی برونگرایی که دارد، زندگی را شاد و لذتبخش میبیند. ۴)گزینش و عدم گزینش «برونگراها از هر نوع محرک خارجی استقبال میکنند و بعد آنچه توجهشان را جلب نکند به راحتی کنار میگذارند؛ اما چون درونگراها به مراتب گزینشیتر عمل میکنند، معمولاً به مقدار معینی از محرکهای خارجی اجازهی ورود میدهند. اطلاعات یا محرکهایی که به موضوعات مورد علاقهی آنها ربطی نداشته باشد، به هیچوجه اجازهی ورود پیدا نمیکند… میتوان گفت که وسعت عطیهی برونگرایی و عمق ویژگی اصلی درونگرایی است»(تیگر، ۱۳۹۰: ۲۶و ۲۳). در چشم سعدی غیر از معشوق موارد متعددی نیز ورود پیدا کرده و حضور دارند: مثل «گل و ماه و پری»(۵۵۴/۳)، گل و سرو(۵۸۲/۶)، «دو جهان»(۶۲۰/۷)، سرو و بوستان(۱۱۸/۳ و ۳۳۸/۹) و لعل(۴۲۶/۷). این موارد با معشوق مقایسه و در نهایت کنار گذاشته میشوند. سعدی میگوید: «چون دیگران نروی ز دل چون روی ز چشم» (۵۷۰/۵) که نشان میدهد در چشم و دل سعدی غیر از معشوق دیگران هم حضور دارند؛ منتها حضور دیگران موقتی و حضور معشوق دایمی است. حافظ دربارهی چشم میگوید که «خانه خانهی توست»(۳۴/۱). غیر از معشوق کسی اجازهی ورود به حجم نگاه حافظ را ندارد؛ مگر آنکه مجوز خود را از معشوق بگیرد:« مرا به کار جهان هرگز التفات نبود/ رخ تو در نظر من چنین خوشش آراست»(۲۲/۵). ۵)مرکز / حاشیه برونگراها از بودن در مرکز کار لذت میبرند؛ اما درونگراها دوست دارند در پشت صحنه باشند تا در مرکز توجه(تیگر، ۱۳۹۰: ۲۳). سعدی خود را به عنوان مظروفِ چشمِ معشوق مطرح میکند؛ اما چشم معشوقِ حافظ، ظرف عاشق نیست. سعدی میگوید: «آخر نگاهی باز کن»(عدم حضور در چشم معشوق) در ادامه میگوید «وقتی که بر ما بگذری»(۲۵۸/۱) یعنی خود را در مسیر عبور معشوق و به ناگزیر در میدان دید او قرار میدهد. «گر در نظرت بسوخت سعدی/ مه را چه غم از هلاک کتان»(۲۶۲/۳)؛ سوختن در حجم نظر یعنی نابود شدن و نابود شدن به دنبال بودن و حضور اتفاق میافتد. «در دو لختی چشمان شوخ دلبندت/ چه کردهام که به رویم نمیگشایی باز»(۵۷۴/۳)واژهی «باز» نشان میدهد که قبلاً درِ چشم معشوق، به روی او گشوده بوده است. همین مضمون را حافظ بدین شکل میگوید:«گوشهی چشم رضایی به منت باز نشد»(۴۵۰/۲). سعدی میگوید: «به قهرم از نظر خویشتن مران ای دوست»(۴۱۴/۷)؛ حافظ «از نظر راندن» را بهکار برده؛ اما به جای مطرح «من»، از واژهی کلی «گدا» استفاده کرده است: «به ملازمان سلطان که رساند این دعا را/ که به شکر پادشاهی ز نظر مران گدارا»(۶/۱)، در این بیت فرستادن پیغام (با پیک نا معین) نشان میدهد که گوینده در مرکز دید شخص مورد نظر و حتی شخص پیامرسان قرار ندارد. واژهی گدا را میتوان دو گونه معنی کرد:۱٫حافظ و ۲٫هر فرد محتاج و نیازمند. معنی دوم عدم حضور حافظ را تقویت میکند، یعنی حافظ هم خود در حجم نگاه فرد مورد نظر (سلطان) حضور ندارد و حتی به ملازمانش نیز دسترسی ندارد و هم درخواست توجه برای خود او نیست. اگر گدا را در معنی ایهامی اول، یعنی استعاره از حافظ فرض کنیم، بیانگر تواضع و فروتنی اوست که تواضع با دیده نشدن تناسب دارد. البته حافظ به شیوهی رندانهی خود گاه به ظاهر از خود و به تلویح از دیگران سخن میگوید. حافظ در مواردی از حضور خود میگوید، اما حضور فیزیکی مطرح نیست: به صورت از نظر ما اگرچه محجوب است همیشه در نظر خاطر مرفه ماست(۲۳/۶). «به صورت از نظر محجوب بودن» دلیل بر عدم حضور فیزیکی است. این امر، از بیت بعدی این مثال نیز قابل استنباط است: «اگر به سالی حافظ دری زند بگشای/ که سالهاست مشتاق روی چون مه ماست»(۲۳/۷). ۴-۱-۲-۴-۲٫ نگاه متفکرانهی سعدی و نگاه احساسی حافظ نگاه متفکرانه، نگاهی عینی، منطقی و منصفانه به پدیدههاست. نگاهی که بیطرفی خود را حفظ میکند. نگاه احساسی ذهنی است و تحت تأثیر جاذبههای عاطفی قرار دارد و جنبهی شخصی و جانبدارانه به خود میگیرد. نگاه متفکرانهی سعدی با سنجش و ارزیابی پدیده ها همراه است: معشوق از گل و ماه و پری در چشم او زیباتر است(۵۵۴/۳)؛ سرو با قامت زیبای معشوق مقایسه میشود و از چشم طبعش میافتد(۱۱۸/۳)؛ درمقایسه با صنوبر بیخگرفته در دل، سرو و بوستان جملگی از حجم نگاه بیرون رانده میشوند(۳۳۸/۹)؛ اگر گل و سرو به چشم عاشق در نمیآیند به خاطر آن است که معشوق زیبایی هر دو را یکجا در خود دارد و «سرو گلبو» نامیده میشود(۵۸۲/۶). حضور و سنجش و ارزیابی قیاسی مظروفهای مختلف در ظرف چشم عاشق دریک چهارم غزلیات حافظ حتی یک مورد هم مشاهده نشد. «برای متفکرها حرف اول و آخر را منطق میزند»(تیگر، ۱۳۹۰: ۳۸). سخن سعدی در حوزهی نگاه با استدلال منطقی همراه است:«راستی خواهی سر از من تافتن بودی صواب/ گر چو کژبینان به چشم ناصوابت دیدمی»(۵۱۴/۵). خستگی حافظ از غم عشق و دور کردن معشوق از حجم نگاه، با آن همه ارزش و اعتباری که معشوق دارد، منطقی به نظر نمیرسد و بیانگر نگاه احساسی اوست: «من آن شاخ صنوبر را ز باغ دیــده بر کندم/ که هر گل کز غمش بشکفت محنت بار میآورد»(۱۴۶/۲). در بیت زیر ترکیب «رخ تو» بیانگر تأثیر احساسات در تغییر نگرش حافظ به دنیاست: مرا به کـــار جهان هرگز التفات نبود رخ تو در نظر من چنین خوشش آراست(۲۲/۵). سعدی بارها نگاه مستقیم به معشوق را برابر با مطالعه و تأمل در زیبایی او دانسته است که بیانگر نگاه متفکرانهی اوست: یا پردهای به چشم تأمــل فرو گــذار یا دل بنه که پرده ز کــارت برافکنند(۲۰۶/۶) چشم تدبیرم نمیبیند طریق مـصلحت جرم بخشایا به توفیقم چراغی پیش دار(۴۶/۷) بسی مطالعه کـــــردیم نقش عالم را ز هرچه در نظر آید به حسن ممتازی(۳۱۷/۵). سعدی صفت «کوتاه» را برای ظرف چشم بهکار میبرد، صفتی که در تداول عامیانه برای واژه های «فکر» و «نظر» به کار میرود:«به چشم کوته اغیار در نمیگنجند…»(۴۲/۴). سعدی واژهی «نظر» را بسیار بیشتر از دیگر واژگان حوزهی بینایی برای مفهوم «دیدن زیبایی» بهکار میگیرد. «در فارسی چشم به عنوان عضوی از بدن با مفهوم ذهن و اندیشه همراه نیست و بیشتر دریافتهای رایج مانند دیدن و نگاه کردن نیز با اندیشیدن همراه نیستند؛ ولی در عوض کلمهی نظر به عقیده و ایده اشاره دارد که در حوزهی تفکر جای میگیرد. این کلمه چنان با عقیده تداعی میشود که گاه ارتباط خود را با فعل دیدن از دست میدهد»(شریفیان، ۱۳۹۱: ۱۵۴). «احساسیها نخست به دنبال نقاط اشتراک و توافق میگردند و بعد از اینکه نوعی احساس هماهنگی به وجود آمد، به بحث دربارهی نقاط اختلاف میپردازند؛ اما متفکرها اول متوجه نقاط اختلاف میشوند و به آنها توجه میکنند و بعد اگر وقتی بود به نقاط اشتراک و توافق میپردازند»(تیگر، ۱۳۹۰: ۱۲۴). ظرف چشم به همراه مظروف معشوق، نقطهای مثبت در حوزهی عشق به شمار میآید. حافظ ابتدا از این ظرف و مظروف حرف میزند و به دنبال آن از نتایج و شرایط ناخوشایند مرتبط با آن سخن میگوید: ابتدا میگوید که معشوق او نرگس باغ نظر است و سپس سرگران داشتن او را مطرح میکند(۴۵۰/۷)؛ ابتدا از نسیم زلف جانان به عنوان چراغ افروز چشم یاد میکند و سپس غم باد پریشانی را بر زبان میآورد(۴۷۴/۶)؛ اما سعدی ابتدا نقاط منفی را میگوید: «دلدارم آن پیمانگسل، منظور چشم آرام دل…»(۲۸۷/۷). تقسیم نگاه به دو نوع احساسی و متفکرانه مثل تقسیمبندیهای دیگر مطلق نیست؛ بلکه به صورت یک پیوستار است. خطی که یک سر آن نگاه احساسی و سر دیگر آن نگاه متفکرانه میباشد. نگاه حافظ را میتوان اوج نگاه احساسی دانست. چون شعر و به ویژه غزل عرصهی تبلور و توصیف احساسات است، نگاه سعدی هم گاه از قطبِ نگاه متفکرانه، فاصله میگیرد و به نگاه احساسی نزدیک میشود؛ مثلاً مواردی که میگوید نگاه عاشق واقعی عیوب معشوق را نمیبیند: هرچه آن قبیحتر بکند یار دوستروی داند که چشم دوست نبیند قباحتش(۱۳۸/۵). ۴-۱-۲-۴-۳٫ نگاه حسی سعدی و نگاه شهودی حافظ نگاه حسی درخت را میبیند؛ اما نگاه شهودی جنگل را. نگاه حسی ذاتاً به آنچه در لحظه تجربه میکند، توجه دارد. اگر گُلی در برابر نگاه حسی قرار گیرد؛ درخشندگی رنگها، بافت نرم گلبرگها، بوی خوش و سبکی و شکنندگی آن دیده و توصیف میشود؛ اما همان گل اگر در برابر نگاه شهودی قرار بگیرد، صاحب نگاه را مثلاً به یاد مادربزرگش میاندازد؛ به عبارت دیگر نگاه شهودی به جای تمرکز بر آنچه هست، بلافاصله روی ارتباط خود با گل و آنچه برایش تداعی میشود، تمرکز میکند(تیگر، ۱۳۹۰: ۲۹). در حوزهی مظروف معشوق و ظرف چشم، سعدی بیشتر به امور واقع و جزئیات توجه دارد؛ اما حافظ سعی میکند ارتباطات و معانی پوشیده و ضمنی را مطرح نماید. حافظ با دیدن هر گل نو سرانجام زندگی جسمانی در ذهنش تداعی میشود و «دیدهی اعتبار» نیز حاکی از نگاه شهودی اوست: «هر گل نو ز گلرخی یاد همیکند ولی/ گوش سخنشنو کجا، دیدهی اعتبار کو؟»(۴۱۴/۱۲). سعدی از چشم، پدیده های طبیعی و هر چیز دیگری برای توصیف هرچهدقیقتر معشوق بهره میجوید: تو به آفتاب مانی ز کمال حسن و طلعت که نظر نمیتواند که ببیندت کماهی(۸۹/۴). در ادبیات فارسی دل مظهر درک شهودی است و چشم نمایندهی حواس ظاهری و پرکاربردترین ابزار حسی برای درک واقعیت محسوب میشود. در غزلیات سعدی چشم و مظروفهایش بیشتر از دل و مظروفهایش به کار رفته و در غزلیات حافظ برعکس کاربرد دل فراوانتر است. حس بینایی در زیبایی شناسی سعدی ، مرتبهی نخستین را به خود اختصاص میدهد(صیادکوه، ۱۳۸۶: ۶۸). «تعداد افعال حسی مرتبط با بینایی در غزلیات حافظ ۱۵ فعل است درحالیکه این تعداد در غزلیات سعدی به ۵۰ فعل میرسد و ۲۴ مورد آن هم در لغتنامهها موجود نیست»(مادرشاهیان، ۱۳۸۹: ۱۶۳۰). در سخن سعدی حجم دل بسیار تنگتر و برای اقامت معشوق نا مناسبتر از سر و چشم است و سعدی عاشقان را «تنگدلان» مینامد: ای که در دل جای داری بر سر و چشمم نشین کاندر آن بیغوله ترسم تنگ باشد جای تو(۶۶۲/۴). در این روش که تویی دل چه جای خدمت توست؟ فراتر آی که ره در مـــیان جــان داری(۴۴۲/۷). دور از تو در جــهان فـراخـم مــــــجال نیست دنیا به چشم تنگدلان چشم سوزن است(۱۱۰/۶).
علاوه بر این، نظر و نظربازی در سخن سعدی در معنیِ لغتنامهای آن یعنی «نگریستن، نگریستن در چیزی به تأمل، چشم، نگاه، عنایت، التفات، تأیید، توجه، مدد و بصیرت»(دهخدا، ۱۳۷۳: ذیل واژه) بهکار رفته است؛ اما برای کاربرد آن در غزلیات حافظ معانی دیگری هم ذکر کردهاند:«حافظ شاعر است و شاعری هم نوعی نظربازی است؛ زیرا همانطور که واژهی نظر حاوی دو عنصر معرفت و زیبایی شناسی است، شعر هم حاوی دو عنصر شعور و درک زیبایی است. شعر در معنی هنری آن محل و جولانگاه خیال است و خیال در شعر حافظ موضوع و متعلق نظربازی است: در خیال این همه لعبت به هوس میبازم/ بو که صاحب نظری نام تماشا ببرد. مهمترین وجه نظربازی حافظ ناظر بر خلاقیت شعری اوست و حیرت بیخبران در نظربازی او، حیرت بیخبران در شعر و مضامین خیالی اوست»(محمدی آسیابادی، ۱۳۸۸: ۱۳۱-۱۳۰). دیدگاه سعدی دربارهی زیبایی نیز با چشم و دیدن مرتبط است و برآمده از شخصیت و نگاه حسی اوست. او در بسیاری از موارد «زیبایی را به شکل و عین مربوط میداند نه ادراک فرد»(صیادکوه، ۱۳۸۶:۵۴): ای موافق صورت و معنی که تا چشم من است از تو زیباتر ندیدم روی و خوشتر موی را(۳۷۰/۳). دیدگاه سعدی دربارهی زیبایی با دیدگاه غزالی و ابوحیان توحیدی تناسب دارد. غزالی میگوید :«زیبا در اصل، صورت ظاهریی است که به چشم ادراک میشود، هرچه باشد، بهگونهای است که موافق و ملایم با بینایی است»(شفیعی کدکنی، ۱۳۹۲: ۴۹۷). از نظر ابوحیان توحیدی، «انسان وقتی به لحاظ عاطفی از پدیدهای هنری لذت میبرد، در لحظهی تأثر عاطفی و یا ادراک جمالی عکسالعمل او شدیدتر است تا در غیاب آن پدیده. به همین دلیل وقتی انسان صورتی زیبا میبیند یا نغمهای خوشآهنگ میشنود، میگوید: به خدا سوگند تاکنون هرگز مثل آن را ندیدهام و نشنیدهام، با اینکه میداند که زیباتر از آن را دیده و خوشآهنگتر از آن را شنیده»(همان:۴۹۶). حافظ زیبایی را با کلمهی «آن» بیان میکند که کسی آن را در مییابد که در علم نظر بینا باشد(۲۰۳/۴). در واقع در حوزهی زیبایی به «ادراک بیچگونه» معتقد است؛ یعنی نوعی معرفت بلاکیف و نوعی شناخت بیچگونه که یُدرَک و لایوصَف است و هرچه هست امری است اقناعی و نه اثباتی (همان:۶۷). این نوع ادراک با شخصیت شهودی تناسب دارد. حافظ بر خلاف سعدی که زیبایی را مظروف چشم میداند آن را مظروف طبع(= روح) میداند: بس نکته غیر حسن بباید که تا کسی مقبول طبع مردم صاحبنظر شود(۲۲۶/۸).
زیویار و همکاران، ۱۳۹۱
۱۸۰ نفر از مشتریان بانک ملت استان اصفهان
چهار بعد قابلیت اطمینان، مسئولیتپذیری، ضمانت و همدلی بر رضایت مشتریان از کیفیت خدمات بانکهای استان اصفهان تأثیر گذار بوده ولی ابعاد ظاهری و فیزیکی خدمات تأثیری بر رضایت مشتریان از کیفیت خدمات ندارد
عبدالوند و پراخودی مقدم ،۱۳۹۲
۲۷۴ نفر از بازدیدکنندگان فیلمهای سینمایی در شهر تهران
عدم تأیید تأثیر در پاسخ های هیجانی ، رضایت و تمایلات رفتاری و عدم تأیید مثبت از انتظارات ، تأثیر رفتارهای بیدرنگ و نیز تأثیر مثبت تأثیر تقویت کننده بر لذت در زمینه خدمات لذت بخش را نشان داده است
محمدزاده و همکاران، ۱۳۹۲
۳۰۵ نفر از معلمان مقطع راهنمایی شهرستان چناران استان خراسان رضوی
هر دو بعد اعتماد عاطفی و شناخت معلمان به مدیران مدرسه بر اعتماد کلی (مشتمل بر سه بعد اعتماد درستکارانه، وابستگی و متعهدانه) به مدرسه موثر است و از میان این دو متغیر پیش بین، متغیر اعتماد عاطفی به مدیر، قدرت پیش بینی کنندگی بیشتری برای اعتماد به مدرسه دارد هم چنین مشخص شد که در رابطه بین متغیرهای اعتماد شناختی و عاطفی معلمین به مدیران مدارس با متغیر هویت سازمانی، اعتماد کلی به مدرسه می تواند متغیر واسطه معتبری به شمار آورد
( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
حسینی و همکاران ، ۱۳۹۲
۳۹۶ نفر از مشتریان شرکتهای بیمه
قابلیت اعتماد برند نقش مهمی در بهبود تمایلات رفتاری مشتریان باعث تعهد، وفاداری، تبلیغ و توصیه شرکت بیمه خود به دیگران و کاهش تمایل به تغییر میگردد.
سید جوادین و همکاران، ۱۳۹۲
۱۱۹ نفر از کارکنان یک بیمارستان دولتی
عدالت سازمانی بر تعهد سازمانی دارای اثر مثبت، مستقیم و معنا داری است؛ همچنین تعهد سازمانی نیز بر رفتار شهروندی دارای اثر مثبت و مستقیم و معناداری است
۲٫۳٫۲٫پیشینه تحقیق ( در سطح بین المللی ) -در تحقیقی با عنوان تأثیر ابعاد کیفیت خدمات بر نیات رفتار خرید در جامعهی آماری صنعت حمل و نقل در اسپانیا و به حجم ۱۰۰۰ کاربر خدمات اتوبوس انجام شده و روش تحقیق میدانی و روش تحلیل داده ها spss بوده و نتیجهای به شرح ، کیفیت خدمات بر نیات رفتاری خریدار تأثیر مستقیم دارد ، را نشان میدهد (Perez et al ., 2007). -گیل و همکاران ( ۲۰۰۷ ) در پژوهشی با عنوان ارزش ادراک شده مشتری در یک بازرسی از انبار : یک اثر از نیات رفتاری در جامعهی آماری مشتریان یک انبار نوشیدنی به حجم ۲۵۳ نفر انجام دادهاند و روش تحقیق میدانی و روش تحلیل داده ها spss بوده و نتایجی به شرح ، ارزش ادراک شده با چهار بعد کیفیت خدمات ، کیفیت فنی ، قیمت و ارزش اجتماعی از طریق رضایت مشتری بر نیات رفتاری اثر مستقیم دارد را نشان داده است (Gill et al ., 2007). -در تحقیقی تحت عنوان توسعه مدل کیفیت خدمات چند بعدی و سلسله مراتبی برای آژانسهای مسافرتی در جامعهی مسافرین آژانسهای مسافرتی در کشور اسپانیا و به حجم ۳۲۰ نفر انجام شده و روش تحقیق میدانی و روش تحلیل داده ها LISREL بوده و نتایجی به شرح ، تأثیر کیفیت خدمات بر رضایت مشتری با سطح معنادار بالایی مورد اثبات قرار گرفته را نشان داده است .(Caro and Garcia , 2008) -در پژوهشی با عنوان کیفیت خدمات ، رضایت احساسی و نیات رفتاری : مطالعهی موردی در صنعت هتلداری در جامعهی آماری مسافرین کانادایی به حجم ۲۰۰ نفر انجام شده است و روش تحقیق میدانی و روش تحلیل داده ها spss بوده و نتایجی به شرح ، کیفیت ملموس ، قابلیت اطمینان ، مسئولیتپذیری ، اعتماد و ارتباطات از طریق ارزش ادراک شده مشتری بر رضایت احساسی و نیات رفتاری و در نتیجه بر وفاداری مشتری تأثیر مستقیم دارد ، را نشان میدهد ( Ladhari., 2009 ) . -در مطالعهای با عنوان یک مقیاس ارزیابی کیفیت خدمات هتلداری : ابعاد ، نگرشها و نیات رفتاری در جامعهی آماری مشتریان یک هتل در پرتغال به حجم ۲۵۷ نفر انجام شده و روش تحقیق میدانی و روش تحلیل داده ها spss بوده و اثر مستقیم کیفیت خدمات بر نگرشها و نیات رفتاری مشتریان را نشان داده است ( Salazar & Costa ., 2010 ). -در پژوهشی با عنوان نقش تعدیل کننده خطر درک شده در مقاصد وفاداری:یک تحقیق در زمینه خدمات که در جامعه آماری مشتریان سالنهای زیبایی و مراقب از پوست با نمونه ای به حجم ۶۱۸ نفر انجام شده است و روش تحقیق میدانی وروش تحلیل داده ها LISREL بوده و نتایجی به شرح کیفیت فنی تاثیر قابل توجهی برروی رضایت مشتری و ارزش درک شده دارد، را نشان می دهد .(Tam,2011) -در مطالعهای با عنوان ارزش سلامتی و تندرستی:یک مدل تجربی از ارزش ایجاد شده در بازاریابی اجتماعی که در جامعه ی آماری بیماران مبتلا به سرطان و با نمونه ای به حجم ۷۹۷نفر بیمار انجام شده است. روش تحقیق به صورت مطالعه ی میدانی و روش تحلیل داده ها PASW18 و AMOS18بوده و نتایجی به شرح،تاثیر ارزش عملکردی رضایت به مدیران مراکز ارائه دهنه خدمات و اثر مستقیم آن را برتمایلات رفتاری نشان داده است (Zainuddin et al.,2012). -ژو و چن (۲۰۱۲) در تحقیقی با عنوان انصاف در خدمات و رضایت مشتری در بانکداری اینترنتی که در جامعه آماری مشتریان بانک و با حجم نمونه ای به حجم ۳۳۱ نفر انجام شده است و روش تحقیق میدانی و روش تحلیل داده ها PLSو LISREL بوده و نتایجی به شرح اهمیت انصاف در خدمات اینترنتی به مشتریان و رضایت مشتریان را نشان می دهد Zhu & Chen,2012)). -در پژوهشی با عنوان اثر ارزش لذت باورانه و ارزش فایده بر رضایت و نیات رفتاری برای رستورانهای بیرون در ایران در جامعه آماری مشتریان یک رستوران چینی در تهران به حجم ۳۴۲ نفر انجام شده و روش تحقیق میدانی و روش تحلیل داده ها spss بوده و نتایجی به شرح ارزش لذت باورانه و ارزش فایده بر رضایت و نیات رفتاری تأثیر مستقیم دارد، به دست آمده است (Nejati et al ., 2012). -در تحقیق با عنوان ارزش های اجتماعی در بانکداری خرده فروشی که توسط رویج و همکاران (۲۰۱۳) در جامعه آماری مشتریان موسسات مالی و با نمونه ای به حجم ۲۰۰نفر انجام شده است و روش تحقیق میدانی و روش تحلیل داده هابا استفاده ار نرم افزار EQS6.1 بوده و نتایجی به شرح،ارائه یک مدل رفتاری وفاداری مصرف کننده در خدمات بانکی که در نهایت به انجام شناسایی وفاداری از دو بعد شناختی و عاطفی می کند ، تدوین کرده است ( Roig et al.,2013). – در پژوهشی با عنوان اثر ارزش لذت باورانه و ارزش فایده بر رضایت و نیات رفتاری برای رستورانهای بیرون در ایران در جامعه آماری مشتریان یک رستوران چینی در تهران به حجم ۳۴۲ نفر انجام شده و روش تحقیق میدانی و روش تحلیل داده ها spss بوده و نتایجی به شرح ارزش لذت باورانه و ارزش فایده بر رضایت و نیات رفتاری تأثیر مستقیم دارد، به دست آمده است (Nejati et al ., 2012). خلاصه پیشینه در سطح بین المللی در جدول ۲٫۲ آورده شده است. جدول ۲٫۳٫۲٫۱٫پیشینه ی تحقیق در سطح بین المللی
محقق و سال
و کنوانسیون ضد تبعیض نژادی در پاراگراف ۱ ماده ۶ ↑ – Absolute universality ↑ – البته با توجه به اینکه در برخی کشورها محاکمه غیابی در خصوص جرایم مهم معتبر شناخته نشده است، اعمال صلاحیت جهانی متعاقب حضور فرد در کشور به اجرا در می آید لکن دولت می تواند به محض اطلاع از وقوع جرم بین المللی، نسبت به آغاز تحقیق و تعقیب اقدام نموده، محاکمه را به حضور مرتکب موکول نماید. ↑ – Relative Universality ↑ – Impunity ↑ – Ne bis in idem ↑ – همچون تهدیداتی که متعاقب اعلام جرم علیه سران آمریکاو رژیم صهیونیستی در بلژیک علیه این این کشور صورت گرفت و از جمله بیان شد که مقر نهادهای بین المللی که خود منشایی برای تامین قدرت و منافع بلژیک در عرصه بین المللی است از آن کشور خارج خواهد شد. ↑
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
– در این پرونده که به نام وزیر امور خارجه کنگو، یرودیا، شهرت دارد ، دولت بلژیک در ۱۱ آوریل ۲۰۰۰ ، اقدام به تعقیب و صدور حکم بازداشت یرودیا نمود درحالی که وی همچنان در مقام وزارت امور خارجه در حال ایفای نقش بود. بلژیک با نفی اعتبار مصونیت بین المللی در مواقع ارتکاب جنایت بین المللی، صادر نمود. النهایه، پس از اقامه دعوای کنگو علیه بلژیک، دیوان با بر حق دانستن کنگو، تلویحا وجود رابطه میان جنایت ارتکابی با دولت رسیدگی کننده را لازم دانست. ↑ – برای مطالعه بیشتر در باب مساله صلاحیت در حقوق بین المللی کیفری ر.ک : علی خالقی، جستارهایی از حقوق جزای بین الملل، موسسه مطالعات و پژوهش های حقوقی شهر دانش، چاپ اول ۱۳۸۸ صص ۲۵ تا ۴۸ ↑ – مواد ۴۹ ، ۵۰، ۱۲۹ و ۱۴۶ کنوانسیونهای چهارگانه ژنو تکلیف به تعقیب را متوجه دولتها نموده است و در عین حال به دولت محل دستگیری مرتکب حق داده است که یا خود به محاکمه مرتکب بپردازد و یا مرتکب را به یکی از دولتهای متعاهد تحویل دهد البته به شرطی که آن دولت پرونده ای در خصوص فرد مزبور تشکیل داده باشد. بند ج/۳ از قطعنامه Krakow مقرر داشته است که دولت محل دستگیری فرد باید پیش از اعمال صلاحیت جهانی از دولتهای محل وقوع جنایت و دولت متبوع مرتکب استعلام نماید که آیا برای تعقیب و محاکمه فرد مورد نظر آمادگی دارند و یا خیر. در صورتی که صراحتاً دولتهای مزبور تمایل و توانایی به اجرای صلاحیت نداشته باشند سپس دولت محل دستگیری اقدام به رسیدگی خواهد نمود. نگاه کنید به: www.idi-iil.org/idiE/resolutionsE/2005-kra-03-en.pdf ↑ – Year Book of Internacional Law Commission 1992, Vol 2, A/CN.4/SER.A/1992/Add. 1 p 52, Para 7. ↑ – Jan England ↑ – البته در مقام تشکیک نسبت به این موضوع می توان گفت که ماده ۸۰ اساسنامه الزامی برای دولتها در رعایت میزان مجازات منطبق با موازین اساسنامه ایجاد نکرده است. ↑ – Report of the ad hoc committee on the establishment of an International court, 1995, A/50/22 Para. 92 ↑ – قاضی (شریعت پناهی)، دکتر ابوالفضل، بایسته های حقوق اساسی، نشر میزان چاپ چهاردهم، بهار ۱۳۸۳ صفحه ۷۷ ↑ – شریفی طرازکوهی، حسین، قواعد آمره و نظم حقوقی بینالمللی، انتشارات وزارت امور خارجه، تهران، ۱۳۷۵، ص ۲۳ ↑ – پیشین، ص ۲۷ ↑ – آنتونیو کاسسه، حقوق بین الملل در جهانی نامتحد، ترجمه مرتضی کلانتریان، (تهران – ۱۳۷۰) ص ۶۰ به بعد ↑ – بیگ زاده، ابراهیم، بررسی جنایات نسل کشی و جنایات بر ضد بشریت در اساسنامه دیوان کیفری بین المللی، از مقالات کتاب آل حبیب، اسحاق، پیشین، ص ۶۸ ↑ – ضیایی بیگدلی، ضیایی بیگدلی، محمدرضا، حقوق بین الملل عمومی، انتشارات گنج دانش، (تهران – ۱۳۷۴) ص ۱۲ ↑ – قاضی (شریعت پناهی)، دکتر ابوالفضل، پیشین، صفحه ۷۹ ↑ – استانیسلاو پلاوسکی، اصول اساسی حقوق بین الملل کیفری، ترجمه دکتر علی آزمایش، جزوه درسی کارشناسی ارشد حقوق بین الملل، سال تحصیلی ۸۳-۸۲، دانشکده حقوق دانشگاه تهران، صص ۷۵ و ۷۶٫ ↑ – Report of the united nations secretary general pursuant to the statement adopted by the summit meeting of the security council on 31st January 1992, A/47/277- S/24111 Para 17. ↑ – حتی اگر نگوییم که مفهوم حاکمیت مطلق تغییر کرده است لااقل باید بگوییم که اساسنامه دیوان بین المللی کیفری در فرازهایی به ویژه مقررات ناظر بر اصل صلاحیت تکمیلی و نفی مصونیت، مدعی آن شده است. ↑ – برای مطالعه بیشتر در ارتباط با جنبه های ایجابی الحاق دولتها به دیوان ر.ک: Tamas Vince Adani, international relations and introduction to international criminal court, Articles to symposium on complementarity in The University of Amsterdam 2009 و : فخر بناب، الحاق ایران به اساسنامه رم برای تاسیس دیوان کیفری بین المللی موانع و مقتضیات، رساله دکتری دانشگاه تربیت مدرس ۱۳۸۵ ↑ – در اسناد بین المللی متعددی از جمله کنوانسیون ضد تبعیض نژادی در پاراگراف ب از ماده ۴ ،کنوانسیون اول ژنو در پاراگراف دوم ماده ۴۹ ، کنوانسیون دوم ژنو در پاراگراف ۲ ماده ۵۰ ، کنوانسیون سوم ژنو در پاراگراف دوم ماده ۱۲۹ ، کنوانسیون چهارم ژنو در پاراگراف دوم ماده۱۴۶ و کنوانسیون ضد تبعیض نژادی در پاراگراف ۱ ماده ۶ و دیباچه اساسنامه دیوان، بر تعهد نخستین دولت بر تعقیب و کیفر مرتکبان جنایات بین المللی در مراجع ملی تاکید ورزیده اند ↑ – به نحوی که منشور ملل متحد در ماده ۲ به این مهم تصریح نموده است: « ماده ۲- سازمان و اعضای آن در تعقیب مقاصد مذکور در ماده اول بر طبق اصول زیر عمل خواهند کرد: ۱- سازمان برمبنای اصل تساوی حاکمیت کلیه اعضاء آن قرار دارد. …… ۷- هیچیک از مقررات مندرج در این منشور، ملل متحد را مجاز نمیدارد در اموری که ذاتاً جزو صلاحیت داخلی هر کشوری است دخالت نماید و اعضاء را نیز ملزم نمیکند که چنین موضوعاتی را تابع مقررات این منشور قرار دهند لیکن این اصل به اعمال اقدامات قهری پیشبینی شده در فصل هفتم لطمه وارد نخواهد آورد.» ↑ – Michael. J. Struett, The transformation of state sovereignty rights and responsibilities under the Rome statue for the ICC, Chapman L. Rev, Vol. 8 (2005) P. 182 ↑ – دیوان بین المللی دادگستری در رای مورخ ۲ فوریه ۱۹۷۰ ، در قضیه بارسلونا تراکشن (اسپانیا – بلژیک) نظر روشنگرانه ای ارائه نمود که ناظر بر تقسیم دوگانه تعهدات بین المللی دولتها میباشد و بر اساس آن بعضی از تعهدات دولتها بدلیل اهمیت آن برای جامعه بشری به گونه ای است که کلیه کشورها در رعایت و اجرای آن ذینفع هستند . دیوان در این رای مقرر نمود که : باید یک تفکیک اساسی فیمابین تعهدات دولتها نسبت به جامعه جهانی در کل و تعهدات دولتها در مقابل یکدیگر در چارچوب روابط دیپلماتیک انجام داد . تعهدات دسته اول ، به لحاظ ماهیت شامل کلیه دولتها میشوند . نظر به اهمیت این حقوق کلیه دولتها میتوانند برای حفظ آنها دارای منفعت حقوقی باشند وچنین تعهداتی را تعهدات عام الشمول میگویند . دیوان بین المللی دادگستری در قضیه بارسلونا تراکشن ، تعهداتی را عام الشمول اعلام نمود که مانع شدیدترین نقض حقوق بشر میشوند . این تعهدات از غیر قانونی دانستن تجاوز ، نسل کشی و همچنین از اصول و قواعد مربوط به حقوق بنیادین انسان از جمله حمایت بر ضد برده گیری و تبعیض نژادی ناشی میگردند . این رای دیوان بین المللی دادگستری از این نظر خیلی مهم است که صریحا تمایز آشکار و بنیادی بین قواعد آمره و دیگر قواعد عادی حقوق بین الملل را به رسمیت شناخته است که تعهدات مبتنی بر قواعد آمره به علت اهمیت موضوع آن ، مربوط به تمام جامعه بین المللی میباشد و همه دولتها در حفظ و حراست آنها ذینفع هستند . دیوان در رای خود مصادیقی را بیان نموده است که البته فهرست کامل این تعهدات در قبال جامعه بین المللی نمیباشد اما بدیهی است که یا اقدام یک دولت برای نقض حقوق اساسی و بنیادین بشر در قالب جنایات بشریت یا ژنوسید ، نقض قواعد آمره به حساب می آید . مفهوم “جامعه بین المللی در کل” یکی از جنبه های مهم ، رای دیوان در قضیه بارسلونا تراکشن است و به نظر میرسد که منظور از “جامعه بین المللی در کل” جامعه بشری است . زیرا اشاره ای که دیوان در ارتباط با مفهوم تعهدات عام الشمول در کلیت جامعه بین المللی ، به حقوق بنیادین شخص انسان (حمایت بر ضد برده داری و تبعیض نژادی و ارجاع به اسناد بین المللی در مورد اصول و قواعد مربوط به حقوق اساسی بشر) داشته است نشان میدهد که از نظر دیوان ، جامعه بین المللی ، جدای از دولتهای تشکیل دهنده آن وجود دارد. در نتیجه دیوان با این رای خود موجب تقویت تصور حاکمیت جامعه بشری و بشریت شده است . در واقع جامعه بشری بر فراز جامعه بین المللی قرار گرفته ، اما چون سازمان یافته نیست لذا مجبور است مدام بر ساختار جامعه بین المللی دولتها فشار آورد تا آن را دگرگون ( یعنی انسانی ) سازد . همچنین توجه به این واقیت نیز مهم است که مفهوم “جامعه بین المللی دولتها در کل ” ( موضوع ماده ۵۳ کنوانسیون حقوق معاهدات ۱۹۶۹ ) ، در رای دیوان به “جامعه بین المللی در کل ” تغییر یافته است ، زیرا در گذشته انسانها به واسطه دولتهای مطبوع خود شناخته میشدند (که البته هنوز هم کاربرد دارد ) و هیچ گونه سمت مستقلی یرای ایشان متصور نبود اما اهمیت حقوق بشر نشانگر این است که دولت ، انسانی شده است و دولتها متعهد به احترام و تضمین حقوق و آزادیهای بنیادین بشر گشته اند . تا آنجا که یکه از معیارهای مهم ارزیابی نظامهای سیاسی میزان پایبندی دولتها به موازین حقوق بشر شمرده میشود . بنابراین ، نظم حقوفی جدید موسوم به سیستم جدید حمایت بین المللی از حقوق بشر است که در آن منافع متعارض بین افراد و دولتها مطرح میباشد و به عنوان راه حل ، حاکمیت غایی از آن جامعه بین المللی در کل و نه دولتهای منفرد معرفی شده است و نرمهای متعلق به این جامعه از اولویت برخوردار میباشد که از آن با عنوان نرمهای جهانی یاد میشود و متضمن منافع کل جامعه بین المللی است . این قواعد توسط اکثریت قریب به اتفاق دولتها پذیرفته شده است و دامنه جهانی دارند به این معنا که اکثریت قاطع دولتها یا در فرایند شکل گیری اسناد بین المللی ذیربط شرکت داشته یا بعدا آنها را تصویب کرده و به عنوان قواعد تخلف ناپذیر شناسایی نموده اند . این رویکرد همان تعبیر دیوان بین المللی دادگستری در قضیه بارسلونا تراکشن از دسته قواعد بین المللی است که قواعد آمره نامیده میشوند. (به نقل از هاله حسینی اکبرنژاد، پایان نامه کارشناسی ارشد دانشگاه علامه طباطبایی ص ۱۱) ↑ – دیوان در نظر مشورتی ۱۸ می ۱۹۵۱ ، در مورد اعتبار برخی شروط بر کنوانسیون منع و مجازات ژنوسید اگر چه به تعهدات عام الشمول اشاره نکرده ، اما عبارت پردازی آن دارای اهمیت ویژه و قابل توجهی است چرا که از مفاهیمی بهره گرفته که از عناصر ویژگی های قواعد آمره و تعهدات عام الشمول میباشند . دیوان در این نظریه مشورتی اعلام کرد : در کنوانسیون منع ژنوسید ، کشوهای متعاهد منافع خود را دنبال نمیکنند بلکه دولتها همه با هم ، فقط یک نفع مشترک دارند و آن اجرای مشترک اهداف عالیه ای است که فلسفه وجودی آن کنوانسیون را تشکیل و این کنوانسیون برای هدف انسانی و تمدن ساز تصویب شده است ، زیرا از یک سو میخواهد وجود حتی برخی از گروه های انسانی را حفظ کند و از سوی دیگر ، اساسی ترین اصول اخلاقی را اعلام و برای آن ضمانت اجرا در نظر میگیرد . چنین هدفی شناخت گستره جهانی کنوانسیون را الزامی میکند . بر همین اساس ، دیوان اعمال حق شرط نسبت به کنوانسیون منع ژنوسید را از سوی دولتها غیر قانونی دانسته زیرا ژنوسید مغایر با قواعد اخلاقی و مخالف با روح و اهداف ملل متحد است . همچنین اصول در کنوانسیون ، از جمله اصولی قلمداد شده است که کلیه دولتها را صرفنظر از هر گونه تعهد قراردادی متعهد میکند . بنا بر نظر دیوان ، ممنوعیت ژنوسید مطمئنا یک موضوع نظم عمومی است که از درجات عالی برخوردار بوده و مبتنی بر اخلاق انسانی و وجدان حقوقی جامعه بین المللی است . (به نقل از هاله حسینی نژاد، پایان نامه کارشناسی ارشد دانشگاه علامه طباطبایی ص ۱۰ ) ↑ دیوان بین المللی دادگستری در قضیه ساخت دیوار حائل خاطر نشان کرده که دولتها در عملیات نظامی و شبه نظامی که در خاک خود یا در خارج از قلمرو سرزمینشان انجام دهند اساسا میبایست به تعهدات خود بر طبق حقوق بین الملل عرفی پای بند باشند و اصول مندرج در منشور ملل متحد تا حدی انعکاس دهنده حقوق بین الملل عرفی است . در این پرونده اسراییل به بهانه های مختلف از ایفای تعهدات بین المللی خود بر طبق حقوق بشر و حقوق بشر دوستانه در سرزمینهای اشغالی فلسطین استکناف نموده است . همچنین مدعی بود که میثاق بین المللی حقوق مدنی – سیاسی و میثاق بین المللی حقوق اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی که به امضای اسراییل نیز رسیده اند در سرزمینهای اشغالی قابل اعمال نمیباشند و اسراییل خود را ملزم به رعایت هیچ یک از میثاقها در سرزمینهای اشغالی نمیداند زیرا هدف اصلی این معاهدات حقوق بشری حمایت از افراد در برابر دولت متبوعشان آن هم در زمان صلح می باشد دیوان در این قضیه در رابطه با ماهیت قواعد حقوق بشری تصریح می کند که حمایت های مذکور در میثاق های بین المللی حقوق بشر در زمان جنگ متوقف نمی شود و دولتها باید حقوق افراد انسانی را هم در زمان صلح و هم در زمان جنگ رعایت نمایند. و بر همین مبنا اقدام اسراییل به ساخت دیوار حائل در سرزمینهای اشغالی را نقض جدی حقوق بشر افراد ساکن در آن منطقه از جمله حق انتخاب اقامتگاه ، حق تردد آزادانه و دیگر حقوق قلمداد کرده است . (به نقل از هاله حسینی اکبرنژاد، پایان نامه کارشناسی ارشد دانشگاه علامه طباطبایی ص ۱۲) ↑ – موید قاعده آمره بودن jus cogens حقوق بشر دوستانه بین المللی. ↑ -موید قاعده عام الشمول بودن obligation of erga omnus ↑ -برای ملاحظه مفهوم قاعده آمره ر.ک : ماده ۳۵ کنوانسیون معاهدات وین ۱۹۶۹ ↑
سوم اینکه، الگوی پذیرش فناوری، دو باور موجود در خودش را (سودمندی و سهولت استفاده) به عنوان مفاهیم و ساخت های مجزا اما مرتبط بررسی می کند. در مقایسه، همه باورهای رفتاری تئوری کنش موجه توسط ضرب در ارزیابی های آن ها و جمع آن ها به دست می آید. در نهایت این که، رابطه مستقیم بین سودمندی و نیت رفتاری در الگوی پذیرش فناوری، این فرض اصلی تئوری کنش موجه را کنار می گذارد که نگرش، رابطه بین باورها و نیت رفتاری را تعدیل می کند (.(Park, 2003 سودمندی درک شده: نتایج تحقیقات نشان داده که سودمندی درک شده قوی ترین عامل تعیین کننده استفاده از تکنولوژی در بین کاربران است. سودمندی درک شده با باورهای کاربران درباره عملکرد، اثربخشی و مؤثر بودن رابطه دارد و این پیامدهای مثبت، با بهره گرفتن از رایانه رابطه دارد. هنگامی که کاربران معتقد باشند استفاده از رایانه عملکرد، اثربخشی و مؤثر بودن آن ها را بهبود خواهد داد، احتمال بیشتری دارد که از رایانه در کارشان استفاده کنند. برای مثال اگر کاربر باور داشته باشد که او می تواند با بهره گرفتن از رایانه یک مورد فناوری را سریع تر و آسانتر بررسی نماید، احتمال بیشتری دارد که از آن استفاده نماید. سودمندی درک شده تأثیر عوامل دیگر از قبیل سهولت استفاده درک شده و نگرش به استفاده را نیز تحت تأثیر قرار می دهد.
سهولت استفاده درک شده: باور کاربران درباره آسان بودن استفاده از رایانه و میزان مفید بودن آن مهم می باشد. سانجا بر این باور است که هنگامی که کاربران اعتقاد داشته باشند فناوری اطلاعات به آسانی قابل استفاده است، آن ها بر این باور خواهند بود که این فناوری مفید است. برای افزایش استفاده از فناوری اطلاعات باید کاربران متقاعد شوند که رایانه مفید بوده و استفاده از آن آسان است. البته آدامز و همکاران [۳۶]بیان کردند که تأثیر سهولت درک شده می تواند در شرایط متفاوت کمی تغییر کند. اگر کاربران ببینند که استفاده از رایانه تا چه میزان می تواند در کارشان به آن ها کمک کند علی رغم این ادراک احتمالی که کار با آن سخت است، باز از آن استفاده خواهند کرد. هنجارهای ذهنی[۳۷]: مطالعات چان و همکاران که در سال ۲۰۰۱ انجام شد نشان داد که هنجار ذهنی، استفاده از فناوری اطلاعات را تحت تأثیر قرار می دهد. کاربران بر این باور بودند که استفاده بیشتر از فناوری اطلاعات احتمال به دست آوردن منافع بیشتر را افزایش می دهد. در جایی که کاربران مجبور هستند از رایانه در انجام کارهایشان استفاده کنند یا در موقعیت هایی که آن ها برای استفاده از آن تحت فشار همکاران یا سرپرستان خود هستند تأثیر هنجارهای ذهنی افزایش می یابد. برای مثال اگر یک کاربر معتقد باشد که همکاران یا مدیران از او می خواهند که از رایانه برای تحلیل یک مسئله استفاده کند، احتمال بیشتری دارد که این فرد، تحلیل مسئله را با بهره گرفتن از رایانه انجام دهد. یافته ها نشان می دهد هنگامی که فشار اجتماعی برای استفاده از رایانه توسط کاربران افزایش می یابد، احتمال بیشتری دارد که کاربران اعتقاد داشته باشند فناوری اطلاعات مفید است و استفاده از آن عملکرد شغلی آنها را بهبود می بخشد. خودکارآمدی: نظریه های گوناگونی مطرح کرده اند که خودکارآمدی یکی از تعیین کننده های مهم رفتار افراد است. اگر افراد باورهای خودکارآمدی کافی درباره رفتاری داشته باشند آن رفتار را بهتر انجام خواهند داد. مطالعات نشان داده اند که خودکارآمدی بر پذیرش و استفاده از فناوری اطلاعات نیز تأثیرگذار است. هنگامی که کاربران بر این باور باشند که توانایی کافی برای انجام شغل های مرتبط با رایانه را دارند، آن را سریع تر پذیرفته و مکرر مورد استفاده قرار می دهند. البته همین استفاده کردن بیشتر خود، منجر به باورهای خودکارآمدی بهتر می شود. علاوه بر این چنین باوری دلیلی می شود که آن ها معتقد باشند فناوری اطلاعات مفید بوده و عملکرد و ثمربخشی آن ها را افزایش می دهد و برای استفاده نیز آسان است. تجربیات قبلی :به نظر می رسد که تجربیات قبلی استفاده از رایانه نقش مهمی در رابطه با پذیرش فناوری اطلاعات از سوی کاربران دارد. هر چه تجربیات قبلی کاربران بیشتر باشد آن ها در سازمان های خود بیشتر از رایانه استفاده خواهند کرد. علاوه بر این، تجربیات قبلی کاربران به احتمال زیاد منجر به این باور می شود که استفاده از فناوری اطلاعات منافعی در زمینه عملکرد شغلی و اثربخشی برای آن ها دارد. از سوی دیگر، باور آن ها درباره توانمندی های خود جهت استفاده از فناوری اطلاعات هنگامی که تجربه استفاده بیشتری از آن را داشته باشند، استحکام بیشتری خواهد یافت. بنابراین با توجه به اهمیتی که استفاده از فناوری اطلاعات در سازمان ها دارد و باعث بهبود عملکرد و اثربخشی آن ها می شود و با در نظر گرفتن این نکته که این پیامدهای مثبت تنها در صورتی حاصل می شود که این قبیل فناوری ها مورد استفاده واقع شوند، برای سازمان ها و به خصوص سازمان های کشاورزان این پیشنهاد وجود دارد که نسبت به این مقوله توجه ویژه ای داشته باشند. سازمان های کشاورزان علاوه بر این که لازم است امکانات و آموزش های لازم برای استفاده از فناوری اطلاعات را برای کاربران خود فراهم کنند، باید عوامل تأثیرگذار بر پذیرش این فناوری را نیز در نظر گرفته و برنامه ای برای کاربران خود داشته باشند که پذیرش را در نزد آن ها ارتقاء بخشد. به نظر می رسد هنگامی که سازمان های کشاورزان اهمیت این پذیرش و استفاده را برای کاربران خود توجیه کنند استفاده بیشتری را از سوی آن ها مشاهده خواهند کرد. مدیران سازمان های کشاورزان باید کاربران را متقاعد کنند که چگونه با بهره گرفتن از فناوری اطلاعات عملکرد خود را بهبود خواهند بخشید. بالاخره این که سازمان های کشاورزان باید فرصتی برای کاربران خود فراهم کنند که کار با سیستم های رایانه ای مختلفی که فراهم شده است را قبل از به کار بردن، به اندازه کافی تمرین کنند. در مورد مطالعات پذیرش آی سی تی، باید گفت که برای نخستین بار، فرد دیویس۱۹۸۶ مدل پذیرش فناوری را بر اساس در نظریه عمل مستدل به منظور توضیح چگونگی منجر شدن باورها و نگرش های موجود در زمینه اشیا به رفتار مناسب ارائه کرد. در این نظریه، هنجارهای ذهنی از عوامل مهم به شمار می روند. بر اساس مدل اولیه پذیرش فناوری، دو نوع برداشت ، و به تعبیر دیویس، دو باور نقش اساسی را در پذیرش فناوری اطلاعاتی ایفا می کنند. این دو باور که به نوبه خود می توانند از متغیرهای برون زا (خارجی) نیز تأثیر بپذیرند، به ترتیب عبارت اند از: برداشت ذهنی فایده و برداشت ذهنی از سهولت کاربرد از فناوری( موحدی و عابسی،:۱۳۸۳ ۹۷-۹۲ ) دیویس متغیرهای برون زا را مشخص نکرد اما در تحقیقات بعدی خود، بر بررسی شرایط و سازوکارهایی تأکید داشت که تأثیرات اجتماعی بر استفاده از آی سی تی را روشن می سازند. از این رو، مدل دیویس را می توان مدلی انعطاف پذیر دانست . کرایسا در مقاله عوامل مؤثر بر پذیرش و کاربرد فناوری اطلاعات در مدارس، موانع سد راه معلمان در اجرای فناوری های رایانه ای برای آموزش دانش آموزان را بررسی کرده است که مهم ترین آنها عبارت اند از: عوامل زمانی، مشکلات دسترسی به سخت افزار و نرم افزار، نگرش های مدیریت نسبت به فناوری، نگرش های معلمان نسبت به فناوری اطلاعات، مشکلات آموزشی، آموزش معلمان و مهارت های شخصی معلمان در زمینه رایانه ( (Krysa, 1998: 5-8. شیخ شعاعی عوامل مؤثر بر پذیرش فناوری اطلاعات توسط کتابداران دانشکده های فنی دانشگاه های دولتی تهران را بررسی کرده و یافته های پژوهش او نشان داده است که همه متغیرهای مستقل (برداشت ذهنی از مفید بودن، برداشت ذهنی از آسانی استفاده، نگرش نسبت به استفاده و تصمیم به استفاده از فناوری اطلاعات) با ۹۹ درصد اطمینان بر متغیر وابسته تأثیر می گذارند. متغیر( تصمیم به استفاده)صورت مستقیم و پس از آن، به ترتیب متغیرهای نگرش نسبت به استفاده، برداشت ذهنی از آسانی استفاده و برداشت ذهنی از مفید بودن به صورت غیرمستقیم بیشترین تأثیر را بر استفاده از فناوری اطلاعات دارند (شیخ شعاعی، ۱۳۸۵: ۱). ثرین[۳۸] پذیرش آی سی تی در بین نوجوانان نروژی را بررسی کرده و با تمرکز بر رفتار و توان پذیرش آی سی تی بر مبنای دو فرضیه اساسی، عوامل مؤثر بر پذیرش این فناوری ها را تقسیم بندی کرده است. بر اساس نخستین فرضیه او مبنی بر وجود رابطه بین آی سی تی و کاربران برای پذیرش این فناوری ها، عوامل مؤثر بر پذیرش عبارت اند از: ویژگی های آی سی تی، ویژگی های کاربر، ویژگی های مربوط به ارتباط بین آی سی تی و کاربر. در فرضیه دوم، وجود احساس نیاز به آی سی تی و وجود امکانات برای پذیرش آن دو شرط اساسی پذیرش برشمرده شده اند. او ماتریس دوبعدی (یکی، خواسته ها و امکانات و دیگری، کاربر، آی سی تی، و کاربر – آی سی تی) را در شش طبقه عوامل مؤثر بر پذیرش آی سی تی را ارائه کرده (جدول ۱۶) و نیز درآمد خانوار کاربر را عاملی مؤثر بر پذیرش آی سی تی دانسته است(.(Thrane, 2003: 26در این مطالعه، ویژگی های آی سی تی به مثابه یک نوآوری، مشخصات افراد در مقام کاربران این فناوری، و نیز ویژگی های رابطه کار بر- آی سی تی به ویژه مورد توجه قرار گرفته و مزیت نسبی از عوامل مربوط به ویژگی های رابطه کاربر – آی سی تی بوده است. این عامل در مطالعات راجرز در همین زمینه در قالب ویژگی های نوآوری آمده بود، اما کاملاً روشن است که در مطالعات مربوط به پذیرش آی سی تی، مزیت نسبی مبین ویژگی های ارتباط بین کاربر و آی سی تی است. تیلور و همکارانش، با مشخص کردن گروه های محروم از دسترسی به اینترنتِ در خانه به بررسی رابطه داشتن رایانه و اتصال به اینترنت در خانه با ویژگی های ،شخصی، جمعیت شناختی و اقتصادی – اجتماعی افراد پرداختند. نتایج نشان داد که افراد گروه های سنی جوان تر، با تحصیلات بالاتر، متأهل، دارای فرزند، مالک خانه، دارای درآمد بالاتر و شاغل، در مقایسه با افراد گروه های نقطه مقابل آنها، از دسترسی بیشتری به “اینترنتِ در خانه” برخوردار بودند. تحلیل رگرسیون لجستیک نشان داد که سطح تحصیلات، وضعیت تأهل، داشتن فرزند، سطح درآمد، و وضعیت اشتغال بر تصمیم گیری برای دسترسی به اینترنتِ در خانه مؤثر بوده اند. همچنین، وضعیت بیکاری و سطح پایین تحصیلات دو عامل مهم مؤثر بر دسترسی به اینترنتِ در خانه شناخته شدند. تفاوت این دو گروه (افراد د ارای دسترسی به اینترنت و افراد فاقد دسترسی به اینترنت) در هر کدام از هفت عامل سن، وضعیت تأهل، سطح تحصیلات، داشتن فرزند در خانه، وضعیت مالی، مالکیت خانه و وضعیت اشتغال معنی دار بوده اما همبستگی استفاده از اینترنت در خانه( معنی داری بین دو عامل محل زندگی و جنسیت با متغیر وجود نداشته است)( ۵۸۸ ۵۷۳- (Taylor et al, 2003:. جدول ۲-۳٫ عوامل مؤثر بر پذیرش آی سی تی
ابعاد
خواسته ها
امکانات
فرد
خواسته های فردی و سبک زندگی
توانایی ها و استعدادهای فردی
آی سی تی فرد
خواسته های فرد برای پذیرش آی سی تی: ضرورت یا نیاز درکشده از نظر فرد
امکان پذیرش آی سی تی توسط فرد سهولت پذیرش آی سی تی از نظر فرد
آی سی تی
کارکردهای آی سی تی
محدودیت های آی سی تی
منبع ) Thrane, 2003: 5 ) تیلور و همکارانش عوامل اقتصادی – اجتماعی مؤثر بر الگوهای کاربرد اینترنتِ در خانه در کوئینزلند مرکزی استرالیا را مطالعه کردند .این الگوها عبارت بودند از :کار، آموزش، تفریح، جستجوی اطلاعات، پست الکترونیک، مدیریت مالی خانه، خرید آن لاین، و شبکه سازی جامعه محلی، برخی از عوامل اقتصادی – اجتماعی نیز مشخصات فردی کاربران مانند محل اقامت، جنسیت، سن، سطح تحصیلات، وضعیت تأهل، تعداد فرزندان، مالکیت خانه، درآمد خانوار، و وضعیت اشتغال را شامل می شدند. در این تحقیق، همبستگی عوامل جمعیتی و اقتصادی -اجتماعی با الگوهای کاربرد اینترنتِ در خانه در کوئینزلند مرکزی استرالیا مشخص شده (همان منبع). چهاونگ، به بررسی خصوصیات کاربران و پذیرش اینترنت در ماکائو غیرکاربران اینترنت پرداخته و نتایج بررسی او نشان داده است که بیشتر کاربران اینترنت، در مقایسه با غیرکاربران، مذکر و نیز جوان ترند و از تحصیلات بالاتر و درآمد ماهیانه خانوادگی بیشتری برخوردارند . متغیرهای میزان تحصیلات، جنسیت، درآمد، و میزان تجارب افراد از شاخص های مهم در پیش گویی استفاده آنها از اینترنت به شمار میروند، اما متغیرهای استفاده از رسانه های گروهی سنتی و میزان اهمیت اینترنت از نظر کاربر پیشگویی کننده هایی معنی دار نبودند. میزان تأثیرات نسبی متغیرهای مستقل مانند میزان استفاده از رسانه و میزان ارزشی که کاربر برای اینترنت قائل است بر متغیر استفاده از اینترنت با فنون آماری رگرسیون و همبستگی بررسی شده است. بر اساس نتایج به دست آمده،متغیر استفاده از رسانه با بهره گرفتن از اینترنت رابطه ای ضعیف داشت؛ همچنین، ازمیان معیارهای مربوط به استفاده از رسانه فقط معیار استفاده از اینترنت پیشگویی کننده ای معنی دار برای برآورد متغیر وابسته بوده و بین متغیر ارزش قائل شدن برای اینترنت نیز با متغیر استفاده از اینترنت رابطه معنی داری وجود نداشته است. از میان متغیرهای مربوط به نگرش کاربر نسبت به اینترنت تنها متغیر نگرش و برداشت ذهنی کاربر در مورد مؤثر بودن اینترنت تنها متغیر استفاده از اینترنت رابط های مثبت و معنی دار داشته است. متغیرهای جنسیت، درآمد ماهیانه خانوار، و سطح تحصیلات نیز دارای رابطه ای مثبت با متغیر استفاده از اینترنت بوده اند؛ و سن نیز پیشگویی کننده ای برای برآورد متغیر وابسته شناخته نشد( .(Cheong, 2002: 11- 18 ۲-۲۸مدل رفتار منطقی این تئوری با توسعه تئوری فیشبین در سال ۱۹۷۵ ، توسط آجزن و فیشبین ارائه شده است. در واقع این تئوری بیان می کند که مهمترین عامل در انجام عمل توسط شخص، تمایل آن شخص است که توسط دو عامل نگرش شخص نسبت به رفتار و هنجارهای ذهنی شخص تحت تأثیر قرار می گیرد در نمودار ۶ تئوری رفتار منطقی نشان داده شده است (Fishbein, Ajzen, 1975). نمودار ۶ . تئوری رفتار منطقی (Hung, Ku, Chang, 2003) باورها در مورد نتایج جالب توجه در آن رفتار ۲-۲۹مدل رفتار برنامه ریزی شده آیزن [۳۹] تئوری رفتار برنامه ریزی شده را برای شرایطی طراحی کرده است که افراد کنترل کامل بر رفتارشان ندارند. تئوری رفتار برنامه ریزی شده که در نمودار ۷ نشان داده شده است می گویدکه رفتار تابع مثبت مستقیمی از نیت رفتاری و کنترل رفتاری درک شده می باشد. این رابطه در معادله زیر نشان داده شده است: نمودار ۷ . الگوی تئوری رفتار برنامه ریزی شده (Donnelley, 2004)
در این مطالعه آلودگی رحم به T. pyogenes و F. necrophorum در اولین معاینه بالاتر از دومین معاینه بود. بیکالهو و همکاران یافتند که هر دو این باکتری ها در نمونههایی که ۱۰-۸ روز پس از زایش جمعآوری شده اند نسبت به ۳-۱ روز و ۳۶-۳۴ روز بعد از زایش غالب هستند (Bicalho et al. 2012). در این مطالعه هیچ نمونه مثبتی از P. melaninogenicus یافت نشد. اگرچه تراکم رشد P. melaninogenicus مرتبط با خصوصیات ترشحات مهبلی یا بوی آن نبود، هنوز معمولا آن را یک بیماریزای رحمی در نظر میگیرند (Williams et al. 2005). پیشنهاد شده است که حضور این باکتری به تنهایی برای ایجاد نشانه های بالینی بیماری کافی نیست (Huszenicza et al. 1999; Williams et al. 2005).
( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
هر چند گفته شده E. coli نقشی کلیدی در ایجاد مجموعه متریت-اندومتریت بازی می کند (Westermann et al. 2010; Williams et al. 2005)، با این حال تعداد نمونههای مثبت E. coli کم بود. ۴ مورد از ۸ مورد E. coli جدا شده با اندومتریت بالینی در گاو همراه بود و ۴ مورد از آنها ترشحات تمیز بدون نشانههای بالینی اندومتریت داشتند. این مشاهدات با دیگر مطالعات همخوانی داشت (Ahmadi et al. 2007; Westermann et al. 2010; Williams et al. 2005). بیکالهو و همکاران یافتند که آلودگی به E. coli در ۳۴ تا ۳۶ روز پس از زایش ارتباط با اندومتریت بالینی و عملکرد نامناسب تولید مثلی ندارد (Bicalho et al. 2012). بنابراین، به نظر میرسد که احتمالا E. coli نشانه های کم (یا هیچ نشانهی) اندومتریت بالینی را در زمان معاینه (۲۵ روز پس از زایش) ایجاد می کند. آلودگی کلی باکتریایی با افزایش قطر گردن رحم و عدم تقارن شاخهای رحم ارتباط داشت. همچنین آلودگی با T. pyogenes موجب افزایش قطر گردن رحم، عدم تقارن در شاخها و وجود لومن شاخ رحم شده بود که این یافته ها در موافقت با مطالعه احمدی و همکاران بود که بین یافتن T. pyogenes با قطر گردن رحم و عدم تقارن دو شاخ ارتباط معنادار پیدا کرده بودند (Ahmadi et al. 2007). آلودگی با F. necrophorum با افزایش قطر گردن رحم و عدم تقارن در شاخهای آن همراه بود. در مطالعه ویلیام و همکاران بین آلودگی به T. pyogenes با فاصله طولانیتر زایمان تا اولین تلقیح و باروری ارتباط وجود داشت اما آلودگی با F. necrophorum یا سایر باکتری ها چنین ارتباطی نبود (Williams et al. 2005). در این مطالعه در معاینه دوم، در آلودگی کلی باکتری ها و نیز آلودگی با T. pyogenes درصد نوتروفیلها در سلول شناسی ترشحات گردن رحم بیشتر بود. بین آلودگی با T. pyogenes و درصد نوتروفیلهای رحم ارتباط مثبت معنادار وجود داشته است، که این ارتباط در آلودگی با دیگر باکتری ها وجود نداشت (Westermann et al. 2010). احمدی و همکاران نیز چنین ارتباطی را تایید کرده اند (Ahmadi et al. 2007). در این مطالعه از ۳۰۰ نمونه، ۸۱ نمونه با اندومتریت بالینی، تنها ۲۳ مورد واکنش مثبت PCR داشتند. برخی مطالعات تعداد زیادی از موارد مثبت اندومتریت بالینی با باکتری شناسی منفی را گزارش کرده اند (Ahmadi et al. 2007; Westermann et al. 2010). این می تواند نشانهای باشد که شاید باید در جستجوی عوامل دیگر (باکتریایی یا غیر باکتریایی) به عنوان مسئول اندومتریت بالینی بود. ۵-۳- اندومتریت بالینی و دیگر شاخص های تولید مثلی متاسفانه روش استاندارد و کاملا تایید شدهای برای تشخیص اندومتریت تعریف نشده است. از سابق، فرض را بر این میگرفتند که ترشحات مهبلی نمایانگر سلامتی رحم است. چرا که مواد چرکی که در مهبل قدامی یافت می شود احتمالا ناشی از ترشحات رحمی خارج شده از گردن رحم و یا ناشی از عفونت گردن رحم است (Dubuc et al. 2010). سادهترین راه معاینه اندومتریت بالینی انجام معاینه دستی مهبل و خارج کردن موکوس برای بررسی است که سریع و ارزان بوده و آسیبهای مهبل را نیز میتوان بررسی کرد (Sheldon et al. 2002a). میلر و همکاران نشان دادند که معاینه واژینوسکوسپی برای تشخیص عفونت رحمی از ملامسه از طریق راست روده دقیقتر است (Miller et al. 1980). در پژوهشی استفاده از واژینوسکوپ برای تشخیص وجود چرک و محتویات گردن رحم بهترین وسیله برای تشخیص اندومتریت گزارش شد (LeBlanc et al. 2002a). در حالی که در مطالعه ای دیگر بررسی محتویات مهبل برای تشخیص حضور چرک مفیدترین راه تشخیص اندومتریت معرفی شد (Sheldon and Dobson 2004). ملامسه راست رودهای تاخیر در مکانیسم بازسازی رحم تکنیک مناسبی برای ارزیابی عفونت رحمی نیست، چرا که کیفی بوده و فرد به فرد متغیر است، مکانیسم بازسازی رحم بین گاوها متغیر است و ارتباط کمی با عملکرد تولید مثلی دارد (LeBlanc et al. 2002a; Lewis 1997). در مطالعه حاضر حضور ترشحات چرکی و موکوسی-چرکی در واژن ملاک ابتلای به اندومتریت بالینی در نظر گرفته شد و در کنار آن شاخص هایی چون قطر گردن رحم، عدم تقارن دو شاخ رحم و وجود لومن شاخ رحم بررسی شد. در مطالعات گوناگون شیوع اندومتریت بسیار متفاوت گفته شده است، ۶/۲ تا ۵/۴ درصد در اسپانیا (Lopez-Gatius 2003)، ۶/۵ تا ۹/۱۰ درصد در استرالیا (Moss et al. 2002)، ۶/۴۷ درصد در کره (Kim and Kang 2003) و ۵۳ درصد در ایالات متحده آمریکا (Gilbert et al. 2005). شیوع عفونتهای رحمی بین مطالعات تفاوت بسیاری دارد و متوسط شیوع آن نشان دهنده میزان واقعی آن نیست (Azawi 2008; Lewis 1997). اختلافات بین مطالعات در میزان شیوع اندومتریت تعجب برانگیز نیست چرا که بسیاری از محققین توصیف دقیق و یکسانی از روش تشخیص، دسته بندی عفونتهای رحمی، زمانی از دوره پس از زایش که عفونت رحمی تشخیص داده شده، تعداد شکم زایش گاو، مشخصات عمومی گاوها و وضعیت مدیریت گله نداشتهاند (Lewis 1997). در این مطالعه شیوع اندومتریت در اولین معاینه بیشتر از دومین معاینه بود (%۵/۳۵ در مقابل %۱۶). ویلیام و همکاران یافتند که احتمال حضور ترشحات چرکی در مهبل ۲۸ روز پس از زایش کمتر بود نسبت به زمانی که گاوها ۲۱ روز پس از زایش معاینه شدند (%۱۷ در مقابل %۳۱) (Williams et al. 2005). در مطالعه حاضر، در معاینه اول (۲۵ تا ۳۵ روز پس از زایش)، بین ابتلای گاوها به اندومتریت بالینی و قطر بیشتر گردن رحم (بیشتر از ۵ سانتیمتر)، عدم تقارن شاخهای رحم و وجود لومن رحم ارتباط وجود داشت. این ارتباط در معاینه دوم دیده نشد. در مطالعه احمدی و همکاران نیز در گروه مبتلا به اندومتریت، قطر بیشتر از ۵ سانتیمتر شاخ رحم و عدم تقارن در شاخهای آن بیشتر بود (Ahmadi et al. 2007). اندومتریت پس از زایش اثر منفی بر عملکرد تولید مثلی دارد از جمله سبب افزایش تعداد تلقیح به ازای باروری، افزایش فاصله زایش تا اولین تلقیح، افزایش روزهای باز و کاهش احتمال آبستنی می شود (Fourichon et al. 2000; Heuwieser et al. 2000; Kasimanickam et al. 2004). اختلال در باروری به وجود آسیبهای اندومتریوم یا اثرات عملکرد تخمدان مرتبط است (Bonnett et al. 1993; Sheldon et al. 2002b). حضور ترشحات چرکی و موکوسی-چرکی تا هفته چهارم پس از زایش با عملکرد تولید مثلی ارتباط بیشتری دارد (LeBlanc et al. 2002a). در مطالعه لیبلنک و همکاران، عملکرد تولید مثلی گاوهای با ترشحات چرکی در معاینه واژینوسکوپی کمتر از گاوهای بدون ترشح غیر طبیعی بود، با این وجود واژینوسکوپی اغلب در تشخیص همه گاوهای در معرض عملکرد تولید مثلی ضعیف، ناتوان بود (LeBlanc et al. 2002a). غیاب ترشحات رحمی در معاینه واژینوسکوپی، مشخص کننده نبود التهاب رحمی نیست (Kasimanickam et al. 2004). در مطالعه دیگری از بین دادههایی چون معاینه ظاهری، واژینوسکوپی و همه داده های ملامسه راست رودهای، تنها حضور ترشحات چرکی و قطر گردن رحم بیش از ۵/۷ سانتیمتر با نقص تولید مثلی همچون کاهش نرخ آبستنی همراه بود (LeBlanc et al. 2002a). بر خلاف آن در مطالعه ای دیگر اندازه رحم و گردن رحم با نرخ آبستنی ارتباطی نداشت (Kasimanickam et al. 2004). در بسیاری از پژوهشها ابتلای به اندومتریت سبب افزایش میانگین روزهای باز شده است. در مطالعه حاضر میانگین روزهای باز در گاوهای مبتلا به اندومتریت بالینی هم در معاینه اول و هم در معاینه دوم بیشتر بود اما این تفاوت معنادار نبود. مانند مطالعه لیبلنک که روزهای باز در گاوهای مبتلا ۲۸ روز افزایش یافته بود (LeBlanc et al. 2002a). همچنین قطر بیشتر شاخ رحم نیز در هر دو معاینه سبب افزایش روزهای باز شده بود اما تفاوت معنیدار ایجاد نکرده بود. تاخیر در مکانیسم بازسازی گردن رحم (قطر بیش از ۵/۷ سانتیمتر) یکی از شاخص های پیشگویی کاهش میزان آبستنی بود (LeBlanc et al. 2002a). به طور معمول بازسازی و بازگشت اندازه گردن رحم نسبت به خود رحم سرعت آهستهتری دارد، اما انتظار میرود ۲۵ روز پس از زایش هر دو ارگان به قطر کمتر از ۵ سانتیمتر در گاوهای سالم برسند (Youngquist and Threlfall 2007). در مطالعه ای میانگین روزهای باز در گاوهای با قطر گردن رحم بزرگ افزایش یافته بود به خصوص پس از روز ۲۶ پس از زایش (LeBlanc et al. 2002a). در هر دو معاینه اول و دوم درصد نوتروفیلها در سلول شناسی گردن رحم گاوهای مبتلا به اندومتریت بالینی بیشتر بود. در معاینه اول درصد نوتروفیلها در سلول شناسی گردن رحم در گروه با قطر بیش از ۵ سانتیمتر به طور معنیداری بیش از گروه با قطر کمتر از ۳ سانتیمتر بود اما در معاینه دوم تفاوت معنیداری نبود. در مطالعه احمدی و همکاران در گاوهای مبتلا به اندومتریت درجه ۳ (ترشحات چرکی مهبل) درصد نوتروفیلها بالاتر بود (Ahmadi et al. 2007). در مطالعه ای یافتههای سلول شناسی رحم با افزایش زمان تا آبستن شدن گاو ارتباط داشت در صورتی که یافتههای تاریخچه پس از زایش و ملامسه راست رودهای با زمان آبستن شدن ارتباط نداشت (Kasimanickam et al. 2004). در هر دو معاینه ارتباط معنیداری بین ابتلای به اندومتریت بالینی و تعداد تلقیح مشاهده نشد. قطر گردن رحم در معاینه اول ارتباطی با تعداد تلقیح نداشت اما در معاینه دوم قطر کمتر گردن رحم با تعداد تلقیح کمتر همراه بود. در مطالعه ویلیام و همکاران تعداد تلقیح به ازای باروری با خصوصیات ترشحات مهبل ارتباطی نداشت (Williams et al. 2005). در این مطالعه بین عدم تقارن در شاخهای رحم و وجود لومن رحم با هیچ یک از شاخص های تولید مثلی چون روزهای باز و تعداد تلقیح ارتباطی وجود نداشت که با دیگر مطالعات موافقت دارد (Ahmadi et al. 2007; LeBlanc et al. 2002a). معاینه ظاهری، واژینوسکوپی و ملامسه گردن رحم بین ۲۰ تا ۳۶ روز پس از زایش و یافتههای ملامسه رحمی پیشگویی کننده زمان آبستنی نبودند اما چرخهای بودن تخمدان در روز ۲۰ نشانه مطلوبی برای پیشگویی زمان آبستنی بود (LeBlanc et al. 2002a). در گاوهای مبتلا به اندومتریت، تخمدان بدون ساختار به طور معنیداری بیشتر از گاوهای غیر مبتلا بود (LeBlanc et al. 2002a). حضور جسم زرد یا فولیکول در روزهای ۲۰ تا ۲۶ پس از زایش اثر اندومتریت را خنثی می کند، به خصوص حضور جسم زرد که به طور موثری اثر ابتلای به اندومتریت (حضور ترشحات چرکی یا گردن رحم بیش از ۵/۷ سانتیمتر) بر شاخص های تولید مثلی را خنثی کرده بود (LeBlanc et al. 2002a). در پژوهشی دیگر که ابتلای به اندومتریت را بر مبنای بافت شناسی مورد مطالعه قرار داد، حضور یک فولیکول در روز ۲۶ پس از زایش، ۱۰ درصد شانس آبستنی تا ۱۲۰ روز را افزایش داد (Bonnett et al. 1993). در پژوهشی دیگر، فعال بودن تخمدان (حضور جسم زرد یا فولیکول) با افزایش نرخ آبستنی همراه بود (Kasimanickam et al. 2004). در موافقت با این مطالعات، در تعداد کمتری گاو مبتلا به درجات بیشتر اندومتریت، اولین فولیکول غالب تخمکگذاری کرده بود که نتیجه گرفته بودند در گاوهایی که آلودگی رحمی پس از زایش بیشتر است عملکرد تخمدانی مختل می شود (Sheldon et al. 2002b). نشان داده شده است که اندوتوکسین با سرکوب ترشح GnRH از هیپوتالاموس و کاهش پاسخ دهی هیپوفیز به پالسهای GnRH، از ترشح پالسی LH از هیپوفیز جلوگیری می کند. حتی در برخی حیوانات با وجود پالسهای طبیعی LH، اندوتوکسین از افزایش استرادیول پیش از تخمکگذاری در پلاسمای محیطی ممانعت کرد (Battaglia et al. 2000). بنابراین امکان اثر مستقیم اندوتوکسین بر روی تخمدان نیز پیشنهاد شده است (Sheldon and Dobson 2004). در مطالعه یاوری و همکاران هیچ ارتباطی بین ساختار تخمدانی و پروژسترون سرم با جداسازی باکتری نبود (Yavari et al. 2007). در مطالعه احمدی و همکاران تنها ضخامت دیواره در گروه بدون ساختار بیشتر بود و قطر شاخ رحم، تقارن دو شاخ و درصد نوتروفیلها در سلول شناسی گردن رحم تفاوتی نداشتند (Ahmadi et al. 2007). درباره اثرات شکم زایش بر اندومتریت نظرات متناقضی وجود دارد. بر پایه یافتههای برخی محققین گاوهای شکم اول به ابتلای به اندومتریت حساستر از گاوهای شکم دوم بودند (Bruun et al. 2002). برخی دیگر توضیح دادهاند که شکم اولها آسیب رحمی کمتری دارند و این گاوهای با شکم زایش بالاتر را مستعد به اندومتریت می کند (Kim and Kang 2003). در مطالعه دیگری نیز گاوهای بالغ (شکم سوم و بالاتر) در معرض خطر بیشتر اندومتریت بالینی نسبت به گاوهای جوانتر (شکم اول و دوم) بودند (LeBlanc et al. 2002a; Rajala-Schultz and Grohn 2001). در برخی دیگر نیز شکم زایش اثری در ابتلا به اندومتریت نداشت (Kasimanickam et al. 2004). یافتههای ما نشان داد که شکم اولها در خطر بیشتری برای ابتلا به اندومتریت بالینی در مقایسه با گاوهای شکم دوم بودند. فهرست منابع Ahmadi M, Haghkhah M, Yavari M, 2007: Comparison of bacterial isolates and clinical signs of postpartum endometritis in Holstein dairy cows in Iran. Reprod Domest Anim 42, (Suppl. 2),115. Ahmadi MR, Dehghan SA, 2007: Evaluation of the treatment of repeat breeder dairy cows with uterine lavage plus PGF2α with and without Cephapirin. Turk J Vet Anim Sci 31, 125-129. Ahmadi MR, Tafti AK, Nazifi S, Ghaisari HR, 2005: The comparative evaluation of uterine and cervical mucosa cytology with endometrial histopathology in cows. Comp Clin Pathol 14, 90-94. Azawi OI, 2008: Postpartum uterine infection in cattle. Anim Reprod Sci 105, 187-208. Barlund CS, Carruthers TD, Waldner CL, Palmer CW, 2008: A comparison of diagnostic techniques for postpartum endometritis in dairy cattle. Theriogenology 69, 714–۷۲۳. Battaglia DF, Krasa HB, Padmanabhan V, Viguie C, Karsch FJ, 2000: Endocrine alterations that underlie endotoxin-induced disruption of the follicular phase in ewes. Biol Reprod 62, 45-53. Bennett G, Hickford J, Zhou H, Laporte J, Gibbs J, 2009: Detection of Fusobacterium necrophorum and Dichelobacter nodosus in lame cattle on dairy farms in New Zealand. Res Vet Sci 87, 413-415. Bicalho MLS, Machado VS, Oikonomou G, Gilbert RO, Bicalho RC, 2012: Association between virulence factors of Escherichia coli, Fusobacterium necrophorum and Arcanobacterium pyogenes and uterine diseases of dairy cows. Vet Microbiol 157, 125-131. Bicalho RC, Santos TMA, Gilbert RO, Caixeta LS, Teixeira LM, Bicalho MLS, Machado VS, 2010: Susceptibility of Escherichia coli isolated from uteri of postpartum dairy cows to antibiotic and environmental bacteriophages. Part I: Isolation and lytic activity estimation of bacteriophages. J Dairy Sci 93, 93-104. Bondurant RH, 1999: Inflammation in the bovine female reproductive tract. J Anim Sci 77, 101-110. Bonnett B, Martin S, Gannon V, Miller R, Etherington W, 1991: Endometrial biopsy in Holstein-Frisian dairy cows. III. Bacteriological analysis and correlation with histopathological findings. Can J Vet Res 55, 168-173. Bonnett BN, Etherington WG, Martin SW, Johnson WH, 1990: The effect of prostaglandin administration to Holstein-Friesian cows at Day 26 postpartum on clinical findings, and histological and bacteriological results of endometrial biopsies at Day 40. Theriogenology 33, 877-890. Bonnett BN, Wayne Martin S, Meek AH, 1993: Associations of clinical findings, bacteriological and histological results of endometrial biopsy with reproductive performance of postpartum dairy cows. Prev Vet Med 15, 205-220. Bretzlaff K, 1987: Rationale for treatment of endometritis in the dairy cow. Vet Clin North Am Food Anim Pract 3, 593-607. Bruun J, Ersboll AK, Alban L, 2002: Risk factors for metritis in Danish dairy cows. Prev Vet Med 54, 179-190. Chapwanya A, 2008: Uterine disease in dairy cows: classification, diagnosis and key roles for veterinarians. Ir Vet J 61, 183-185. Curran S, Kastelic JP, Ginther OJ, 1989: Determining sex of the bovine fetus by ultrasonic assessment of the relative location of the genital tubercle. Anim Reprod Sci 19, 217-227. Del Vecchio RP, Matsas DJ, Fortin S, Sponenberg DP, Lewis GS, 1994: Spontaneous uterine infections are associated with elevated prostaglandin F2α metabolite concentrations in postpartum dairy cows. Theriogenology 41, 413-421. Dhaliwal GS, Murray RD, Woldehiwet Z, 2001: Some aspects of immunology of the bovine uterus related to treatments for endometritis. Anim Reprod Sci 67, 135-152. Dohmen MJW, Joop K, Sturk A, Bols PEJ, Lohuis JACM, 2000: Relationship between intra-uterine bacterial contamination, endotoxin levels and the development of endometritis in postpartum cows with dystocia or retained placenta. Theriogenology 54, 1019-1032. Drillich M, 2006: An update on uterine infections in dairy cattle. Slov Vet Res 43, 11-15. Dubuc J, 2011: Postpartum uterine diseases: prevalence, impacts and treatments. WCDS Adv Dairy Tech 23, 255-267. Dubuc J, Duffield TF, Leslie KE, Walton JS, LeBlanc SJ, 2010: Definitions and diagnosis of postpartum endometritis in dairy cows. J Dairy Sci 93, 5225-5233.
|
|