پرسش این است که کدامیک از دو زن (صاحب تخمک یـا صاحب مهبل و رحم) از دیدگاه شرع ملاک مادر بودن برای این نوزاد را دارد؟ ملاک مادر بودن از دیدگاه شرع مانند ملاک پدر بودن است بدین گونه که نخستین مرحله آفرینش کودک اوول مادر است. با توجه به اینکه مادر تخمک گذاری میکند و در سوره طارق از خلقت انسان سخن میگوید که خُلِقَ من ماءِ دافق یَخْرُجُ من بین الصلب و الترائب؛ «از آب نطفه جهنده خلق شده که از میان صلب پدر و سینه مادر بیرون آمده است»[۲۲۷] ، بر این اساس وقتی فرض بر این باشد که نطفه کودک آغاز آفرینش اوست و نخستین جزء وجود او، از لقاح دو عنصر یعنی همان تخمک و اسپرم به دست میآید، همین آفریده نخست، نخستین مرحله وجود کودک است، و اما تغذیه کودک که پس از این مرحله صورت میگیرد، تنها سبب رشد کودک میشود و هیچ نقش دیگری ندارد. تنها سبب رشد کودک میشود و هیچ نقش دیگری ندارد.
مبحث پنجم : دلایل قائلین به تحقق نسب میان اهداء کنندگان جنین و طفل متولد شده از اهدای جنین و نقد نظر آن ها
گفتار اول : بررسی آیات
۱ـ قل للمؤمنات یغضضنَ مِنْ أبصارهِنَّ و یحفظنَ فروجَهُنَّ ؛ «ای رسول ما زنان مؤمن را بگو تا چشمها و فروج و اندامشان را محفوظ دارند»[۲۲۸].
۲ـ الذین هم لفروجهـم حافظـون إلاّ علی أزواجهـم أو ما ملکت أیمانهم فَإنهم غیـرُ ملومین، فمـن ابتغی وراءَ ذلک فَأولئکَ هم العادون؛ «آنان که فروج و اندامشان را از عمل حرام نگاه می دارند، مگر بر جفتهایشان یا کنیزان ملک یمین آن ها که هیچ گونه ملامتی در مباشرت این زنان بر آن ها نیست. و کسی که غیر این زنان حلال را به مباشرت طلبد البته ستمکار و متعدی خواهد بود»[۲۲۹].
۳ـ حرمت علیکم أمهاتکم و بناتکم و أخواتکم و عماتکم و خالاتکم و بنات الأخ و بنات الأخت و أمهاتکمُ اللاتی أرضعنکم و أخواتُکُم مِنَ الرضاعه و أمهات نسائکم و ربائبکُمُ اللاّتی فی حجورکم من نسائکم اللاتی دخلتم بِهِنَّ فإن لم تکونوا دخلتم بِهِنَّ فلا جناح علیکم و حلایل أبنائکم الذین من أصلابکم و إن تجمعوا بین الأختین إلا ما قد سلف إنَّ الله کان غفوراً رحیما؛ «حرام شد برای شما ازدواج با مادر و دختر و خواهر و عمه و خاله و دختر برادر و دختر خواهر و مادران رضاعی و خواهران رضاعی و مادر زن و دختران زن که در دامن شما تربیت شدهاند، اگر با زن مباشرت کرده باشید و اگر دخول با زن نکردهاید باکی نیست که ازدواج کنید و نیز حرام شد زن و فرزندان صلبی و نیز حرام شد جمع میان دو خواهر مگر آنچه پیش از این انجام دادهاید. براستی خداوند آمرزنده و مهربان است»[۲۳۰]
قائلین به منع ارث بری و تلقیح، به «یحفظن فروجهن» «و الذین و لفروجهم حافظون الا علی ازواجهم…»؛ استناد میکنند و معتقدند باید فروج از هر چیزی اعم از نگاه و لمس و در اختیار گذاردن برای دیگری که جنینش را پرورش دهد، پاک نگه داشته شود و حفظ گردد. در آیه سوم وقتی محارم سببی و نسبی را مطرح میکند، میفرماید فرزندان صلبی (چه آن ها که با آمیزش از طریق همسر متولد میشود اعم از پاک، زنا، ولد شبهه، و چه آن ها که از طریق تلقیح مصنوعی به دنیا میآیند) متعلق به پدر هستند و ازدواج با همسر آن ها حرام است. و آن ها که قائل به جواز هستند، معتقدند که از هیچ کدام از این آیات که محارم را مطرح میکند، مسأله زنا و حرمت تلقیح از آن ها فهمیده نمیشود. پس حکم به اباحه را صادر میکنند.
ملاک مادر بودن از دیدگاه شرع مانند ملاک پدر بودن است بدین گونه که نخستین مرحله آفرینش کودک اوول مادر است. با توجه به اینکه مادر تخمک گذاری میکند و در سوره طارق از خلقت انسان سخن میگوید که خُلِقَ من ماءِ دافق یَخْرُجُ من بین الصلب و الترائب؛ «از آب نطفه جهنده خلق شده که از میان صلب پدر و سینه مادر بیرون آمده است» [۲۳۱]، بر این اساس وقتی فرض بر این باشد که نطفه کودک آغاز آفرینش اوست و نخستین جزء وجود او، از لقاح دو عنصر یعنی همان تخمک و اسپرم به دست میآید، همین آفریده نخست، نخستین مرحله وجود کودک است، و اما تغذیه کودک که پس از این مرحله صورت میگیرد، تنها سبب رشد کودک میشود و هیچ نقش دیگری ندارد. اگر چه بعضی از صاحبنظران معتقدند که اگر ملاک را در مادر رضاعی، روییدن گوشت و استخوان در فرزند بدانیم میتوان در زن صاحب رحم اجارهای اطلاق مادر رضاعی نمود. چون رشد فرزند از طریق او است. لیکن عدهای با نظر بر شرایط کامل رضاع مثل آنکه عامل تغذیه بایستی شیر«فحل» باشد در این حکم خدشه نمودهاند و قائلند غذایی که کودک در داخل مهبل زن بدان تغذیه میکند، همان غذایی است که پس از تولد و بیرون آمدن از مهبل بدان تغذیه میکند. بدین معنی که این تغذیه سبب رضاع نمیشود و کودک را از حالت فرزند بودن برای صاحبان منی و تخمک بیرون آورد؛ همان گونه که اگر این نطفه را در دستگاه آزمایشگاه قرار میدادند تا سیر تکاملی را طی کند، هیچ گاه این دستگاه مادر طفل نمیشد.[۲۳۲]
و در رد نظر کسانی هم که با استناد به این آیه میگویند مادر طفل آن است که او را زاییده باشد. الذین یظاهرون منکم من نسائهم ما هنَّ أمهاتم إن أمهاتم إلا الاّئی ولدنهم و أنهم لیقولون منکراً من القول و زوراً و إن الله لعفوُ غفور؛ «از میان شما کسانی که زنان خود را ظهار میکنند، بدانند که زنانشان مادرشان نشوند. مادرانشان فقط زنانی هستند که آنان را زاییدهاند» [۲۳۳] .
آیه الله مؤمن پاسخ میدهند، آیه مبارک برخلاف دیدگاه عرفی دلالت ندارد زیرا در مقام رد توهم کسانی است که میپنداشتند به صرف گفتن جمله «تو نسبت به من مانند پشت مادرم هستی» خطاب به زنانشان، زنان آنان بر ایشان حرام ابدی میشوند. خداوند در این آیه مبارکه توجه میدهد که صرف گفتن این جمله سبب نمیشود که همسر مرد، مادر وی به شمار آید زیرا مادر او همان زنی است که او را زاییده، نه آن زنی که وی خطاب به او، سخن یاد شده را گفته پس یادآوری ویژگی مادر (زاده شدن کودک از او) بدین علت است که همیشه کودک را مادر میزاید وقتی در آن زمان همیشه چنین بوده است و اگر این آیه در کنار سایر آیاتی گذارده شود که بر نسب و آثار نسبی دلالت میکنند مثلاً آیاتی که لفظ اصلاب در آن آمده یا مثل آیاتی که بین فرزند و فرزند خوانده تفاوت قائل میشود و میفرماید «و حلایل أبناءکم الّذین من أصلابکم»[۲۳۴]، همسر فرزند نسبی است نه فرزند خوانده. بنابرین دلالت آیه بر موردی که تخمک از آن مادر است و رحم اجارهای است، دلالت ندارد و موضوع آیه خارج از این بحث است.
مطابق این نظریه مادر عرفی و واقعی کودک همان پدر و مادر (صاحبان اوول و اسپرم ) شناخته
میشوند و تمام آثار مالی و غیر مالی که بر یک کودک سالم صحیح و صالح و پاک بار میشود بر این گونه کودکان نیز بار میشود مثل حضانت، تربیت، نفقه، مسائل مربوط به ازدواج، ارث و ….
از نظر پزشکی، منشأ پیدایش و ماده سازنده جنین از ناحیه پدر، اسپرم موجود در منی انسان است؛ عرف نیز معیار و ملاک نسب و ارتباط بین دو انسان را پیدایش یکی از دیگری میداند و بر این اساس، برای بیان این امر واقعی و تکوینی عنوانی به نام نسب انتزاع میکند.
“