بند دوم : وارث
دانستیم که ایجاد رابطه فرزند خواندگی بر اساس قانون حمایت از کودکان بدون سرپرست، به معنای برقراری رابطه واقعی پدری فرزندی و مادر فرزندی نیست. یعنی همه ی آثاری که توسط قانونگذار برای والدین و فرزندان حقیقی آن ها منظور نموده است، در رابطه فرزند خواندگی برقرار نیست. از جمله این آثار برقراری رابطه فرزند خواندگی از موجبات ارث نمی باشد یعنی نه زوجین از فرزند خوانده ارث میبرند و نه فرزند خوانده از زوجین.
موجبات ارث نسب و سبب است. فرزند خوانده چون قرابت نسبی و خوبی با پدر و مادر خوانده ندارد طبق حکم صریح ماده ۲ قانون مذکور، فرزند خوانده از سرپرست ها و سرپرست ها از طفل تحت سرپرستی ارث نخواهند برد؛ ولی با توجه به هدف فرزندخواندگی و حمایت از کودکان بدون سرپرست، ماده ۵ این قانون چنین مقرر میدارد: (( دادگاه در صورتی حکم سرپرستی صادر خواهد کرد که درخواست کنندگان سرپرستی به کیفیت اطمینان بخشی در صورت فوت خود، هزینه تربیت و نگهداری و تحصیل طفل را تا رسیدن به سن بلوغ تامین می نمایند.))
معمولاٌ به منظور تامین منافع مادی و معنوی طفل، پدر یا مادر خواند اموال املاکی را در قالب صلح یا عقود دیگر به وی انتقال میدهند؛ ولی این نگرانی برای زوجین سرپرست پیش میآید که اگر فرزندخوانده در زمان حیات آن ها فوت شود، اموال و املاک انتقالی به ورثه متوفی و خانواده ی اصلی و واقعی وی یا به دولت تعلق میگیرد و هدف مورد نظر سرپرست ها تامین نشود و اموال از مالکیت مالکین اولیه بدون علت وارد ملکیت غیر شود. به این سبب در تبصره ماده ۵ چنین آمده است: (( هرگاه وجوه و اموالی از طرف زوجین سرپرست به طفل تحت سرپرستی صلح شده باشد، در صورت فوت طفل، وجوه و اموال مذکور از طرف دولت به زوجین سرپرست تملیک خواهد شد.))
می توان گفت منظور اساسی از انتقال اموال یا وجوه به طفل این است که کودک تحت سرپرستی شخصاً از آن ها منتفع گردد یا شخص دیگر یا دولت علت این انتقال نباشند، لذا هرچه به کودک و فرزند خوانده صلح و منتقل شده با فوت وی بدون علت شده و یا علت آن منتفی گردیده در حقیقت عقد باطل و اموال موضوع عقد به صاحبان اولیه برمی گردد. با وجود تبصره اشاره شده دیگر نگرانی های اتفاقات آینده رفع خواهد شد. اعلام بطلان و اعاده اموال نیاز به صدور حکم از مراجع قضایی است.[۷۲] برخی معتقند[۷۳] بهتر بود به جای اینکه دولت مامور تملیک اموال به زوجین شود، کافی بود در تبصره چنینی بیاید: (( با فوت کودک تملیکات مجانی که از طرف زوجین به سود او انجام شده است منفسخ میگردد.)) همچنین باید گفت مفاد ماده ۵ و تبصره آن در ماده ۱۵ و ۱۷ قانون حمایت از کودکان بی سرپرست و بد سرپرست گنجانده شده است.
بند سوم: اقامتگاه
ماده ۱۰۰۶ قانون مدنی مقرر داشته است : (( اقامتگاه صغیر و محجوب همان اقامتگاه ولی و قیم آن ها است.))
حکم ماده ی مذکور در ارتباط با سرپرستان نیز لازم الرعایه است. چون طفل قادر به اداره ی اموال خود نیست، لذا اراده ی امور وی به عهده ی ولی و یا قیم و یا سرپرست اوست. شمول حکم این ماده نسبت به فرزند خوانده با توجه به وحدت ملاک ماده ۱۰۰۶ قانون مدنی استنباط می شود، زیرا با صدور حکم سرپرستی، طفل به عضویت خانواده سرپرست در میآید. عضویت در خانواده ی سرپرست منجر به قطع رابطه طفل با خانواده ی واقعی خود یا بهزیستی می شود، در این حالت شایسته نیست که طفل بدون اقامتگاه بماند، بدین ترتیب منطقی و عقلانی است که ما اقامتگاه زوج سرپرست را به عنوان اقامتگاه طفل بپذیریم.
قائل شدن به این نظریه مطابق با هدف قانونگذار در قانون حمایت از کودکان بی سرپرست مبنی بر دفاع مادی و معنوی از طفل بدون سرپرست میباشد. از سوی دیگر حکم ماده ۱۰۰۶ که اقامتگاه محجور را همان اقامتگاه قیم تعیین نموده است، خصوصیتی برای قیم نیست که سرپرست توسط دادگاه تعیین میشوند لذا اگراقامتگاه محجور مطابق ماده مذکر، اقامتگاه قانونی قیم او باشد می توان گفت اقامتگاه قانونی طفل تحت سرپرستی نیز اقامتگاه زوج سرپرست یعنی پدر خوانده میباشد.[۷۴]
گفتار دوم: تکالیف طفل فرزند خوانده در قبال سرپرست
فرزند خوانده در قبال پدرخوانده و مادر خوانده تکالیفی نیز دارد. ماده ۱۱ قانون حمایت بیان داشته است: (( وظایف و تکالیف سرپرست و طفل تحت سرپرستی او از لحاظ نگهداری و تربیت و نفقه و احترام، نظیر حقوق و تکالیف اولاد و پدر و مادر است.))
ما به اختصار برخی از تکالیف که از طفل مورد سرپرست انتظار می رود را بیان میکنیم.
بند اول : اطاعت از سرپرستان
طبق ماده ۱۱۷۷ قانون مدنی و ماده ۱۱ قانون حمایت از کودکان بی سرپرست، فرزند خوانده باید مطیع پدر و مادر خوانده ی خود باشد و در هر سنی که باشد به آن ها احترام بگذارد. و در صورت عدم اطاعت فرزندخوانده از سرپرستان به منظور تادیب فرزند خوانده ی نافرمان، برابر ماده ۱۱۷۹ قانون مدنی تنبیه وی در حدود متعراف مجاز است. به موجب بند یک ماده ۵۹ قانون مجازات اسلامی، در بین اعمالی که جرم محسوب نمی شود: اقدامات والدین و اولیا قانون و سرپرستان محجورین که به منظور تادیب و حفاظت آن ها شود، مشروط به اینکه اقدامات مذبور در حد متعارف، تادیب و محافظت باشد.))
با توجه به ماده ۱۱ قانون حمایت از کودکان بدون سرپرست و جمع آوری با ماده ۱۱۷۷ قانون مدنی، اطاعت فرزندخوانده از پدر و مادر خوانده به عنوان یک تکلیف شرعی و قاونونی محرز و مسلم است.
بند دوم : احترام به والدین سرپرست
احترام به والدین در تمام جوامع توصیه شده است. بی احترامی به والدین باعث رنجشی گاه غیر قابل جبران
میباشد. به فرزند واجب است که بر والدین خود احترام بگذارد. بر اساس ماده ۱۱ قانون حمایت از کودکان بی سرپرست فرزند خوانده موظف است به والدین سرپرست خود احترام بگذارد، با بهترین الفاظ صدا بزند، ادب را رعایت کنید.ماده ۱۱۷۷ قانون مدنی مقرر داشته است: (( طفل باید مطیع ابوین خود بوده و در هر سنی که باشد به آن ها احترام نماید.))
والدین باید از دوران کودکی به فرزند خوانده حفظ احترام به دیگران را بیاموزند. احترام به پدر و مادر قرآن و احادیث بسیار توصیه شده است، که در قرآن کریم می خوانیم: (( و قضی ربک الا تعبدو و الا ایاه و بالوالدین احسانا اما یبلغن عندک الکبر احدهما او کلاهما فلا تقل لهما اف و لا تنهر هما و قل لهما قولاً کریماً واخفض لهما جناح الذل من الرحمه و قل رب ارحمهما کما ربیانی صغیراً.))[۷۵]
احترام به پدر و مادر از نظر سنت اجتماعی هم بر انسان ها لازم است. احترام به والدین مصادیق فراوانی
دارد که آیه شریفه مذکور مختصری از آن را بیان نموده است.
بند سوم: استفاده از نام و نام خانوادگی زوج سرپرست