۱۸-۲ مزایای EVA
ارزش افزوده اقتصادی دارای مزایای زیادی است که میتوان مهمترین آن ها را به شرح زیر خلاصه کرد:
۱- EVA رابطه نزدیکی با NPV دارد، بهعبارتی EVA با تئوری تامین مالی که بیان میدارد ارزش یک شرکت افزایش خواهد یافت اگر پروژه هایی با NPV مثبت انتخاب شوند، همسو و سازگار میباشد.
۲- EVA مدیران ارشد شرکت را نسبت به معیاری که بیشتر تحت کنترل آن ها است، پاسخگو میکند (نرخ بازده سرمایه و نرخ هزینه سرمایه به وسیله تصمیمات آن ها تحت تاثیر قرار میگیرد) نه نسبت به معیارهایی که مدیران احساس میکنند نمیتوانند آن ها را بهخوبی کنترل نمایند (ارزش بازار سهام).
۳- EVA از طریق همه تصمیماتی که مدیران شرکت اتخاذ میکنند تحت تاثیر واقع میشود (تصمیمات مربوط به سرمایهگذاری و تقسیم سود، نرخ بازده سرمایه و تصمیمات مربوط به تامین مالی، نرخ هزینه سرمایه را تحت تاثیر قرار میدهد).
۴- EVA معیار مناسبی جهت تعیین پاداش مدیران میباشد (میتوان پاداش را به عنوان درصدی از ارزش افزوده اقتصادی که مدیران ایجاد کردهاند درنظر گرفت).
۵- EVA به عنوان معیار داخلی سنجش عملکرد، موفقیت شرکت در افزودن به سرمایهگذاری سهامدارانش را به بهترین نحو نشان میدهد.
۶- EVA نشان میدهد که ارزش شرکت مستقیماً به عملکرد مدیریت بستگی دارد.
۷- EVA با ارزش بازار شرکت در ارتباط است. (ارزش سهام تابعی از EVA های آتی پیشبینی شده میباشد).
۸- EVA معیاری است که نشان میدهد عملکرد واقعی شرکت نسبت به عملکرد پیشبینی شده، کاهش یا افزایش داشته است. EVA مثبت به این معنی است که ارزش شرکت با درنظر گرفتن هزینه برای سرمایه به کار گرفته شده، افزایش یافته است.
۹- EVA روش مناسبی برای تعیین اهداف، اندازهگیری عملکرد، ارزیابی استراتژیها، تخصیص بهینه سرمایه، طراحی سیستم پاداش، افزایش سرمایه و قیمتگذاری میباشد.
۱۰- EVA به عنوان یک معیار عملکرد اقتصادی با معیارهای دیگری مثل ارزش افزوده نقدی (CVA)، ارزش افزوده سهامداران (SVA) و بازده جریان نقدی روی سرمایهگذاری (CFROI) سازگار میباشد.
۱۱- EVA به عنوان معیار اندازهگیری عملکرد کمتر در معرض تحریفهای حسابداری قرار دارد. بهعبارتی از طریق انجام برخی تعدیلات، انحرافات ناشی از تغییر در روشها و برآوردهای حسابداری به حداقل میرسد.
- – EVA به عنوان ارائه دهنده زبان واحدی در کل سازمان است.
۱۹-۲ معایب EVA
مطمئنا معیار ارزش افزوده اقتصادی مانند دیگر معیار های ارزیابی عملکرد دارای معایب و ایراداتی هست که در اینجا به طور مختصر به آن ها اشاره می شود :
۱- محاسبه ارزش افزوده اقتصادی شامل محاسبه نرخ بازده و نرخ هزینه سرمایه میباشد که مشکل است.
۲- ارزش افزوده اقتصادی معمولاً بر اساس ارقام تاریخی محاسبه میشود.
۳- گاهی اوقات تجزیه و تحلیل ارزش افزوده اقتصادی غیرعملی است مثلاً برای شرکتهائی که تازه راهاندازی شدهاند یا برای شرکتهای سرمایهگذاری، تجزیه و تحلیل ارزش افزوده اقتصادی مناسب نیست.
۲۰-۲ نتیجه گیری
با توجه به مطالب گفته شده در دو بخش این فصل می توان این طور برداشت نمود که از آنجا که مشخص شد ارزش افزوده اقتصادی معیار مناسبی برای سنجش عملکرد مدیریت در ایجاد ارزش است و نسبت به معیارهای سنتی مزایای بیشتری دارد و با توجه به اینکه یکی از اهداف سیاست خصوصی سازی افزایش کارایی و تقسیم ثروت بین عموم مردم است لذا با بررسی عملکرد شرکتهای واگذار شده به بخش خصوصی از طریق این معیار می توان ایجاد ارزش در سهام شرکتها و بالطبع افزایش ثروت سهامداران را تاحدودی بررسی کرد و نتایج بهتری کسب کرد .
البته مطمئنا این تحقیق و این معیار آن هم در بازه زمانی کوتاه برای تصمیم گیری در رابطه با رسیدن به اهداف خصوصی سازی کافی نیست و نیاز به بررسی بیشتر وکلی تر محققان آتی دارد .
۲۱-۲سابقه تحقیق
۱-۲۱-۲ تحقیقات جهانی
بالطبع تحقیقات زیادی در زمینه خصوصی سازی وصورت گرفته است که یکی از بزرگترین آن ها توسط ژان کلود کاست نرجس بوباکری[۲۹] ( ۱۹۹۴ ) صورت گرفته که در آن ۷۹ شرکت از بین ۲۱ کشور در حال توسعه انتخاب شده و عملکرد مالی وعملیاتی آن ها در سه سال قبل و بعد از خصوصی سازی در طی دوره زمانی ۱۹۹۲ -۱۹۸۰ بررسی شده است . هدف تحقیق مذکور این بوده است که آیا اجرای سیاست خصوصی سازی در کشور های در حال توسعه مطلوب بوده است ومنجر به بهبود عملکرد شده است یا خیر ؟
یافته های آن بیانگر این بوده است که خصوصی شدن شرکتها سوددهی آن ها را افزایش داده است .
تحقیق گسترده دیگری توسط گروه متخصصان بانک جهانی متشکل از ویلیام مگینسون ، رابرت نش و ماتیس ون راندن بورگ[۳۰] (۱۹۹۶) صورت گرفته که در آن عملکرد مالی و کارایی ۶۱ شرکت در ۱۸ کشور ( ۶ کشور در حال توسعه و ۱۲ کشور صنعتی ) و در ۳۲ صنعت در سه سال قبل و بعد از خصوصی سازی مورد بررسی قرار گرفته است .
یافته های این تحقیق حاکی از افزایش قابل توجه در سود آوری ، کارائی ، سرمایه گذاری و کاهش در اهرم مالی بوده است .
پژوهشهای دیگری توسط برنارد و بورتولوتی و همکاران[۳۱]۲ در سال ۲۰۰۰ و همچنین رامامورتی در همان سال در زمینه خصوصی سازی صورت گرفته است که نتایج هر دوی آن ها حاکی از بهبود معنی دار تمامی شاخصهای سودآوری ، کارایی و سرمایه گذاری بوده است .
در زمینه ارزش افزوده اقتصادی تحقیقات زیادی صورت گرفته که به عنوان نمونه استوارت در سال ۱۹۹۱ طی پژوهشی نشان داد که در شرکتهایی با EVA مثبت ، همبستگی بسیار بالایی بین مقادیر دو معیار EVA و MVA به عنوان شاخص ارزیابی عملکرد خارجی شرکت وجود دارد . در حالی که در شرکتهایی با EVA منفی همبستگی این دو معیار چندان جالب نبود .
همچنین فینگان[۳۲]۳ در سال ۱۹۹۱ آنالیز بحث شده را توسعه داد تا سایر شاخصها را نیز لحاظ کند و دریافت که EVA برتر از سایر معیارهاست .
یمورا و همکاران[۳۳]۴ (۱۹۹۶) از اطلاعات نمونه ای مشتمل بر ۱۰۰ بانک از بزرگترین بانکهای USA طی دوره ای ۱۰ ساله از سال ۱۹۸۶ لغایت ۱۹۹۵ استفاده کردند تا MVA را محاسبه نموده و همبستگی آن را با EVA و نیز چهار تا از معیارهای متداول حسابداری نظیر مبلغ سود خالص ، EPS ، ROE و ROA آزمون نمایند. نتیجه این شد که ارزش افزوده اقتصادی در مقایسه با سایر معیارها بیشترین همبستگی را با ارزش افزوده بازار دارد.
۲-۲۱-۲ تحقیقات در ایران
در ایران نیز تحقیقات زیادی در حوزه خصوصی سازی و همچنین ارزش افزوده اقتصادی صورت گرفته که از آن ها می توان به تحقیق مهدی تقوی در سال ۱۳۷۳ اشاره کرد که عملکرد خصوصی سازی دولت را از دیدگاه نظری بررسی نموده و نقایص و مشکلات اجرای این سیاست را جهت بهبود مطرح نموده است و اشاره کردهاست که با وجود آنکه هدف دولت از خصوصی سازی ارتقا کارایی و ایجاد تعادل اقتصادی بوده است اما در واقع مهمترین انگیزه واگذاری واحدهای دولتی در ایران جنبه مالی داشته است و در نهایت عملکرد خصوصی سازی را در راستای دستیابی به هدف افزایش کارایی ناموفق دانسته است .