۱-کودکانی که کاملأ وابسته به خود هستند و هنوز به مدرسه نمی روند(سن بین ۶تا۸سال(
۲-کودکانی که در آن واحد برای رشد و تکامل خود هم به خانواده وهم به مدرسه در جهت اجرای تعلیمات اجباری وابستگی دارند(سنین۱۲تا۱۳سال(
۳-جوانان و نوجوانانی که مرحله آخر قبل از رسیدن به رشد کامل و بالغ شدن را می گذرانند و کلیه مؤسسات دولتی تصدی امور آن ها را بر عهده داشته و رسیدگی می نمایند.
چنان که ملاحضه می شود در گزارش مذبور نیز تعریف و حدود سنی دقیق برای کودک ذکر نشده است تا قابلیت انطباق به تعاریف مختلف کشورها را حفظ نماید لیکن در مقایسه با اعلامیه ی جهانی کودک سال۱۹۵۹ قدمهایی را به این سمت برداشته است.بالاخره در ماده ۱ ازکنوانسیون حقوق کودک سال ۱۹۸۹ چنین آمده است: (از نظر این کنوانسیون منظور از کودک، افراد انسانی زیر سن هجده سال است، مگر اینکه طبق قانون قابل اجرادر مورد کودک، سن بلوغ کمتر تشخیص داده شود.) در این ماده پایان سن بلوغ ۱۸ سال تمام یا کمتر از آن مطابق قانون تعیین شده است.در اکثر کشورها علاوه بر تعریفی که از طفل نموده اند به تقسیم بندی اطفال به حداقل دو گروه سنی نیز مبادرت ورزیده اند.گروه سنی که از بدو تولد آغاز می شود و مطلقأ فاقد مسئولیت است و هیچ واکنشی علیه او نسبت به عمل هرچند به ظاهر مجرمانه وی نشان داده نمی شود. و گروه دیگری که ممکن است مشمول اقداماتی تامینی وتربیتی گردد.در برخی مواد سن خاص فاصله بین این دو طبقه تعیین نشده است بلکه ظهور عواملی نظیر قوه تمیز ملاک قرار گرفته است.
در مورد تعریف کودک و تعیین محدوده دوران کودکی نمی توان به صورت قاطع صحبت کرد، زیرا اختلاف نظرهای بسیاری در مورد تعریف طفل وجود دارد.این اختلافهای موجود در تعیین دامنه دوران کودکی امری نیست که نتیجه اختلاف سلیقه های شخصی باشد در واقع این امر ناشی از متغیر بودن دوران کودکی در افراد مختلف است.بر اساس دیدگاه روانشناسان و کارشناسان تربیتی پایان دوران کودکی در افراد مختلف، متفاوت است؛در یکی زود پایان می پذیرد و در دیگری دیرتر واین امری نیست که در کنترل افراد باشد، بلکه مقوله ای غیر ارادی و غیر قابل کنترل است و همین عامل باعث می شود که هرگاه نوبت به تعریف کودک و تعیین محدوده دوران کودکی میرسد تعاریف گوناگونی ارائه می شود.و هر گروه با توجه به متغیر های رشته تخصصی خود تعریفهای متفاوتی را از کودک و دوران کودکی ارائه میدهد. اما به ناچار باید کودک را به طور دقیق بشناسیم تا بتوانیم در این دوران، که مهمترین دوران زندگی او محسوب می شود، اطفال را مورد حمایت قانون قرار دهیم. منظور از کودک و نوجوان در حقوق کیفری، فردی است که((فاقد شرایط لازم روحی-ذهنی، جسمی و اجتماعی برای پذیرش مسئولیت یا مسئولیت کامل در پاسخگویی نسبت به نقض قوانین کیفری است.))(موذن زادگان، مسئولیت پذیری، ۱۳۸۳، ج۱، ص ۱۶۳) به عبارت دیگر، کودک به معنای وسیع کلمه به کسی گفته می شود که از نظر سن به نمو جسمی و روحی لازم برای زندگی اجتماعی نرسیده باشد.(عبادی، روانشناسی کودک، ۱۳۸۷، ج۱، ص ۵)
۲-۱-۲-۱ تعریف طفل در فقه
با توجه به اینکه قانونگذار ما این سن را(یعنی ۹و۱۵ سالگی) با معیارهای اسلامی وفقهی تعیین کردهاست بد نیست برای اینکه بتوانیم تعریف دقیقی از کودک داشته باشیم، تفحصی در فقه بنماییم. صغیر در لغت به معنای خردسال است، مرحوم امام خمینی در تحریر الوسیله در تعریف صغیر می فرمایند:(صغیر کسی است که به حد بلوغ شرعی نرسیده باشد.(خمینی، تحریرالوسیله، ۱۴۲۵، ص۱۲۵)بنابرین صغیر جمیع مراتب قبل از بلوغ را شامل میگردد.البته تعریف دیگری نیز از صغیر شده است:(صغیر کسی است که به حد بلوغ شرعی نرسید باشد یا به سن بلوغ شرعی رسیده باشد ولی رشید نباشد)این تعریف دامنه شمول واژه صغیر را توسعه میدهد و خلاف نظر مشهور بین فقها است. مطابق تعریف اول با رسیدن به حد جلوغ، دوره صغیر خاتمه مییابد خواه رشد حاصل شده یا خیر؟ واز طرف دیگر نظر مشهور بین فقها این است که مادام که بلوغ حاصل نشده است صغر باقی است حتی اگر رشد و کمال عقل حاصل گردیده باشد.
۲-۱-۲-۲ تعریف طفل از نظر روانکاوان و روانشناسان
از دیدگاه علمی، مدت عمر هیچگاه ملاک معتبر برای تشخیص بلوغ نبوده است، در حقیقت، بلوغ پدیده ای نیست که با رسیدن به سن خاصی یک باره حادث شود، بلکه بلوغ فرایندی است که از یک دوره سنی با ظهور برخی از نشانه ها آغاز می شود و در پایان دوره که زمان آن ممکن است بر حسب اشخاص مختلف کوتاه یا طولانی باشد، پایان می پذیرد. از سوی دیگر، همین پژوهش ها نشان میدهد که بلوغ در دختر و پسر به عواملی نظیر نژاد، آب وهوا، تغذیه، بهداشت و وضع اجتماعی بستگی دارد.بر اساس نظریات((لورنس گلبرگ)) روانشناس آمریکایی، گرچه در دوره نوجوانی اخلاق بر پایه نظم و قانون در ذهن فرد شکل میگیرد، اما توانایی قضاوت بر پایه مفاهیم انتزاعی اخلاقی مانند عدالت، بستگی تام به رشد شناختی نوجوان دارد که در مرحله عالی تر کسب می شود.وی عقیده دارد که ابعاد رشد حافظه، استدلال، ادراک و قضاوت ضرورتأ متناسب با رشد جسمی انسان نیست و محیط اجتماعی شرط لازم با رشد اخلاقی فرد است.(زارع، روانشناسی کودکان، ۱۳۸۴، ج۲، ص۱۱)
۲-۱-۲-۳ تعریف طفل در قوانین و مقررات داخلی
نظام حقوقی ایران، مانند اکثریت یا شاید کلیه نظام های دیگر حقوقی دنیا، تعریفی از کودک ارائه ننموده و فقط به تعیین میزان سن مسئولیت کیفری پرداخته است.آنچه که در حقوق ایران به عنوان سن کودک پذیرفته شده است، سن ۹و۱۵ سال تمام قمری به ترتیب برای دختر و پسر است به این معنا که در حقوق ایران تنها افرادی کودک محسوب میشوند و حق برخورداری از حقوق در نظر گرفته شده برای اطفال را دارند که در این سن قرار داشته باشند در غیر این صورت طفل تلقی نمی شوند و در برخورد با قوانین و مقررات مانند بزرگسالان با آنان رفتار می شود بویژه در حقوق کیفری، که اهمیت این موضوع نیز زمانی خود رانشان میدهد که کودکی درگیر امور کیفری شود.در قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۹۲ قانون گذار در ماده۱۴۷ چنین مقرر میدارد (سن بلوغ، در دختران وپسران، به ترتیب نه و پانزده سال تمام قمری است.)