حمایت از مستضعفان آن قدر مهم بوده که پیامبر اسلام و مسلمانان برای آنان در قرآن مورد خطاب قرار گرفته اند:
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
«چرا در راه خدا و برای نجات مستضعفان جنگ نمی کنید؟» (همان، آیه۵۷)
امام خمینی در این خصوص فرمود:
«اسلام از اول برای همین امر قیام کرده که به این مستمندان عالم در مقابل مستکبران خدمت کند و این ستمگران را به جای خود بنشانند و شما اشخاصی هستید که پیرو یک همچو اسلام عزیز هستید و به این پیروی باید ادامه بدهید» (صحیفه نور، ج۱۷، ص۷۵۲)
انگیزه دوم: قدردانی از محرومان و مستضعفان:
به عقیده امام، محرومان صاحبان اصلی انقلاب اند و اگر ایثار و فداکاری آنان نبود انقلاب به پیروزی نمی رسید. امام بارها و بارها بدین مطلب تذکر میداد، از باب نمونه به چند فراز از سخنان ایشان اشاره میکنیم:
«این پایین شهریها و این پابرهنهها ـ به اصطلاح شما ـ اینها ولی نعمت ما هستند، اگر اینها نبودند ما یا در تبعید بودیم، یا در حبس بودیم یا در انزوا، اینها بودند که همه ما را از این مسائل نجات دادند… اگر تا آخر عمرمان به اینها خدمت کنیم نمی توانیم از عهده خدمت اینها برآییم… شما امروز هم که ملاحظه میکنید اینهایی که در جبههها الآن دارند جانفشانی میکنند اینها از کدام طبقه هستند؟… الآن هم اینهایی که جانشان را در دستشان گرفتند و شما را حفاظت میکنند و آنهایی که در بین شهرها و در بین روستاها حفظ میکنند شما و مردم را همین طبقه هستند… شما باید توجه به این معنا بکنید که ما را اینها آورده اند وکیل کرده اند، آورده اند وزیر کرده اند، رئیس جمهور کرده اند. اینها ولی نعمت ما هستند و ما باید ولی نعمت خودمان را قدردانی کنیم و خدمت کنیم.» (همان، ج۱۶، ص۳۳)
امام خمینی در زمان مبارزه با رژیم شاهنشاهی تا زمان پیروزی انقلاب و بعد از آن، در خنثی سازی توطئههای دشمنان و به ویژه در زمان جنگ تحمیلی همواره از همکاری علمای دین و روحانیون استفاده میجست. از نقش حساس آنان در دفاع از اسلام و تأثیر تبلیغات آنان در میان تودههای مردم به ویژه محرومان و مستضعفان به خوبی آگاه بود، از این رو، در نگهداری انقلاب و دفاع از آرمانهای اسلامی نیز تلاشِ روحانیون را یک امر ضروری میدانست.
در حمایت از محرومان نیز به روحانیت دل بسته بود و انتظار همکاری جدی داشت، زیرا اولاً: چون روحانیت به ویژه طلاب و فضلای جوان غالباً از خانوادههای محروم هستند و طعم تلخ فقر و گرسنگی و محرومیت را چشیده اند در تعقیب هدف مقدس فقر ستیزی نیز بیشتر میتوان به آنان امیدوار بود.
و ثانیاً: حمایت از محرومین و مستضعفین یکی از مهم ترین اهداف اسلامی است که روحانیت وظیفه دارد در تبلیغ و ترویج آن کوشش کند. محرومان را به حقوق مشروعشان آشنا سازد و در گرفتن حق، آنان را بسیج نماید، به مسئولانِ نظام تذکر دهد و آنان را از حیف و میل اموال عمومی و تضییع حقوق مستضعفان بر حذر دارد.
و ثالثاً: روحانیون در طول تاریخ همواره پناهگاه و حامی محرومان بوده اند، و باید موقعیت دینی واجتماعی خود را در میان مردم به ویژه طبقات محروم حفظ کنند.
به همین جهت بود که امام خمینی (رحمه الله علیه) بارها و بارها و به مناسبتهای مختلف انجام وظیفه مهم دفاع از حقوق محرومان را به روحانیون تذکر میداد، از باب نمونه ایشان فرمودند:
«آن چیزی که روحانیون هرگز نباید از آن عدول کنند و نباید با تبلیغات دیگران از میدان به در روند حمایت از محرومین و پابرهنههاست. چرا که هر کسی از آن عدول کند از عدالت اجتماعی اسلام عدول کرده است. ما باید تحت هر شرایطی خود را عهده دار این مسئولیت بزرگ بدانیم و در تحقق آن اگر کوتاهی بنماییم خیانت به اسلام و مسلمین کرده ایم.» (همان، ج۲، ص۴۴۲)
مهم ترین مسئولیت حکومت اسلامی برپا ساختن عدالت اجتماعی، رفع تبعیضات ظالمانه، کم کردن فاصله طبقاتی، فقر زدایی و دفاع از حقوق محرومان و مستضعفان است، زیرا سیره و آرمان همه پیامبران، به خصوص پیامبر اسلام (صلی الله علیه) و ائمه اطهار (علیه السلام) در طول تاریخ همین بوده است. مسئولان حکومت اسلامی وظیفه دارند تحقق این آرمان مقدس الهی را در صدر برنامههای خود قرار دهند و در این باره تلاش کنند، روشن است که اجرای چنین مهمی بسی دشوار و نیاز به طرح و برنامه ریزی دقیق و منسجم و همکاری و همفکری همه مسئولان در ردههای مختلف دارد.
منافع محرومین وتاکیدوسفارش امام خمینی به اسلام شناسان و قانون گزاران
امام خمینی (رحمه الله علیه) رهنمودها و توصیههای مهمی در این مورد داشتند که میتواند برای همه مسئولان مفید و کارساز باشد،
ایشان در این باره فرمودند:
«به عهده علمای اسلام و محققین و کارشناسان اسلامی است که برای جایگزین کردن سیستم ناصحیح اقتصاد حاکم بر جهان اسلام طرحها و برنامههای سازنده و دربرگیرنده منافع محرومین و پابرهنهها را ارائه دهند و جهان مستضعفین و مسلمین را از تنگنا و فقر معیشت به درآورند. البته پیاده کردن مقاصد اسلام در جهان و خصوصاً برنامههای اقتصادی آن و مقابله با اقتصاد بیمار سرمایه داری غرب و اشتراکی شرق بدون حاکمیت همه جانبه اسلام میسر نیست و ریشه کن شدن آثار سوء و مخرب آن، چه بسا بعد از استقرار نظام عدل و حکومت اسلامی هم چون جمهوری اسلامی ایران نیازمند به زمان باشد. ولی ارائه طرحها و اصولاً تبیین جهت گیری اقتصاد اسلام در راستای حفظ منافع محرومین و گسترش مشارکت عمومی آنان و مبارزه اسلام با زراندوزان بزرگ ترین هدیه و بشارت آزادی انسان از اسارت فقر و تهیدستی به شمار میرود.» (همان، ص۸۲۱)
امام در همین راستا میفرمایند: «مجموعه قواعد اسلامی در مسائل اقتصادی هنگامی که در کل پیکره اسلام به صورت یک مکتب منسجم ملاحظه شود و همه جانبه پیاده شود بهترین شکل ممکن خواهد بود. هم مشکل فقر را از میان میبرد و هم از فاسد شدن یک عده به وسیله تصاحب ثروت جلوگیری میکند و در نتیجه کل جامعه را از فساد حفظ میکند» (همان، ج۴، ص۶۷۱)
هم چنین امام خمینی(رحمه الله علیه) اظهار داشتند: «در این فرصت به همه مسئولان کشورمان تذکر میدهم که در تقدم ملاکها هیچ ارزش و ملاکی مهم تر از تقوا و جهاد در راه خدا نیست، و همین تقدم ارزشی و الهی باید معیار انتخاب و امتیاز دادن به افراد و استفاده از امکانات و تصدی مسئولیتها و اداره کشور و بالاخره جایگزین همه سنتها و امتیازات غلط مادی بشود. چه در زمان جنگ و چه در حال صلح، چه امروز و چه فردا، که خدا این امتیاز را به آنان عنایت فرموده است. و صرف این امتیاز لفظی و عرفی کفایت نمی کند که باید هم در متن قوانین و مقررات و هم در متن عمل و عقیده و روش و منش جامعه پیاده شود. و مصلحت زجر کشیدهها و جبهه رفتهها و شهید و اسیر و مفقود و مجروح دادهها و در یک کلام مصلحت پابرهنهها و گودنشینها و مستضعفین بر مصلحت قاعدین در منازل و مناسک و متمکنین و مرفهین گریزان از جبهه و جهاد و تقوا و نظام اسلامی مقدم باشد.» (همان، ج۲، ص۳۲۱)
لذا امام (رحمه الله علیه) فرمودند: «خدا نیاورد آن روزی را که سیاست ما و سیاست مسئولین کشور ما پشت کردن به دفاع از محرومین و رو آوردن به حمایت از سرمایه دارها گردد. و اغنیا و ثروتمندان از اعتبار و عنایت بیشتری برخوردار بشوند، معاذ اللّه که این با سیره و روش انبیا و امیرالمؤمنین و ائمه معصومین (علیه السلام) سازگار نیست» (همان، ص۹۲۱)
امام خمینی که یک فقیه عالی رتبه و یک اسلام شناس واقعی و یک متفکر درد آشنای فقر و محرومیت توده مردم بود عقیده داشتند که احکام و قوانین اسلام به گونه ای از سوی خدا نازل شده که اگر درست و همه جانبه و با توجه به اوضاع اسفبار مردم فقیر و مستضعف، و سوء استفاده مستکبران و زراندوزان، مورد مطالعه و تحقیق فقها و علمای درد آشنای اسلام قرار گیرد و به صورت یک طرح کلی و همه جانبه در اختیار قانون گذاران واقع شود و به صورت قوانین درآید و به وسیله مسؤولین اجرایی کشور پیاده شود میتواند تضمین کننده عدالت اجتماعی، و کم شدن فاصله طبقاتی و ریشه کن شدن فقر و محرومیت باشد.
و تحقق این امر بسیار مهم بر عهده فقها و اسلام شناسان و قانون گذاران نهاده شده است.
تاکید امام خمینی بربکارگیری افرادمستضعف دراموراجرایی کشور وچگونگی گزینش کارگزاران
امام خمینی (رحمه الله علیه) در خصوصِ انتخاب کارگزاران و مسئولان نظام اسلامی در تصدی پستهای مختلف، نیز توصیههایی داشتند که به نمونههایی از آن اشاره میشود:
ایشان میفرمایند: «ثروتمندان هرگز به خاطر تمکن مالی خود نباید در حکومت و حکمرانان و اداره کنندگان کشور اسلامی نفوذ کنند و مال و ثروت خود را به بهانه فخر فروشی و مباهات قرار بدهند و به فقرا و مستمندان و زحمکتشان افکار و خواستههای خود را تحمیل کنند» (همان، ج۱۲، ص۸۲۱)
همچنین میفرمایند: «رئیس جمهور و وکلای مجلس از طبقه ای باشند که محرومیت و مظلومیت مستضعفان و محرومان جامعه را لمس نموده و در فکر رفاه آنان باشند نه سرمایه داران و زمین خواران و صدرنشینان مرفه و غرق در لذات و شهوات که تلخی محرومیت و رنج گرسنگان و پابرهنه گان را نمی توانند بفهمند.» (همان، ص۷۸۱)
باز ایشان فرمودند: «آنهایی که در خانههای مجلل، راحت و بی درد آرمیده اند و فارغ از هم رنجها و مصیبتهای جان فرسای ستون محکم انقلاب و پابرهنههای محروم تنها ناظر حوادث بوده اند و حتی از دور هم دستی بر آتش نگرفته اند نباید به مسئولیتهای کلیدی تکیه کنند که اگر به آن جا راه پیدا کنند چه بسا انقلاب را یک شبه بفروشند و حاصل همه زحمات ملت را بر باد دهند.» (همان، ج۰۲، ص۴۲۱)
ایشان تأکید میکرد که کارگزاران نظام در سطوح مختلف نمایندگی مجلس، ریاست جمهوری، وزرا، معاونان آنها، استانداران، مدیر کلها و دیگر کارگزاران نباید از افراد رفاه طلب انتخاب شوند. در این تأکیدهای فراوان و جدی به چند نکته مهم توجه داشت:
اول: امام عقیده داشت با توجه به این که تحقق عدالت اجتماعی و حمایت از محرومان از بزرگ ترین اهداف نظام اسلامی است در صورتی این امر مهم، تحقق مییابد که کارگزاران نظام از افرادی باشند که طعم تلخ فقر و محرومیت را چشیده باشند و از طبقات محروم باشند، تا با ایمان و اخلاص در تحقق این امر تلاش و جدیت نمایند، زیرا افراد رفاه طلب چنین انگیزه ای ندارند.
دوم: در صورتی که افراد رفاه طلب در مصادر امور، به ویژه پستهای کلیدی مانند مجلس، ریاست جمهوری، وزارت، معاونتهای وزیران، مدیر کلها، استاندارها قرار بگیرند این خطر جدی وجود دارد که در تدوین قوانین و مقررات، در تهیه طرحها و در مراحل اجرا، منافع خود و وابستگان و افراد هم طبقه خود را بر تأمین منافع محرومان و مستضعفان ترجیح دهند و به تدریج نظام اسلامی را از مسیر اصلی خود یعنی حمایت از محرومان و تأمین عدالت اجتماعی منحرف سازند.
سوم: اگر سرمایه داران و مستکبران در مقامهای کلیدی نظام به کار گمارده شوند، طبعاً راه برای نفوذ افراد هم طبقه آنها باز میشود و محرومان و مستضعفان یعنی صاحبان اصلی انقلاب، به تدریج کنار زده خواهند شد.
چهارم: در صورتی که طبقات محروم یعنی حامیان اصلی انقلاب احساس کنند که امور مهم کشور در قبضه سرمایه داران و رفاه طلبان قرار گرفته نسبت به اصل نظام و تأمین اهداف انقلاب بدبین میشوند و به تدریج از صحنههای انقلاب کنار میکشند و این بزرگ ترین ضایعه است.
پنجم: در صورتی که رفاه طلبان در مصادر مهم امور کشورداری قرار گیرند بیم آن میرود که به تدریج روح تجمل گرایی بر ادارات حاکم گردد. تأسیس ساختمانهای مجلل اداری و غیر اداری، تزیین هرچه بیشتر ادارههای دولتی، تأسیس هتلهای بسیار لوکس و چند ستاره، برگزاری کنفرانسها و کنگرههای پرهزینه و تشریفاتی و کم فایده، سفرهای تشریفاتی و کم سود داخلی و خارجی و دهها امور تجملاتی دیگر به صورت یک ارزش حکومتی در میآید. در این صورت، اموال عمومی که باید در راه تأمین عدالت اجتماعی و فقرزدایی و تأمین نیازهای واقعی تودههای محروم و مستضعف صرف شود به مصرف تجملات غیر ضروری خواهد رسید؛ کاری که با اهداف مهم انقلاب اصلاً سازش ندارد.
بدتر از همه این که اگر مسئولان نظام با تجمل گرایی و اشرافی گری خو گرفته و آن را به عنوان یک ارزش بشناسند، در تصمیم گیریهای خود تجمل گرایی و زندگی اشرافی و خوی رفاه طلبی را ترویج میکنند و آن را به صورت یک فرهنگ عمومی در میآورند و جامعه اسلامی را به سوی تجمل گرایی میکشند. علاوه بر این، رفتار اداری و زندگی خصوصی چنین کارگزاران رفاه طلبی برای طبقات متوسط جامعه الگو و سرمشق میشود، به زندگی تجملاتی آنها نگاه میکنند و سعی مینمایند به هر طریق ممکن ثروت بیشتری به دست آورند و زندگی خود را حداقل شبیه زندگی طبقه رفاه طلب سازند.
این توقعات و افزون طلبیها در حد معینی متوقف نخواهد شد و در اجتماع اختلالهای فراوانی به وجود خواهد آورد.
طبقات محروم جامعه نیز از این چشم و هم چشمیها مصون نخواهند ماند. آنان نیز از دور و نزدیک کم و بیش، به تجملات زندگی طبقات متوسط و بالا نظاره میکنند و سطح توقعاتشان روز به روز بالاتر میرود. و چون به خواستههایشان دسترسی ندارند نسبت به حکومت بدبین میشوند و اگر قدرت داشته باشند نارضایتیهای خود را اظهار میدارند. و امکان دارد در مواقع لزوم از نظام حمایت نکنند. علاوه بر این، فقر و تهیدستی منشأ بروز مشکلات فراوانی در جامعه خواهد شد.
با توجه به این آفتها بود که امام خمینی (رحمه الله علیه) همواره تأکید شدید داشتند که مسئولان نظام از افراد طبقات محروم انتخاب و گزینش شوند.
اهداف تشکیل وتاسیس نهادهای انقلابی ازسوی امام خمینی(رحمه الله علیه)
الف-کمیته امدادامام خمینی
سابقه شکل گیری و پی ریزی تشکیلات این نهاد به سالهای قبل از پیروزی انقلاب و حدوداً سال ۱۳۴۲ برمیگردد که تعدادی از انقلابیون اول نهضت اسلامی که در زمره همراهان و همرزمان حـضرت امام خمینی (رحمه الله علیه) قرار داشتند و بعضاً مـسئولین فعلی این نهـاد میباشند، از طرف مـعظم له مـأموریت رسیدگی بهخـانواده زندانیـان سیاسی، نیازمندان مبارزین را بعهده داشتند.
اقدامات حمایتی و امدادی این بزرگان خصوصاً در زمان اوجگیری انقلاب اسلامی یعنی سالهای ۵۶ و ۵۷ که مبارزات امت مسلمان به اوج خود رسید و اعتصاب و تحصن همه جا را فرا گرفت، با حمایت گسترده و فراگیر از اعتصابیون و خانواده زندانیان سیاسی و نیازمندان جامعه سیر صعودی یافت.
با پیروزی انقـلاب شکوهمند اسلامی و آغـاز فعالیت مجـدد بخشهای اداری، اقتصادی و فرهنگی کشور، لـزوم حـمایت از نیازمندان در صـدر برنامههای نظام قرار گرفت و دقیقاً ۲۲ روز پس از پیروزی انقلاب اسلامی و بعنوان دومین نهاد انقلابی کمیته امدادامام در تاریخ ۱۴ اسفند ماه ۱۳۵۷، هجری شمسی مطا بق با ۷ ربیع الثانی سال ۱۳۹۹، هجری قمری با حکم تاریخی رهبر کبیر انقلاب اسلامی و بنیان گذار جمهوری اسلامی ایران حضرت امام خمینی (رحمه الله علیه) برای مدت نا محدود ، به منظور تحقق بخشیدن به اهداف عالیه نظام جمهوری اسلامی ایران و ولایت فقیه در حمایت و امداد محرومان و مستضعفان و خودکفا کردن آنان، تأسیس گردید.
هدف از تشکیل کمیته امداد امام (رحمه الله علیه)درماده دو اساسنامه تشکیل این نهاد چنین آمده است : ارائه ی خدمات حمایتی، معیشتی و فرهنگی برای نیازمندان و محرومان داخل و خارج کشور به منظور تامین خود اتکایی، تقویت و رشد ایمانی با حفظ کرامت انسانی می باشد.درماده سه نیزچنین آمده است:امداد امام نهادی انقلابی و مردمی، غیر انتفایی و عام المنفعه، دارای شخصیت حقوقی مستقل و استقلال مالی، اداری و استخدامی است که تحت نظارت عالیه ی (مقام معظم ولایت مطلقه ی فقیه) و طبق مقررات این اساسنامه اداره می شود.
وظایف امداد امام درماده شش عبارت است از :
الف ـ بررسی و شناخت انواع محرومیتهای مادی و معنوی نیازمندان و تبیین و تامین نیازهای حمایتی، معیشتی، فرهنگی و ارتقای سطح زندگی آنها در حد امکان و شناسایی افراد و خانوادههای لازم الحمایه در شهر و روستا و عشایر
ب ـ بررسی و ارائه ی پیشنهاد خط مشیها، سیاستهای اجرایی، طرحها، برنامهها و روشها ی مناسب برای رفع محرومیتهای نیازمندان در ابعاد مختلف به مراجع ذیربط و انجام اقدامات و پیگیریهای لازم جهت تحقق آنها .
ج ـ فراهم آوردن امکانات لازم به منظور خود اتکاء نمودن افراد و خانوادههای تحت پوشش و سایر نیازمندان از طریق ایجاد اشتغال ، اعطای وام ، آموزشهای فنی و حرفه یی و ارائه ی خدمات لازم در حد امکان .
د ـ ایجاد تسهیلات لازم جهت ارائه ی خدمات بهداشتی و درمانی واقدام به بیمههای درمانی و اجتماعی اقشار آسیب پذیر در حد امکانات و چارچوب قوانین ومقررات مربوطه .