۲-۷-۷ مهارت تفکر انتقادی
تفکرانتقادی توانایی تحلیل اطلاعات و تجارب است.(نیک پرور،۱۳۸۳).
تفکر انتقادی به آن نوع تفکر اطلاق می شود که به تحلیل ارزشیابی و قضاوت درباره راهبردها وتولیدات فکری می پردازد.تفکرانتقادی گاه،با تفصیل معنای ارزیابی درستی گفته ها وگاه به صورت کلی تر آن تعریف می شود.برای این منظور فرد بایدبه تجزیه وتحلیل مسائل بپردازد.داشتن چشم اندازها وچارچوب مشخص برای تجزیه وتحلیل مسائل،عنصرشناختی مهم درتفکر انتقادی است.تفکر نقادانه یک فرایند شناختی فعال ،هدفمند وسازمان یافته است که با بهره گرفتن از آن فرد به بررسی اطلاعات موجود می پردازد.ریشه تفکر نقادانه به عنوان یک مهارت ،مفهوم شک گرایی درعلم است یعنی تمام یافته های علمی را نه باید به سرعت قبول کرد ونه رد کرد،بلکه لازم است ادعاهای علمی از فیلتر ارزیابی گذر کنند تا درستی آن ها روشن شود.(ناصری،۱۳۸۶).
دستیابی به مهارت تفکر انتقادی نیازمند یک محیط بحث وتبادل فکر وحل مسئله،زمان وتامل وتمرین میباشد.در ضمن باید برای به کارگیری تفکر انتقادی به علاقه وانگیزه شاگردان توجه گردد.برای ایجاد علاقه هیچ چیز بهتر از پرسش وپاسخ وبحث وجدل میان معلم و شاگرد نیست.شعبانی(۱۳۸۳)بیان می داردکه تفکر انتقادی یک میل وگرایش به سوی مشخص کردن اعتبار،دقت ،صحت وارزش اطلاعات یا دانش مورد نظر است که پیش نیاز آن داشتن دانش ومعرفت و اقتدار لازم در زمینه موضوع مورد قضاوت است.
اسمیت چهار ویژگی را برای رسیدن به تفکر انتقادی ضروری میداند:
۱-تمیز حقایق وعقایداز یکدیگر: حقایق مطالبی هستند که درستی آن ها ثابت شده است اما عقید مورد اثبات واقع نشده اند.
۲-قضاوت:در اکثر فرهنگ نامه ها تفکر انتقادی را با قضاوت هم معنی می دانند و افرادی را متفکر نقاد می دانند که اظهارات ورفتارهای دیگران وحتی باورها وورفتارهای خود را با روش های مطلوب وقاطع مورد قضاوت قرار میدهند.
۳-دانش:آگاهی داشتن در مورد موضوع مورد بررسی یکی از شرایط اساسی برای نقد آن میباشد.
۴-اقتدار:این ویژگی به شرایط اجتماعی جامعه مربوط می شود واگر فرهنگ جامعه ای سلطه طلبانه باشداندیشیدن انتقادی در آن ،جا ندارد.(نوری قاسم آبادی،۱۳۷۷).
حسین ناصری نیز به زبانی دیگر ویژگی های زیر را برای تفکر نقادانه ضروری میداند:
تفکر فعال:در این تفکر فرد در مواجهه با یک موقعیت شروع به جمع آوری اطلاعات ،بررسی احتمالات ،مشورت با دیگران وسپس تصمیم گیری می کند.
تفکیک واقعیت از غیر واقعیت و عقیده: واقعیت عبارت است از موضوعی که توسط افراد مختلف در مکان های مختلف تجربه شده وبه اثبات رسیده،اما غیر واقعیت مورد اثبات واقع نشده است.عقیده یا نظرنیز موضوعی است که گوینده آن،آن را واقعی می دانداما ممکن است صحیح نباشد.
بررسی اعتبار یک موضوع با بهره گرفتن از سوال کردن:سوال کردن موجب تفکیک واقعیت وغیر واقعیت و عقیده می شود واعتبار یک ادعا را روشن خواهد کرد.
دقت در نتیجه گیری:فرد به بررسی نتایج می پردازد.
بررسی دقیق منابع اصلی افکار؛عقاید وارزیابی اعتبار آن ها:این امر با بررسی وتشخیص منبع اصلی انجام میگیرد ومعمولا چهار منبع را برای بررسی اعتبار یک مسئله مورد بررسی قرار میدهند.
الف:مراجع قدرت مانند والدین،آموزگاران
ب:کتاب ونشریات
ج:شواهد حقیقی
د:تجربه شخصی
۶-پذیرش اطلاعات صحیح
پس از طی همه مراحل بالا میتوانیم اطلاعات غلط را شناسایی وحذف کنیم واطلاعات درست را بپذیریم.(ناصری،۱۳۸۶).
۲-۷-۸ مهارت تفکر خلاق
این نوع تفکربه حل مسئله وبه تصمیم گیری مناسب کمک میکند.با بهره گرفتن از این نوع تفکر راه حل های مختلف مسائل وپیامدهای هریک از آن ها بررسی می شود تا در اختیار روند تصمیم گیری قرار گیرد.این امر فرد را قادر میسازد تا مسائل را از ورای تجارب مستقیم خوددریابد وحتی زمانی که مشکلی وجود ندارد وتصمیم گیری خاصی لازم نیست به سازگاری وانعطاف بیشتری به زندگی خود بپردازد.
شعاری نژاد معتقد است که منظور از فرایند این است که شاخص تجربه های قبلی خود راتحلیل کند از میان آن ها تجربه یا تجربه هایی را بر می گزیندوآنها را ترکیب می کندوبه صورت الگوهای تازه ،افکار نو یا محصولات تازه در می آورد.به عبارت دیگر خلاقیت عبارت است از توان اشخاص به تولید ترکیبات،افکار یا دست آوردهای نو که قبلا ناشناخته بودند.(شعاری نژاد،۱۳۷۲).
شعاری نژاد عوامل زیر را سبب پرورش خلاقیت میداند.
زمان:برای اینکه کودکان خلاق باشندباید زمان آزادی برای بازی با افکار ومفاهیم و در آمدن آن ها به شکل های تازه داشته باشند.
تنهایی وخلوت:گاهی از کودکان در خارج از فشارهای گروه میتوانند خلاق باشندزیرا خلاقیت به رشد وگسترش زندگی تخیلی نیاز دارد.
تشویق:کودکان خلاق باید از تمسخر وانتقاد به دور بوده ومرتبا در هر کارخلائقشان مورد تشویق قرار گیرد.
مواد و وسایل:کودکان خلاق باید مواد لازم برای ابتکار را در اختیار داشته باشند.
محیط محرک:محیط خانه و مدرسه میتواند به وسیله راهنمایی وفراهم آوردن وسایل، خلاقیت کودکان را برانگیزدوتشویق کند.
رابطه غیر سلطه ای والدین –کودک:والدینی که از کودکان حمایت افراطی نمی کنند ونه زیاد بر آن ها مسلط هستند کودکان را به استقلال و امید به خویشتن که لازمه خلاقیت هستند،تشویق من نمایند.
روش های پرورش کودک:روش تریبت آزاد منشانه وآسایشگر کودک در خانه و مدرسه خلاقیت را تسریع وروش زورمندانه آن را خفه میکند.
فرصت های کسب معلومات: کودکان برای خلاقیت نیاز به مطالعه وبهره جستن از معلومات جدیددارند.(شعاری نژاد،۱۳۷۲).
با مهارت تفکر خلاق که از تلفیق مهارت های حل مسئله وتصمیم گیری به وجود می آیدمی توان از افکار یا روابط نو برخوردار شده،قدرت کشف راه حل های جدید را به دست آورد.
پاول تورنس معتقداست که خلاقیت عبارت است ازتوانایی به وجود آوردن یک موضوع بدیع ونوبه حدی که کاملا بی نظیر باشد.سازمان جهانی بهداشت تفکرخلاق را یک مهارت میداند که هم به مسئله وهم به تصمیم گیری مناسب کمک میکند.با بهره گرفتن از این نوع تفکر،راه حل ها ی مختلف مسئله وپیامدهای هریک از آنهابررسی می شوندوبدین ترتیب فرد قادر می شودتا مسایل ورای راه حل های تجربه شده خود را دریابد.
در تعریف دیگری که مورد توافق اکثر متخصصان است خلاقیت به این شرح توصیف شده است.خلاقیت توانایی فرد برای تولید ایده ها،نظریه ها،بینش،اشیای جدید،بدیع و بازسازی مجدددر علوم وسایرزمینه هایی که توسط متخصصان اصیل واز نظر علمی،زیبایی شناسی،تکنولوژی واجتماعی با ارزش تلقی گردد.(نوری قاسم آبادی،۱۳۷۷).
لواسانی(۱۳۷۸)موارد ذیل را به عنوان مؤلفه های تفکر خلاق ذکر نموده است:
*تفکر مثبت
*یادگیری فعال
*ابراز وجود
*تشخیص حق انتخاب های دیگر
*تشخیص راه حل های جدید برای مشکلات
برای تفکر خلاق موانعی موجود است که آن را می توان به دو دسته عوامل درونی وبیرونی تقسیم نمود.