گام های پیشنهادی ورثینگتون برای عفو و گذشت
گام اول : یادآوری، رویداد رنجش را به روشن ترین و عینی ترین شکلی که می توانید به یاد آورید.
گام دوم : همدلی با فرد رنجاننده است . سعی کنید خود را به جای فرد رنجانیده بگذارید و دیدگاه او را درک کنید که چرا این شخص شما را رنجانده و به شما آسیب زده است. همدلی کار آسانی نیست.
گام سوم : بخشش است. به یاد آورید که به کسی صدمه زده بودید و احساس گناه می کردید چگونه آن شخص شما را بخشید. بخشش باعث می شود شخص بخشاینده نیز احساس بهتری کند احساسی از شادی، صلح و همنوایی با هستی .
گام چهارم : متعهد کردن خود به ابزار آشکار عفو و بخشش است.
مراحل بخشش
ما در چهار مرحله آدمها را می بخشم، اگر بتوانیم از همه این مراحل بگذریم، به نقطه عطف آشتی میرسیم .
اولین مرحله : رنجش است وقتی کسی به قدری ظالمانه و عمیق شما را می رنجاند که نمی توانید فراموش کنید در واقع شما را به زور وارد اولین مرحله بحرانی بخشیدن می کنید.
دومین مرحله : نفرت است، شما نمی توانید خاطره این را که چقدر رنجیده اند را از یاد ببرید نمی تواند آرزو کنید کسی که شما را رنجانده است، درست به اندازه خود شما رنج ببرد.
سومین مرحله : شفاست، در این مرحله قادر خواهید بود کسی که شما را رنجانده است از دیدگاه جدیدی ببینید. شما جریان رنج را به سوی دیگری بر می گردانید تا در واقع خودتان دوباره آزاد شوید.
چهارمین مرحله : پیوند دوباره است. شما کسی را که آزرده خاطرتان کردهاست بار دیگر به زندگی خود فرا می خوانید (موسوی، ۱۳۸۶).
چهار مرحله بخشش از نظرانرایت
۱-کشف (آشکار سازی): افزایش آگاهی مراجع از عوامل روانشناختی بازدارنده و نیز اصلاح جهان بینی آن ها نسبت به فرد خطاکار است. قربانی از درد عاطفی که در نتیجه رنجش ایجاد می شود آگاه شده و در خود نیاز به تلافی و غیر عادلانه بودن و بخشش را احساس میکند.
۲-تصمیم گیری[۳۹]: هدف تشویق مراجع به در نظر گرفتن بخشش به عنوان یک پاسخ فعال به رنجش خویش و متعهد شدن به آن است. قربانی به منظور ترک تفکر تلافی جویانه تصمیم به بخشش میگیرد.
۳-مرحله عملی[۴۰]: یعنی چارچوب بخشی مجدد رنجش، همدلی با فرد خطاکار و پذیرش رنج است. این مرحله نیاز دارد که قربانی داستان خیانت کار را به طور شناختی طرح کند به منظور اینکه به طور احساسی متجاوز را شناسایی کند و به طور اخلاقی متعهد شود که درد خود را از آزادی که در نتیجه رنجش متخلف احساس کرده به او بازگرداند.
۴- مرحله نتیجه یا عمق بخشی[۴۱] : فرد به منافع شخصی خود متوجه می شود. یعنی شخص آسیب دیده معنی عمیقی از ظلم و مراحل بخشش را در مییابد( همیری، ۱۳۹۱).
دیگران را ببخشیم تا سالم بمانیم
از نظر دکتر دین اورنیش[۴۲] برترین کار برای خودتان، بخشیدن دیگران است. نتایج تحقیقات حاکی از آن است که بخشش حداقل میتواند از دو طریق تأثیرات مطلوبی به جای گذارد. یکی کاهش استرس ناشی از نبخشیدن (کینه توزی) است که آمیزه ایی از ترشرویی، عبوسی، خشم، خصومت، نفرت و ترس ایجاد میکند. این حالات تأثیرات فیزیولوژیک خاصی مانند بالا بردن فشار خون و اختلالاتی همچون بیماریهای قلبی – عروقی، اختلال در سیستم ایمنی بدن و احتمالاً اختلال در کارکردهای سیستم عصبی و حافظه از خود به جای میگذارد.هرگاه کینه را به دل خود راه بدهید خود را در معرض یک مسأله حاد جسمانی قرار داده اید. بر اساس تحقیقات انجام شده معلوم گشته که افرادی که با دوستان، آشنایان و بستگان خود ارتباط بهتر، بیشتر و مطلوب تری دارند، نسبت به دیگر افراد از سلامت بیشتری برخوردارند و این فایده دوم بخشش است.
ورثینگتون میان بخشش و بخشش عاطفی تمایز قائل شده است . از نظر او بخشش عقلی، آشتی و مصالحه با فردی مقصر است اما بخشش احساسی یا عاطفی یک پذیرش درونی است و بخشش ما را ملزم نمی کند که عدالت را نادیده بگیریم یا حق تحقیر و اهانت را به دیگران دهیم . خشم نیز جزئی از احساسات انسان است اما نباید عنصری ثابت و پایدار در زندگی یک فرد باشد بدین مفهوم وقتی از بخشش صحبت می شود، منظور تأیید رفتار دیگران نیست، بلکه منظور این است که درد و رنج را از درون خود بیرون کنیم (مشتاق ، ۱۳۹۰).
بسیاری از تحقیقات نشان میدهد که بخشش به طور مستقیم بر هیجان عصبانیت به وسیله کاهش شدت آن در قلب و فکر اثر میگذارد . همچنین هر وقت بخشش نسبت به یک نارضایتی یا تجربه آسیب زای زندگی کسی به طور موفقیت آمیز به کار برده شود، از عصبانیت رنجش می کاهد.
بخشش و خشم
بخشش میتواند نخستین قدم در کنترل و مدیریت خشم باشد و بیشتر اوقات قویترین تکنیک برای بازیابی کنترل بر زندگی است. بخشش به معنای ضعف شمانیست، اینکه سرچشمه زندگی را به دست بگیرید و اجازه ندهید که گذشته کنترل شما را به دست بگیرد، نشان کاملی از قدرت است . دیگر اینکه بخشش به این معنا نیست که شما در همان سطحی هستید که شما را آزرده خاطر کردهاست . بخشش و اطمینان به یک معنا نیست، زمانی که فردی مورد آزار شما می شود شاید مدت زمانی لازم باشد که دوباره شما به سطح قبلی اطمینان دست یابید. در واقع اگر به فردی خسارت وارد آید آسیب و صدمه حادث شده است قصد نداریم چیز اشتباهی را صحیح نشان دهیم بلکه نمی خواهیم به وسیله حوادث ورخدادها کنترل شویم. بخشش یعنی گذشته را رها کردن تا بدین ترتیب بتوانیم به دنبال زندگی خود برویم (مشتاق،۱۳۹۰) .
بخشش از دیدگاه قرآن
در قرآن کریم کلمات متعددی با کلمه بخشش ارتباط دارد مانند انفاق، عفو، حلم، غفر، صفح و ………. عفو به معنای صرف نظر کردن و رها کردن است. بخشش زیر مجموعه (تاب علیکم) است یعنی نوعی رو کردن و توجه کردن و بخشیدن به سمت کسی است ( بقره، ۱۸۷)
عفو به معنای گذشتن از دستورات به حق خود است که زیر دستان سخت است و امکان تخلف از آن دستورات وجود دارد. بخشش از جانب صاحب قدرت است (بقره، ۲۳۷) یعنی اگر قادر باشیم قدرت بخشش داریم . عفودر قرآن کریم به معنای نگرفتن انتقام از خطا کار است یعنی عفو زیر مجموعه احسان و عطایی است که فرد بخشنده به خطا کار دارد.
انرایت بخشش را به عنوان واکنش روانشناختی تعریف میکند که شامل شش مرحله روانشناختی عدم عاطفه، قضاوت و رفتار منفی نسبت به خطا کار و وجود عاطفه، قضاوت و رفتار مثبت نسبت به همان خطا کار است ( رد[۴۳] و انرایت ، ۲۰۰۶).
ورثینگتون بخشش را به عنوان جابجایی هیجاناتی نظیر تنفر، تلخی، کینه ، دشمنی، خشم و ترس با هیجانات متمایل به مثبت نظیر، عشق، همدلی، شعف یا همدردی تعریف میکند (واد[۴۴]، ۲۰۰۶). رویکردرای[۴۵] (۲۰۰۵) بخشش را به عنوان آزاد کردن عاطفه منفی ( نظیر دشمنی) ، شناختهای منفی و رفتار منفی ( پرخاشگری کلامی) در پاسخ به بی عدالتی ادراک شده تعریف میکند. لوسکین و سایر پژوهشگران بخشش را به عنوان فرایند درون فردی آرامش بخش که باعث رشد فرد می شود، معرفی میکند(لوسکین[۴۶]، ۲۰۰۴، نقل از ایمانی فر، ۱۳۹۱).