موانع مدیریت
دانش
کمبود انگیزه، استفادهی نامناسب از تکنولوژی و کمبود زمان کافی، اثر منفی بر ذخیرهسازی دانش دارد. کمبود انگیزه، استفادهی نامناسب از تکنولوژی، نبود سازوکارهای تعامل و کمبود زمان کافی اثر منفی بر ایجاد دانش دارد. کمبود انگیزه، استفادهی نامناسب از تکنولوژی، کمبود زمان کافی، نبود سازوکارهای تعامـل و تـرس ازدست دادن شغل، اثر منفی بر اشتراک دانش دارد.
فرایندهای تصمیمگرا
ویژگیها
اتخاذ یک تصمیم مهم بهصورت توزیع یافته بین بخشهای مختلف یک سازمان انجام میگیرد. ارزش مورد انتظاری که هریک از اعضای کمیته در خروجی نهایی دارد، بر مبنای ویژگیهایی چـون مهـارت ویژه، پایگاه دانش یا دیدگاه تخصصی هر فرد است.
موانع مدیریت
دانش
کمبود انگیزه، عدم بیان دیدگاههای متناقض، مشکلات ارتباطی، کمبـود زمـان، عـدم توانمندسـازی و کمبود نرخ مشارکت اثر منفی بر اشتراک دانش دارند.
فرایندهای اطلاعات گرا
ویژگیها
از بعضی از واحدهای سازمانی عبور میکند که اطلاعات را با انتقال آن بین خودشان پردازش میکنند. بیشتر دورهای اجرا میشوند. از رویهی مشخص و قطعی که از پیش تعریفشده باشد، برخوردار نیسـت و تنها ساختار کلی فرایند در آن ها مشخص است.
موانع مدیریت
دانش
عامل فرهنگی شامل کمبود اعتماد، کمبود پشتیبانی مدیریت ارشد، عدم یادگیری، عدم نزدیکی مکانی بین همکاران، ترس از دست دادن شغل، ترس از احمق فرض شدن، ترس از دست دادن مالکیت دانـش، ندانستن اینکه چه کسی چه چیزی میداند و ظرفیت جذب دانش پایین، اثر منفـی بـر اشـتراک دانـش دارند.
فرایندهای مشارکتگرا
ویژگیها
از دو یا چند زیرفرایند مستقل تشکیل شده است که هر یک از زیر فرایندها توسط یک سازمان مسـتقل اجرا میشود. هر سازمان زیر فرایند متعلق به خود را اجرا کرده و نتایج آن را در قالب اطلاعات و دانـش تولیدشده در اختیار زیر فرایندهای دیگر میگذارد.
موانع مدیریت
دانش
اعتماد بین سازمانها، ریسک، شباهتهای بین سازمانی، شباهتهای فردی، زیرساخت فنی و رهبـری، اثر منفی بر اشتراک دانش دارند.
۲-۱۳. چارچوب نظری تحقیق:
شرکتهای متعددی در جستجوی مدیریت مؤثر دانش خود، به منظور تبدیل دانش به مزیت رقابتی میباشند. برای حصول اطمینان از اجرای موفقیت آمیز مدیریت دانش، موضوع مهم چگونگی انتخاب یک استراتژی مدیریت دانش مطلوب در شرکت میباشد تا بتوان نیاز به انتخاب اثر بخش ترین نوع استراتژی مدیریت دانش را برآورده نمود. ضرورت شناخت عوامل مؤثر بر انتخاب نوع استراتژی مناسب مدیریت دانش بیش از پیش آشکار شده است. بهرهگیری درست از دانش میتوان همافزایی مناسبی در سازمان ایجاد نماید که منجر به چابکی سازمان میگردد. قبل از پیادهسازی مدیریت دانش باید نسبت به عوامل مؤثر بر آن آگاهی کافی داشت. لذا شناخت و درک روشنی از این عوامل و میزان تأثیر آن ها، مدیران دانش را در اجرای هر چه بهتر برنامههای مدیریت دانش یاری میکند. از این رو با توجه به اهمیت و نقش انتخاب استراتژی مناسب مدیریت دانش سازمانها، در این پژوهش میکوشیم تا عوامل مؤثر بر انتخاب استراتژی مناسب مدیریت دانش را مورد مطالعه قرار دهیم و مدلی جهت انتخاب مناسب استراتژی مدیریت سازمان بر اساس این عوامل پیشنهاد مینماییم.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
فصل سوم: روش تحقیق
مقدمه
از زمانی که فلاسفه یونان قدیم به این واقعیت پی بردند که موضوعات همیشه حقیقت آن گونه نیست که به نظر میرسد معرفت شناسی به عنوان یک علم مورد توجـه قـرار گرفت. در آغاز قرن بیست و یکم هنوز هم پاسخ این سؤالات برای انسـان مـبهم اسـت: ماهیت دانش چیست؟ آیا انسان نسبت به هستی معرفت دارد یا نه و اگـر دارد معرفـت او تا چه حدی قابل اطمینان است؟ انسان چگونه میتواند بین مشاهدات خود و جهـان ارتباط برقرار کند؟ اینجاست که فلسفه تحقیق شکل میگیرد و تلاش آگاهانـه انسـان برای دستیابی به حقیقت آغاز میشود. جهانی که در آن زندگی میکنیم با پیشرفت و گسترش روز به روز علم و دانش پیوسته دگرگون میشود. امروزه برای اینکه بتوانیم از امکانات موجود در جامعه بیشتر استفاده کنیم باید خود را با این دگرگونیها و تغییرات هماهنگ کنیم. برای دستیابی به این هماهنگی آشنا شدن با اصول تحقیق و پژوهش یک امر ضروری است. صاحب نظران”روش” را مجموعه شیوههای تدابیری دانستهاند که برای شناخت حقیقت و برکناری از خطا بکار برده میشود و در تعریف دیگر از روش آمده است: روش به معنای جستجو، طریقه انجام کاری و ترتیب و تنظیم کار فکری است و مقصود از آن عبارت است از مجموعه شیوهها و تدابیر که برای شناخت حقیقت وبر کناری از خطا بکار رود. “تحقیق” تحقیق به معنی پژوهش، ثابت کردن، رسیدگی وارسی کردن به مطلب رسیدن است و منظور از آن در علوم اجتماعی: عبارت از تلاش در جهت شناخت و پی بردن واقعیتها بررسی و یا اثبات فرضیه است. به بیان دیگرتحقیق عبارت از مجموعه اقدامات است که به کمک مشاهدات در جهان ظاهری برای کشف قسمت از مشخصات جهان حقیقی انجام میگیرد. در ادامهٔ این فصل، روششناسی تحقیق شامل روش تحقیق، جامعه و نمونه آماری، روش جمع آوری اطلاعات، و روش تجزیهوتحلیل اطلاعات ارائه شده است.
۳-۱. روش تحقیق:
روشهای تحقیق عبارت است از کلیه وسایل و مراحل جمع آوری منظم اطلاعات و شیوه تحلیل منطقی آن ها برای نیل به یک هدف است. این هدف بهطور کلی کشف حقایق است به همین جهت اصولی کلی آن در کلیه علوم یکسان میباشد. (خاکی،۱۳۸۲)
۳-۲. انواع طبقه بندی روش تحقیق:
تحقیق را به شیوههای مختلف و از نقطه نظرهای متفاوت طبقه بندی نمودهاند، که در ذیل برخی از این دسته بندیها به اختصار تشریح مینماییم:
۳-۲-۱. انواع تحقیق براساس غایت و هدف:
در تقسیم بندی تحقیق براساس هدف، اختلاف نظر بین نویسندگان رشتههای مختلف وجود دارد. عده ای در این تقسیم بندی به دو نوع تحقیق کاربردی و بنیادی معتقدند. برخی محققین دیگر در این تقسیمبندی انواع تحقیق را به سه دسته تقسیم نمودهاند. البته باید توجه داشت که نویسندگان گروه دوم که معتقد به سه نوع تحقیق هستند، تنها یک نوع روش تحقیق به دو نوع تحقیق گروه اول افزودهاند، یعنی تمامی نویسندگان در این تقسیمبندی در دو روش بنیادی و کاربردی مشترکاند و اجماع نظر دارند. مثلاً برخی به تحقیق عملیاتی تأکید دارند (دانایی فرد و همکاران، ۱۳۸۳)، عدهای بر تحقیق و توسعه تأکید دارند (بازرگان،۱۳۸۷) و عدهای بر تحقیق ارزیابی تأکید دارند که ذیلاً هر یک از آن ها تشریح میشوند:
- بنیادی: هدف آن در مرحله اول حل مشکل اجرایی نیست، بلکه یافتن پاسخ برای پرسش علمی است. البته ممکن است نتایج این تحقیق در مراحل بعدی برای امور اجرایی به کار رود، اما در ابتدای امر، هدف آن گسترش نظریهها از طریق کشف ویژگیهای عمومی و یا مشترک پدیدهها یا اصول کلی آن ها است. تحقیقات بنیادی، نظریهها را بررسی کرده، آن ها را تأیید، تعدیل یا رد میکنند. با تبیین روابط میان پدیدهها، تحقیق بنیادی به کشف قوانین و اصول علمی میپردازد. با این اهداف، تحقیقات بنیادی درصدد توسعه ی مجموعه دانستههای موجود درباره ی اصول و قوانین علمی است. این نوع تحقیقات نتیجه گرا بوده و در رابطه با نیازهای تصمیمگیری انجام نمیشود. در تحقیق بنیادی، موارد و جنبههای کاربردی تحقیق در مسائل واقعی و استفاده علمی از نتایج تحقیق کمتر مورد توجه محقق است. مجموعه ی اصول و قواعد حاصل از نتایج تحقیقات بنیادی در هر رشته، پایههای دانش بشر را به وجود میآورند که ممکن است به تدوین نظریههای علمی برای تبیین پدیدهها منتهی شوند. یافتههای تحقیق بنیادی اغلب به عنوان پایههای تحقیق کاربردی مورد استفاده قرار میگیرند.
- کاربردی: آن است که نتایج آن برای تسهیل عملیات اجرایی و یا حل مشکلات به کار میرود، مسائل و مشکلاتی که به طور معمول در بلند مدت باید حل شوند. هدف این تحقیق رشد و بهتر کردن یک محصول یا روال یک خدمت و به طور خلاصه آزمون مفاهیم نظری و مجرد در موقعیتهای واقعی است. اصول و روشهای انجام تحقیق کاربردی همانند تحقیق بنیادی است، بدین معنا که در اینجا نیز افراد مورد مطالعه به روش تصادفی انتخاب میشوند و نتایج حاصل از تحقیق در مورد گروه نمونه، به جامعهای که نمونه از آن انتخاب شده است، بر اساس همان اصول تحقیق بنیادی تعمیم مییابد. تفاوت اصلی تحقیق کاربردی با تحقیق بنیادی در این است که هدف محقق از تحقیق کاربردی، دستیابی به اصول و قواعدی است که در موقعیتهای واقعی و علمی به کار بسته میشوند و به کارآیی روشهای اجرایی کمک میکنند. در حقیقت میتوان گفت هدف تحقیقات کاربردی، توسعه ی دانش کاربردی در یک زمینه خاص است. به عبارت دیگر تحقیقات کاربردی به سمت کاربرد عملی دانش هدایت میشود.