ماده ۱۷ق.آ.د.م فقط قید”ارتباط”را بیان نموده است. دربحث جلب ثالث مواد مربوط به جلب، از حیث اینکه چه نوع ارتباطی باید بین دعوای اصلی وجلب باشد حرفی به میان نیاورده است. به همین دلیل بایدبه ماده۱۷ق.آ.د.م به علت طاری بودن دعوای جلب رجوع کرد.بعدازآن می توان نتیجه گیری نمود که ارتباط دعوای اصلی و جلب باید احراز شود تا عنوان دعوای جلب برآن صدق کند. منتها این ارتباط، با ارتباط کاملی که در دعوای متقابل بیان شد متفاوت است و فقط یک ارتباط ساده میباشد. اگر دعوای جلب ثالث اصلی اقامه شود به این معنا است که هدف جالب محکومیت مجلوب است اما این خواسته جالب بایدبا خواسته دعوای اصلی ارتباط داشته باشد.مثلاً مالی معامله فضولی قرارمی گیرد. مالک ضمن اینکه ردمعامله فضولی رااعلام می کندردعین مالش رااز مورد مشتری میخواهد. مشتری که میداند محکوم می شود جهت حفظ حقوق خود وبه استناد حقی که قانون مدنی به وی داده است، جهت مطالبه ثمن و خسارات، بایع فضولی را به دادرسی فرا میخواند و دادخواست جلب ثالث را با خواسته الزام مشارالیه به استرداد ثمن وجبران خسارت تقدیم دادگاه می کند. درست است که هدف جالب محکومیت مجلوب است اما خواسته اش در ارتباط با دعوای اصلی است.
گاهی هدف از جلب ثالث، فراخواندن مجلوب به دعوا جهت حمایت ازموضع جالب میباشد. در این حالت محکومیت مجلوب مدنظرنیست و وی صرفاًنقش حمایتی دردعوا دارد.علی ای حال بایدبا دعوای اصلی ارتباط داشته باشد تا بتوان آن را دعوای جلب ثالث دانست.
شرط دیگری که ماده ۱۷ق.آ.د.م ذکر نموده، ناشی شدن دعوای اصلی و جلب ثالث از یک منشا میباشد. البته وجود یکی از دوشرط کافی است تا بتوان دعوای دوم را دعوای طاری دانست. ناشی از یک منشابودن دو دعوایعنی سببی که دعوای اصلی و جلب ثالث بر اساس آن اقامه شده است درهردو دعوا یکسان باشد. مثلاً هرگاه خواهان رد عین مال مغصوب را از خوانده بخواهد وخوانده ثالث را به دعوا جهت رد عین مال مغصوب دعوت نماید، منشا دو دعوای اصلی و جلب یکسان میباشد.
پس دعوای جلب ثالث را می توان علیه کسی اقامه نمود که ارتباطی بادعوای اصلی داشته باشد. حکم تمیزی شماره۶۶۶۲-۱۷۷۹مورخ۱۴/۱۲/۱۳۰۹ بیان می کند:«دعوای خسارت حاصله از محاکمه تابع محاکمه اصلی است، بنابرین مدعی نمی تواندشخصی راکه درمحاکمه اصلی دخالت نداشته جلب کند.»
حقوق فرانسه ارتباط دعوای جلب ثالث رابادعوای اصلی باقید «ارتباط کافی» بیان نموده است. اینکه ارتباط کافی درحقوق فرانسه به چه معنا است نیازبه تفحص بیشتردارد که درحوصله این تحقیق نمی گنجد.
اصول دادرسی فراملی ضمن تجویز دعاوی ثالث، شرط اقامه آن را داشتن ارتباط اساسی با دعوای اصلی دانسته است. اصل۱-۱۲چنین بیان می کند : «هریک از طرفین دعوامی تواند علیه طرف مقابل خود یاشخص ثالثی که دادگاه نسبت به اوصلاحیت رسیدگی دارد، هرادعایی رامطرح کند، مشروط بر اینکه این دعواباموضوع دعوایی که درجریان است، ارتباط اساسی داشته باشد.»[۳۶]
بند سوم : رعایت مهلت اقدام
در این بندرعایت مهلت اقامه دعوای جلب ثالث در همه مراحل بررسی می شود. البته در همه مراحل امکان جلب ثالث وجود ندارد، اما جهت روشن شدن این امرکه درکدام مراحل امکان اقامه دعوای جلب ثالث وجود دارد ودرکدام مراحل این امکان وجود ندارد، جلب ثالث را در تمامی مراحل بررسی میکنیم.
الف : مرحله ی بدوی
ماده ۱۳۵ ق.آ.د.م بیان میدارد:«هریک از اصحاب دعوا که جلب شخص ثالثی را لازم بداند میتواند تا پایان جلسه اول دادرسی جهات و دلائل خود را اظهار کرده وظرف سه روز پس از جلسه اول باتقدیم داخواست ازدادگاه درخواست جلب او رابنمایدچه دعوا درمرحله نخستین باشد یا تجدیدنظر.»
طبق ماده فوق زمان تقدیم دادخواست جلب ثالث درمرحله بدوی ظرف سه روز پس از جلسه اول دادرسی است، امابه شرط آنکه جهات و دلایل جلب ثالث تا پایان جلسه اول دادرسی اعلام شده باشند. مقنن به منظورپرهیز از اطاله دادرسی ونظم بخشیدن به روندرسیدگی، مهلت اقامه این دعوا را محدود ومعین نموده است. هرچند ممکن است سبب جلب ثالث در حین رسیدگی کشف شود، اما از آنجایی که می توان این دعوارابه طور مستقل مطرح نمود، قانونگذار جلوگیری ازاطاله دادرسی و نظم بخشیدن به مقررات مربوط به رسیدگی را به احتمال ایجاد سبب جلب ثالث درحین رسیدگی ترجیح داده است.
نکته بعداین است که آیامی توان قبل از تشکیل جلسه اول دادرسی دادخواست جلب را تقدیم نمود؟ درجواب به این سوال برخی اینگونه پاسخ دادهاند: «ذکر جهات و دلائل مانع از آن است که هر یک از اصحاب دعوا قبل از حلول جلسه، دادخواست جلب ثالث بدهد.»[۳۷]این نظرصحیح نیست زیرا بر اساس ماده ۱۳۵ق.آ.د.م مهلت ذکر جهات و دلایل جلب شخص ثالث تا پایان جلسه اول دادرسی است. پس انتهای مهلت جلب ثالث به این صورت است که می توان جهات ودلایل آن راتاپایان جلسه اول اعلام نمودوتا سه روزبعد دادخواست تقدیم کرد. لذا، تقدیم دادخواست جلب ثالث قبل از حلول جلسه اول یادرحین جلسه اول دادرسی هیچ مانعی ندارد. برخی ازنویسندگان[۳۸]نظراخیر را حمایت می کنندوتقدیم دادخواست قبل از جلسه اول را صحیح می دانند. وجود چنین نظری حاکی از مهم نبودن بیان جهت جلب در جلسه اول دادرسی است.
همچنین نظردیگری در این موردبیان می کند:«هرگاه احد از اصحاب دعوا قبل از حلول جلسه اول مبادرت به تقدیم دادخواست جلب ثالث بنماید، در صورتی که از زمان تقدیم دادخواست تا جلسه دادرسی …»[۳۹] از عبارت فوق بر میآید که می توان قبل از جلسه اول دادخواست جلب را تقدیم نمود. البته نظر فوق بر اساس قانون آیین دادرسی مدنی مصوب ۱۳۱۸ بیان شده وقانون مذکور ذکر جهات و دلائل در جلسه اول را لازم ندانسته و به امکان تقدیم دادخواست در جلسه اول تصریح نموده بود.
دادخواست مربوط به دعوای جلب ثالث را می توان توأم با دادخواست اصلی درمراحل واخواهی و تجدیدنظر تقدیم نمود. درمرحله بدوی هم شاید بتوان همزمان با داخواست اصلی، دادخواست جلب را ارائه نمود اما این عمل منطقی نیست زیرا جلب ثالث معنایش این است که دعوایی قبلاً تحت عنوان دعوای اصلی مطرح شده، حال ضمن آن اقدام به جلب ثالث می شود. لذا اگر به همراه دادخواست اصلی درمرحله بدوی دادخواست جلب ثالث تقدیم شود، این ایراد را دارد که دعوای اصلی هنوز اقامه نشده است. تقدیم نمودن دادخواست جلب به همراه دادخواست واخواهی یا تجدیدنظر ازاین نظر بلامانع است که دعوای اصلی قبلاً اقامه شده است واکنون درمرحله واخواهی یاتجدیدنظر، دعوای جلب ثالث نیز به آن ملحق میگردد.