و یا عبارت زیر را:
نسبت به قید:
که تقاضای واقعی پول اینگونه حاصل میآید:
بنابراین تقاضای پول در این مدل تابعی از موجودی اولیه که در بدو تولد به فرد داده میشود و ارزش پول میباشد.[۳۲]
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
اما همانطورکه بیان گردید این مدل قادر به توضیح دلیل وجود تقاضای پول نیست. مک کالوم (۱۹۸۳) و سارجنت و والاس (۱۹۸۳) بیان میکنند که راه حل OLG تصویر ناکامل و ناقصی از پول در مقایسه با دیگر داراییها ارائه میکند. دلیل آن اینست که تقاضای خانوار برای دارایی های پولی تفاوتی با دیگر داراییها ندارد و بنابراین پول هیچ نقش خاصی را در مدل های تعادل عمومی بازی نمیکند. نکته مهم در این مدل آنست که این مدل تأکید بر ذخیره ارزش بودن پول دارد تا واسط مبادله بودن. اما با بررسی شرایط اقتصادی برخی از کشورها از جمله ایران در مییابیم، این فرض با شرایط همخوانی نداشته و پول در شرایط فعلی اقتصاد اغلب کشورها بالاخص ایران، نقش ذخیره ارزش بودن را کمرنگتر حفظ نموده است.
۲-۱-۵- ۲- مدلهای مبتنی بر پیش پرداخت نقدی یا محدودیت کلاور[۳۳]
این مدلها تأکید بر نقش معاملاتی پول دارند و مدلهای تعادلی پویایی هستند که یک سری قید خاصی را در مدل جا میدهند که خریدها طی یک دوره معین باید با پول رایجی که از دوره قبل آورده شده است، پرداخت گردد. به این دلیل به این مدلها کلاور اطلاق میشود که وی اولین کسی بود که آن را در سال ۱۹۷۶ مطرح کرد و بعدها و برای استخراج مبانی خرد مدلهای کلان از جمله تابع تقاضای پول مورد استفاده قرار گرفت. اقتصاددانان بسیار از جمله هادریک و لوکاس و برون از این روش برای استخراج مبانی خردی تابع تقاضای پول استفاده کردهاند.
مدل پیش پرداخت نقدینگی لوکاس (۱۹۸۶)، فرض میکند که مخارج تنها با پول صورت میگیرد. به عبارت دیگر پول به عنوان وسیله مبادله رفتار میکند. تقاضای پول با انگیزه معاملاتی تعیین میگردد. با این وجود این رویکرد، کاربرد پول برای مبادلات را توضیح نمیدهد. به خصوص اینکه انگیزه تقاضای معاملاتی پول به این دلیل است که نقص بازار نیاز به وسیله مبادله را ایجاد می کند که این در دنیای بدون اصطکاک والراس وجود ندارد.
برخی مدلهای خاص آن فرض می کنند که پول مطلوبیت دارد و لذا به عنوان ابزاری در تابع مطلوبیت بنگاه نمونه معرفی میگردد. اما با این وجود، مخالفان این رویکرد بحث میکنند که داراییها شامل پول به طور مستقیم مطلوبیت ایجاد نمیکنند. و پول تنها به این دلیل که هزینه مبادلات را کاهش می دهد نگهداری می شود. مک کالوم (۱۹۸۳)، فینسترا (۱۹۸۶) و برخی دیگر از اقتصاددانان بحث میکنند که پول تنها در صورتی میتواند وارد تابع مطلوببیت گردد که به صورت غیرمستقیم مطلوبیت ایجاد کند. در این صورت پول به طور غیرمستقیم به تابع مطلوبیت وارد میشود. [۳۴]
این مدل مبتنی بر مفروضات زیر است:
در این اقتصاد نماینده کارگزار دو نوع اوراق بهادار نگهداری میکند که این اوراق شامل درخت پول با سهام هستند. درخت دارایی بر اساس تعریف لوکاس معروف است و در متون اقتصادی کاربرد وسیعی دارد انتخاب و به این نام نامیده میشود. به طور مشخص درخت نماد سپرده سرمایهگذاری در بانک است که توسط مشتری در بانک نگهداری میشود. این نماد همچنین شامل انواع دیگر داراییها، به استثنا اوراق قرضه از جمله کالاهای بادوام و طلا میشود. نگهداری این نوع داراییها برای جلوگیری از کاهش ارزش پول میباشد، که به علت تورم رخ میدهد. اوراق قرضه در این اقتصاد وجود ندارد، ازین رو دولت برای تأمین مالی اوراق قرضه منتشر نمیکند بلکه نرخ مالیات بر نیروی کار اعمال میکند. در این مدل پول به صورت صریح در تابع مطلوبیت ظاهر نمیشود بلکه کارگزار نماینده باید قبلا برای مخارج مصرفی خود پول ذخیره نماید. همچنین فرض شده است دو گروه کالای مصرفی وجود دارد که عبارتند از کالای نقدی و کالای اعتباری. کالای نقدی را میتوان فقط با پول نقد که قبلاً جمع شده است، خریداری کرد. در حالیکه کالاهای اعتباری را با درآمد نیروی کار به موازات اینکه وصول میشود خریداری کرد. تفاوت بارز این دو کالا به این شکل مشخص میشود که در بعضی مغازه ها خریدار برای فروشنده که تمایل به فروش کالای خود به صورت اعتباری دارد شناخته شده است که در این حالت صورت حساب در آغاز دوره بعد پرداخت میشود. برای گروه دیگر خریدار برای فروشنده شناخته شده نیست که در این شرایط داد و ستد با پول صورت میگیرد.[۳۵]
محبوبیت رویکرد پیش نقدینگی به این دلیل است که یک راه ساده برای تزریق پول به چارچوب پویای اقتصاد کلان بوجود آورده است. با این وجود باتوجه به رفتار پول در مدل، این رویکرد پیشنهاد نمیگردد؛ تا آنجاکه پول در نهایت توسط اکثر محققان به عنوان یک مهم برای سیاستگزاری پیشنهاد نمیگردد.
۲-۱-۵-۳- مدل زمان- خرید[۳۶]
رویکرد زمان- خرید اولین بار توسط سیوینگ[۳۷] (۱۹۷۱) مطرح گردید؛ و مک کالوم[۳۸] و گودفرند[۳۹] این رویکرد را برای اولین بار در تقاضا برای پول نشان دادند. این رویکرد مسئله تخصیص استاندارد زمانی که فرد کار میکند و مصرف میکند را بیان نمود. و این مسئله زمانی است که مشخص گردد مصرف زمان می برد. استفاده از پول به فرد این اجازه را میدهد که میزان زمان اختصاص یافته به مصرفش را کاهش دهد، بنابراین زمان موجود برای کار و اوقات فراغت آزاد میگردد و در نتیجه مطلوبیت نهایی و بازده ضمنی صورت میپذیرد.
در یک چارچوب گسترده اقتصاد کلان، رویکرد زمان خرید به روش درون زمانی، مقادیر پولی مطلوب و مصرف را تعیین می نماید که بیشتر برای اقتصاددانان علاقهمند به مدلهای تعادل عمومی پویای پیشرفته مطلوب است. از منظر تجربی، در این رویکرد، در برآوردهای اقتصادسنجی، تابع تقاضای پول باید شامل مصرف به عنوان متغیر مقیاس باشد به جای درآمد. رویکرد زمان خرید به نظریه پردازان، یکپارچه سازی پول در مدلهای بهینهسازی را پیشنهاد میدهد؛ در حالیکه از پیچیدگی تعاریف مقادیر پولی رجحان نقدینگی و یا انبارداری سنتی به مدلهای تعادل عمومی پویا پرهیز میکند و از محدودیتهای تأکید بر ذخیره ارزش بودن پول در مدلهای OLG اجتناب میورزد.
بعلاوه همانطورکه فینسترا خاطر نشان میکند (۱۹۸۶)، مفاهیم اساسی مدل زمان خرید میتواند تقلیدی از رویکرد پول در تابع مطلوبیت پتینکن باشد که مدت زمان طولانی توسط تئوریسین های کلان قبل از تغییر رویه به سمت تحلیلهای اقتصاد خرد استفاده میشده است.
مک کالوم در این رویکرد با درنظر گرفتن خانوار فرضی سعی میکند عبارت زیر را حداکثر کند:
(معادله ۱)
ct برابر مصرف خانوار و lt برابر اوقات فراغت خانوار میباشد. همچنین β=۱/(۱+δ) نرخ ترجیح زمانی میباشد.
تابع مطلوبیت درون دوره u(0,0) زمانی مطلوب خواهد بود که مقادیر منحصر به فرد مثبتی برای مصرف و اوقات فراغت بدست آید. خانوار به تکنولوژی تولیدی دسترسی دارد که توسط تابع تولید توضیح داده میشود که همگن از درجه ۱ نسبت به نیروی کار و سرمایه است. اما با فرض نیروی کار تقریباً بیکشش این تابع را میتوان اینگونه نوشت:
Yt=ƒ(kt-1)
Yt تولید در دوره t و kt-1 موجودی سرمایه نگهداری شده در انتهای دوره میباشد. سرمایه یک محصول مصرف نشده است. بنابراین قیمت آن مانند کالای مصرفی است و نرخ بازده آن نیز بین t و t+1 برابر ƒ’(kt) است.
گرچه این مجموعه وجود تنها یک کالا را تشخیص میدهد، اما میخواهد اقتصاد ساده ای را ارائه دهد که در آن خانوار محصول خاص خود را میفروشند و خریدهای خود را از تعداد وسیع کالاهای مصرفی متمایز (در قیمتهای نسبی) انجام میدهند. انجام این خریدها، زمان خرید لازم دارند، st، که از اوقات فراغت lt، کسر شده است.
یعنی یک واحد زمان در هر دوره صرف اوقات فراغت و خرید میشود. (اگر نیروی کار تقریباً باکشش بود، در آن صورت زمان نیروی کار نیز در عبارت خواهد آمد) با این وجود در یک اقتصاد پولی میزان خرید لازم برای میزان معین مصرف به طور معکوس به میزان مقادیر پولی که توسط خانوار نگهداری میشود، ارتباط دارد. فرض کنید که:
که مقدار پول حقیقی نگهداری شده است که مقدار آن برابر است با:
که Mt حجم اسمی پول، pt قیمت پولی یک مجموعه مصرفی است.
در کنار سرمایه و پول، دارایی سومی نیز در دسترس خانوار است و آن اوراق اسمی است. اوراق بهادار یک دوره که ممکن است در قیمت ۱/(۱+Rt) در دوره t خریداری شده باشد و برای یک واحد پول در t+1 پرداخت شود (فروخته شود). علامت Bt برای نشان دادن تعداد اوراق خریداری شده توسط خانوار در دوره t بکار میرود، در حالیکه اوراق واقعی استفاده شده در این معادلات برابر است با: bt=Bt/Pt
در این مدل جانشینهای پول نقشی ندارد. چرا که این رویکرد برمبنای نقش معاملاتی بودن پول است. و بحث جانشین های پول زمانی مطرح میشود که بر نقش ذخیره ارزش بودن پول تأکید شده باشد. و اوراق قرضه در این مدل تنها نقش تبدیل پول از یک دوره به دوره بعد را دارد. لذا قیمت واحد برای آن متصور شده است.
قید بودجه خانوار در دوره t را اینگونه میتوان نوشت:
در اینجا υt برابر ارزش واقعی پرداختهای انتقالی از جانب دولت (خالص مالیات)، Rt معادل نرخ بهره میباشد و пt نرخ تورم است:
πt = (pt – pt-1)/pt-1
در رابطه فوق دقت شود مک کالوم و گودفریند قید بودجه خانوار را به صورت واقعی ذکر نموده اند. در ادامه به منظور برآورد تقاضای پول و همچنین بهینه آن، تبدیل قید اسمی به قید واقعی نشان داده خواهد شد. با هدف بهینهسازی مطلوبیت خانوار (معادله ۱)، قیود بهینه مرتبه اول اینگونه حاصل میشوند:
U1(ct , ۱-st) – φtψ۱ (ct , mt) – λt= 0
– U2(ct , ۱-st) + φt=0
– φtψ۲ (ct , mt) – λt + β λt+1(1+ πt)-1 = ۰
– λt + β λt+1(ƒ(kt) + 1) = 0
– λt (۱+Rt)-1 + + β λt+1(1+ πt)-1 = ۰
این قیود ، مقادیر جاری و برنامه ریزی شده mt و ct و st و kt و bt و λt برای مسیر زمانی مشخص υt و Rt و пt (که برای خانوار برونزا هستند) را تعیین میکند. همچنین مقادیر lt از (lt=1-st) حاصل میآید.
انتخاب بهینه خانوار از mt برحسب دو مفهوم متمایز از تابع تقاضای پول توضیح داده شود: اولین آن تابع تقاضای مناسبی است که رابطه بین مقادیر انتخابی به عنوان تابعی از متغیرها میباشد که یا از پیش تعیین شده یا برونزا به اقتصاد مورد بحث میباشد. تابع تقاضای پول بدین نوع، به فرم زیر خواهد بود:
mt= µ(kt-1 , mt-1 , bt-1 , υt , υt+1 , … , Rt , Rt+1 , … , πt , πt+1 , …)
متغیرها، مقادیر پیشبینی شده نیز میباشند. واضح است که این رابطه همانند آنچه در ادبیات پولی به عنوان تابع تقاضای پول توضیح داده شد، نمیباشد.
دوم رابطه تقاضای پول به فرم زیر میباشد که از حذف جزء β λt+1(1+ πt)-1 از معادلات بهینه مرتبه اول حاصل میآید.
F(m,c,R)=0
اگر رابطه فوق قابل حل باشد باید به رابطه زیر برسیم:
M/P=f(C,R)
که در رابطه فوق دو مجهول C و M وجود دارد که اگر C را تخمینی از Y درنظر بگیریم، معادله تقاضای پول ما حاصل میشود. در توجیه این مطلب میتوان بیان نمود که در حالت تسویه بازارها مصرف کل با درآمد کل برابری مینماید.[۴۰]
۲-۱-۶- خلاصه و جمع بندی