۲-۳-۱۷-۲ بهموقعبودن[۳۲]
هرگاه تأخیری نابجا درگزارشاطلاعاترخدهد، اطلاعات ممکناست خصوصیت مربوط بودن خود را از دست بدهد. ممکناستلازم شود که مدیریت نوعی موازنه بین مزیتهای نسبی «گزارشگری به موقع» و «ارائـهاطلاعات قابل اتکا» برقرار کند. برایارائـه به موقع اطلاعات، اغلب ممکناست لازم شود قبل از مشخص شدن همه جنبههای یکمعاملهیا رویداد، اطلاعات موجود گزارششود که این از قابلیت اتکای آن میکاهد. بهعکس، هرگاه به منظور مشخصشدن همه جنبههای مذبور، گزارشگری با تأخیر انجام گردد، اطلاعاتممکناست کاملاً قابل اتکا شود، لیکن برای استفادهکنندگانی که باید طی این مدت تصمیماتی اتخاذ کنند بیفایده شود. برای نیل بهموازنـه بین خصوصیات مربوط بودن و قابل اتکا بودن، با توجه به الزاماتقانونیدر مورد زمان ارائـه اطلاعات، مهمترین موضوعیکه باید مورد توجه قرار گیرد ایناستکهچگونه به بهترین وجه به نیازهای تصمیمگیری اقتصادی استفاده کنندگان پاسخ داده شود. سود برای اثربخشی باید به موقع در دسترس قرار گیرد. به موقع بودن سود، موجب واقعی شدن بازده میگردد و در صورت ارائه در فواصل کوتاه مدت، موجب کاهش ریسک اطلاعاتی میگردد. در این حالت سود حسابداری به دنبال اندازگیری سود اقتصادی است، که تغییر دهنده ارزش بازار سهام است ( کردستانی ۱۳۸۶، ۸۸).
۲-۳-۱۷-۲-۱ عوامل مؤثر بر به موقع بودن سود و گزارشگری آن
در تحقیقات انجام شده قبلی، مهمترین عوامل مؤثر بر گزارشگری مالی به موقع به شرح زیر نوان شدهاند:
الف اندازه شرکت: در بیشتر پژوهش های انجام شده قبلی در خارج از کشور، وجود رابطه معنی دار بین به موقع بودن گزارشگری مالی سالیانه با اندازه شرکت مورد تأیید قرار گرفته است. بیشتر این محققین معتقد ندکه شرکتهای با اندازه بزرگ زودتر از شرکتهای کوچک، عملیات حسابرسی خود را اجرا و تکمیل میکنند.
اولاً) به دلیل استقرار سیستمهای کنترل داخلی قوی در شرکتهای بزرگ، احتمال وقوع اشتباه چه سهوی و چه عمدی در صورتهای مالی کاهش پیدا میکند و به تبع آن حسابرسان میتوانند اتکای بیشتری بر سیستم کنترل داخلی شرکت نموده و به نحو قابل ملاحظه ای از حجم آزمونهای محتوا به کاهند. ثانیاًً شرکتهای بزرگ به دلیل داشتن منابع مالی زیاد قادرند کارمندان حسابداری بیشتر با تخصص و تحصیلات بالاتر و همچنین سیستمهای اطلاعاتی پیشرفته تری را به خدمت به گیرند. از طرف دیگر این شرکتها با در اختیار حسابرسان گذاشتن تعدادی از پرسنل خود و انجام قسمتی از کارهای حسابرسی و به کارگیری مؤسسات حسابرسی کارآمد و پرداخت حق الزحمه حسابرسی بیشتر، عملیات حسابرسی صورتهای مالی آن ها در مدت زمان اندکی بعد از اتمام سال مالی انجام میشود.
ثالثاً) شرکتهای بزرگ از حساسیت بیشتری نسبت به شرکتهای کوچک برخوردارند. شرکتهای بزرگتر دارای هزینه های سیاسی بیشتری نسبت به شرکتهای کوچکتر هستند. بزرگ بودن شرکت، تعداد زیاد ذینفعان را به همراه دارد که تمایل دارند، عملیات شرکت را با دقت و حساسیت زیادی تعقیب کنند. بنابرین مدیران شرکتهای بزرگ تمایل دارند، مدت زمان تأخیر در اجرا و تکمیل عملیات حسابرسی و گزارشگری مالی را کاهش دهند. زیرا آن ها شدیداًً از طرف سرمایه گذاران، اعتبار دهندگان، نهادهای قانونی و دیگر استفاده کنندگان برای ارائه به موقع صورتهای مالی خود تحت فشارند. لذا، این فرض قابل تصور وجود دارد که ارتباط معنی دار آماری بین اندازه شرکت و مدت زمان اجرا و تکمیل عملیات حسابرسی وجود دارد.
ب) نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام: این امکان وجود دارد ،شرکتهایی که نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام آن ها بالا باشد؛ تمایل داشته باشند میزان و سطح ریسک خود را پنهان نمایند.آن ها ممکن است برای این منظور درصدد برآیند، صورتهای مالی سالانه خود را با تأخیر منتشر کنند. از طرف دیگر بالا بودن نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام، احتمال ناتوانی شرکت در بازپرداخت بدهی و ایفای تعهدات را افزایش میدهد. در چنین مواردی حسابرسان نگران کمتر از واقع نشان دادن بدهیها توسط شرکت خواهند بود. بنابرین حسابرسان برای کاستن میزان مسئولیت خود در مقابل دعاوی مطروحه احتمالی در آینده، رسیدگی کاملتری را برنامهریزی کرده و روشهای حسابرسی را بگونهای طراحی و اجرا می نمایند که از کامل بودن بدهی های ثبت شده اطمینان حاصل کنند. انجام این گونه اقدامات از جانب حسابرسان، موجب طولانی شدن زمان تکمیل عملیات حسابرسی و تأخیر در انتشار صورتهای مالی خواهد شد.
ج)سودآوری: توان سودآوری شرکت به عنوان یکی از متغیرهای اثر گذار بر مدت زمان اجرا و تکمیل عملیات حسابرسی مورد مطالعه قرار گرفته است. وجود یک رابطه منفی بین توان سودآوری شرکت با مدت زمان تأخیر در اجرا و تکمیل عملیات حسابرسی شرکت قابل تصور است. بدین معنی که شرکتهای سود ده زودتر از شرکتهای زیان ده، عملیات حسابرسی خود را اجرا و تکمیل میکنند.
گزارش سود یا زیان میتواند به عنوان یک خبر خوب یا بد در مورد نتایج عملکرد سالانه شرکت مورد توجه قرار گیرد. در مورد شرکتهای زیان ده، مدیران شرکت تمایل دارند انتشار گزارشهای مالی سالانه با تأخیر باشد تا از عواقب انتشار یک خبر بد اجتناب نمایند. ازاین رو، مدیران شرکتهای زیان ده تمایل دارند، حسابرسان از برنامه زمانی معمول حسابرسی عقب تر باشند و عملیات حسابرسی با تأخیر بیشتری انجام شود. همچنین در مورد شرکتهای زیان ده، حسابرسان عملیات حسابرسی را با احتیاط و اعمال مراقبت حرفهای بیشتری انجام میدهند. به ویژه زمانی که احتمال بروز ناتوانی مالی، ورشکستگی یا عدم تداوم فعالیت یا تقلب مدیران در شرکتهای زیان ده وجود داشته باشد. در نقطه مقابل، شرکتهای سود ده به منظور انتشار یک خبر خوب تمایل به انتشار زودتر از موعد صورتهای مالی سالانه حسابرسی شده دارند. از این رو نسبت به تکمیل سریع عملیات حسابرسی و جلوگیری از تأخیر در تکمیل عملیات حسابرسی علاقه نشان میدهند. هم چنین در شرکتهای سود ده، چنان چه حاشیه سود یا نرخ بازده آن ها بالاتر از متوسط صنعت باشد، با انتشار این خبر خوب، از مزایای پیشبینیهای بازار و تصمیمات استفاده کنندگان در مورد شرکت منتفع خواهند شد. عملکرد مثبت یک شرکت اثر برجستهای بر روی ارزش سهام شرکت خواهد داشت.