نوازشها[۹۱]:
در ارتباط با مردم نیازهای انسانی خود را بر آورده میکنیم به همین جهت زندان انفرادی یکی از مجازاتهای شدید میباشد و به همین دلیل است که نوزادانی که به آنها توجه و نوازش داده نمی شود، چنانچه در رومانی اتفاق افتاد، به طور طبیعی رشد نمیکنند. اگر چه هرفردی دارای نیازهای متفاوتی در به دست آوردن تأیید میباشد امّا اگر بخواهیم مانند یک انسان سالم عمل کنیم میبایست حداقّل توجه از دیگران را به دستآوریم. (هی، ۱۹۹۴، ترجمه پرنیانی، ۱۳۸۶)
نوازش، یعنی واردشدن به آگاهی فرد، نوازش چیزی است که کودک ما احساس می کند. آبراهام مزلو[۹۲] نوازش را محرک ارجح مینامد و آن را در سلسله مراتب نیازهای انسان همردیف آب و غذا میداند. (هریس، ۱۹۸۵، ترجمه پرنیانی، ۱۳۸۶)
در ابتدا نوازشها به صورت نوازش بدنی است. اما بزرگترها رفتهرفته یاد می گیرند نوازشهای کلامی را جایگزین نوازشهای بدنی کنند. با این حال گاهی اوقات، والد ایرادگیر با قواعدش، مثلاً با قاعده نوازش نکن، نوازش نخواه یا خودت را قبول نداشته باش و نوازش نکن- بر داد و ستد نوازشها حکم فرما می شود و جلوی مبادله آزادانه نوازش را میگیرد. به همین دلیل است که اکثر افراد در حالت « گرسنگی نوازشی » به سر میبرند و وقت و انرژی زیادی صرف نوازششدن میکنند. نوازشهای مثبتی مثل لبخندزدن، گوشدادن، گرفتن دستها یا گفتن جمله « دوست دارم »، در طرف مقابل احساس خوببودن ایجاد میکنند. به این نوازشها، « کرکهای گرم » نیز میگویند. امّا نوازشها نوع منفی هم دارند. نوازشهای منفی، به جا آوردنهای دردناکی مانند زخمزبان زدن، تحقیرکردن، سیلیزدن، توهینکردن یا جملاتی چون از « تو متنفر هستم » میباشد، به این نوازشها، « خارهای سرد » میگویند. نوازشهای منفی در طرف مقابل احساس غیرخوب بودن ایجاد می کند. با این حال حتّی این نوازشهای ناخوشایند هم می توانند «جلوی خشکشدن نخاع» را بگیرند. به همین دلیل افراد نوازشهای منفی را به نوازشنشدن ترجیح می دهند. بنابرین موجه به نظر میرسد که بعضی افراد در روابطشان عمداً به خودشان آسیب برسانند و خودشان را در معرض اذیت و آزار قرار بدهند. آنها نه به دلیل لذتبردن از آزردن خویش، بلکه برای به جا آورده شده- به حسابآمدن- این کار را میکنند. (فیروز بخت،۱۳۸۴)
نوازش مثبت، یکی از همگانیترین روشهای مفید برای شکوفایی وجود و رسیدن به خویشتن جدید است. این نوع نوازش به انسانها کمک می کند که چه به صورت فردی و چه بین فردی، هرچه بیشتر احساس خوببودن داشته باشند نوازش مثبت برای آن دسته از افرادی که هماکنون احساسهای خوبی دارند، باعث تقویت تصوراتشان نسبت به خود (خودپنداره مثبت) می شود و در آنان انگیزه های قوی برای خویشتنسازی ایجاد می کند. کسانی که نوازشهای مثبت فراوانی را دریافت کرده اند، احتمالاً بعدها در دوران زندگیشان، پیشنویسهای زندگی مثبتی خواهندداشت و برعکس کسانی که مورد نوازشهای منفی بسیاری قرارگرفتهاند و یا از نوازش محروم بوده اند، معمولاً پیشنویس زندگی منفی دارند. (جیمز و ساوری، ترجمه دادگستر، ۱۳۷۱) نوازشها به شرح زیر طبقه بندی میشوند:
• کلامی یا غیرکلامی
• مثبت یا منفی
• شرطی یا غیرشرطی
تحقیقات انجامشده در داخل کشور
ریحانه شهیدی(۱۳۹۲) در پژوهشی با عنوان اثربخشی گشتالتدرمانی به شیوه گروهی بر افزایش جرات ورزی و کاهش افسردگی دانش آموزان دختر به این نتیجه رسید که شرکت کنندگان در گروه های گشتالتدرمانی به بهترین نحو آزادی و اشتیاق را در افراد جهت تغییر ایجاد نماید و باعث افزایش جرات ورزی شود.
ربیعی و همکاران (۱۳۹۲) در پژوهشی با موضوع شناخت اثربخشی برنامه جرات ورزی مدرسه محور بر مهارت های خود تصمیم گیری و خود حمایتی دانش آموزان دبیرستانی به این نتیجه رسید که برنامه های جرات ورزی در دانش آموزان دبیرستانی منجر به افزایش مهارت های خود تصمیم گیری و خود حمایتی می شود.
اسلامی و همکاران (۱۳۹۱) در پژوهشی با عنوان ارزیابی اثربخشی برنامه جرات ورزی بر میزان استرس، اضطراب و افسردگی دانش آموزان دبیرستانی دریافتند که اجرای برنامه های جرات ورزی در دانش آموزان سنین دبیرستانی منجر به کاهش میزان اضطراب، استرس و افسردگی آنان می شود.
در پژوهشی فهیمه پیرساقی (۱۳۹۱) به بررسی اثربخشی آموزش خود متمایزسازی بر جرات ورزی نمود و دریافت که که آموزش مؤلفه های خود متمایزسازی منجر به افزایش جرات ورزی می شود.
دکترابراهیمی قوام و همکاران (۱۳۹۱) در پژوهشی با عنوان تأثیر آموزش مهارت های ابراز در افزایش جرات ورزی و عزّتنفس دانش آموزان کمجرئت دختر پایه سوم تا پنجم ابتدایی شهر تهران دریافتند که آموزش مهارت های ابراز وجود باعث افزایش جرات ورزی دانش آموزان کم جرئت شدهاست و این تأثیر در فاصله بین پسآزمون و مرحله پیگیری دوام داشتهاست.
در پژوهشی ترصفی (۱۳۹۱) با عنوان اثربخشی آموزش مؤلفهای راهبرد تصمیم گیری مجدد بر افزایش تابآوری دانش آموزان دریافت که آموزش راهبرد تصمیم گیری مجدد می تواند با بهره گرفتن از تکنیکها و آموزشهایی که به افراد میدهد و به آنها کمک می کند تا بتوانند پیامهای بازدارنده را شناخته و به دنبال آن با بهره گرفتن از تکنیکهای گشتالتدرمانی نقشهای جدید را شکل و الگوی جدیدی برای زندگی خود بسازند و تابآوری خود را افزایشدهند.
ذبیح الهی و همکاران ( ۱۳۹۱ ) پژوهشی با عنوان رابطه سبکهای فرزندپروری ادراک شده و هوش هیجانی با خودناتوانسازی و خرده مقیاسهایش رابطه منفی معنادار دارند. از میان سبکهای فرزندپروری ادراک شده، و مؤلفه های هوشهیجانی، ادراک از مشارکت پدر و بهره وری از هیجانها بهترین پیش بینیهای خودناتوانسازی هستند.
حیدری و همکاران ( ۱۳۹۱ ) در تحقیقی به مقایسه دانش آموزان دختر مؤفق و نامؤفق دبیرستانی از لحاظ سبکهای اسنادی خودناتوانسازی با کنترل هوش در شهر اهواز پرداخت. نتایج حاکی از آن بود که بین دانش آموزان دختر مؤفق و نامؤفق از لحاظ نوع سبکهای اسنادی تفاوت معنیداری وجود دارد. به علاوه، خودناتوانسازی و خرده مقیاسهای آم در دانش آموزان نامؤفق بالاتر از دانش آموزان مؤفق بود.