مدیریت سود اقدام آگاهانه و تلاش عامدانهای است که مدیران به منظور کاهش نوسانهای دورهای سود به آن دست میزنند. به گونه ای که سود شرکت عادی به نظر برسد.
طبق نظر هب ورث مدیریت سود عملی سفته آمیز و رندانه است که در محدوده اصول و استانداردهای حسابداری صورت میگیرد و سودهای مدیریت شده به دو صورت زیر میباشد:
۱) سودهایی که به طور طبیعی مدیریت شده است.
۲) سودهایی که به طور طبیعی مدیریت نشده است و به عمد مدیریت شدهاند و به دو صورت زیر هستند:
۱-۲) مدیریت سود واقعی که این نوع مدیریت سود توسط مدیریت صورت میپذیرد و مدیریت برخی از رویدادها و وقایع اقتصادی را کنترل می کند و روی آن ها تأثیر می گذارد.
۲-۲) مدیریت سود مصنوعی که این نوع مدیریت ناشی از رویداد اقتصادی نمی باشد، بلکه از اقدام هایی است که به اصطلاح «دستکاریهای حسابداری» نامیده می شود و تأثیری بر جریانهای نقدی ندارند.
مدیران به دلایل مختلف سود را مدیریت میکنند یکی از اهداف اصلی در مدیریت سود ایجاد یک جریان با ثباتتر به منظور پشتیبانی از سطح سود پرداختی بالاتر میباشد و جریان سود با ثبات تر می تواند به عنوان ریسک پایینتر درک شود که منجر به قیمت سهام بالاتر و هزینه های استقراض پایینتر میگردد. اهداف دیگر مدیریت سود تمایل مدیریت واحد تجاری برای افزایش قدرت پیشبینی سرمایه گذاران و کاهش ریسک شرکت میباشد که به دلیل افزایش ثبات سود و کاهش نوسانات آن سرمایه گذاران می توانند پیشبینی دقیقتری از سودهای آتی داشته باشند و در نهایت میتوان به ملاحظات هزینه های سیاسی، مالیات و قراردادهای بدهی اشاره نمود.
بنابرین در صورت مشاهده رفتار مدیریت سود در یک محیط اقتصادی یکی از پرسشهای مطرح این است که آیا بین سرمایه فکری و مدیریت سود رابطه وجود دارد؟
۱-۳) اهمیت موضوع تحقیق
همان طور که قبلاً اشاره شد امروزه قسمت اعظم دارایی های سازمانها را دارایی های نامشهود تشکیل می دهند و روشهای حسابداری قادر به اندازه گیری آن ها نیستند(سالیوان و همکاران،۲۰۰۰). از طرفی در این اقتصاد دانش محور، موفقیت سازمانها به توانایی مدیریت این دارایی های نامشهود بستگی دارد. مر[۱۱]۱ و همکارانش دلایلی را برای توجه و اندازه گیری سرمایه های فکری برشمردهاند که عبارتند از:
۱- کمک به سازمانها برای تنظیم استراتژی های آن ها.
۲- ارزیابی اجرای استراتژیها.
۳- کمک به تصمیمات گسترش و تنوع.
۴- استفاده از نتایج اندازه گیری سرمایه های فکری به عنوان مبنایی برای جبران خدمات.
۵- ابلاغ این دارایی ها به ذینفعان خارجی سازمانها(مر و همکاران،۲۰۰۳) .
و دلیل دیگر برای انجام این کار این است که اندازه گیری سرمایه فکری به طور کامل و دقیق، می تواند ارزش و عملکرد شرکتها را اندازه گیری کند چون در یک جامعه مبتنی بر دانش، دانش بخش مهمی از ارزش یک کالا و نیز بخش مهمی از ثروت یک شرکت را تشکیل میدهد(کنان و دیگران،۲۰۰۴)[۱۲]۲
همان طور که اشاره شد سیستم حسابداری سنتی در ارزش گذاری سرمایه فکری که ارزشمندترین دارایی برای بسیاری از سازمانها است ناکارا میباشد.(سالیوان،۲۰۰۰) در مقایسه با حسابداری مالی سنتی، سرمایه فکری بر موضوعاتی چون سرمایه انسانی، رضایت مشتری و نوآوری تمرکز دارد. بنابرین ارزیابی مدیریت سود سازمانها با بهره گرفتن از رویکرد سرمایه فکری مناسب به نظر میرسد
در حال حاضر هیچ رهنمودی برای گزارشهای سرمایه فکری پذیرفته شده در سطح ملی و بین المللی وجود ندارد. برخی از شرکت های پیشرو، اقدام به انتشار این گزارشها کرده اند، بسیاری از آن ها با درصدی از خطا، با ایجاد شاخص های جدید، سرمایه فکری شان را اندازه گیری میکنند. شرکتهای اروپایی به طور مشخص در بحث اندازه گیری و گزارشدهی سرمایه فکری رهبر هستند. این روند در شرکتهای سوئدی و دانمارکی شروع شد، سپس به جنوب اروپا گسترش یافت. با توجه به مطالب فوق الذکر و درک اهمیت سرمایه فکری و مدیریت سود و سنجش آن برای گروه های ذینفع، این تحقیق در جهت متقاعد نمودن شرکتها و بویژه سرمایه گذاران (سهامداران) در استفاده از این مدل برای تصمیمات سرمایه گذاری آتی شان (در خرید سهام شرکتها)، بر اساس میزان سرمایه فکری شرکتهای مختلف و تاثیر آن بر مدیریت سود، برای کسب عملکرد بالاتر در آینده، صورت خواهد گرفت.
۱-۴) اهداف تحقیق
اهداف کلی تحقیق به صورت زیر مطرح میشوند:
- تبیین رابطه بین سرمایه فکری و مدیریت سود.
اهداف فرعی تحقیق :
-
- تبیین رابطه بین ضریب سرمایه انسانی با مدیریت سود
-
- تبببن رابطه بین ضریب سرمایه ارتباطی با مدیریت سود
تبیین رابطه بین ضریب سرمایه ساختاری با مدیریت سود
- سئوالات تحقیق
سئوال اصلی تحقیق :
آیا بین سرمایه فکریو مدیریت سود رابطه معناداری وجود دارد؟
سئوالات فرعی تحقیق:
-
- آیا بین ضریب سرمایه انسانی و مدیریت سود رابطه معناداری وجود دارد؟
-
- آیا بین ضریب سرمایه ارتباطی و مدیریت سود رابطه معناداری وجود دارد؟
- آیا بین ضریب سرمایه ساختاری و مدیریت سود رابطه معناداری وجود دارد؟
۱-۶) فرضیه های تحقیق
فرضیه اصلی: بین سرمایه فکری و مدیریت سود رابطه ی معنی داری وجود دارد.
این فرضیه از طریق چند فرضیه فرعی به صورت ذیل تدوین و مورد آزمون قرار خواهد گرفت:
فرضیه فرعی اول: بین ضریب سرمایه انسانی و مدیریت سود رابطه معناداری وجود دارد.
فرضیه فرعی دوم : بین ضریب سرمایه ارتباطی و مدیریت سود رابطه معناداری وجود دارد.
فرضیه فرعی سوم: بین ضریب سرمایه ساختاری و مدیریت سود رابطه معناداری وجود دارد.
۱-۷) قلمرو تحقیق