۲-۷-۳-۳- تکنیکهای سؤال CVM
سؤال اصلی که برای استخراج تمایل به پرداخت و یا حداقل تمایل به دریافت مطرح میشود با تکنیکهای مختلفی قابل طرح است. مهمترین این تکنیکها در ادامه معرفی میشود.
۱) تکنیک سؤال باز (OP)[21] : این تکنیک سادهترین روشی است که میتوان برای تمایل به پرداخت و یا حداقل تمایل به دریافت فرد از آن استفاده کرد. تحلیل دادههای حاصل از این روش بسیار ساده بوده و شامل استخراج میانگین و میانه تمایل به پرداختها و یا دریافتهای بدست آمده و تعیین آنها بوسیله تخمین یک مدل رگرسیون به روش حداقل مربعات معمولی[۲۲] میباشد. کاربرد زیاد این روش به دلیل سادهتر بودن اجرا و تجزیه و تحلیل آن است. با این حال این تکنیک از جنبهی زیادی مورد انتقاد قرار گرفته که مهمترین آنها سادگی و غیربازاری بودن روش میباشد.
۲)روش بازی پیشنهاد (BG)[23] : روش قیمت پیشنهادی تکراری یا بازی قیمت دهی سالهای متوالی است که در مطالعات تعیین ارزش کالاهای غیربازاری استفاده میشود. در این روش فرد پاسخدهنده ابتدا در مقابل قیمت مشخصی قرار میگیرد که یا آنرا میپذیرد و یا آنرا رد میکند. اگر رد کرد آخرین مبلغ پذیرفته شده ملاک قرار میگیرد و اگر بپذیرد قیمت بالاتری به او پیشنهاد میشود، اگر مورد قبول واقع شد باز قیمت بالاتر و این فرایند تا توقف پاسخدهنده ادامه مییابد. مزیت این تکنیک آن است که با واقعیت بازار مشابهت بیشتری دارد. همچنین این روش خیلی شبیه انتخابات یا رأیدهی است. هر چند این تکنیک دارای اشکالاتی است اما بسیاری از محققان آن را بر سایر تکنیکها ترجیح میدهند. از جمله این که محقق ممکن است قیمت اولیه پیشنهادی را به عنوان قیمت بازار تلقی کرده و قیمتهای بعدی را نسبت به آن بسنجد و این به نوبه خود مقدار واقعی حداکثر تمایل به پرداخت فرد را تحت تأثیر قرار میدهد. حداکثر تمایل به پرداخت فرد را تحت تأثیر قرار میدهد. مشکل دیگر زمانی پیش میآید که بین قیمت پیشنهادی اولیه و قیمت نهایی که فرد تمایل به پرداخت آنرا دارد فاصله زیادی وجود داشته باشد و فرد مصاحبه شونده تا رسیدن به قیمت نهایی خسته شود.
۳) تکنیک کارت پرداخت (PC)[24]: هدف اصلی این روش از بین بردن مشکلات روش قیمت پیشنهادی تکراری بود. در این تکنیک به فرد پاسخگو کارتهای زیادی نشان داده میشود که قیمتهای پیشنهادی برروی آن نوشته شده است و از او خواسته میشود کارتی را که قیمتش برابر با تمایل به پرداختش است انتخاب نماید. قیمتهای پیشنهادی معمولاً از رقم صفر شروع میشود و با فواصل یکسان تا مبلغ معینی ادامه دارد. این تکنیک علیرقم آنکه خطای نقطه شروع را از بین میبرد اما خطاهای جدیدی را اضافه می کند، از جمله اینکه انتخاب از بین مقادی رارائه شده ممکن است انتخاب فرد راتحت تأثیر قرار دهد.
۴) تکنیک انتخاب دوتایی (DC)[25] : در این تکنیک از فرد خواسته میشود تا به قیمتی که از میان قیمتها بطور تصادفی انتخاب شده است پاسخ بله یا خیر بدهد. آنگاه مجموعه پاسخهای بله و خیر رسیده برای بدست آوردن حداکثر تمایل به پرداخت استفاده میشود. این تکنیک همانند روش قیمتهای پیشنهادی تکراری شباهت زیادی با بازار دارد. به این دلیل که در بازار قیمتهایی وجود دارد که افراد یا آنرا میپذیرند یا رد میکنند. مزیت این روش آن است که بر خلاف روشهای قبل فرد پاسخگو در یک فرایند طولانی قرار نمیگیرد و برای نمونههای با حجم بالا میتواند کم هزینهتر باشد. در مقابل این مزیت تکنیک انتخاب دوتایی به سادگی روشهای قبلی قابل تجزیه و تحلیل نمیباشد (پارسا، ۱۳۹۰).
۵) تکنیک باز- بسته (OC)[26] : در مطالعات امروزی برای اندازهگیری تمایل به پرداخت افراد برای یک کالای مشخص، اغلب طراحان روش CVM به جای استفاده از پرسشنامه انتهای باز[۲۷] که در آن از فرد خواسته میشود حداکثر تمایل به پرداخت خود را ابراز دارد، از شکل انتهای بسته[۲۸] استفاده میکنند، بهگونهای که از آنان خواسته میشود از بین رقمهای پیشنهادی، یک رقم را به عنوان WTP خود انتخاب کنند. روش انتهای بسته اولین بار توسط بیشوب و هبرلین[۲۹] در سال ۱۹۷۹ به صورتی که امروز از آن تحت عنوان یکبعدی[۳۰] یاد میشود، معرفی شد. در این روش هر فرد در مصاحبه با یک مقدار قیمتی مواجه میشود که میتواند آنرا رد یا قبول کند و این ارقام گوناگون بین افراد ارائه میشود. سپس روش دیگری توسط هانمان، لومیس و کانینن[۳۱] در سال ۱۹۹۱ مطرح شد (که از آن تحت عنوان HLK نیز یاد میشود) که به عنوان روش انتخاب دوگانه[۳۲] معروف است. در این روش فرد ابتدا با یک قیمت پیشنهادی مواجه شده ولی در ادامه پاسخ به سؤال اول، باسؤال دوم و پیشنهاد دیگری مواجه میشود که باید نظر خود را در خصوص سؤال تعقیبی نیز بیان کند. این که پیشنهاد دوم چه باشد بستگی به جواب سئوال اول دارد، اگر به سئوال اول جواب منفی داده شده باشد، مقدار کمتر پیشنهاد شده و اگر مثبت باشد، مقدار بیشتر ارائه میگردد. HLK از نظر تحلیلی نشان دادند که به دلیل بدست آوردن اطلاعات اضافی در روش دوبعدی، کارایی بیشتری نسبت به روش یک بعدی به دست میآید. در این پژوهش نیز برای اندازهگیری تمایل به پرداخت بازدیدکنندگان در ارزیابی مشروط از پرسشنامه انتخاب دوگانه دوبعدی ((DDC استفاد هشده است(احمدیان و همکاران، ۱۳۸۹).
۲-۷-۳-۴- نحوه تدوین مبالغ پیشنهادی
از بین روشهای مختلف استخراج در ارزشگذاری مشروط، روش انتخاب دوتایی (DC) [۳۳] مورد توجه ویژهای واقع شده است. در این روش، از پاسخدهندگان خواسته میشود که تمایل خود را برای پرداخت مبالغ پیشنهادی با “بلی” یا “خیر” گفتن ابراز نمایند. در کل دو نوع روش انتخاب دوتایی وجود دارد: انتخاب دوتایی یک بعدی (SBDC)[34] و انتخاب دوتایی دو بعدی (DBDC)[35]. در روش SBDC به هر پاسخدهنده فقط یک مبلغ پیشنهاد و از او خواسته میشود تا آن را به عنوان مبلغ تمایل به پرداخت قبول یا رد نماید. اما در روش DBDC به پاسخدهنده مبلغ اولیهای پیشنهاد میشود که در صورت پذیرش این مبلغ، دو برابر آن را به عنوان مبلغ دوم پیشنهاد میکنند، در غیر این صورت، نصف مبلغ پیشنهاد اول به عنوان مبلغ پیشنهادی دوم ارائه میشود (مولائی، ۱۳۹۱). روش طراحی مبلغ پیشنهادی به این صورت بوده است که پس از انجام پیش آزمون، مبلغ میانه[۳۶] پیش آزمون به عنوان مبلغ پیشنهاد اول در نظر گرفته شده و چنانچه پذیرفته میشد، مبلغ پیشنهاد دوم که دو برابر آن بوده، پیشنهاد میشد، در غیر این صورت نصف مبلغ اول به عنوان پیشنهاد دوم مطرح میگردید. البته این طراحی کاملی از روش DBDC نمیتواند باشد زیرا که مبلغ پیشنهاد اول هیچ توزیع آماری ندارد (چون به همهی پاسخدهندگان فقط یک مبلغ پیشنهاد میشود که برابر با میانه تمایل به پرداخت بیان شده در پیشآزمون میباشد). اما به دلیل مزایایی که روش SBDC دارد، این روش به DBDC ترجیح داده میشود.
۲-۷-۳-۵-تشکیل بازار فرضی
در روش CVM ابتدا باید یک پرسشنامه طراحی شود. در ساخت و چهارچوب یکCVM مناسب بایدتمهیداتی را در نظر گرفت .
۱)یک بخش معرفی و تشریح یکه به مفهوم عمومی برای اتخاذ تصمیم کمک کند .
۲) تشریح کامل و جامعی از خدمت یا منافعی که به پاسخ دهنده ارائه میشود .
۳)ایجاد یک محیطی سازماندهی شده.
۴)ارائه یک روش مناسب برای پیشنهاد قیمت یا تمایل به پرداخت.
محیط سازماندهی شده یک بازار فرضی است که در این بازار فرضی کالای قیمتگذاری میشود تا مصاحبه شونده این احساس را داشته باشد که میتواند کالای را خریداری نماید(مریدی و همکاران، ۱۳۸۸). به عبارت دیگر برای یک موهبت که هیچ وجه ارتباطی در بازارهای عادی و ضمنی نمیتوانیم بیابیم به کمک یک پرسشنامه بازار فرضی ایجاد مینماییم و میزان تمایل به پرداخت جامعه را تعیین مینماییم.
۲-۷-۳-۶- مراحل انجام روش ارزشگذاری مشروط
استفاده از روش CVM مستلزم بکارگیری تمهیداتی است که خلاصهی آن به شرح زیر است:
الف) آگاهی دادن به مصاحبهشونـدگان درخصوص موضـوع مـورد بررسـی
ب) ایجاد بازار فرضی: مهمترین مرحله در روش CVM ایجاد یک بازار فرضی برای کالای است، تا مصاحبه شونده این احساس را داشته باشد که میتواند کالای را خریداری کند.
ج) تعیین نوع پرداخت: پس از آنکه شخص در بازار فرضی قرارگرفت باید یک روش معقول و مناسب برای پاسخگو جهت پرداخت پول مشخص و بیان شود.
د) بدست آوردن پیشنهاد قیمت: در این قسمت از افراد خواسته میشود تا حداکثر WTP خود را درخصوص کالاها و خدمات غیربازاری ارائه شده، بیان کنند.
ه) تخمین میانگین مقدارWTP
و) بررسی عوامل مؤثر بر پذیرش پیشنهاد و میزان WTP
ز) جمع دادهها[۳۷]: جمعدادهها به فرآیندهایی اطلاق میشود که بوسیله آن میانگین پیشنهاد قیمت، به رقم ارزشگذاری کل جمعیت تبدیل شود. این رقم باید شامل تمام مؤلفههایی باشد که مربوط به موضوع است.
۲-۷-۳-۷- اعتبار و قابلیت اعتماد بررسیهای ارزشگذاری مشروط
خلاصه بررسیهای CVM توسط نویسندگان مختلف آشکار میکند که انتقاد اصلی نتایج CVM، بطور عمده حول دو جنبه یعنی؛ الف) اعتبار[۳۸] و ب) قابلیت اعتماد[۳۹] میباشد. بطور سادهتر، اعتبار به “درستی[۴۰]” و قابلیت اعتماد به “سازگاری و قابلیت چاپ[۴۱]” نتایج CVM اشاره دارد. بعبارت دیگر، اعتبار به ساختار تئوریکی که روش CVM بر اساس آن WTP افراد را برای بیان ارزش اقتصادی ارزیابی میکند، اشاره دارد.
اعتبار به سه نوع الف) اعتبار محتوی[۴۲]، ب) اعتبار معیار[۴۳]، و ج) اعتبار ساختار[۴۴] تقسیم میشود. اعتبار محتوی در یک آزمایش ساده CVM، به توانایی ابزاری که در سناریو برای اندازهگیری ارزش بوسیله یک روش مناسب اشاره میکند. اعتبار معیار روش CVM، ممکن است در اصطلاح بوسیله یک مقیاس مانند “قیمت بازاری” همان کالا تعیین شود. اعتبار ساختار به دو شکل الف) اعتبار همگرائی[۴۵]، و ب) اعتبار تئوریکی[۴۶] میباشد. اعتبار همگرائی به تطابق بین دو معیار یکسان ساختار تئوریکیاشاره دارد.
اگر نتایج CVM با اصول اساسی تئوری اقتصاد مطابق باشد این نتایج میتواند بطور تئوری معتبرباشد. بعبارت دیگر، اعتبار تئوریکی متضمن ارزیابی مقادیر WTP روش CVM بوسیله رگرسیون WTP در مقابل متغیرهای اقتصادی استاندارد است. از طرف دیگر، قابلیت اعتماد به دامنه واریانس مقادیر WTP در نتیجه منابع تصادفی اشاره میکند. برای بررسی اعتبار و قابلیت اعتماد نیاز به بررسی انحرافها و خطاهای مختلف در روش CVMو تأثیر آنها بر نتایج CVM میباشد. منظور از ‹‹ انحراف ››، یک تخمین یا برآورد غیرواقعی بیشتر یا کمتر از اندازه WTP یا WTA است. در ادامه، انحرافات موجود در مطالعه CVM و روشهای مقابله با آنها ارائه میشود (ونکاتاچالام[۴۷]، ۲۰۰۴).
۲-۷-۳-۷-۱- اثر حوزهای مکانی یا اثر القائی
یکی از منابع اصلی خطا در روش CVM، اثر حوزهای مکانی[۴۸] یا اثر القائی[۴۹] است که در بیشتر بررسیهای CVM بطور فراوان گزارش شده است. به این اثر، انحراف نااجماعی[۵۰] هم میگویند. اثر حوزهای مکانی زمانی ایجاد خواهد شد که مقدار WTP برای یک کالا، مقادیر متفاوتی بدست آید که این مقادیر با هم اختلاف دارند. بعبارت دیگر، اثر حوزهای مکانی زمانی رخ میدهد که ارزش (مقدار WTP) یک کالا در موقعیت (منطقه) کوچکتر با ارزش (مقدار WTP) همان کالا در یک موقعیت جامعتر متفاوت باشد. این اثر معمولاً ناشی از متغیرهایی مانند زمان مصاحبه، مکان مصاحبه، سکونت افراد، دامنه تغییرات، کاهش یا بهبود تغییرات، نوع فرمت استفاده شده برای استخراج اطلاعات میباشد. در بررسی بعمل آمده در مورد میزان حساسیت متغیرهای مستقل، مشخص شد که رابطه آماری مهم و معنیداری بین WTP و تغییرات متناسب مربوط به آن در سطح قابل مشاهده وجود دارد. با مشاهده این تأثیر در مطالعات CVM، دیاموند[۵۱] و هاوسمن[۵۲](۱۹۹۴) تفسیری در این مورد ارائه کردند که حاکی از این نکته است که احتمالاً در نتایج CVM خطاهایی وجود دارد. اما بعضی از مؤلفان معتقدند که این مسئله بخاطر روش تعریف و توصیف کالا در مطالعات CVMمیباشد. بعنوان مثال، سناریوهایی که به پاسخگویان امکان تفاوت قائل شدن بین سطوح مختلف کالاهای ذکر شده در پرسشنامه را نمیدهند و همچنین نسخههایی که بطور خود سرانه تنظیم شدهاند، منجر به نتایج غیرقابل اعتماد میشوند. موارد فوق بر نتایج CVM اثر میگذارد. در مورد مطالعاتی که وجود تأثیر حوزهای مکانی را تأیید کردند، مشاهده شد که عواملی مانند اشکالات اساسی در طراحی پرسشنامه، انجام نامناسب تحقیق، نمونهگیری نامناسب، ناتوانی پاسخگویان در درک سئوالات، نامناسب بودن ویژگیهای نسبت داده شده به تئوری ارزش استاندارد، در ایجاد این مشکل دخیل هستند. این مؤلفان پیشنهاد میکنند که کیفیت طراحی پرسشنامه باید بهگونهای باشد که از تمایلات متعصبانه جلوگیری نماید. بعضی از ابزارهای کاهش تأثیر حوزهای مکانی در مطالعات CVM شامل طراحی مناسب پرسشنامه، طراحی مناسب سناریوها، دادن فرصت تجدید نظر به پاسخگویان میباشد(امیرنژاد، ۱۳۸۹).
۲-۷-۳-۷-۲- اثر توالی[۵۳]
یکی دیگر از عوامل بروز خطا در مقدارWTP ، اثر توالی است که از آن به “انحراف ترتیب سئوالات[۵۴] ” نیز تعبیر میشود. دیاموند و هاوسمن (۱۹۹۴) معتقدند که این اثر زمانی رخ میدهد که مقدار WTP برای کالای خاصی طبق ترتیب سئوالات عوض شود. همانند مشکل تأثیر حوزهای مکانی، مشکل توالی نیز در مطالعه ارزشگذاری چند کالا بوجود میآید.
مطالعات تجربی مختلفی وجود دارند که حاکی از اثر توالی در نتایج میباشد. بعنوان مثال، سمپلز[۵۵] و هولیر[۵۶](۱۹۹۰)، آزمایشی را با دو کالای مختلف فکها[۵۷] و والها[۵۸] برای مشاهده اثر توالی انجام دادهاند. دو پرسشنامه مختلف، یکی با سئوالات WTP در مورد فکها در ابتدا و بعد از آن والها و دیگری با ترتیب عکس به دو گروه مختلف از پاسخگویان ارائه شد. مشاهده شده که مقدار WTP در مورد فکها در پرسشنامهای که در آن فکها و بعد والها ذکر شده بودند، پایینتر بود.
طبق نظر کارسون و همکاران (۲۰۰۱)، اثر توالی ممکن است به اثر درآمدی یا اثر جانشینی برگردد. بطور دقیقتر، پاسخگویان ممکن است کالای اول را جانشین کالای دیگر کنند و در این حالت پول کمی برای خرج کردن برای کالاهای دیگر بعد از کالای اول برای آنها باقی بماند. بنابراین، مشکل توالی مربوط به روش CVM نیست، بلکه ناشی از روش جمعبندی نتایج توسط کارشناسان CVM است که بدون در نظر گرفتن اثر جانشینی و اثر درآمدی نتیجهگیری میکنند.
به هر حال، مشکل توالی که از نظر تئوری، مشکل اساسی نخواهد بود، ولی آزار دهنده است و نیاز به کاهش و اصلاح آن میباشد. بر اساس نظر میشل و کارسون (۱۹۸۹)، مشکل توالی رخدادی است که بر اثر عدم طراحی صحیح پرسشنامه ایجاد میشود. آنها دو راه حل برای کاهش اثرات توالی پیشنهاد کردند که شامل؛ الف) آگاه نمودن پاسخگویان از کالاهایی که قرار است ذکر شوند قبل از پرسش درباره WTPو ب) دادن امکان تجدید نظر به پاسخگویان بعد از اینکه تمام سئوالات پرسیده شد(امیرنژاد،۱۳۸۹).
۲-۷-۳-۷-۳ اثر اطلاعات[۵۹]
اطلاعات در روش CVMنقش بسیار مهمی را بر عهده دارد. میزان اعتبار نتایج CVM شدیداً به سطح و نوع اطلاعات داده شده به پاسخگویان بستگی دارد. نحوه و نوع اطلاعات ارائه شده هم بطور مثبت و هم بطور منفی قادر به تأثیرگذاری روی نتایج CVM هستند. در صورتی که اطلاعات مورد نیاز، کافی نباشد میتوان بصورت اطلاعات و آموزشهای الحاقی به پرسشنامه اضافه نمود.
تأثیر آموزشهای الحاقی و اضافی در اجرای بررسیWTP و نتایج آن به میزان و سطح این آموزشها و افراد اجرا کننده بستگی دارد. اگر آموزشها و اطلاعات ارائه شده به پاسخگویان مناسب نبوده و به اصطلاح غیرمتقارن باشد، میتوان با آموزشهای تکمیلی در جهت حل مسائل مربوط به مطالعات CVM اقدام کرد. یکی از موضاعات بسیار مهمی که در بحث CVM هنوز به درستی توضیح داده نشده، حد و اندازه مطلوب این اطلاعات و آموزشها میباشد که آیا اطلاعات ارائه شده توانسته سناریوی CVM و تأثیرات آن را بر اجرای بررسیWTP، توضیح دهد.
آنچه مسلم میباشد این است که هیچگونه جواب مناسبی برای این سئوالات و موضاعات مبهم وجود نخواهد داشت. یکی از دلایل وجود چنین نتایج مبهم این است که اطلاعات، آموزشها و نظارتهای صورت گرفته دربارهای سناریوها، بطور مؤثری به اهداف اجرا کنندگان بررسی CVM و همچنین طبیعت موضاعات، میزان اطلاعات کسب شده و موضاعاتی نظیر آن بستگی دارد. به همین جهت هیچگاه نتایج یکسان و مشترکی بدست نمیآید(امیرنژاد، ۱۳۸۹).
۲-۷-۳-۷-۴- اثرات روش استخراج[۶۰]
ارزش کالاها و خدمات ارائه شده در بررسی CVMرا میتوان از طریق روشهای مختلف استخراج منابع تعیین نمود. در واقع یکی از بخشهای بسیار مهم در CVM، تعیین روش استخراج منابع برای کالاها و خدمات میباشد. روش استخراج اطلاعات در مطالعات CVM به اشکال مختلف مورد استفاده قرار میگیرد که شامل؛ الف) بازی پیشنهاد[۶۱]، ب) کارت پرداخت (PC)[62]، ج) فرمت باز- بسته (OE)[63] و د) انتخاب دوگانه (DC)[64] میباشد که قبلاً به توضیح آنها پرداخته شده است (امیرنژاد، ۱۳۸۹).
۲-۷-۳-۷-۵- انحراف فرضیات
ماهیت فرایند ایجاد بازار در بررسی CVM بر پایه فرضیات میباشد. بنابراین، این امکان وجود دارد که با پدیده انحراف فرضیات[۶۵] هم مواجه شوند. این انحراف میتواند بعنوان یک تفاوت بالقوه بین پرداختهای واقعی و فرضی مطرح شود. بسیاری از مطالعات صورت گرفته در زمینه CVM نشان داده است که میزان WTP فرضی از میزان WTP واقعی بیشتر میباشد. نتایج بدست آمده از بسیاری از مطالعات صورت گرفته در زمینه CVM نشان میدهد که شناخت و آگاهی افراد از مسائل و موضاعات، نقش بسیار مهم و قابل ملاحظهای در کاهش انحرافات فرضی در مطالعات CVM خواهد داشت. این بدان معنی میباشد که هر چه آگاهی و شناخت یک فرد در مورد یک کالا افزایش یابد، به همان اندازه میزان انحراف در روش CVM کاهش مییابد. در مورد میزان WTP برآورد شده برای کالای عمومی هم این قانون صادق است. یعنی اگر یک داوطلب اطلاعات و شناخت کافی از موضوع و یا بازارها داشته باشد، امکان اجرای برنامه بدون انحراف فرضی هم بوجود خواهد آمد (امیرنژاد، ۱۳۸۹).
۲-۷-۳-۷-۶- انحراف استراتژیک[۶۶]
انحراف استراتژیک یکی دیگر از مشکلات موجود در مطالعات CVM میباشد. رفتار یا روش استراتژیک به دو شکل وجود دارد که شامل سواری رایگان[۶۷] و ضمانت پرداخت[۶۸] میباشد. شکل سواری رایگان وقتی اتفاق میافتد که یک فرد میزان WTP واقعی برای کالاهای عمومی را کمتر از میزان WTP آن تصور کرده و بعد انتظار داشته باشد تا دیگران هزینه برآورد اشتباه او را برای آن کالا پرداخت نمایند و بنابراین نیازی به پرداخت نمیبیند. شکل ضمانت پرداخت زمانی رخ میدهد که فرد تصور میکند که میزان WTP اظهار شده (بیان شده) او تأثیری در جلوگیری یا تدارک مربوط به آن کالا نخواهد داشت، و به همین جهت هیچگونه پیشبینی مالی را برای جبران یا رفع خطرات احتمالی در آینده نخواهد داشت. اولین بار انحراف استراتژیک توسط ساموالسون[۶۹](۱۹۵۴) مطرح شد. بهدنبال آن مطالعات زیادی در این زمینه صورت گرفت و در مجموع مشخص شد که در نتایج و برآوردهای صورت گرفته در CVM، انحراف استراتژیک وجود دارد. فقط تعداد کمی از مطالعات CVM وجود دارد که مبحث انحراف استراتژیک در آنها بطور اختصاصی بررسی شده است. بسیاری از مطالعات صورت گرفته در مورد CVM بهگونهای انجام شدهاند که گویی چنین اشتباهات یا انحرافات استراتژیک در آنها اصلاً جزء مسائل مهم و تأثیرگذار در CVM و آزمایشات آن تلقی نمیشود. بر اساس مطالعات انجام شده توسط میشلو کارسون (۱۹۸۹)، با اقدامات زیر میتوان بسیاری از انحرافات استراتژیک را در بیشتر مطالعات CVM کاهش داده و یا برطرف کرد:
۱) افزایش میزان اطلاعات مورد نیاز در بارهای انحرافات استراتژیک
۲) استفاده از نمونههای بیشتر در اجرای مطالعهای CVM. بنابراین، از این طریق پاسخگویانی که دچار انحراف استراتژیک هستند، میزان WTP بیان شده تأثیری در کل نداشته باشد.
۳) در مراحل مختلف پرداخت در مطالعه CVM، محدودیت بودجهای یا درآمدی افراد پاسخگو تذکر داده شود. این کار باعث میشود که پاسخگویان نتوانند در مورد مقدار WTP واقعی اغراق کنند.
پژوهش های پیشین با موضوع ارزیابی تمایل به پرداخت خانوارهای شهری گیلانی برای برنج … – منابع مورد نیاز برای مقاله و پایان نامه : دانلود پژوهش های پیشین