۲-۸-۱- مدل CCR
در اندازه گیری نسبی واحدها فارل برای ساختن یک واحد مجازی بر مجموع موزون واحدها تمرکز نمود و به عنوان یک وسیله سنجش متداول برای اندازه گیری کارایی فنی رابطه زیر را پیشنهاد کرد:
در صورتی که هدف بررسی کارایی n واحد که هر کدام دارای m ورودی و s خروجی است باشد، کارایی واحد j ام (j=1,2,….,n) به صورت زیر محاسبه میگردد:
که با توجه به شکل زیر:
شکل ۲-۴٫ ورودی و خروجی واحد
میزان ورودی i ام برای واحد j ام (i=1,2,….,m)
میزان خروجی r ام برای واحد j ام (r=1,2,….,s)
وزن داده شده به خروجی r ام (قیمت خروجی r ام)
وزن داده شده به ورودی i ام (هزینه ورودی i ام)
مورد مهم در رابطه فوق این است که این وسیله سنجش کارایی، نیازمند مجموعه ای از وزنها است که برای تمامی واحد های تحت بررسی مورد استفاده قرار گیرد. در این رابطه به دو نکته باید توجه داشت اول اینکه ارزش ورودیها و خروجیها میتواند متفاوت باشد و اندازه گیری آنها مشکل باشد و از طرف دیگر ممکن است واحد های مختلف به گونه ای عملیات خود را سازمان دهند که خروجیهایی با ارزشهای متفاوت ارائه کنند؛ لذا نیازمند وزنهای متفاوتی در اندازه گیری کارایی میباشند.
چارنز، کوپر و رودز مشکل فوق را شناخته و برای حل این مشکل در مدل خود به ورودیها و خروجیها وزنهای مختلفی را اختصاص دادند و واحدهایی را مطرح کردند که میتوانند وزنهایی را که برای آنها متناسبتر و روشن کننده تر در مقایسه با سایر واحدها باشد بپذیرند. در تحت این شرایط مدل ارائه شده آنها برای ارزیابی واحد تحت بررسی که از این به بعد آنرا واحد صفر مینامیم از حل مدل برنامه ریزی خطی زیر بدست میآید. که نام مدل نسبت CCR دارد. برای ساختن مدل فرض کنید n واحد موجود است و هدف ارزیابی کارایی واحد تحت بررسی (واحد صفر یا واحد تصمیم گیرنده) که ورودیهای… , را برای تولید خروجیهای … , مصرف میکند، است.
در صورتی که وزنهای تخصیص داده شده به خروجیها (یا قیمت خروجیها) با … , و وزن تخصیص داده شده به ورودیها (یا هزینه خرید ورودیها) با … , نشان داده شود آنگاه کسر زیر باید حداکثر گردد:
این روش را برای سایر واحدها نیز باید انجام داد. به این ترتیب
Max Z0=(کارایی واحد صفر)
st: 1 ≥کارایی تمامی واحدها
متغیر های مسئله فوق وزنها بوده و جواب مسئله مناسبترین و مساعدترین مقادیر را برای وزنهای واحد صفر ارائه و کارایی آنرا اندازه گیری میکند. مدل ریاضی آن به صورت زیر میباشد:
st: (j=1,2,….,n)برای هر واحد
مدل ۲-۱٫ نسبت CCR
در مدل فوق اگر ها خیلی بزرگ و ها خیلی کوچک باشند، مقادیر نسبتهای بیان کننده محدودیتها، بی نهایت و نا محدود خواهد شد. برای جلوگیری از چنین مشکلی تمامی نسبتها (کارایی واحدها) را کوچکتر یا مساوی با یک در نظر میگیرند و به عنوان محدودیت وارد مدل میکنند. لازم به توضیح است که در محدودیتها به جای عدد یک، هر عدد مثبت دیگر مانند k را میتوان قرار داد، در این صورت کارایی واحدها نسبت به سطح سنجیده میشود (مهرگان،۱۳۸۷).
همان طور که اشاره شد مدلهای تحلیل پوششی دادهها به دو گروه «ورودی محور» و «خروجی محور» تقسیم میشود که در ادامه با این مفاهیم در مدلهای مختلف آشنا میشویم.
برای تبدیل نسبت CCR به یک مدل برنامه ریزی خطی به روشی که توسط چارنز و کوپر به کار گرفته میشود توجه کنید. در این روش استدلال بر آن است که برای حداکثر کردن مقدار یک عبارت کسری کافی است که مخرج کسر معادل یک عدد ثابت در نظر گرفته شود و صورت کسر حداکثر گردد. (مهرگان،۱۳۸۷) بر این اساس، با اعمال محدودیت در مدل برنامهریزی کسری CCR، این مدل به مدل برنامهریزی خطی زیر تبدیل شد. دقت کنید که مدل اخیر اگرچه شباهتی با متغیرها و پارامترهای مدل قبل دارد اما مدلی متفاوت و جدید است.
st:
(j=1,2,….,n)
مدل ۲-۲٫ مدل اولیه (مضربی) CCR ورودی محور
اما برای تبدیل مدل کسری CCR به یک مدل برنامهریزی خطی میتوان از روش دیگری نیز استفاده کرد. در این روش با اعمال محدودیت ، مدل برنامهریزی کسری CCR به مدل برنامهریزی خطی زیر تبدیل میشود که بیانگر مدل مضربی CCR خروجی ـ محور است (فارسیجانی-۱۳۹۰) :
st:
(j=1,2,….,n)
مدل ۲-۳٫ مدل اولیه (مضربی) CCR خروجی محور
۲-۸-۲- مدل BCC
یکی از ویژگیهای مدل تحلیل پوششی دادهها ساختار بازده به مقیاس آن است. بازده به مقیاس میتواند «ثابت» یا «متغیر» باشد. مدلهای CCR از جمله مدلهای بازده ثابت به مقیاس است. مدل بازده ثابت به مقیاس زمانی مناسب است که همه واحدها در مقیاس بهینه عمل کنند. در ارزیابی کارایی واحدها هرگاه فضا و شرایط رقابت ناقص محدودیتهایی را در سرمایه گذاری تحمیل کند موجب عدم فعالیت واحد در مقیاس بهینه میگردد.
در سال ۱۳۸۴ بنکر، چارنز و کوپر با تغییر در مدل CCR مدل جدیدی را عرضه کردند که با توجه به حروف اول نام آنها به مدل BCC شهرت یافت. مدل BCC مدلی از انواع مدلهای تحلیل پوششی دادهها است که در ارزیابی کارایی نسبی واحدها با بازده متغیر نسبت به مقیاس میپردازد. مدلهای بازده به مقیاس ثابت محدود کنده تر از مدلهای بازده به مقیاس متغیر هستند. زیرا مدل بازده به مقیاس ثابت واحدهای کارای کمتری را در بر میگیرد و مقدار کارایی نیز کمتر میگردد، علت این امر حالت خاص بودن «بازده ثابت به مقیاس» از مدل «بازده متغیر به مقیاس» میباشد.
مدل BCC برای ارزیابی کارایی واحد تحت بررسی (صفر) به صورت زیر میباشد:
St:
۱ (j=1,2,…..,n)
در علامت ω
مدل ۲-۴٫ نسبت BCC
همان طور که ملاحظه میشود تفاوت این مدل با مدل CCR در وجود متغیر آزاد در علامت ω میباشد. در مدل BCC علامت متغیر ω بازده به مقیاس را برای هر واحد میتواند مشخص کند.
الف. هرگاه ω باشد نوع بازده به مقیاس، کاهشی است.
ب. هرگاه ω باشد نوع بازده به مقیاس، ثابت است.
ج. هرگاه ω باشد نوع بازده به مقیاس، افزایشی است (مهرگان،۱۳۸۷).
برای تبدیل مدل BCC به یک مدل خطی کافی است یک محدودیت به مدل اولیه اضافه کنیم. برای تبدیل این مدل به مدل ورودی محور ما محدودیت را به مدل اضافه میکنیم. مدل مضربی BCC ورودی محور به شکل زیر خواهد بود:
st:
(j=1,2,….,n)
آزاد در علامت
مدل ۲-۵٫ مدل اولیه (مضربی) BCC ورودی محور
اما برای تبدیل مدل کسری BCC به یک مدل برنامهریزی خطی میتوان از روش دیگری نیز استفاده کرد. در این روش با اعمال محدودیت ،مدل برنامهریزی کسری BCC به مدل برنامهریزی خطی زیر تبدیل میشود که بیانگر مدل مضربی BCC خروجی ـ محور است:
st:
(j=1,2,….,n)
مدل ۲-۶٫ مدل اولیه (مضربی) BCC خروجی محور
۲-۹- برنامه ریزی آرمانی
ﻧﮕﺎرش ﻣﻘﺎﻟﻪ ﭘﮋوهشی با موضوع تلفیق-تکنیک-تحلیل-پوششی-دادهها-DEA-با-کارت-امتیازی-متوازن-BSC-برای-ارزیابی-و-مقایسه-عملکرد-شعب-بانک-تجارت- فایل ۳ – منابع مورد نیاز برای مقاله و پایان نامه : دانلود پژوهش های پیشین