۲-۲ تعریف بودجه و انواع روشهای بودجهریزی:
تعاریف بودجهریزی:
دیدگاهها، نظریه ها و تعریفهای مختلفی از بودجه ارائه شده است تعریفها تحت شرایط متفاوت سیاسی، اقتصادی و فرهنگی جامعه و متأثر از نظریه های اقتصادی در مورد دولت بوده است و شاید علت اصلی آن کاربردهای متفاوت و خاصی است که از بودجه در زمانهای مختلف شده است. بر این اساس از بین تعاریفی که از بودجه بهعملآمده است سه دسته عمده ۱) سیاسی ۲) اقتصادی و مالی ۳) برنامهای و مدیریتی میتوان اشاره کرد.
اولین تعریف قانونی که از بودجه در نظام حقوقی مالی ایران بهعملآمده است در ماده یک قانون محاسبات عمومی در سال ۱۲۸۹ شمسی بودجه را چنین تعریف میکند: بودجه دولت سندی است که معاملات دخلوخرج مملکتی برای مدت معینی در آن پیشبینی و تصویب میگردد. مدت مذبور را سنه مالی گویند که عبارت از یک سال شمسی است.
دومین تعریف قانونی مربوط به قانون محاسبات عمومی مصوب ۱۶ اسفند ۱۳۱۲ شمسی مربوط میشود که چنین آمده است: «بودجه لایحه پیشبینی کلیه عواید و مخارج مملکتی است که برای یک سال شمسی که به تصویب مجلس شورای اسلامی رسیده باشد (فرزیب،۱۳۸۱)
سومین تعریف قانونی مربوط به قانون محاسبات عمومی مصوب ۱۵ دیماه ۱۳۴۹ شمسی است که بودجه را چنین تعریف میکند: «بودجه کل کشور برنامه مالی دولت است که برای یک سال مالی تهیه و حاوی پیشبینی درآمدها و سایر منابع تأمین اعتبار و برآورد هزینه ها برای انجام عملیاتی که منجر به وصول به هدفهای دولت میباشد.
چهارمین تعریف مربوط به قانون محاسبات عمومی کشور ۱/۶/۱۳۶۶ مجلس شورای اسلامی که در این قانون بودجه کل کشور چنین تعریفشده است: «بودجه کل کشور برنامه مالی دولت است که برای یک سال مالی تهیه و حاوی پیشبینی درآمدها و سایر منابع تأمین اعتبار و برآورد هزینه ها برای انجام عملیاتی که منجر بهبه نیل به سیاستها و هدفهای قانون میشود و از سه قسمت به شرح زیر تشکیل میشود:
۱-بودجه عمومی کشور که شامل مراحل زیر است:
الف: پیشبینی دریافتها و واگذاری داراییهای مالی که به طور مستقیم و غیرمستقیم در سال مالی قانون بودجه و به وسیله دستگاهها و از طریق حسابهای خزانهداری کل اخذ میگردد.
ب: پیشبینی پرداختهایی که از محل درآمد عمومی یا اختصاصی برای اعتبارات هزینه و اعتبارات تملک داراییهای سرمایهای و اختصاصی دستگاههای اجرایی میتواند در سال مالی مربوط انجام دهد.
۲-بودجه شرکتهای دولتی و بانکها؛ شامل پیشبینی درآمدها و واگذاری داراییهای مالی.
۳- بودجه مؤسساتی که تحت عنوانی غیر از عناوین فوق در بودجه کشو منظور میشود (ابراهیمی نژاد و فرج وند، ۱۳۸۹)
بودجه مجموعهای از جهتگیریهای سیاسی، هدفگذاریهای اقتصادی، سازماندهیهای مدیریتی، گرایشهای بخشی و منطقهای و حتی آرمانها و آرزوهای حکومتی درصحنه بینالملل در قالب هزینه ها و درآمدهای دولت میباشد. ازلحاظ حجم و عظمت بزرگترین سند مالی و ازلحاظ اهمیت مهمترین عامل مستقل و پویا در اداره امور عمومی کشور و سطح کلان اقتصادی است.
بودجه، بهمثابه یک سند مالی با دو رویکرد متفاوت از منظر بنگاه و دولت موردتوجه قرار میگیرد. در سطح بنگاه، سند بودجه منعکس کننده پیشبینی منابع و مصارف سالیانه است؛ در حالی که دولت با رویکردی جامعتر، علاوه بر انعکاس پیشبینی درآمدها و هزینه ها، از سند بودجه همچون برنامهای سالانه جهت نیل به سیاستها و اهداف قانونی بهرهمند میشود (نوبخت، محمدباقر،۱۳۹۱).
۲-۳ رویکردهای بودجهریزی:
دو رویکرد در بودجهریزی وجود دارد که هر دو در بودجهریزی مؤثر است.
۲-۳-۱ رویکرد سیاسی:
در این رویکرد اهداف اصلی بودجهریزی حداکثر کردن منابع مالی، اولویتبندی نیازها، خواستهها و تعیین سطح مخارج، هزینه ها و تخصیص بهینه منابع است. اجزای اصلی این رویکرد عبارت است از: انتخابات، رفتار قانونگذاران، گرایشهای بوروکراتیک، ایدئولوژی سیاسی و غیره، در رویکرد سیاسی، نتیجه بودجهریزی تابعی از میزان موفقیت جناحهای سیاسی در نیل به اهداف خاص خود است، تقابل قدرتها و توان چانهزنی طرفین مبلغ اعتبارات را تعیین میکند. طرفداران رویکرد سیاسی بودجهریزی، دلیل عدم توفیق در بودجهریزی را در وجود عوامل سیاسی میدانند. ازنظر آنان در صورت فقدان راه حل های منطقی و اقتصادی باید ملاحظات سیاسی مبنای توجیه منابع مالی و اعتبارات دولتی باشد. به عبارت دیگر رجحانهای جامعه، خواستهها، اولویتها، ترجیحات صاحبان قدرت و احزاب سیاسی تعیینکننده اولویتها در بودجهریزی است.
۲-۳-۲ رویکرد عقلایی:
در این رویکرد با بهره گرفتن از روشهای منطقی سعی میشود تخصیص بهینه منابع انجام شود و معیارهای اقتصادی مانند مطلوبیت، کارایی، اثربخشی و صرفهجویی از عوامل تعیینکننده در تخصیص منابع است (عباسی، ابراهیم،۱۳۹۲، ص ۱۵۴).
۲-۴ اهداف بودجهریزی:
در هر کشوری در مرحله تنظیم بودجه، چارچوبی برای تنظیم سیاستهای دولت فراهم میکند و فعالیتهای مختلف را برای رسیدن به اهداف توسعه و تقسیم این فعالیتها بین دستگاههای اجرایی تعیین میکند. در مرحله تصویب، بودجه وسیله کنترل قانونی است؛ در مرحله اجرا، بودجه بهترین راهنمای مدیران در اجرای سیاستهای تصویبشده است؛ درنهایت بودجهبندی بهترین ابزار کنترل و نظارت بر عملکرد دولت محسوب میشود. تهیه و تدوین، تصویب و اجرای بودجه عمومی بیانگر چالشی در اولویت یا ترکیب مناسب، چهار هدف را به شرح ذیل دنبال میکند.
۲-۴-۱ اهداف سیاسی:
در یک نظام مردمسالار مقامات سیاسی در مقایسه با مقامات اجرایی با مجموعه متفاوتی از ارزیابی عملکرد روبه بو هستند، مقامات سیاسی منتخب باید به نیازهای موکلان خود پاسخگو باشند و توانایی رهبری یا توانایی کنترل و استفاده از منابع عمومی برای مشکلات حوزه انتخابی خود را نشان دهند چراکه مشروعیت و تداوم حضورشان در قدرت به این تواناییها بستگی دارد.
۲-۴-۲ اهداف پاسخگویی مالی:
یکی از اهداف اصلی فرایند بودجهریزی تضمین پاسخگویی مالی است، این پاسخگویی به شیوه های مختلف قابلدستیابی است:
– محدود نمودن از طریق حسابرسی منظم مخارج در حین خرج.
– نظارت مستمر قوه مقننه از طریق دریافت گزارش عملکرد مرحلهای.
– حسابرسیهای پس از هزینه در انتهای چرخه بودجه.
– ایجاد تعادل میان بودجه پیشنهادی دولت و بودجه مصوب مجلس (ابراهیمی نژاد و فرج وند،۱۳۸۹).