از نظر قابلیت اجرا ، آیا طرفین تنها مجاز هستند با نتیجه روشهای حل اختلاف که در بند مربوطه تدوین شده است موافقت کنند یا اینکه آن ها بر اساس یک اصل قانونی قابل اجرا ، که در ابتدا وابسته به نحوه نوشتار بند مربوطه میباشد عمل کنند. اثر عدم موفقیت برای موافقت با الزامات پیش از داوری بر اساس فرایندهای چند لایه ممکن است این باشد که قضاوت درباره اختلاف به دادگاه داوری ارجا داده نشود . اگر یکی از طرفین درباره این اثر اعتراض نماید ، دادگاه داوری در مورد سوالات قضایی بر اساس اختیارات تحت اصل رقابتی-رقابتیتصمیم خواهد گرفت. (بورنت، ۲۰۰۷ :۲۷)
صنعت نفت و گاز به دنبال راه حلهای سریع و کم هزینه با حداقل تاثیر بر عملیاتها و روابط بین شرکای این صنعتبرای حل اختلافات میباشد. یک استراتژی مدیریت تعارض ارجح در جایی که طرفین اختلاف کنترل بیشتری دارند هزینه فرایندی کمتری در بر دارد ، مانند مذاکره یا میانجیگری ، پیش از تبدیل به فرایندهای هزینهبر تر مانند داوری یا دادرسی . اتخاذ اقدامات قضایی به طور بالقوه گران ، خصمانه و طولانی میباشند و تمام طرفین درگیر حق خود را برای محرمانه بودن از دست میدهند.(کتابچه میانجیگری، ۲۰۰۳ : ۴۵) علاوه بر این، از نظر اجرا کردن قضاوت در خارج از کشور این نظر ممکن است مناسب نباشد مگر اینکه به رسمیت شناختن و اجرای معاهدات دوجانبه میان کشورهای درگیر در اختلافوجود داشته باشد. بعلاوه، افرادی که در صنعت نفت و گاز وجود دارند یک روش حل اختلاف توافق شده را در برابر دادرسی انتخاب مینمایند. داوری اغلب ارزانتر میباشد نسبت به دادرسی اما همیشه اینگونه نمیباشد. مزایای آن در دادرسی رویههای قضایی میباشد که عمومی نیستند و قابلیت اجرای یک رأی داوری بیگانه بر اساس قرارداد ۱۹۵۸ نیویورک مجاز دانسته شده است . علارغم مضرات آن ، داوری یک انتخاب محبوب و پر طرفدار برای حل اختلافات در صنعت باقی میماند.
روند اخیر صنعت نشان میدهد که داوری و دادرسی به عنوان آخرین گزینه پس از بررسی گزینههای غیر رسمی و/یا رسمی بیشتر ای دی آر مورد استفاده قرار میگیرد. رایجتر است که یک فرایند حل اختلاف توافق شده به شکل گزینههای روشهای چند لایه انتخاب شود که معمولا شامل مذاکره، میانجیگری ، تعیین کارشناس و در نهایت داوری میباشند. مزایای اولیه استفاده از یک فرایند چند لایه بهبود کارایی و پایین آمدن هزینه فرایند حل اختلاف میباشد. این فرایند به عنوان یک فرایند پالاینده (فیلترینگ) عمل میکند که تنها اختلافات جدی و پیچیده با داوری حل و فصل میشوند و اختلافاتی که پیچیدگی کمتری دارند در سطح پایینتری قرار میگیرند ، بعلاوه اینکه زمان، انرژی و پول هم ذخیره میشود. با انتقال راه حلهای اختلافات برای اتخاذ زنجیرهای از رویههای ای دی آر با هدف همکاری ، روابط آینده بین طرفین حفظ میشود . (آلوسیوس، ۱۹۹۶ :۳۰)
به هر حال ، ممکن است محدودیتی برای گسترش اینکه دست اندر کاران کدام صنعت میتوانند مدلهای خودشان را برای حل اختلاف داشته باشند وجود دارد، بخصوص در قراردادهای بینالمللی . به عنوان مثال، اگر یک سیستم قانونی بیگانه یک نوع تجارت خاص را تعدیل کند، آن قانون نوع فرایند حل اختلاف مورد استفاده را تعیین خواهد کرد. بعلاوه ، بندهای حل اختلافات، بجز توافق بر سر مذاکره ، میتوانند اجرایی شودن و دادگاهها ثبات رویهها قضایی را در صورتیکه فرایندها پیگیری نشوند را اعمال میکند. به هر حال ، مهم است که برای بندهای مبهم و واضح به منظور اطمینان یافتن از قابل اجرا بودن آن ها پیش نویس تهیه شود .
۳-۶-۲-۱-اهداف حل اختلاف طرفین
۳-۶-۲-۱-۱-اهداف موجر
هدف اولیه حل اختلاف موجر به طور معمول ایجاد یک روش مقرون به صرفه از طریق روشی که بتوانند شکایت خود را مطرح کنند و یک شنونده با دقت را در رابطه با مستاجر خود به دست آورند. اگر طرفین قادر به مذاکره یا پیدا کردن راه حلی برای اختلافاتشان نباشند ، هدف بعدی موجر داشتن یک شخص ثالث بی طرف و با دانش میباشد که شرایط را بازنگری کند و اختلاف را حل و فصل نماید . از طریق این فرایند نگرانی اولیه موجر معمولا هزینه زمانی و مالی برای پیگیری موضوع میباشد. بعلاوه، موجر رویهای را میخواهد که توجه مستاجر را هنگام جلوگیری از تبدیل شدن فرایند به یک رقابت هزینهای برای دیدن این موضوع که چه کسی بر دیگری فائق میآید جلب کند.
از آنجایی که بیشتر اطلاعات مربوط به اختلافات نفتی و گازی تحت کنترل مستاجر میباشد، موجر میخواهد که به اطلاعات مرتبط با اختلاف که در اختیار مستاجر است دسترسی داشته باشد. به عنوان مثال، ممکن است مستاجر نسبت به عقد قراردادهای گازی که موجر معتقد است به طور عکس بر محاسبه حق امتیاز تاثیر میگذارد بی میل میباشد. به هر حال ، برای حل و فصل اختلاف ، ممکن است لازم باشد بدون هیچ دلیلی دیگری غیر از کاهش سوءظن این اطلاعات در دسترس باشند، اما با این وجود سوءظنی یافت نشد.
۳-۶-۲-۱-۲-اهداف مستاجر
تا حد زیادی، اهداف حل اختلاف مستاجر با اهداف موجر همزمان میباشد. به هر حال، رویکرد موجود مذاکره/ دادرسی بر سر اجارهنامه نفتی و گازی برای حل اختلاف تمایل به منفعت مستاجر دارد. چون مستاجر به طور معمول منبع اطلاعات است، و طرف به احتمال زیاد به دادرسی به عنوان هزینه انجام تجارت مینگرند، و مستاجر از مزیت تمایز در زمینه مذاکره/ دادرسی لذت میبرد؛ او ابعاد اقتصادی اختلاف و محیط نا آشنای دادرسی را میشناسد ، و تمایل به منصرف کردن موجر از پیگیری گزینه دادرسی دارند. این موضوع شاید قدرتمندترین ابزار مذاکره مستاجر میباشد: موجر اغلب هیچ گزینه عملی برای موافقت کردن با عهدنامه بر سر اختلاف ندارد . در این میان ، اساسنامه محدودیتها ، به طور پیش فرض ، المانهای “قدیمی” یک اختلاف مداوم را حل و فصل مینمایند. بسیاری از مستاجرها ، به هر حال ، به دنبال اجتناب از دادرسی در برابر موجرهای خود درباره رابطه میباشند. اختلاف موجر میتواند مقدار قابل توجهی زمان و تلاش را مصرف نماید، حتی در زمینههایی که دادرسی وجود ندارد . مسائل حل نشده رابطه موجر / مستاجر را تحت فشار قرار میدهد و رفتار فرصت طلبانه نامتعارف توسط موجر در تلاشی برای به دست آوردن یک شنونده با توجه بالا در رابطه با مستاجر خود، یا یک تصمیم گیرنده سوم شخص را به وجود میآورد. تعداد کمی از مستاجرها این موضوع را که یک رابطه سالم موجر/ مستاجر دارایی مطلوب و با ارزشی میباشد که باید دنبال شود و هر زمان که عملی بود پرورش داده شود . چیزی به عنوان “حسن نیت” مستاجر در میان موجرها وجود دارد که از طریق معامله عادلانه بین طرفین و توانایی نشان دادن اختلافات با روشی که تقویت کننده است ، در عوض تضعیف رابطه به وجود آمده است.