شوهر سیاه بهتر از رو سیاهی است.
کاربرد:به دخترخانم هایی می گویند که در انتخاب شوهر نکته سنج و مشکل پسند هستند.
۴۱ـ کاه اَی دَر کاهدون هم ای دَر. Kāhay dark āhdonhamay dor.
در:بیرون،مفت// کاهدون:مجازاً معده// کاه:مجازاً غذا
کاه مفت است معده و شکم هم مفته.
کاربرد:برای آدم های پر خور و شکمو.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
۴۲ـ کُل اَرَن هول هول، تو کجا گو شگول. Kol aran hawl hawl tokojā gaw šayawl.
اَرَن:می روند// کُل:همه// هول هول:تند تند
کاربرد:برای کسی که در جمع دیگران جایی ندارد اما خودش بی دعوت وارد می شود و به هیچ وجه احساس طفیلی و سر باری نمی کند.
۴۳ـ کُنار کِه بَر اَیارِ چُو وَر سَر خُو اَیارِ. Konār kebar ayāre čū var sūr xowa ayāre.
کنار:درخت سدر// بر:ثمر// اَیار:می آورد// چو:چوب// خو:خود
درخت سدر که ثمر می آورد چوب بر سر خود می آورد.
کاربرد:کسانیکه به دیگران کمک می کنند و متحمل رنج و سختی می شوند.
۴۴ـ گی ریگ دور چربی اَگرده. Girik dawr čarbi agarde.
گی ریگ:مورچه// اَگرده:می گردد
مورچه دور چربی می گردد.
کاربرد:دوستانی که دور ما هستند همه دنبال نفع خودشان هستند
معادل این دغل دوستان را که می بینی / مگسانند دور شیرینی
۴۵ـمشک کنار جو نبو دحت کنارمو نبو mašk kanārjū nabū don’t kanārmūhabū
مشک:موش// نبو:نباشد// دحت:دختر// مو:مادر
[موش کنار جوی آب نباشد دختر کنار مادرش]
کاربرد: برای کسانیکه خیلی لوس و ننر هستند و روزگار بر وفق مرادشان می باشد.
۴۶ـ ممر میش بهارت ایی پیش mamer meyeš bahāreyetayā peyeš
بزک نمیر بهار می آید.
کاربرد:وعده بی موقع دادن وعده انجام کاری که اگر در آینده انجام شود بی فایده و بی موقع است. «نوشد ارویس از مرگ سهراب»
۴۷ـ نَ خود خوردنَ کس دَهد گنده کُند بَه سگ دهد. Naxodxorad nakasdahad
gandakonad besaydahad.
گنده:خراب
کاربرد:نشان دهنده خساست شخص است.
۴۸ـ شهر بند ببهی گور بند نبهی šahr band bebahe gūrbandnabani
گور:قبر// ببهی:باشی// نبهی:نباشی// بند:گرفتار
کاربرد:در شهر غریب باشی روزی به وطن خود باز می گردی. بهترازآن است که مرده باشی.
۴۹ـ هر کِ داره پیشه یی، اچن تور و تیشه یی. Harka dāre pišaiy ačan tavar vatišaiy.
اَچن:می چیند// تیشی:تیشه ای
هر که دارد بیشه ای می چیند تبر و تیشه ای
کاربرد:هنگامی که کسی فن خود را اجرا می کند.
۵۰ـ آدم حلال زاده نُمی بگ جایی بِمُش ādam halālzāde nomi beye jāiy bemos.
نُمی:نامش// بگه:بگیر// بموش:جارو کن،تمیز کن
آدم حلال زاده نامش ببر منزلش تمیز کن.
کاربرد:از هنگامیکه نام کسی را ببرند و او فوراً برسد بکار می رود.
۵۱ـ اِشتر گوشنه خو آدور ادیده ešter yošna yow ādūradide.
ادیده:می بیند// آدور:خار شتر
شتر گرسنه خواب خار شتر می بیند.
کاربرد:آدم هایی رویایی خواب چیزهایی را می بینند که به آنها نیاز دارند.هر کس به اندازه ی تلاشی که می کند به خواسته هایش می رسد.هر کس در فکر چیزی است که ندارد. [شتر در خواب بیند پنبه دانه گهی لُک لُک خورد گه دانه دانه]
چیستان فارسی
نصفش دم است اول و آخرش گم است
در خاک منزلش بود بر سنگ بکوبانندش بر آتش بسوزانندش
جواب:گندم
نفری آمده از همدان هم کوچک و هم نادان غذایش چیزی بی استخوان
جواب:نوزاد