نتایج حاصل از ضریب همبستگی پیرسون پیرامون سوال یک نشانگر رابطه مثبت معنی دار اما ضعیف بین سبک مدیریت سنتی و خلاقیت دبیران است. شاید ضریب همبستگی مثبت معنی دار نشانگر آن است که در سبک مدیریت سنتی که شامل ابعاد (تصمیم گیری، ارتباطات، رهبری، ساختار وکنترل) میباشد مجموعه ای از رفتارها هستند که با خلاقیت دبیران رابطه دارند و دبیران رفتار مدیران را به صورت صددرصد سنتی ارزیابی نکرده اند.
نتایج حاصل از ضریب همبستگی پیرسون پیرامون سوال دو نشانگر رابطه مثبت معنی دار و قوی بین سبک مدیریت متعادل و خلاقیت دبیران است. شاید ضریب همبستگی مثبت معنی دار نشانگر آن است که در سبک مدیریت متعادل که شامل ابعاد (تصمیم گیری، ارتباطات، رهبری، ساختار وکنترل) میباشد در مقایسه با سبک سنتی رفتارهای بیشتری وجود دارند که با خلاقیت دبیران رابطه دارند. همچنان که نتایج نیز نشان میدهد میزان همبستگی بین سبک مدیریت و خلاقیت با حرکت از سبک مدیریت سنتی به سمت سبک مدیریت متعادل افزایش مییابد.
نتایج حاصل از ضریب همبستگی پیرسون پیرامون سوال سه نشانگر رابطه مثبت معنی دار و قوی بین سبک مدیریت مشارکتی و خلاقیت دبیران است. نتایج این تحقیق با یافته های وفایی (۱۳۷۸) و اسلامی پور (۱۳۷۴) همسو میباشد.
وفایی (۱۳۷۸) بین سبک مدیریت مشارکتی و امکان ابداع و خلاقیت آموزشی و ایجاد استحکام روابط انسانی مطلوب رابطه معنی داری به دست آورد. اسلامی پور (۱۳۷۴) نیز گزارش میکند که اجرای مدیریت مشارکتی موجب افزایش خلاقیت نیروی کار میگردد.
شاید ضریب همبستگی مثبت معنی دار نشانگر آن است که در سبک مدیریت مشارکتی که شامل ابعاد (تصمیم گیری، ارتباطات، رهبری، ساختار و کنترل) میباشد در مقایسه با سایر سبکها (سنتی و متعادل) تعداد بیشتری از رفتارها وجود دارد که با خلاقیت دبیران رابطه دارند.
چنان که نتایج نشان میدهد میزان همبستگی بین سبک مدیریت و خلاقیت با حرکت از سبک مدیریت سنتی به سمت سبک مدیریت متعادل بیشتر و با حرکت از سبک مدیریت متعادل به سبک مدیریت مشارکتی به بیشترین حد میرسد.
نتایج به دست آمده از ضرایب همبستگی بین سه سبک مدیریت (سنتی، متعادل و مشارکتی) نشان میدهد که هرچه مدیران مدارس از شیوه تصمیم گیری متمرکز، ارتباطات یکطرفه، رئیس-مرئوسی، شیوه رهبری آمرانه، ساختارمتمرکز و کنترل مستقیم بیشتری استفاده کنند، میزان خلاقیت دبیران کاهش مییابد و برعکس هرچه مدیران مدارس از شیوه تصمیم گیری مشارکتی، ارتباطات باز، دوجانبه، شیوه رهبری رابطه مدار، رابطه صمیمانه با دبیران، ساختار نامتمرکز و کنترل بیرونی کم استفاده کنند میزان خلاقیت دبیران افزایش مییابد.
قبل از بررسی نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون پیرامون رابطه پیش بین ابعاد سبک مدیریت سنتی (تصمیم گیری، ارتباطات، رهبری، ساختار و کنترل) با خلاقیت دبیران (سوال چهارم) یادآوری چند نکته لازم است و آن این است که در سبک مدیریت سنتی صددرصد رفتارها سنتی نیست و اصلاً سبک سنتی مطلق به صورت صددرصد وجود ندارد بلکه این سبک در مقایسه با سایر سبکها و با توجه به نمره ای که در مقیاس افتراق مفهومی مدیریت به دست آمده است (۷۸- ۱) سبک سنتی نامیده شده است. در سبک مدیریت سنتی هرچند که اکثر رفتارها سنتی میباشد ولی ممکن است یک یا چند رفتار مشارکتی نیز وجود داشته باشد و بدیهی است مدیرانی نیز که به صورت سنتی ارزیابی شده اند همه رفتارهایشان سنتی نمی باشد بلکه حداقل یک یا چند رفتار مشارکتی نیز دارند.
اکنون با توجه به مطالب فوق به ادامه بحث می پردازیم به منظور بررسی رابطه پیش بین ابعاد سبک مدیریت سنتی با خلاقیت دبیران و تعیین اینکه کدامیک از ابعاد سبک مدیریت سنتی پیشبینی کننده قوی تری برای خلاقیت دبیران است از تحلیل رگرسیون استفاده شدکه یافته های زیر به دست آمد:
تحلیل رگرسیون انجام شده برای بررسی رابطه پیش بین ابعاد سبک مدیریت سنتی (تصمیم گیری، ارتباطات، رهبری، ساختار و کنترل) با خلاقیت دبیران نشان داد که از میان ابعاد پنجگانه مدیریت سنتی طبق نظر دبیران ابعاد کنترل مستقیم و ساختار متمرکز پیشبینی معنی داری از خلاقیت کم دبیران دارند و بعد کنترل مستقیم با ضریب بتای ۴۲ درصد در درجه اول اهمیت از نظر پیشبینی خلاقیت کم دبیران قرار دارد به عبارت دیگر در سبک مدیریت سنتی بعد کنترل مستقیم قوی ترین پیشبینی کننده خلاقیت پایین دبیران است و بُعد ساختار متمرکز با ضریب بتای ۳۱ درصد در درجه دوم اهمیت از نظر پیشبینی خلاقیت پایین دبیران قراردارد ولی ابعاد رهبری، تصمیم گیری و ارتباطات با ضرایب بتای۱۸/۰، ۱۲/۰ و ۰۹/۰ به ترتیب در رتبه های بعدی از نظر پیشبینی خلاقیت پایین قرار دارندکه سهم معنی داری در پیشبینی خلاقیت پایین ندارند و ضرایب بتای منفی ابعاد رهبری و تصمیم گیری نشانگر آن است که این ابعاد جلوه های کمی از رفتار مشارکتی را نشان دادهاند و همین امر علت رابطه عکس بین این ابعاد با خلاقیت پایین دبیران است. ضریب تعیین ۴۲ درصد نشانگر آن است که ۴۲ درصد از کل واریانس متغیر ملاک یعنی خلاقیت پایین دبیران به وسیله متغیر پیش بین (سبک مدیریت سنتی) قابل تبیین است و همچنین ضریب تعیین به دست آمده نشانگر آن است که تعدادی از رفتارها در سبک مدیریت سنتی وجود دارند که میتوانند ۴۲ درصد از کل تغییرات خلاقیت دبیران را پیشبینی کنند.
یافته های این پژوهش با یافته های رایس (۲۰۰۶)، آمابیل (۱۹۹۸)، نیستروم (۱۹۹۰)، از سامر (۱۹۹۷)، یوتربک (۱۹۷۹)، پیرس و دلبک (۱۹۹۷) و مصطفوی (۱۳۸۱) همسو میباشد.
به نظر رایس (۲۰۰۶) و آمابیل (۱۹۹۷) در سازمانهایی که کنترل مستقیم بر روی کارکنان صورت میگیرد میزان رفتار خلاق کارکنان در سطح پایینی است و برعکس کنترل درونی توسط کارکنان موجب افزایش خلاقیت میشود و به نظر آمابیل (۱۹۹۸) پیروی صرف از قوانین و مقررات موجب کاهش خلاقیت میشود و کانتر(۱۹۹۱) بیان میدارد که ساختار مکانیک موجب کاهش خلاقیت و ساختار ارگانیک باعث افزایش خلاقیت میگردد.
نتایج تحلیل رگرسیون انجام شده برای بررسی رابطه پیش بین ابعاد سبک مدیریت مشارکتی (تصمیم گیری، ارتباطات، رهبری، ساختار و کنترل) با خلاقیت دبیران (سوال پنجم) نشان داد که از میان ابعاد پنج گانه سبک مدیریت مشارکتی بعد ارتباطات با ضریب بتای ۴۱/۱ در درجه اول اهمیت از نظر پیشبینی خلاقیت دبیران قرار دارد به عبارت دیگر در سبک مدیریت مشارکتی بعد ارتباطات قوی ترین پیش بینی کننده خلاقیت دبیران است و ابعاد ساختار با ضریب بتای ۹۳/۰، رهبری با ضریب بتای ۵۷/۰، تصمیم گیری با ضریب بتای۵۶/۰ و کنترل با ضریب بتای ۳۴/۰ در رتبه های بعدی از نظر پیشبینی خلاقیت قرار دارند. نتایج این تحقیق با یافته های رایس (۲۰۰۶)، ماوندا و فارل (۲۰۰۳)، سیمنتون (۲۰۰۱)، آمابیل (۱۹۹۸)، کانتر(۱۹۹۱)، پائولیلو و براون(۱۹۹۰)، اسمی (۱۳۸۵) و اسلامی پور(۱۳۷۴) همسو میباشد.
رایس (۲۰۰۶) بیان میکند که فضای قابل اعتماد موجب افزایش خلاقیت میشود، ماوندا و فارل (۲۰۰۳) نشان دادند که ارتباطات باز میان کارکنان و رفتار حمایتگرانه مدیر موجب افزایش خلاقیت میشود و آمابیل (۱۹۹۸) نشان داد که مبادله اطلاعات موجب افزایش خلاقیت میشود. در مورد بعد ساختار کانتر (۱۹۹۱)، پائولیلو و براون (۱۹۹۰)و اسمی (۱۳۸۵) نشان دادند که ساختار ارگانیک موجب افزایش خلاقیت و ساختار مکانیک موجب کاهش خلاقیت میشود.