۴- آگاهی اجتماعی
شعور اجتماعی به معنی درک جنبههای مختلف احساسات دیگران وانجام یک عمل مناسب و واکنش مطلوب برای افرادی که پیرامون ما قرار گرفته اند (گلمن ترجمه نسرین پارسا ۱۳۸۱، ۴۵-۱). این مؤلفه با احساس مسئولیت در قبال دیگران نسبت بیشتری دارد. همدلی ریشه درخودآگاهی دارد. زیرا ما هرچه نسبت به احساس خود پذیرش بیشتری داشته باشیم، به هماناندازه در شناخت آن ها ماهرتر خواهیم بود و به راحتی میتوانیم نوع احساس خود را از دیگران تمیز دهیم.
۵-مدیریت روابط یا مهارت اجتماعی
منظور توانایی برقراری رابطه با دیگران است. کفایت اجتماعی،تعیین کننده محبوبیت، رهبری و اثرمندی بین فردی است. گلمن (۱۳۷۶) معتقد است افرادی که تمایل دارند در ایجاد رابطه با دیگران مؤثر واقع شوند، باید توانایی شناسایی،تفکیک و کنترل احساسات خود را داشته باشند و بعد از طریق همدلی یک رابطه مناسببرقرار کنند؛ حتی در این میان خودانگیزی هم در میزان اداره روابط اثرگذار است.
بار-آن ۱۵ مؤلفه هوشی را معرفی کردهاست. هوش هیجانی و مهارت های هیجانی طی زمان رشد میکنند طی زندگی تغییر میکنند و می توان با آموزش و برنامه های اصلاحی مانند تکنیکهای آموزشی آن ها را بهبود بخشید این ۱۵ مؤلفه عبارت اند از:
۱- قاطعیت:
قاطعیت توانایی احساسات،عقاید، افکار خود و دفاع از حقوق خود به شیوه غیر مخرب است.
قاطعیت دارای سه بعد است:
الف- توانایی بیان احساسات (مثل صمیمیت و احساسات).
ب- توانایی بیان آشکار، عقاید،افکار خود(مثل توانایی بیان باورهای مخالف و اتخاذ موضعی مشخص حتی اگر به لحاظ عاطفی انجام آن دشوار و باعث از دست رفتن امتیاز می شود .
ج- توانایی ایستادگی برای احقاق (مثل اجازه دادن به دیگران که شما را اذیت کنند یا از شما امتیازی بگیرند).این افراد کمرو و خجالتی نیستند آن ها احساساتشان را اغلب به طور مستقیم و بدون پرخاشگری ابراز میکنند(بار-آن ۱۹۹۷، ۱۱۶).
۲- حرمت:
حرمت ذات توانایی احترام به خود و پذیرش خود به عنوان شخص اساسا خوب است، احترام به خود اصولا قبول و دوست داشتن خود آن گونه که هستیم میباشد. پذیرش خود توانایی جنبههای پذیرش مثبت، منفی،محدودیتها و قابلیت های خود است. مؤلفه مفهومی هوش هیجانی یا احساسات امنیت- نیروی درونی- اعتماد بنفس- خودباوری و احساس کفایت نیست بلکه با خود همراه است اعتماد به خود،عزت نفس، خودباوری و مفهوم نسبتا خوب رشد یافته هویت مرتبط است.
۳- خودشکوفایی:
خودشکوفایی به توانایی شناخت توانمندی های بالقوه خود اشاره دارد. این بعد هوش هیجانی تبیین جستجو برای غنا و معنی بخشیدن به زندگی است. تلاش برای شکوفا کردن بالقوههای خود در بردارندهانجام فعالیت های مفرح و معنی دار است و میتواند به معنی تلاش در همه عمر و فعالیت پرشور برای رسیدن به اهداف دراز مدت تعبیر شود. خود شکوفایی فرایندی مستمر و پویا برای کسب حداکثر رشد توانایی ها، قابلیت ها و استعداد ها است و برای داشتن بهترین عملکرد و تلاش برای بهتر ساختن خود مربوط است. بنابرین خود شکوفایی به احساس و غایت از خود وابسته است.
۴- استقلال:
استقلال عبارت است توانایی خود هدایت گری، خود کنترلی در تفکر، عمل و عدم وابستگی عاطفی است. افراد مستقلا خود اتکا در برنامه ریزی و تصمیم گیریهای مهم میباشد. به هر حال اینان قبل از تصمیم گیری در جستجوی نقطه نظر دیگران بر میآیند و به آن ها توجه میکنند. مشورت با دیگران لزوماً نشانه وابستگی نیست. بنابرین استقلال اساسا توانایی رفتار خود مختار در مقابل نیاز حفاظت و حمایت است اشخاص مستقل از اتکا به دیگران برای برآوردن نیازهای عاطفی شان پرهیز میکنند. مستقل بودن به میزان اعتماد به خود، نیروی درونی، به تمایل برآوردن انتظارات و تعهدات بدون اینکه امیر آن ها شوند وابسته است.
۵-همدلی:
همدلی عبارت است از توانایی آگاهی، درک، قدردانی از احساسات دیگران و حساس بودن به اینکه آن ها چرا و چگونه و چه چیزی را اینگونه به این طریق احساس میکنند. همدلی شدن توانایی یا شناخت هیجانات و عواطف دیگران است. افراد همدل به دیگران توجه دارند و به نگرانی علایق آن ها توجه نشان میدهند.
۶- روابط بین فردی:
مهارت ارتباط بین فردی شامل توانایی برقراری و حفظ ارتباطات متقابل و عنایت بخشی است که صمیمیت و تعادل محبت از ویژگیهای آن است .
رضایت متقابل شامل تمایلات اجتماعی و معنادار است که به طور بالقوه رضایت بخش و لذت بخش است . از ویژگیهای ارتباط مثبت بین فردی – توانایی صمیمیت و محبت و اشتغال دوستی به شخص دیگر است. این بعد هم با ضرورت کسب روابط دوستانه با دیگران با توانایی احساس و آرامش در چنین روابطی و داشتن انتظارات مثبت از چنین روابط مثبت مرتبط است. این مهارت اجتماعی عموما نیاز به داشتن حساسیت نسبت به دیگران- تمایل – برقراری ارتباطات و احساس رضایت از این روابط است.
۷-مسولیت پذیری:
مسولیت پذیری اجتماعی نشان دادن خود به عنوان یک عضو سازنده و همکاری کننده در یک گروه اجتماعی است. این توانایی شامل مسئول بودن است. حتی اگر شخصا از این رابطه سود برده نشود چنین افرادی دارای وجدان اجتماعی هستند و رفتارهای آن ها به صورت پذیرش مسئولیتهای اجتماعی جلوهگری می شود.
۸-خودشکوفایی:
خودشکوفایی به شناخت تواناییهای بالقوه خود اشاره دارد این بعد از هوش هیجانی تبیین جستجو برای غنا و معنی بخشیدن به زندگی است. تلاش برای شکوفا کردن بالقوه های خود در بردارنده انجام فعالیت های مفرح و معنی دار است و میتواند به معنی تلاش در همه عمر و فعالیت پرشور برای رسیدن به اهداف درازمدت تعبیر شود. خودشکوفایی فرایندی مستمر و پویا برای کسب حداکثر رشد توانایی ها- قابلیت ها و استعداد ها است. برای داشتن بهترین عملکرد و تلاش برای بهتر ساختن خود مربوط است. بنابرین خودشکوفایی به احساس و غایت از خود وابسته است.
۹-حل مسئله:
حل مسئله توانایی شناسایی و تعریف مشکلات و ماهیتا چند مرحله است که شامل این توانایی ها میباشد.
-
- احساس وجود مشکل و احساس داشتن کفایت و انگیزه کافی برای مقابله مؤثر با آن .
-
- تعریف و تدوین مشکل تا حد امکان.(مثلا روش مشکل گشایی گروهی).
- تصمیم گیری و انجام یکی از راه حل ها (بررسی دلایل موافقت و مخالفت همه راه حل و انتخاب بهترین مسیر بار عمل حل مسئله با وظیفه شناسی – منظم بودن- روش مند بودن و نظامداری در دنبال کردن و رسیدن به مشکل مربوط است) .
۱۰-واقعیت سنجی:
واقعیت سنجی توانایی ارزیابی انطباق بین آنچه تجربه می شود و آنچه عینا وجود دارد میباشد. سنجش میزان انطباق بین آنچه که فرد تجربه کرده و آنچه واقعا وجود دارد شامل تحقیق درباره شواهد عینی برای تأیید- توجیه و اثبات احساسات- ادراکات و اندیشه هاست. یکی از جنبههای این عامل میزانی از شواهد واضح ادراکی در تلاش برای ارزیابی و سازگاری با موقعیت هاست. آن شامل توانایی تمرکز و دقت در بررسی راه های سازگاری با موقعیت پیشامد است.
۱۱- انعطاف پذیری: