اهمیت پیشبینی وجه نقد روزانه از این لحاظ است که پیشبینی خوب و صحیح وجه نقد روزانه، باعث بهبود بازده سرمایه گذاری در کوتاه مدت، کاهش هزینه های انتشار اوراق بهادار تجاری و سایر استقراض های کوتاه مدت، کاهش مانده وجه نقد بلااستفاده و در حالت کلی منجر به تسهیل مدیریت وجه نقد و نیز تضمین عدم مواجهه با ورشکستگی می شود. زمانی که تحلیل گران و آماردانان به بررسی مدل های پیشبینی می پردازند، اولین نکته مهم در نظر گرفتن خالص وجه نقد در طول زمانهای گذشته و تشخیص دادن مدل مناسب سری زمانی آماری داده هاست. اما چهار دلیل عمده برای مواجهه با شکست (ناتوانی در پیشبینی صحیح) در این زمینه وجود دارد که سه دلیل اول مربوط به طرح نادرست مسأله و دلیل چهارم مربوط به ویژگی های مدل آماری است. چهار عنوان مطرح شده عبارتند از:
جدا سازی جریان های اصلی. در این مرحله باید تمام جریان هایی که متناوب نیستند را جدا کنیم (منظور از جریان های نامتناوب مواردی مانند مالیات، سود تقسیمی و … هستند). اگر تکنیک های برون یابی استاندارد و خود همبستگی به منظور پیشبینی وجه نقد روزانه بدون در نظر گرفتن جریان های نامتناوب مورد استفاده قرارگیرد، قطعاً تکنیک مورد نظر قادر به پیشبینی صحیح نخواهد بود.
شناسایی اجزا. پس از خارج کردن جریان های نامتناوب از جریان های نقد روزانه، باید اجزای آن را شناسایی کنیم. در این مرحله جریان های نقد ورودی و خروجی را جداسازی میکنیم. اغلب لازم است به منظور پیشبینی و ردیابی، جریان های نقد زیادی در نظر گرفته شود. این بدان علت است که جریان های نقد متفاوت، ویژگی های آماری متفاوتی از خود نشان میدهند. به خصوص در الگوهای مربوط به روزهای یک ماه و یا یک هفته. زیرا ترکیب های متفاوت زمانی، از الگوهای یکسان آماری تبعیت نمی کنند.
استفاده از سیستم های اطلاعاتی. به دلیل حجم زیاد داده ها (تعداد زیاد جریان های وجه نقد) در مدل های پیشبینی باید از سیستم های اطلاعاتی استفاده شود.
تشخیص الگو. جریان های نقد روزانه معمولاً دارای الگوی زمانی مشخصی هستند، مثلاً : ۱) نحوه پرداخت ماهانه، دوهفته یکبار، هفته ای یکبار، ۲) اعتبارات مربوط به یک روز در ماه و ۳) رویه ها و سیاست های فرآیندهای داخلی مانند در نظر گرفتن جریان های پرداخت در روزهای مشخص از هفته (استون و میلر، ۲۰۱۰).
در پیشبینی وجه نقد روزانه، ابتدا لازم است مدل برحسب روزهای ماه و یا روزهای هفته تعیین شود و سپس پارامترهای مدل اندازه گیری شده و در نهایت پیشبینی با توجه به اثر مناسب روزهای هفته و روزهای ماه برای یک بازه زمانی مشخص ایجاد شود (سعیدی و شعبانی مطلق، ۱۳۹۰).
۲-۱۱-۱- ترکیب دارایی ـ بدهی و ریسک نقدینگی
ریسک نقدینگی، یکی از متداولترین ریسکهایی است که بانکها با آن روبرو هستند و مدیریت صحیح نقدینگی به منظور جلوگیری از هدر رفتن فرصتهای سرمایهگذاری، استفاده از مقادیر نقدینگی مازاد برای سرمایهگذاری و اعطای تسهیلات جدید به منظور کسب بازدهی بیشتر، آمادگی برای رویارویی با شرایط بحرانی و کسری منابع نقد، ضروری است.
برای مدیریت صحیح نقدینگی لازم است ابزار مناسب و عوامل مؤثر این کار به درستی مورد شناسایی قرار گیرد. یکی از مهمترین عوامل تأثیرگذار بر نقدینگی بانکها، موقعیت دارایی و بدهیهای بانکها است. از سوی دیگر، مدیریت دارایی- بدهی یکی از عوامل کلیدی در توضیح پایداری مالی بخش بانکی و اقتصاد است. مدیریت دارایی- بدهی تلاشی برای تطابق داراییها و بدهیها در خصوص سررسیدها و حساسیت آن ها نسبت به نرخ بهره است و اساساً ریسک های نقدینگی و نرخ بهره از چنین عدم تطابقهایی سرچشمه میگیرد (جایسوال، ۲۰۱۰).
در مطالعات نظری صورت گرفته، طبقهبندیهای مختلفی از ریسک ارائه شده است. بر اساس نظر سینکی (۱۹۹۲)، ریسک بانک و مدیریت آن بر سه ریسک اعتباری، نرخ بهره و نقدینگی متمرکز است (مدرس و ذکاوت، ۱۳۸۲). گرونینگ و همکاران (۲۰۰۹) در تحقیقی که در بانک جهانی صورت گرفت، طبقهبندی دیگری از ریسک ارائه نمودند. این طبقهبندی با وجود اینکه به طور خاص در مورد ارزیابی ریسک در بانکها مطرح شده است، از لحاظ موضوعی و محتوایی قابلیت کاربرد برای سایر مؤسسات و سازمانهای تجاری را نیز دارد. در مدل وی به نوعی معنای تغییرات مثبت و منفی در منافع آینده مد نظر قرار گرفته و به چهار طبقه ریسک مالی، ریسک عملیاتی، ریسک تجاری، و ریسک وقایع اشاره شده است.
نمودار شماره ۲-۱: طبقه بندی انواع ریسک
۲-۱۲- تحلیل ریسک بانکداری(گرونینگ و براتانویک ، ۲۰۰۷)
۲-۱۲-۱- ریسک های مالی نظام بانکی
ریسکهای مالی، ریسکهایی هستند که به شدت به یکدیگر وابسته بوده و در مجموع ریسک کلی بانک را افزایش میدهند(اسدی پور، ۱۳۸۴) و به دو دسته ریسک خاص و بازار تقسیم میشوند. ریسک خاص شامل ریسک های نقدینگی، اعتباری و ریسک ساختار سرمایه و ریسک بازار شامل ریسک های نوسان نرخ بهره، ارزی و قیمت است (جوئل ، ۲۰۱۱).
تعاریف مختلف زیر از ریسک نقدینگی قابل بیان هستند:
ریسک نقدینگی عدم توانایی بانک در تامین وجوه برای اعطای تسهیلات یا پرداخت به موقع دیون خود نظیر سپرده ها است (ترایپ ، ۱۹۹۹).
این ریسک عمدتاً از ساختار داراییها و بدهیهای بانکها ناشی میشود و منشا اصلی آن، عدم تطابق زمانی بین جریانهای ورودی و خروجی به بانک است؛ از این رو ریسک نقدینگی را میتوان به دو دسته ریسک نقدینگی داراییها و منابع تقسیم نمود(کروهی و مارک، ۲۰۰۰).
ریسک نقدینگی داراییها به عدم توانایی بانک در فروش داراییهای خود جهت برآوردن نیازهای نقدی غیرمنتظره اشاره دارد. ریسک نقدینگی منابع نیز به عدم جذب منابع توسط بانک به طریق عادی (مانند جذب سپردهها و یا استفاده از تسهیلات و خطوط اعتباری بانکها) باز میگردد(اسدی پور، ۱۳۸۴).
نقدینگی، در دسترس بودن وجه نقد یا معادلهای وجه نقد است. پس میتوان گفت ریسک نقدینگی عبارت است از ریسک عدم آمادگی بانک برای تامین تسهیلات اعطایی یا پرداخت به موقع دیون بانک (بنکز، ۲۰۰۵).
از نگاهی دیگر، نقدینگی خاصیتی از داراییها است که به زمان و هزینه تبدیل آن ها به پول بستگی دارد. به عبارتی، هزینه مبادله یک دارایی با پول، معیاری برای سنجش نقدینگی آن دارایی است (فرجی، ۱۳۸۲).
یک بانک، زمانی نقدینگی کافی دارد که بتواند وجوه کافی را هم از طریق افزایش بدهیها و هم از طریق تبدیل داراییهای نقد به وجوه نقد، به سرعت و با یک هزینه قابل قبول به دست آورد (فالکونر، ۲۰۰۱).
ریسک نقدینگی به وجوه غیرمتمرکز یک بانک نیز مربوط است که عبارت است از حسابهای جاری، حسابهای پسانداز و سپردههای مدتدار کوچک. این حسابها در برابر تفاوت میان نرخ بهره بانکی و نرخ بهره بازار، غیرحساس هستند (بهرامی و عقیلی کرمانی، ۱۳۸۱).