RCR
پسمانده خوراک مصرفی
Residual feed intake
RFI
نسبت رشد وابسته
Relative growth rate
RGR
گونه های اکسیژن واکنش دهنده
Reactive oxygen species
ROS
چرخه کربس
Tricarboxylic acid
TCA
فصل اول
مقدمه
۱-۱- اهمیت پژوهش
سرانه مصرف گوشت و نوع گوشت مصرفی (گوشت گاو، گوسفند و…) در کشورهای گوناگون، از مرتبه اجتماعی، وضعیت اقتصادی و باورهای مذهبی تاثیر میپذیرد (Verbeke, 2008 and Bonne). سرانه مصرف گوشت در ایران ۴/۳۰ کیلوگرم به ازای هر نفر در سال است (FAO, 2009). در مناطقی از جهان که باورهای مذهبی سبب خودداری از مصرف گوشت گاو یا خوک می شود، گوسفند (با نام علمی Ovis aries از خانواده bovidea و جنس ovis) منبع مهم تامینکننده پروتینی است، که مهمترین دام گوشتی (از لحاظ تقاضا برای مصرف) در ایران است که از دیرباز نگهداری شده است (Shadnoush et al., ۲۰۰۴).
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
برههایی که در مراتع پرورش مییابند، معمولا به وزن بهینه کشتار نمیرسند (۲۰۱۱ Papi et al.,)، همچنین علوفه در دسترس مراتع، محدود است و کیفیت بالایی ندارد؛ خشکسالی نیز از سازههای محدود کننده پرورش بره در مراتع ایران است (Shadnoush et al., ۲۰۰۴). پرورش بره در پرواربندی، گوشت مورد نیاز برای تقاضای روز افزون مصرف کنندهگان در ایران را می تواند فراهم کند. بره پروار شده، با خوراکی بر پایه کنسانتره، دارای لاشه سنگینتر و نرخ رشد بالاتری است (Izadifard and Zamiri, 2007). محدودیت چشمگیر در یک سیستم پرواربندی، قیمت خوراک است که در خلال یک سال (فصلهای گوناگون سال) دارای نوسان قیمت و میزان در دسترس بودن آن متفاوت و محدود است .(Rihawi et al., ۲۰۱۰) هزینه خوراک (با توجه به آنکه بیش نیمی از هزینه های یک پرواربندی را به خود اختصاص میدهد) یک سازه مهم در میزان سودهی پرواربندی است (Herd and Bishop, 2000).
کاهش مقدار خوراک مصرفی (FI)[1]، بدون کاهش بازده بیولوژیکی یا کاهش بازده اقتصادی، تاثیر مهمی بر بازدهی پرواربندی دارد (۲۰۱۱ et al., Redden). بنابراین، تلاش برای بهبود بازدهی مصرف خوراک، منجر به کاهش هزینه های خوراک، و پیآیند آن کاهش هزینه های پرواربندی خواهد شد Hoque et al., ۲۰۰۹))، همچنان که فروزه بازدهی خوراک وراثتپذیر و بهبود ژنتیکی این فروزه در گوسفند امکان پذیر است (and Oddy, 2004 Robinson).
۱-۲- بهنژادی
هدف بهنژادی، بهبود شایستگی ژنتیکی دامها در دودمانهای پیآیند است؛ به گونهای که بازده تولیدی دامها افزایش یابد. نخستین ابزار در بهنژادی گوسفند، گزینش دام برتر (به عنوان پدر و مادر دودمانهای پیآیند برای پدید آوردن فرزندان پربازدهتر) است. بهنژادی سبب تغییر فراوانی ژنهای سودمند (ژنهایی که سبب بروز فروزههای تولیدی میشوند) میشود، که میتواند سبب جا به جایی شمار زیادی از این ژنهای سودمند به دودمانهای پیآیند شود. همچنین بهنژادی سبب کاهش فراوانی ژنهای نامطلوب میشود. در برنامههای بهنژادی آمیزش افراد برای ایجاد دودمانهای پیآیند، بر سه گونه است:
۱-۲-۱- آمیزش خویشاوندی: به گونهای از آمیزش گفته میشود که افراد (نر و ماده) دارای یک نیای مشترک باشند (این افراد در دو یا سه دودمان پیش، دارای نیای مشترکاند). این گونه آمیزش سبب افزایش هموزیگوتی ژنها در دودمانهای پیآیند میشود.
۱-۲-۲- آمیزش ناخویشاوندی: به گونهای از آمیزش گفته میشود که آمیزش بین افرادی رخ میدهد که نسبت خویشاوندی آنها کمتر از میانگین نسبت خویشاوندی جامعه باشد. این گونه آمیزش سبب افزایش هتروزیگوتی ژنها در دودمانهای پیآیند میشود.
۱-۲-۳- آمیزش تصادفی: به گونهای از آمیزش گفته میشود که شانس افراد جامعه برای جا به جایی ژنهای خود به دودمانهای پیآیند برابر باشد (آمیزشها به صورت تصادفی رخ دهد). در برنامه های بهنژادی، از این گونه آمیزشها تنها برای مقایسه سیستمهای آمیزشی دیگر، استفاده میشود (Howell, 2003).
در ایران، با وجود اجرای برنامه های بهنژادی در دهههای پیشین، بهبود چشمگیری در گلههای گوسفند به وجود نیامده است (Haghdoost et al., ۲۰۰۸). در پرورش تجاری دام، بهبود بازدهی تولید برای افزایش درآمد، اهمیت فراوانی دارد؛ و خوراک بهعنوان مهمترین بخش هزینه های تولید به شمار می آید (Kosgay et al., ۲۰۰۳)؛ بنابراین، با اجرای برنامه های بهنژادی برای بهبود بازدهی خوراک، بازدهی تولید پرواربندی را میتوان بهبود بخشید. برای گزینش افرادی (به عنوان پدر و مادر، برای ایجاد دودمان جدید) که نسبت به همتاهای خود در درون یک جمعیت کارآمدتر باشند، اغلب لازم است که مقدار مصرف خوراک و افزایش وزن بدن در یک دوره زمانی اندازه گیری شود (et al., ۲۰۱۰ Knott).
۱-۳- روشهای اندازه گیری بازدهی خوراک
چندین روش برای اندازه گیری بازدهی خوراک وجود دارد:
یکی از روشهای اندازه گیری بازدهی خوراک، نسبت تبدیل خوراک (FCR)[2]، یعنی نسبت خوراک مصرف شده به افزایش وزن بدن[۳] (FI/BWG) است .(Smith et al., ۲۰۱۰) هنگامی که مصرف خوراک به ازای هر واحد افزایش وزن بدن ارزیابی شود، میتوان نسبت خوراک مصرف شده به افزایش وزن بدن (FI/BWG) را برای تفاوت در نیاز نگهداری هر دام تصحیح کرد، که این روش اندازهگیری بازدهی خوراک را نسبت تبدیل خوراک تصحیح شده[۴] مینامند؛ برای برآورد aFCR از معادله زیر استفاده می شود:
aFCR = (Wave/Wi)× FCRi
که در این معادله، Wave وزن متابولیکی بدن در میانه دوره آزمایش، Wi و FCRi، به ترتیب وزن متابولیکی بدن و نسبت تبدیل خوراک iامین دام است ((Bishop et al., ۱۹۹۱.
وارون نسبت تبدیل خوراک را بازدهی خوراک (FE)[5] مینامند که گاهی در گاوداریهای صنعتی مورد استفاده قرار میگیرد. مشکل این روشهای اندازه گیری، همبستگی بالای آنها با FI و نرخ رشد است .(Smith et al., ۲۰۱۰) همچنان که میانگین افزایش وزن روزانه (ADG)[6] در برههای نر قزل همبستگی بالایی با FCR و aFCR به ترتیب(۸۹/۰- و ۸۳/۰-) داشت (Rajaei Sharifabadi et al., ۲۰۱۲). از دیگر روشهای اندازهگیری خوراک که در گاوهای شیری به کار گرفته میشود، میتوان به بازده نگهداری[۷] اشاره کرد، که به عنوان نسبت وزن بدن به خوراک مصرفی، در دامهایی بیان میشود که هیچ گونه تغییری در وزن بدن نداشته باشند. برآورد این روش اندازهگیری بازدهی خوراک، به سبب این که وزن دام باید در خلال گامه آزمایشی بدون تغییر باشد، بسیار دشوار است (Swanson and Miller, 2008). اگر از این روشها بهعنوان یک ابزار گزینش، در برنامه های بهنژادی استفاده شود، اثر زیانآوری بر بازدهی دامپروری خواهند داشت، زیرا سبب افزایش وزن دام در هنگام بلوغ[۸] میشوند. گزینش برای افزایش نرخ رشد می تواند اندازه بدن و وزن دام را افزایش دهد. افزایش وزن هنگام بلوغ، سبب افزایش هزینه های نگهداری در سیستم دامپروری می شود که به خودی خود، بالا است. در نتیجه، افزایش هزینه نگهداری به طور چشمگیری بازدهی پرواربندی را کاهش میدهد (Swanson and Miller, 2008).
پسمانده خوراک مصرفی[۹](RFI) از دیگر روشهای اندازه گیری بازدهی خوراک است که بهوسیله کوخ و همکاران پیشنهاد شد (et al., ۱۹۶۳ Koch)؛ پسمانده خوراک مصرفی تفاوت بین خوراک مصرف شده حقیقی و مقدار خوراکی است که بر پایه اندازه بدن و نرخ رشد محاسبه و تعیین می شود (Herd and Bishop, 2000). این فراسنجه، تابعی خطی از خوراک مصرفی، تولید، و وزن بدن است ((Wood et al., ۲۰۰۴. پسمانده خوراک مصرفی را میتوان با معادله رگرسیونی محاسبه کرد؛ که در آن، خطا[۱۰] همان RFIاست (et al., ۲۰۰۸ Knott):