بخش بزرگی از الگوهای شناختی- رفتاری اختلال اضطراب اجتماعی به این مسأله اختصاص دارد که اختلال اضطراب اجتماعی تا اندازه ای پاسخ به ارزیابی منفی دیگران است که توسط فرد مبتلا ادراک می شود (رپی[۱۰۰] و هیمبرگ، ۱۹۹۷ ).
در درمان اختلال اضطراب اجتماعی، هم از درمان های دارویی و هم از درمان های روانشناختی بهره گرفته می شود. هرچند بررسی های چندی در رابطه با تعیین برتری یکی از این ها نسبت به دیگری انجام شده، هنوز یافته های باثباتی که بتواند برتری یک روش را بر دیگری نشان دهد به دست نیامده است ( تورک و همکاران، ۲۰۰۱؛ رووا و آنتونی[۱۰۱]، ۲۰۰۵). اختلال اضطرابی، سومین نوع از معمول ترین اختلالات روانی بعد از اختلال افسردگی ماژور و اختلال وابستگی به الکل است. مطالعات اپیدمیولوژیک نشان دادند که نرخ شیوع اختلال اضطراب اجتماعی در طول زندگی، ۳/۱۳درصد است ( کسلر[۱۰۲] و همکاران، ۱۹۹۴ ).
مطالعات نشان دادند که تجربه اضطراب اجتماعی در طول تحصیل، مشکلاتی را در مراحل بعدی زندگی آن ها ایجاد میکند ( تایسن[۱۰۳] و همکاران، ۲۰۰۱ ). که علاوه بر ناراحتی های شخصی، ممکن است تأثیر منفی بر عملکرد شغلی و روزانه آن ها داشته باشد (فرس کنزس[۱۰۴] و همکاران، ۱۹۹۷ ).
محققان و پزشکان بالینی در سال های اخیر تلاش های فزاینده ای به منظور فهم اثرات گسترده اختلال اضطراب اجتماعی نموده اند. پژوهش های بیشماری، شیوع، اتیولوژی و درمان این مشکل بالینی را مورد بررسی قرار دادند . این امر نشان میدهد که اضطراب اجتماعی دیگر یک اختلال فراموش شده نیست (لیبوتز[۱۰۵] و همکاران، ۱۹۸۵ ). طرحواره منفی از خود مهم ترین مؤلفه اضطراب اجتماعی تلقی شده است. غالبا مشاهده شده که افراد با اضطراب اجتماعی، خود را دست کم گرفته و این برداشت از خود، بر کنشهای متقابل آن ها با دیگران اثر میگذارد ( کلارک[۱۰۶] و همکاران، ۱۹۹۵ ).
به اندازه ای که شناخت های معطوف بر ارزیابی منفی از خود، نقش مهمی در ایجاد و دوام اضطراب اجتماعی ایفا میکنند، باید انتظار سطوح نسبتا پایین عزت نفس در افراد اجتماعی مضطرب را داشت .به بیان دیگر، سطوح پایین عزت نفس، عامل نیرومندی برای ایجاد ارزیابی منفی از خود و در نتیجه ایجاد اضطراب اجتماعی است ( جنگ[۱۰۷]، ۲۰۰۲ ).
محققان دریافته اند که افراد بزرگسال ( بووارد[۱۰۸] و همکاران، ۱۹۹۹ ) و کودکان ( گینسبرگ[۱۰۹] و همکاران، ۱۹۹۸ ) از نظر اجتماعی مضطرب، سطوح نسبتا پایین تر عزت نفس را گزارش میکنند. این امر نشان دهنده اهمیت ارزیابی منفی از خود در زمینه اضطراب اجتماعی است.
گرکاو استون[۱۱۰] با مطالعه بر روی جوانان از نظر عملکرد هیجانی نشان دادند که افراد با سطوح بالای اضطراب اجتماعی، ادراک از خود منفی بالایی را گزارش کردند . برای مثال، افراد با سطح بالای اضطراب اجتماعی، از نظر اجتماعی کمتر خود را می پذیرفتند و سطوح پایین تری از عزت نفس را در مقایسه با همتایان به لحاظ اجتماعی کمتر مضطرب خود ادراک میکردند ( گرکا و استون، ۱۹۹۳ ).
در تأیید این تصور که افراد به لحاظ اجتماعی مضطرب در مقایسه با افراد غیر مضطرب، دیدگاه ه های اساسا منفی تر راجع به خود دارند، برخی محققان نشان دادند که اضطراب اجتماعی با نمرات پا یین تر بر روی مقیاس عزت نفس عمومی در ارتباط است ( چک[۱۱۱] و همکاران، ۱۹۸۶؛ جونز[۱۱۲] و همکاران، ۱۹۸۶؛ کوچووسکی[۱۱۳] و همکاران، ۲۰۰۰ ، به نقل از مسعودنیا، ۱۳۸۸ )
ویکس[۱۱۴] و همکاران ابراز می دارند که مدل های شناختی اضطراب اجتماعی احتمالاً یک مؤلفه بنیادی شناخت افراد مضطرب اجتماعی را نادیده می گیرند. به باور این محققان افراد دارای اضطراب اجتماعی ممکن است از ارزیابی مثبت نیز به اندازه ارزیابی منفی واهمه داشته باشند. بنا به نظر آنان در اضطراب اجتماعی “ترس از ارزیابی” به معنای عام آن اهمیت دارد و این افراد هم از ارزیابی منفی و هم ارزیابی مثبت واهمه دارند. بر این اساس، افراد دارای اضطراب اجتماعی نه تنها از این که عمکردشان ضعیف و مسخره قلمداد شود، بلکه از این که مورد تشویق و تحسین نیز واقع شود احساس ناراحتی میکنند. شواهد حاکی از رابطه اضطراب اجتماعی و ترس از ارزیابی مثبت، از مطالعات مربوط به بازخورد اجتماعی مثبت برخاسته است ( ویکس و همکاران، ۲۰۰۸ ). مطالعه ویکس و همکاران نشان داد که ترس از ارزیابی مثبت با ناراحتی بیشتر هنگام دریافت بازخورد اجتماعی مثبت و باور ضعیف تر به درستی بازخورد مثبت اجتماعی دریافت شده مرتبط است و ترس از ارزیابی مثبت رابطه اضطراب اجتماعی و ناراحتی مربوط به بازخورد مثبت اجتماعی را میانجی[۱۱۵] میکند (ویکس و همکاران، ۲۰۰۸) .
از سوی دیگر، در پژوهش ویکس و همکاران، ترس از ارزیابی منفی با احساس ناراحتی مربوط دریافت بازخورد مثبت و کاهش صحت ادراک شده بازخورد اجتماعی دریافت شده ارتباط نداشت. محققان ابراز می دارند که از این یافته برداشت می شود که بازنمایی سوگیرانه افراد دارای اضطراب اجتماعی ممکن است جنبههای مثبت تصویر خود را به همان اندازه جنبههای منفی آن شامل شود ( رپی و همکاران، ۱۹۹۷ ).
ویکس و همکاران، گزارش کردند که رابطه ترس از ارزیابی مثبت با چندین سنجه اضطراب اجتماعی (اضطراب تعامل اجتماعی و در معرض دید دیگران بودن) قوی تر از رابطه اش با سنجه های اختلال اضطراب فراگیر، اختلال وسواسی – اجباری، اختلال هراس، افسردگی، اضطراب و استرس بود . بنابرین به نظر میرسد که رابطه ترس از ارزیابی مثبت با اضطراب اجتماعی اختصاصی است (رپی و همکاران، ۱۹۹۷).
تبیین های مختلفی برای واکنش منفی افراد مبتلا به اضطراب اجتماعی به تجارب اجتماعی مثبت وجود دارد. برای مثال طبق نظریه خود تأییدی سوان [۱۱۶]( سوان، ۱۹۹۰ ) زمانی که افراد بازخوردهایی دریافت میکنند که با خودنگریشان[۱۱۷] هماهنگی ندارد، احساس پریشانی میکنند. بنابرین، افراد مبتلا به اضطراب اجتماعی که نوعی سوگیری اجتماعی منفی دارند و در ارتباطات اجتماعی انتظار حوادث منفی را می کشند ( امیر و همکاران، ۱۹۹۸)، وقتی بازخوردهای اجتماعی مثبت دریافت میکنند احساس ناخوشایند و ناراحت کننده ای دارند زیرا اطلاعات مثبت با باورشان مبنی بر انتظار آنان ازعملکردشان در موقعیت های اجتماعی( برای مثال،ضعیف )، ارتباط منطقی ندارد.
بنا به نظر والاس[۱۱۸] و آلدن[۱۱۹] افراد دارای اضطراب اجتماعی نگرانند که پس از دریافت نشانه های مثبت در تعامل اجتماعی، انتظار اطرافیان از آنان افرایش یابد، و از سوی دیگر، بر این باورند که عملکرد آنان تغییر مثبت و رو به بهبودی نخواهد داشت. در نتیجه این باور، پیشبینی میکنند که ارزیابی مثبت از جانب اطرافیان سرانجام به شکست آن ها منجر خواهد شد ( والاس و آلدن، ۱۹۹۵؛ والاس و آلدن، ۱۹۹۷ ).
ذکر این نکته ضروری است که این محققان ترس از ارزیابی مثبت را یک نوع تأخیری[۱۲۰] از ارزیابی منفی می دانند و آن را ترس از ارزیابی منفی متعاقب مینامند. بنا به نظر آنان ترس از ارزیابی مثبت به صورت غیرمستقیم با اضطراب اجتماعی مرتبط است .
از سوی دیگر ویکس و همکاران واکنش منفی به بازخوردهای مثبت اجتماعی را با نام ترس از ارزیابی