امام علی(ع) در خطبه همام در ارتباط افراد پرهیزگار با دنیا چنین می فرماید: «امّا پرهیزگاران! در دنیا دارای فضیلت های برترند، سخنانشان راست پوشش آنان میانه روی، و راه رفتنشان با تواضع و فروتنی است، چشمان خود را بر آنچه حرام خدا حرام کرده می پوشانند، و کوشش های خود را وقف دانش سودمند کردهاند… در روزگار کوتاه دنیا صبر کرده، تا آسایش جاودانه قیامت را به دست آورند، تجارتی پر سود که پروردگارشان فراهم فرموده، دنیا می خواست آن ها را بفریبد اما عزم دنیا نکردند، و می خواست آن ها را اسیر خود گرداند که با فدا کردن جان خود را آزاد ساختند» (نهج البلاغه: خطبه ۱۹۳)
این نشان میدهد که انسان در تربیت خودش، مسئولیت دارد و اگر مرتکب خطا شود خودش مقصر است نه خداوند دنیا. لذا امام علی توجه انسان را در امر تربیت خودش به این توجه داده است که چه اعمال و رفتارهایی زیبا و زشت است که در تربیت اخلاقی فرد مؤثر است.
لذا فرد باید راستگو باشد، اعتدال داشته باشد، متواضع و فروتن باشد، تسلیم فرمان های الهی باشد، به دنبال کسب دانش الهی و سودمند باشد، صبور باشد، اجازه ندهد ظواهر و زیبایی های دنیا او را فریب دهد، که این چنین فردی قابل ستایش است.
امام علی(ع) می فرماید: «… اگر در تعصب ورزیدن ناچارید، برای اخلاق پسندیده، افعال نیکو و کارهای خوب تعصب داشته باشید، همان افعال و کرداری که انسان های با شخصیت، در آن ها از یکدیگر پیشی می گرفتند. یعنی اخلاق پسندیده، بردباری به هنگام خشم فراوان و کردار و رفتار زیبا و درست، و خصلت های نیکو! پس تعصب ورزید در حمایت کردن از پناهندگان، و همسایگان، وفاداری به عهد و پیمان، اطاعت کردن از نیکی ها، سرپیچی از تکبر و خودپسندی ها، تلاش در جود و بخشش، خودداری از ستمکاری، بزرگ شمردن خونریزی، انصاف داشتن با مردم، فرو خوردن خشم، پرهیز از فساد در زمین تا رستگار شوید» (نهج البلاغه: خطبه ۱۹۲).
با توجه به این خطبه که نشان میدهد که انسان در جهت تربیت اخلاقی خود باید تلاش کند و تعصب بورزد تا موفق شود، خود را به خالق زیبایی ها نزدیک کند که هدف نهایی تربیت اخلاقی است.
۳- گرایش به خیر اخلاقی
انسان به فطرت خود گرایش به خیر اخلاقی دارد، یعنی گرایش به اموری که فراتراز سودجویی و زیان گریزی است.
هر چه فطرت از حجابهای مرتبه طبیعت پاکتر گردد یعنی انسان وجودش را از صفات ناپسند و رذایل اخلاقی پاکتر کند فضایل و کرامتها در آدمی بیشتر جلوه مییابد در نتیجه تربیت اخلاقی انسان در جهت صحیح پیش می رود، امیرمؤمنان علی(ع) مردمان را به تربیت اخلاقی خودشان و دفع موانع آن فراخوانده و فرموده است: «ای بندگان خدا! آن کس که نسبت به خود خیر خواهی او بیشتر است، در برابر خدا از همه کس فرمانبردارتراست، و آن کس که خویشتن را بیشتر می فریبد، نزد خدا گناه کارترین انسانها است. زیانکار واقعی کسی است که خود را بفریبد. و آنکس مورد غبطه است و بر او در شک میبرند که دین او سالم باشد. «سعادتمند کسی است که از زندگی دیگران عبرت آموزد». و شقاوتمند کسی است که فریب هوا و هوس ها را بخورد. آگاه باشید! « ریاکاری و تظاهر، هرچند اندک باشد شرک است» و همنشینی با هواپرستان ایمان را به دست فراموشی می سپارد، و شیطان را حاضر میکند. از دروغ بر کنار باشید که با ایمان فاصله دارد. راستگو در راه نجات و بزرگواری است، اما دروغگو بر لب پرتگاه هلاکت و خواری است. حسد نورزید که حسد ایمان را «چونان آتشی که هیزم را خاکستر کند نابود میسازد» « با یکدیگر دشمنی و کینه توزی نداشته باشید که نابود کننده هرچیزی است». بدانید که آرزوهای دور و دراز عقل را غافل و یاد خدا را به فراموشی می سپارد. آرزوهای فاروا را دروغ انگارید و که آرزوها فریبنده اند و صاحبش فریب خورده» (نهج البلاغه: خطبه ۱۶).
که در این بیانات امام علی(ع) فرد برای تربیت اخلاقی خود را جهت دهد باید از بسیار کارهایی که با فطرت او سنخیت ندارد دوری کند مثل: نفاق و دروغ، حسد و آرزوهای ناروا و … از خود دور کند و خود را فریب ندهد تا بتواند راه سعادت را طی کند.
لذا آن حضرت نیز مردمان را به خیرهای اخلاقی برانگیخته است و چنین فرموده است: « قَدرُ الرَّجُلِ عَلَی هِمَّتِهِ، وَ صِدقُهُ عَلَی قَدرِ مُرُءَتِهِ، وَ شَجَاعَتُهُ عَلَی قَدرِ أَنفَتِهِ، وَ عِفَّتُهُ عَلَی قَدرِ غَیرَتِهِ» (نهج البلاغه: حکمت ۴۷).
« ارزش مرد به اندازه همّت اوست، و راستگویی او به میزان جوانمردی اش و شجاعتت او به قدر ننگی است که احساس میکند، و پاکدامنی او به اندازه غیرت اوست».
و نیز امام علی(ع) می فرماید: ««خدا را اطاعت کنید و از فرمان خدا سرباز مدارید، اگر خیری دیدید برگزینید و اگر شرّ و بدی دیدید از آن دوری کنید».
می توان چنین نتیجه گفت انسانی که اهل معرفت است و خلوص نیت دارد (با توجه به اوصاف متقین در خطبه همام) این انسان در تربیت اخلاقی خویش سعی و تلاش میکند چرا که به طور فطری گرایش به خیر اخلاقی دارد پس تمایل ذاتی به فضیلتها و کرامتها دارد، مانند گرایش به راستی و درستی از آن جهت که راستی و درستی است و انزجار از ناراستی و نادرستی؛ گرایش به پاکی و پاکدامنی و انزجار از ناپاکی و تباهگری، گرایش به پرواپیشگی و انزجار از پرده دری؛ گرایش به احسان و نیکوکاری و انزجار از تنگ نظری و بدکاری؛ گرایش به شجاعت و دلیری و انزجار از بزدلی و خواری پذیری؛ گرایش به دیگر دوستی و فداکاری و انزجار از خودخواهی و خودکامگی دارد» (مطهری، ص۵۳).
۴- گرایش به آزادی
انسان به فطرت خود آزادی دوست است و میل به آزادگی دارد، و این مهمترین گوهر وجود آدمی در جهت اهداف تربیتی اخلاقی است، چنان که امیرمؤمنان علی (ع) به امام مجتبی (ع) یاد آورد شده است:
« … وَ لا تَکُن عَبدَ غَیرِکَ وَ قَد جَعَلَکَ اللهُ حُرّاً … » (نهج البلاغه: نامه ۳۱).
« … بنده دیگری مباش که خداوند آزادت آفریده است…»
بر مبنای همین آزادگی فطری است که امام علی (ع) مردمان را به آزادی از سخت ترین موانع تربیت آدمی یعنی دنیای نکوهیده فراخوانده و فرموده است:
« أَلَا حُرٌّ یَدَعُ هذِهِ اللُّمَاظَهَ لأَهلِها؟ إِنَّهُ لَیسَ لِاَنفُسِکُم ثَمَنٌ إِلَّا الجَنَّهَ، فَلَا تَبِیعُوهَا إِلّا بِهَا» (نهج البلاغه: حکمت ۴۵۶).
« آیا آزادمردی نیست که این لقمه جویده حرام دنیا را به اهلش واگذارد؟ همانا بهایی برای شما جز به بهشت نیست به کمتر از آن نفروشید!»
آزادی معنوی انسان در گرو پرواپیشگی و پرهیزگاری اوست و فطرتش او را بدین آزادی فرامی خواند؛ به بیان امیرمؤمنان علی (ع):
«فَإِنَّ تَقوَی اللهِ مِفتاحُ سَدادٍ، وَ ذَخِیرَهُ مَعَادٍ، وَ عِتقٌ مِن کُلِّ مَلَکَهٍ، وَ نَجَاهٌ مِن کُلِّ هَلَکَهٍ» (نهج البلاغه: خطبه ۱۰۳).
« همانا تقوای الهی کلید درستکاری و رستگاری و اندوخته روز بازپسین و آزادی از هر بندگی و رهایی از هرتباهی است».