-
- رژیم نرخهای ارز شناور[۱۰] که شامل شناورهای منفرد[۱۱]، شناورهای مشترک[۱۲] و شناورهای اداره شده[۱۳] است.
-
- رژیم نرخهای ارز ثابت نگهداشته شده و یا قفل شده که به دو دستهی زیر تقسیم میشوند:
-
- پولهایی که ارزششان به پولهای اصلی دنیا قفل شده است.
-
- پولهایی که ارزششان به سبدهای پولی قفل شده باشد.
۲-۲-۵-۱- نظام نرخ ارز ثابت
رژیم نرخهای ارز ثابت نگهداشته شده در نقطه مقابل رژیم نرخهای ارز شناور آزاد قرار دارد. در این نظام پولی، ارز پولی نمیتواند آزادانه در بازار نوسان داشته باشد و یا به تغییرات روزانهای پاسخ دهد که در عرضه و تقاضا پدید میآید. در رژیم نرخهای ارز ثابت نگهداشته شده، ارزش مبادلهای پول به وسیله مقامات پولی کشور ثابت نگاه داشته میشود و تغییرات در دریافتیها و پرداختیهای ارزی موجب نوسان نرخ ارز نمیشود.
برخی از اقتصاددانان دو منفعت را برای رژیم نرخهای مبادله ثابت نگهداشته شده متصور میدانند که عبارتند از:
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
-
- پولهای ملی کشورها هنگامی که بتواند با قیمتهای ثابتی با یکدیگر مبادله شوند بیشتر مورد استفاده قرار میگیرد.
-
- در رژیم نرخهای ارز ثابت نگهداشته شده کشورها نمیتوانند برای رسیدن به برخی از اهداف ملی به طور تهاجمی نرخ ارز را تحریف کنند و تغییر دهند.
یکی از نکات با اهمیت در بررسی ارزش پول ملی در رژیم نرخهای ارز ثابت نگهداشته شده این است که تنها نرخ ارز واقعی میتواند در بلند مدت دوام بیاورد. مقامات پولی کشور نمیتوانند و اجازه ندارند که به طور تصادفی، ارزش برابری و یا نرخ ارز را تعیین کنند بلکه باید از نرخ ارزی حمایت کنند که حسابهای خارجی کشور را در بلندمدت متوازن کند.
۲-۲-۵-۲- نظام نرخ ارز شناور
تعیین رزیم نرخ مبادله به میزان دخالت دولت و مقامات پولی کشور در بازار مبادله خارجی بستگی دارد. بنابراین، نرخ مبادله میتواند آزادانه در بازار مبادله خارجی شناور باشد. در این حالت دخالت دولت صفر است. همچنین نرخ مبادله میتواند کاملاً ثابت نگهداشته شود که در این صورت، دخالت دولت صد در صد خواهد بود. اگر نرخ مبادله شناور شناور آزاد با دخالتهای دولت روبرو شود و درجه دخالت دولت افزایش یابد، ما به آهستگی به سوی رژیم نرخ مبادله ثابت نگهداشته شده حرکت میکنیم. از طرفی یک نرخ اختلافی میتواند به نرخ مبادله ثابت نگهداشته شده اضافه گردد تا به این وسیله نرخ مبادله بتواند در آن محدوده نوسان داشته باشد. با افزایش دامنه نرخ اختلاف، نظام نرخهای مبادله ثابت نگهداشته شده به نرخهای مبادله شناور نزدیک میشود. هنگامی که پهنای نرخ اختلاف به بینهایت برسد و از سوی دولت نیز دخالتی صورت نگیرد، رژیم نرخ مبادله به صورت رژیم نرخ مبادله شناور آزاد ظاهر میگردد.
۲-۲-۵-۳- سیستم نرخهای مبادله شناور آزاد
اگر ارزش مبادله یک پول از طرف مقامات پولی کشور اجازه داشته باشد آزادانه در بازار مبادله خارجی شناور باشد و این ارزش هر روز به وسیلهی موقعیتهای عرضه و تقاضا تعیین گردد چنین سیستمی را سیتم نرخ مبادله شناور آزاد میگویند. در این وضعیت، نیروهای بازار به تعیین هر نرخ مبادله در سطحی میپردازند که به شفافیت بازار منجر میشود.
۲-۲-۵-۴- سیستم نرخهای مبادله شناور اداره شده
دخالت بانک مرکزی در بازار مبادله خارجی برای جلوگیری از کاهش و یا افزایش ارزش پول داخلی موجب میشود تا نرخهای مبادله شناور آزاد به شناور اداره شده انتقال یابد. در حالی که نرخ مبادله به وسیله موقعیتهای عرضه و تقاضا در بازار مبادله خارجی تعیین میشود، دخالتهای دولت نیز در مواقعی که ضروری بنظر برسد، در بازار مبادله خارجی اعمال میگردد تا با این وسیله نوسانات کوتاه مدت را کنترل و هموار کنند بدون آنکه بر روند نرخ مبادله در بلند مدت تأثیری بگذارند. اهمیت این سیستم هنگامی آشکار میشود که در صورت موفقیت، منافع هر دو سیستم نرخهای مبادله شناور آزاد و ثابت نگهداشته شده را دربر دارد.
میان نرخ مبادله شناور آزاد و نرخ مبادله شناور اداره شده دو تفاوت وجود دارد:
-
- در رژیم نرخ مبادله شناور آزاد، نرخ مبادله باید در محدوده نرخ تعادل خود تعیین شود به عبارت دیگر در این وضعیت دریافتها و پرداختها برابر میگردند. در رژیم نرخ مبادله شناور اداره شده، این فرض نمیتواند صادق باشد. دخالت دولت باعث میشود نرخ مبادله به جای اینکه به نرخ تعادل نزدیک شود، کاملاً از آن فاصله بگیرد.
-
- در رژیم نرخهای مبادله شناور آزاد بر خلاف نرخهای مبادله شناور اداره شده، به هیچگونه ذخیرهسازی ارزی نیازی نیست یعنی لزوم تشکسل حساب ذخیره رسمی در تراز پزداختها برای تعدیل حسابهای خارجی وجود ندارد زیرا نرخ مبادله قادر است بازار مبادله خارجی را شفاف کند. در سیستم نرخهای مبادله شناور آزاد، کسری و یا مازاد در حسابهای خارجی در کاهش و یا افزایش ارزش پول داخلی آشکار میشود. در حالیکه در رژیم نرخهای مبادله ثابت نگهداشته شده، کسری و یا مازاد خارجی ذخایر بین المللی کشور را تغییر میدهد و در سیستم نرخهای مبادله شناور مدیریت شده، عدم توازنهای خارجی به ترکیبی از تغییرات در نرخ مبادله و ذخایر بین المللی منجر میشود.
۲-۲-۵-۵- سیستم نرخهای مبادله شناور گروهی
در دهه ۱۹۶۰، دو اقتصاددان به نامهای مککینون[۱۴] و ماندل[۱۵] به تشریح و بررسی سیستم شناورهای گروهی پرداختند و تئوری مناطق پولی مطلوب[۱۶] را تبیین کردند. بر اساس این تئوری پولهای چند کشور به وسیله سیستم دائمی نرخهای مبادله ثابت نگهداشته شده تحت شرایطی که منطقه مزبور را مطلوب میسازد، به یکدیگر مرتبط میشوند. پولهای کشورهای عضو میتوانند به طور گروهی در برابر پولهای کشورهای غیرعضو شناور باشند. (ماندل، ۱۹۶۱)
۲-۲-۶- نرخ ارز به عنوان لنگر اسمی
مطابق تئوریهای اقتصاد کلان، امکان دسترسی به یک تعادل با ثبات در اقتصاد زمانی میسر خواهد بود که سیاستهای ارزی با سیاستهای پولی و مالی سازگاری و هماهنگی داشته باشد. نرخ ارز متغیر کلیدی و مهم اقتصادی در سیاستگذاریها قلمداد میشود تا جایی که گروهی از کارشناسان، بخصوص در کشورهای در حال توسعه، از این متغیر به عنوان لنگر اسمی یاد میکنند.
نرخ ارز رسمی یک ابزار سیاستگذاری است که بانک مرکزی میتواند از طریق تغییر در آن سیاست ارزی مورد نظر خویش را به اجرا درآورد. تغییر در نرخ ارز رسمی از دو راه بر اقتصاد کشور اثر میگذارد. یکی از طریق اثری که بر بخش خارجی اقتصاد خواهد داشت و دیگری توسط تغییری که در عرضه پول اسمی به وجود میآورد. افزایش نرخ برابری ارز اسمی رسمی و یا به عبارت دیگر تنزل ارزش پول ملی، واردات را کاهش داده و از آن طریق مستقیماً به کاهش سطح تولید ناخالص داخلی منجر میشود. در عین حال صادرات غیرنفتی که در ابتدا به افزایش نرخ ارز واکنش مثبت نشان میدهد، رفته رفته به دلیل کند شدن آهنگ رشد تولید کل نمیتواند به افزایش خود ادامه دهد. به هر حال از آنجا که صادرات غیر نفتی به نسبت صادرات کل کشور که قسمت اعظم آن را نفت تشکیل میدهد، میزان بسیار کمتری دارد، انتظار میرود حتی اگر صادرات غیر نفتی افزایش یابد، نتواند اثر قابل توجهی را برای صادرات کل کشور ایجاد کند، بنابراین با کاهش واردات تراز تجاری بهبود خواهد یافت. از سوی دیگر به دلیل آن که خالص ورود سرمایه به کشور متأثر از انتظارات نرخ ارز است، افزایش نرخ ارز رسمی به انتظارات تنزل بیشتر اسمی پول ملی دامن زده، موجب کاهش آن خواهد شد که تا حدودی بهبود تراز تجاری را خنثی خواهد کرد. در نتیجه خالص داراییهای بانک مرکزی افزایش مییابد. این افزایش به نوبه خود سبب افزایش پایه پولی و به تبع آن افزایش در عرضه پول اسمی خواهد شد. این در حالی است که اثر مستقیم افزایش نرخ ارز رسمی از طریق جزء ریالی خالص داراییهای خارجی بانک مرکزی در پایه پولی قبلاً بر عرضه پول اسمی ظاهر شده است. در واقع بعید است این مقدار عرضه پول اسمی، بدون آنکه سطح عمومی قیمتها افزایش یابد با تقاضای پول واقعی که منبعث از بخش واقعی اقتصاد است برابر شود به ویژه آن که اکنون آهنگ رشد تولید کند شده است. بنابراین فزونی عرضه پول بر تقاضای آن در نهایت منجر به افزایش سطح عمومی قیمتها و ایجاد تورم میشود. از سوی دیگر از آنجا که نرخ ارز در بازار موازی ارز متأثر از نرخ ارز رسمی است، افزایش آن سبب میشود تا به افزایش تورم دامن زده شود. در نتیجه تنزل ارزش پول ملی در اقتصاد داخلی جز کاهش رشد اقتصادی و افزایش تورم حاصل دیگری ندارد.
در یک فرایند عکس، سیاست کاهش نرخ برابری ارز (تقویت پول ملی) قادر است شرایط مطلوبی را بر اقتصاد داخلی حاکم کند، چه از یک سو موجبات رشد بیشتر تولید ناخالص داخلی را فراهم میآورد و از سوی دیگر باعث میشود تا سطح عمومی قیمتها کمتر شود.
همان طور که گفته شد، به دلیل تأثیراتی که تغییرات نرخ ارز بر کل اقتصاد میگذارد به نظر میرسد شناخت دقیق تغییرات نرخ ارز در هر کشوری ضروری است. حال آنکه کشوری مانند ایران به دلیل بستگی زیاد به درآمدهای ارزی، واردات بالا و تأثیرپذیری زیاد از اقتصاد بین المللی این ضرورت دوچندان میگردد.
از طرف دیگر شناخت دقیق تغییرات نرخ ارز میتواند تصمیمگیران کلان اقتصادی را در جهت به کارگیری سیاستهای مناسب ارزی و تعیین نرخ ارز در حد متناسب با وضعیت اقتصادی کشور یاری کند که این کار توفیق در اجرای سیاستهای کلان اقتصادی داخلی مخصوصاً سیاستهای پولی و مالی و پیاده کردن اهداف کلان، جلوگیری از شوکهای خارجی برونزا و پیدا کردن جایگاه مناسب اقتصادی در عرصه بینالملل را نصیب کشور خواهد کرد.
نامیزانی [۱۷] نرخ واقعی ارز ناشی از عوامل مختلفی است. چسبندگیهای قیمت وسیاستهای پولی، مالی و ارزی نامناسب از جمله عوامل نامیزانی نرخ ارز میباشد. پژوهشگران برای تعریف نامیزانی، از مفهوم نرخ واقعی تعادلی ارز استفاده میکنند و انحراف میان نرخ واقعی تعادلی ارز و نرخ واقعی بالفعل ارز را بعنوان نامیزانی تعریف میکنند (عسگری و توفیقی، ۱۳۸۸).
با مقایسه نرخ واقعی ارز و نرخ واقعی تعادلی ارز، نسبت تنظیم نامناسب نرخ واقعی ارز و درصد انحراف آن از مقدار تعادلی بدست میآید: (عسگری و توفیقی، ۱۳۸۸).
=RERMIS نامیزانی نرخ ارز
=RER نرخ واقعی ارز
=ERER نرخ واقعی تعادلی ارز
نرخ واقعی تعادلی ارز[۱۸] (ERER) به نرخ ارزی گفته میشود که در اقتصاد با توجه به تعادل همزمان داخلی و خارجی بدست آمده است. مفهوم تعادل داخلی به مفهوم تعادل دربازار کالا و خدمات و تعادل خارجی به مفهوم تعادل در تراز پرداختها است (همان).
نرخ واقعی ارز[۱۹] (RER) به لحاظ تئوریک به صورت قیمت نسبی کالاهای قابل مبادله به کالاهای غیر قابل مبادله تعریف میشود. اما به لحاظ دشوار بودن اندازه گیری قیمت کالاهای قابل مبادله و غیر قابل مبادله، در مطالعات برای اندازه گیری نرخ واقعی ارز آن را به صورت نرخ اسمی ارز تعدیل شده توسط سطح عمومی قیمتهای نسبی در خارج و داخل بیان میکنند (همان).
در اقتصاد دو مکتب وجود دارد که مفید بودن تلاش برای اندازه گیری نرخ واقعی تعادلی ارز را مورد پرسش قرار میدهند. اولین گروه استدلال میکنند که نرخ واقعی ارز (RER) هرگز نمیتواند همواره نامیزان باشد. به این معنا که(RER) بالفعل تمایل دارد که به عوامل بنیانی تعیینکننده آن واکنش نشان دهد. در حالیکه گروه دوم مفهوم نامیزانی را میپذیرند ولیکن نسبت به توانایی هر متدولوژی خاص برای تخمین صحیح درجه نامیزانی، مشکوک هستند (ایزارد[۲۰]، ۱۹۹۸).
« ادواردز»[۲۱] در سال ۱۹۸۹ به بررسی نرخ واقعی ارز و اندازگیری آن در کشورهای در حال توسعه پرداخته است. او با بهره گرفتن از متغیرهای بنیانی اقتصادی به تخمین نرخ ارز پرداخت و تغییرات نرخ واقعی ارز رسمی و نرخ واقعی ارز بازار موازی و تأثیر آنرا بر رشد اقتصادی کشورهای در حال توسعه بدست آورد. وی شوکهای دائمی و موقت بر نرخ ارز را موجب انحراف نرخ ارز از میزان تعادلی دانسته و نوسانات نرخ ارز اسمی، چند جانبه و مؤثر را بعنوان انحراف از نرخ ارز در نظر گرفته و اثبات میکند که این انحراف بر رشد اقتصادی تأثیر منفی بر جای میگذارد. « کوتانی، کاوالو و خان»[۲۲] در سا ل (۱۹۹۰)، « پیک-والراچ»[۲۳] (۱۹۹۴)، « دیبوقلو و کوتان»[۲۴] (۲۰۰۲)، « آتوسای ساکسنا و کورانچ»[۲۵] (۲۰۰۵)، به تأثیر نرخ واقعی ارز در عملکرد اقتصاد کلان کشورهای در حال توسعه میپردازند. آنها نیز در مطالعه خود تأثیر بیثباتی نرخ واقعی ارز و انحراف آن از مقدار تعادلی را برشاخصهایی نظیر رشد اقتصادی و سرمایهگذاری در حال توسعه بررسی کردند. بر اساس مدل آنها -که بر گرفته از مدل ادواردز بود- انحراف نرخ واقعی ارز تأثیر منفی بر عملکرد اقتصادی کشورهای در حال توسعه داشت.
« رازین وکولینز»[۲۶] (۱۹۹۷)، از مدل اقتصاد باز ماندل – فلمینگ برای بدست آوردن انحراف نرخ واقعی ارز استفاده کردند و با بهره گرفتن از مدل رشد اقتصادی بارو و ولی[۲۷](۱۹۹۴)، دریافتند که انحراف نرخ واقعی ارز بر رشد اقتصادی تأثیر منفی بر جای میگذارد.