توسعه و کاربرد فناوری اطلاعات درحوزه های مختلف، حاصل قابلیت های فناوری اطلاعات است که امروزه دردنیای کسب وکار با اقبال فراوان روبه رو شده است. درک عوامل و شرایطی که موجب پذیرش فناوری اطلاعات در این حوزه ها میشوند، از پژوهش های مهم در زمینه فناوری اطلاعات است. تاکنون مدل ها وروش های گوناگونی برای بررسی عوامل مؤثر بر پذیرش فناوری اطلاعات به کارگرفته شده است که معتبرترین آن مدل پذیرش فناوری و تئوری پذیرش و کاربرد فناوری است. فناوری اطلاعات تقریبا با تمام جنبههای زندگی ما به ویژه زندگی کاری و حرفه ای عجین شده است. کاربرد فناوری اطلاعات درحوزه های مختلف و رشدسریع استفاده از رایانه درسازمان ها به بررسی میزان و عوامل پذیرش ویا عدم پذیرش فناوری اطلاعات درسازمان ها اهمیت ویژه ای بخشیده است. (قربانی زاده، نانگیر،رودساز۱۳۹۱).
نظریه تلفیقی پذیرش و کاربرد فناوری (UTAUT) حاصل تلفیق هشت الگوی مطرح در زمینه پذیرش فناوری (شامل مدل پذیرش فناوری[۲]، مدل تئوری عمل استدلال شده[۳]، مدل استفاده از رایانه های شخصی[۴]، مدل تئوری رفتار برنامه ریزی شده[۵]، تئوری اشاعهء نوآوری[۶]، نظریه شناخت اجتماعی[۷] و تئوری پذیرش سیستمهای فنی اجتماعی[۸]شده است که توسط ونکاتش[۹] ودیگران در سال ۲۰۰۳مطرح شده است.
کار پژوهشی حاضر، تحقیق پذیرش فردی فناوری اطلاعات را با بهره گرفتن از نظریه تلفیقی پذیرش وکاربردفناوری ((UTAUT ونکاتش و همکاران ۲۰۰۳ درایران را به انجام رسانده است.
۲-۱- بیان مسئله:
امروزه فناوری و تحولات آن به یکی از مهم ترین عناصرمحیط استراتژیک سازمان تبدیل شده است. برخی ازپژوهشگران براین اعتقادهستندکه آثار وپیامدهای فناوری در سیستم های اقتصادی، اجتماعی وحتی سیاسی بسیاربا اهمیت تر از تحولات فناوری است این مهم به ایجاد و توسعه دانش علمی درحوزه مدیریت فناوری منجرشده است(چانارن[۱۰] و همکاران۲۰۰۲).
بی شک حرکت به سوی فناوری های نوین برای سازمان ها انکارناپذیراست، سازمان ها می بایست پیش ازانتقال تکنولوژی همه جوانب ورود تکنولوژی به سازمان خود را مورد تجزیه وتحلیل قراردهندکه این کارمی تواند با به کارگیری یک مدل پذیرش فناوری که به طورجامع وهمه جانبه به بررسی موضوع می پردازد، انجام گیرد. پذیرش فناوری از سوی کاربران ازمهم ترین عوامل موفقیت یک فناوری است. درصورت عدم پذیرش تکنولوژی توسط کاربران یا ضعف درپذیرش آن، قابلیت های سیستم بسیارتنزل یافته وسبب هدررفتن منابع می شود. افزون براینکه پذیرش فناوری های نوین در لحظه اتفاق نمی افتد بلکه فرایندی است که درطول زمان شکل میگیرد و درصورت استفاده مستمر وعادت، پذیرش موفق صورت میگیرد (حیدریه،حسینی وشهابی ۱۳۹۲).
پژوهش های زیادی درمورد مدل پذیرش فناوری انجام شده است که هریک ازجنبه ای، موضوع رامورد بررسی قرارداده اند(دیویس[۱۱]۱۹۸۹) به بررسی اثرات سودمندی ادراکی و سهولت استفاده ادراکی در پذیرش فناوری پرداخت و نشان دادکه سودمندی و استفاده ازسیستم بسیاربیشترازسهولت استفاده ازسیستم رابطه دارند، ولی ارتباط سودمندی واستفاده ازسیستم بسیاربیشترازسهولت استفاده ازسیستم است. تئوری پذیرش و استفاده از فناوری در سال ۲۰۰۳توسط ونکاتش و همکارانش درجهت توسعه مدل پذیرش فناوری ارائه شد. مدل پذیرش فناوری را دیویس در سال ۱۹۸۵براساس تئوری عمل مستدل ارائه کرد. این مدل به صورت اختصاصی، رفتارهای اشخاص را در ارتباط با کاربردکامپیوتر و انواع فناوری های کامپیوتری توضیح میدهد. اساس مدل پذیرش فناوری را دو تصوریا عقیده خاص که ازعوامل اصلی مرتبط بارفتارپذیرش رایانه هستندتشکیل میدهد، سودمندی درک شده و سهولت استفاده ی درک شده و احتمال ذهنی شکل گرفته درکاربران درباره مفیدبودن یک سیستم وابسته به فناوری اطلاعات است، به این ترتیب که هرچه آن سیستم عملکرد کاری آن ها را در بسترسازمانی بهبود بخشد مفیدتراست و در نتیجه بیشترمورد استفاده قرارمی گیرد. سهولت استفاده درک شده، احتمال ذهنی شکل گرفته درکاربران درباره آسانی استفاده از یک سیستم وابسته به فناوری اطلاعات است. به این ترتیب که هرچه یک سیستم نیاز به تلاش کمتری برای یادگیری واستفاده داشته باشد، بیشترمورد استفاده قرارمی گیرد. در این حالت چنین به نظرمی رسد که هرچه استفاده از سیستمی برای کاربران مفیدتروآسان تر باشد، احتمالا توسط آن ها بیشترمورد پذیرش قرارمی گیرد. در این مدل سهولت استفاده درک شده برسودمندی درک شده هم تاثیردارد. بر اساس تئوری عمل مستدل، مدل پذیرش فناوری نیزتصمیم به استفاده را یکی از عوامل تعیین کننده کاربرد رایانه میداند(کارخانه و محمدی۱۳۹۱).
مبنای این تحقیق نظریه تلفیقی پذیرش و کاربرد فناوری (UTAUT) است که درآن روابط میان سازههای الگوی تحقیق یعنی تمایل به استفاده از فناوری و شرایط تسهیل کننده با متغیرهای تمایل رفتاری و متغیرهای نگرش نسبت به استفاده ازتکنولوژی، خودکارآئی واضطراب بارفتاربکارگیری از فناوری بررسی میگردد. فرضیه های تحقیق که بر اساس چهارچوب مدل نظری تحقیق میباشد با توجه به نقش آن نوشته شده ودرشرکت های مورد مطالعه، تحت بررسی و توسعه قرار میگیرد.
بسیاری ازسازمان ها با توجه به استراتژی ها و ضرورت نیازساختار سازمانی خود بدون اطلاع وشناخت دقیق ازعوامل مؤثر بر به کارگیری موفق از یک فناوری جدید به دلیل عدم تحقق اهداف سازمانی و مدیریتی شان علی رغم هزینه های متحمل شده اقدام به تغییر و جایگزین نمودن سیستم های اطلاعاتی با سیستم های اطلاعاتی جدید می نمایند. درانتخاب این سیستم جدید و همچنین پیاده سازی آن، پارامترهای تاثیرگذار با توجه به عدم شناخت کافی از عوامل نادیده گرفته شده لذا فناوری جدید نمی تواند به صورت کامل به ارتقاء سطح سیستم های هوشمند کسب وکار در سازمان و اهداف مد نظر کمک نماید.
مدل پذیرش فناوری را «دیویس»[۱۲]در سال ۱۹۸۹ بر اسا س«تئوری عمل مستدل»، برای مدل سازی موضوع پذیرش فناوری اطلاعات توسط کاربران، در رسالهء دکترایش معرفی کرده («دیویس ، بیگزی »[۱۳]، ۱۹۸۹).هدف « مدل پذیرش فناوری » فراهم کردن یک توصیف از پارامترهای پذیرش کامپیوتر و فناوری های اطلاعاتی است که عمومی بوده ، قابلیت توصیف رفتار کاربران از یک دامنه وسیع از تکنولوژی های محاسباتی را داشته و کاربران آن از انواع مختلف میباشد. مدل علاوه بر جنبه پیشبینی رویکرد توصیفی هم دارد.