ز اهل دین بشنیدم که خام میگفتند
همان که بر در بیتالحرام میگفتند
رموز تش موسی که برهمن بشکافت
(غزل ۴۵۳)
ملامت، فقر، تجرد و ریاضت از مختصات این طایفه بوده است. آنها ملامت و جور خلق را بر خود پسندیده و نیکی و طاعات خود را اظهار نمیکردند تا مبادا در آن ریایی باشد». (سجادی، ۱۳۸۹: ۲۳۸ ) عرفی گرایش آشکار قلندری و ملامتی دارد:
عرفی از آلودگی غم نیست منشین نا امید
ابر رحمت دوست دارد دامن آلوده را
(غزل ۱۷)
من که با یا صنم است آمد و رفت نفسم گر بگویند
که بی مذهب و دینم چه شود
(غزل ۴۶۰)
از سوی دیگر باید دانست که کم توجهی نسبت به مساله شریعت از نتایج سیاسی عصر او نیز بوده است. وی در دوره اکبر شاه میزیست و این اکبر شاه کسی است که کوشید با ممانعت از انجام و اجرای شعائر اسلامی، راه را برای ادیان دیگر باز نماید. اکبر شاه چندان روی خوشی به اسلام و یا دستکم نوعی از اسلام مرسوم در عصر نشان نمیداد. از همین زد. وی برای «دین الهی» روی، تا آنجا پیش رفت که دست به ابداع دینی جدید موسوم به این دین نوعی اقرارنامه تنظیم کرد که وارد شوندگان به این دین ملزم به پذیرش آن بودند.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
«عرفی در چند قصیده، اکبر شاه را مدح کرده … با این حال، همانطور که از اشعار عرفی بر میاید اصحابش، بی توجهی به شریعت در نزد عرفی به بی توجهی به اصل اسلام و یا خروج از دین منجر نمیشود؛ بلکه همانگونه که خواهیم گفت، اتفاقاً یکی از خصوصیات اصلی تفکر عرفی، نوعی گرایش باطنی به تشیع است». (غلامی بیدک، ۱۳۹۱: ۱۳-۲۸).
۳-۴-۵ مدایح عرفی
«عرفی، اگر چه چند قصیده در ستایش از حکیم ابوالفتح گیلانی، میرزا عبدالرحیم خانخانان، اکبرشاه و پسرش سلیم (جهانگیر پادشاه)، سروده، ولی بیشتر قصیدههایش در ستایش از امیرالمؤمنین علی (ع) و حضرت محمد (ص) میباشد». (دلیری مالوانی، ۱۳۸۱: ۱۱۰).
«دکتر صفا، شهرت عرفی را در قصیده سرایی به این سه دلیل وابسته میداند:
«الف- به علت توانایی در تتبع شیوه استادان پیش از خود
ب- به سبب توانایی درآوردن سخن روان و خالی از تکلف و در همان حال منتخب و استوار همراه با نازک خیالیها و مضمون یابی هایی که بعد از او مایه کار بسیاری از شاعران استاد گردید.
ج- برای گنجانیدن اندیشههای علمی و نکتههایی که میتوان از آن استخراج نمود، در قصیده و استفاده از اطلاعات خود در خلق مضمونهای جدید.»
در پایان به این نکته باید اشاره نمود، که اگر چه عرفی در سرودن قصیده، مهارت فراوانی دارد، ولی استادی او را در ساختن غزلهای خوش آهنگ، همراه با پختگی و استواری، و آمیخته با عاطفههای تند، که از قلبی جوان سرچشمه گرفته است، نباید نادیده گرفت». (دلیری مالوانی، ۱۳۸۱: ۱۰۸).
۳-۵ صائب تبریزی
نام و نسب:
میرزا محمّد علی پسر میرزا عبدالرحیم تبریزی اصفهانی، معروف به «صائبا» اگر چه صائب در اصفهان متولّد شد و پرورش یافت ولی به اعتبار اینکه خاندانش از تبریز بودند به صائب تبریزی مشهور شد.
تولّد:
سال ولادت وی را برخی تذکره نویسان ۱۰۱۰ و گروهی ۱۰۱۶ نوشتهاند (برخلاف نظر مشهور، آقای محمد قهرمان، بدون ذکر مأخذ تولد صائب را در حدود سال ۱۰۰۰ ه. ق نوشته است) برگزیده اشعار صائب و دیگر شعرای معروف سبک هندی/۱۲)) و محل تولدش را محله عباس آباد اصفهان ثبت کردهاند (مؤلف قصص الخانی و شبلی نعمانی زادگاه صائب را شهر تبریز و محل پرورش او را اصفهان ذکر کردهاند).
وفات:
صائب در سال ۱۰۸۱ در شهر اصفهان چشم از جهان فرو بست و در باغی که اکنون به «قبر آقا» معروف است به خاک سپرده شد.
گوشهای از زندگی: