از دیدگاه اسلام جنگ بالذات نه ارزش است و نه ضد ارزش پس از این جهت ایرادی بر جهاد ابتدایی نیست [۲۴]« آن چه بد است تجاوز است ولی هر جنگی از طرف هر کسی تجاوز نیست . ممکن است تجاوز باشد و ممکن است جوابگویی به تجاوز باشد چون جواب تجاوز را گاهی باید با زور داد یعنی راهی غیر از زور برای جواب دادن به تجاوز نیست .[۲۵] « جنگ تهاجمی قطعا بد است و جنگ به معنی ایستادگی در مقابل تهاجم قطعا خوب است و از ضروریات زندگی بشر است ؛[۲۶]بنابرین پسندیده بودن جنگ دفاعی در برابر تجاوز به حق ، امری کاملا مشروع و پسندیده است . لازم به ذکر است که جنگ با دو گروه جایز نمی باشد :
۱-مستأمنین
۲-معاهدین
مستامنین چه کسانی هستند ؟ « این ها اهالی دار الحرب هستند که با تقاضای امان و پذیرش آن از سوی مسلمانان مجاز به اقامت در دار اسلام هستند .
به چه کسانی می توان امان داد ؟ از نظر بیشتر فقهای شیعه یک فرد مسلمان میتواند به هر فرد کافر حربی که تقاضای امان کرده امان بدهد ».
معاهدین چه کسانی هستند ؟ معاهدین اهالی دارالعهد هستند و حقوق و تکالیف آنان نیز در چارچوب قرار دادی است که بسته اند ؛ و بر اساس آن جان و اموال آن ها در امان است . معاهدین میتوانند آزادانه برای زیارت – تجارت – سفارت و غیره وارد دارالاسلام شوند و در حدود قرارداد از آزادی بهره مند خواهد بود . مدت اقامت معاهدین در دارالاسلام بستگی به مدت قرارداد دارد . همچنین سایر حقوق و تکالیف آن ها که در قرارداد قید نشده است مطابق حقوق و تکالیف مستامن خواهد بود ».
ممنوعیت توسل به زور در اسلام :« این تصور در میان بسیاری از مستشرقان ، حتی عده ای از متفکران شرقی وجود دارد که اسلام جنگ را به عنوان اولین حربه و ابزار پیشبرد مقاصد خود تجویز کردهاست. به عبارت دیگر در اسلام توسل به زور نه تنها ممنوعیت نیست بلکه جنگ بهترین وسیله گسترش دین محسوب می شود. برای این که ببینیم این دیدگاه تا چه اندازه صحیح است و این که اسلام در خصوص اصل « منع توسل به زور » چه دیدگاهی دارد به آیات قرآن سنت پیامبر و اقوال و نظرات علمای اسلام مراجعه میکنیم ».
الف – آیات قرآن
« اذن جهاد در سال دوم هجری بوده است یعنی پانزده سال اول دعوت از طریق مسالمت آمیز صورت میگرفت فقط در هشت سال آخر مسئله جنگ و جهاد مطرح شد و آغاز آن با آیات زیر بود :
سوره حج آیات ۴۰-۳۸
« در این چند آیه که اولین آیه ها در خصوص جهاد میباشند به هیچ وجه مسئله تحمیل عقیده مطرح نیست بلکه به مسلمانان اجازه داده شده است در موارد ذیل جنگ کنند.
۱- دفاع از خود
مبارزه با ظلم و ظالمانی که به آن ها ظلم روا داشته اند .
مبارزه با کسانی که آن ها را از خانه بیرون رانده اند .
مبارزه با کسانی که حق آزادی عقیده را از آن ها سلب کرده و سعی دارند عقیده خود را به آن ها تحمیل کنند ».[۲۷]
« این آیات و شأن نزول آنها ، حکایت از این امر دارد که در اسلام توسل به زور جنبه استثنایی داشته و تنها در موارد خاصی که برشمرده شده تجویز شده است . و جنگ نه تنها برای تحمیل عقیده نیست بلکه یکی از اهداف مبارزه با کسانی است که سعی داشتند حق انتخاب عقیده در دین را از مردم سلبکرده آنها را به دلیل پیروی از مکتب و مرامی خلاف آن چه خود داشتند شکنجه میکردند. بنابرین خداوند اذن را برای دفاع از دین خدا صادر کرده و بدین طریق خواسته است تا از دین خود دفاع کند .[۲۸]
نکتهی دیگر این که قرآن با تأکید بر این موضوع که انسان ذاتا از جنگ کراهت دارد، بر خلاف بسیاری از نظرات، جنگ را جزیی از طبیعت و ذات انسان تلقی نمیکند و در عین حال با عقایدی که هر نوع خشونت و جنگی را نفی و مطلقا آن را رد میکنند مخالف است و مصادیقی از آن را خیر تلقی میکنند .[۲۹]
ب : سنت و روش پیامبر (ص)
« اگر به جنگ های پیامبر (ص) و علت بروز آن ها توجه کنیم، خواهیم دید که همه جنگهای آن حضرت یا در اثر حمله و تجاوز دشمن بوده یا به واسطه نقض عهد و خیانت مشرکین صورت گرفته است و یا برای مقابله به مثل بوده است در هیچ جای تاریخ اسلام سراغ نداریم که پیامبر (ص) از مدینه به قصد تحمیل عقیده یا وارد کردن گروهی از افراد به مسلمان شدن خارج شده باشند، تا جایی که به دستور قرآن حتی موظف شوند یا اقوام و قبایلی که تمایل به مسلمان شدن نداشتند پیمان بی طرفی امضا کنند و آنان را در عقیده خود آزاد بگذارند .[۳۰]
ج : نظرات و آرای دانشمندان اسلامی
اگر چه در خصوص جهاد و ماهیت آن برخی اختلافات میان علمای اسلام وجود دارد و برخی در هر صورت آن را یک جنگ دفاعی میدانند[۳۱] و برخی هم اجازه توسل به زور را برای گسترش حاکمیت اسلام دادهاند.[۳۲]
لیکن در هر دو دیدگاه اصالت به عدم توسل به زور داده شده است استفاده از زور را فقط در موارد استثنا که هیچ یک هیچ چارهای مگر استفاده از آن وجود نداشته باشدجایز میدانند. از نظر برخی از علماء قرآن اساسا جهاد را تشریع کردهاست نه به عنوان تهاجم و تغلب بلکه به عنوان مبارزه با تهاجم.[۳۳]
بنابرین، از این نقطه نظر توسل به زور در مقام دفاع جایز است و در هیچ وضعیت دیگر مجاز نیست ، برای مبارزه با تهاجم جایز است نه در جای دیگر.[۳۴] با توجه به مطالعاتی که انجام شد به این نتیجه رسیدیم که تا زمانی که امکان رسیدن به اهداف اسلام از طریق مسالمت آمیز وجود دارد جهاد اجازه داده نشده است و در بعضی از موارد جهاد اجازه داده شده است . برای مثال
۱-جنگ برای دفاع از جان
۲-جنگ با شور شیان علیه حکومت اسلامی
۳-برای بر طرف کردن کفر به خدا[۳۵]
بر این اساس مشخص می شود که اسلام اولین روشی که به کار میبرد روش مسالمت آمیز است و از طریق صلح جویانه در صدد احقاق حق خود بر میآید و اگر این روش کارساز نبود از طریق دست بردن به شمشیر و جهاد آن هم همان طور که اشاره شده است در مورد مشخص و با اهداف مشخص شده و همچنین جنگ و تهاجم در اسلام منع شده است تا زمانی که به صورت مسالمت آمیز با هم زندگی میکنند و اگر زمانی دولتی از این قانون تخطی کرد این اجازه داده شده است که در مقابل تهاجم و یا تجاوز ایستادگیکرد و از حق و حقوق اسلام و مسلمانان دفاع کرد .
شهید مطهری در کتاب جهاد به این مسئله اشاره کردهاست که اسلام جهاد را برای چی وضع کردهاست ؟
بعضی ها معتقدند که اساسا در دین نباید جهاد وجود داشته باشد. در دین نباید قانون جنگ وجود داشته باشد چون جنگ بد چیزیست دین باید بر ضد جنگ باشد نه این که خودش قانون جنگ وضع کرده باشد و ما میدانیم که یکی از فروع دین اسلام جهاد است .
جنگ یا تجاوز از دیدگاه شهید مطهری در کتاب جهاد : آیا جنگ مطلقا بد است ؟ حتی در مقام دفاع از یک حق و یا تهاجم و تجاوز بد است ؟ پس باید مورد منظور جنگ را به دست آورد که برای چه منظوری و چه هدفی است یک وقت است که جنگ تهاجم است، یعنی مثلا فرد یا ملتی چشم طمع به ثروت مردمی میدوزد و با این که تحت تاثیر جاه طلبی فراوان و تفوق طلبی و برتری طلبی قرار میگیرد و ادعا می کند که نژاد من فوق همه نژادهاست پس بر همه نژادهای دیگر باید حکومت کرد که این هدف هدفهای نادرست است جنگی که به خاطر تصاحب سرزمینی باشد یا به خاطر تصاحب ثروت یا به خاطر تحقیر مردمی باشد این تهاجم می شود، این جنگ مسلماً بد است .