۲-۲-۵-۵- محاسبه جریان وجوه نقد آزاد
طبق تعریف جنسن از جریان وجوه نقد آزاد لازم است پروژه ها ازنظر ارزش فعلی خالص از طریق کاربرد نرخ هزینه سرمایۀ قابلاتکایی، ارزیابی و در صورت مثبت بودن آن، وجوه لازم برای سرمایهگذاری در چنین پروژه هایی از جریانهای نقد در دسترس واحد تجاری کسر گردد، آنچه که می ماند به عنوان جریان وجوه نقد آزاد تلقی خواهد شد. جاگی و گیول معتقدند که محاسبه جریان وجوه نقد آزاد بر اساس مدل جنسن بسیار مشکل است زیرا که نمیتوان به طور سریع تمام پروژه های با ارزش فعلی خالص مثبت مورد انتظار واحد تجاری را شناسایی نمود. علاوه بر این معمول اطلاعات در خصوص تعیین نرخ هزینه سرمایه قابلاتکا در دسترس نیست. ازاینرو سعی شده است تا از مدلهای دیگری که به نوعی مدلهای جایگزین مدل جنسن هستند، برای محاسبه جریانهای وجوه نقد آزاد واحد تجاری استفاده شود. از مهمترین این مدلها میتوان به مدل لن و پولسن (۱۹۸۹) و مدل کاپلند اشاره نمود. ازنظر لن و پولسن جریانهای وجوه نقد آزاد شرکت عبارت است از سود عملیاتی قبل از هزینۀ استهلاک پس از کسر وجوه پرداختی بابت مالیات، هزینه بهره، سود سهامداران ممتاز و سود سهامداران عادی. کاپلند نیز تعریف زیر را از جریانهای وجوه نقد آزاد ارائه میکند: جریانهای وجوه نقد آزاد واحد تجاری عبارت است از سود عملیاتی پس از مالیات به اضافه هزینه های غیرنقدی پس از کسر سرمایهگذاری (افزایش در تغییرات) در سرمایه در گردش، اموال، ماشینآلات، تجهیزات و سایر داراییها.
۲-۲-۶- تئوری نمایندگی مبتنی بر جریان تقدی آزاد
در صورت جریان وجوه نقد معمول وجوه نقد حاصل از فعالیتهای عملیاتی، بیانگر توانایی شرکت در ایجاد جریانهای نقدی است. کیمل و همکاران[۴۴] معتقدند وجوه نقد حاصل از فعالیتهای عملیاتی نه تنها باید در داراییهای ثابت جدیدی سرمایهگذاری شده تا شرکت بتواند سطح جاری فعالیتهای عملیاتی خود را حفظ نماید بلکه بخشی از این وجوه نیز باید به منظور رضایت سهامداران تحت عنوان سود سهام و یا بازخرید آن بین آن ها توزیع گردد؛ بنابرین وجوه نقد حاصل از فعالیتهای عملیاتی به تنهایی نمیتواند به عنوان توانایی واحد تجاری برای ایجاد جریانهای نقدی تلقی گردد. ازاینرو لازم است به منظور ارزیابی توانایی واحد تجاری، در کنار وجوه نقد حاصل از فعالیتهای عملیاتی جریانهایوجوه نقد آزاد آن نیز محاسبه و مورد ارزیابی قرار گیرد (مارتین و پتی، ۲۰۰۰، ص ۴۲[۴۵]) همچنین ازنظر مارتین و پتی معیارهای قدیمی حسابداری از قبیل سود هر سهم و بازده داراییها به تنهایی نمیتوانند بیانگر عملکرد واحد تجاری باشند بلکه این معیارها باید در کنار معیارهایی از قبیل جریانهای وجوه نقد آزاد واحد تجاری به کار برده شوند. چون در حالی که سود مکرراً توسط مدیران واحدهای تجاری دستکاری میگردد، کتمان و دستکاری جریانهای نقدی آزاد بسیار دشوار است. بررسی مطالعات انجامشده حاکی از وجود دیدگاه های متفاوت درباره جریانهای وجوه نقد آزاد و روش محاسبه آن است. جنسن جزو اولین کسانی بود که تئوری جریانهای وجوه نقد آزاد را تبیین واز آن تعریفی ارائه نمود. با اینکه گراس من و هارت در سال ۱۹۸۲ مشکلات تضاد منافع ناشی از جریان وجوه نقد آزاد راتشخیص داده و نقش ضمانتی و مراقبتی بدهیها و تعهدات را تعریف کردهاند، اما جنسن در سال ۱۹۸۶ این ایده را عمومی نمود. جنسن در مطالعات خود این چنین مطرح میکند؛ مدیران شرکتها نمایندگان سهامداران میباشند، رابطه های مملو از منافع متضاد. تئوری نمایندگی، تحلیلگر این قبیل تضادها، هم اکنون بخش با اهمیتی از ادبیاتهای اقتصادی و مالی ست. پرداخت سود سهام نقدی به سهامداران ایجادکننده تضاد اصلی بین سهامداران و مدیران است که تاکنون بهخوبی موردتوجه قرار نگرفته است. پرداخت سود سهام به سهامداران، منابع تحت کنترل مدیریت را کاهش میدهد در نتیجه منجر به کاهش قدرت مدیران میرود. مدیران دارای انگیزهای برای رشد واحدهای اقتصادی تا به میزان اندازه بهینه میباشند. رشد شرکتها از طریق افزایش منابع تحت کنترل مدیران، قدرت مدیران را افزایش میدهد. همچنین این موضوع با پاداش مدیریت در ارتباط است، زیرا که تغییرات در پاداش به طور مثبتی به رشد درآمدهای شرکت وابسته میباشد. تمایل شرکتها به اعطای پاداش به مدیران سطح میانی در خلال پیشرفت شرکت نسبت به جایزه های سال به سال منجر به یک جانبداری سازمانی قوی از طرف مدیران خواهد شد. جریان وجوه نقد آزاد وجوه نقدی است که مازاد بر وجوه نقد مورد نیاز برای کلیه پروژه های دارای خالص ارزش فعلی مثبت، وجود دارد. تضاد منافع بین سهامداران و مدیران بر سر سیاستهای پرداخت سود سهام زمانی افزایش پیدا میکند که سازمان جریانات وجوه نقد آزاد قابل توجهی ایجاد میکند. مشکل اصلی این است که چگونه به مدیران این انگیزه داده شود تا جریان وجوه نقد آزاد را تخلیه نمایند و از سرمایهگذاری آن در هزینه های سرمایه پایین یا تلف کردن آن در فعالیتهایی با بازده پائین جلوگیری شود.