۳- پیرو GAAP است.
۴-باید تولید کنندۀ داده های زمانی و صحیح باشد.
۵- بر گذشته تأکید دارد
۶ـ به تجارت به طور کلی مینگرد.
۷- در درجۀ اول به خودش تکیه میکند.
۸ـ خودش یک پایان است.
محققان متعددی در تحقیقات خود به سنجش و ارزیابی عملکرد به عنوان یکی از اصلیترین نقشهای حسابداری مدیریت اشاره کردهاند و مجموعهای از تکنیکها و ابزارهای مالی و غیر مالی را برای اندازه گیری و ارزیابی عملکرد از طریق حسابداری مدیریت در نظر گرفتهاند بر طبق تعاریف سیستم اندازه گیری عملکرد سیستم جامعی با رویکرد غالب حسابداری است که برای اندازه گیری و ارزیابی هر دو جنبه مالی و غیرمالی عملکرد و بازدادههای سازمان طراحی شده (بنابرین این سیستم سازمان را قادر میسازد تا استانداردهای را تدوین نماید که بازتابی از نتایج دلخواهی از عملکرد سازمان باشند و سپس سازمان را در اندازه گیری و ارزیابی از نتایج واقعی یاری میکند از جمله مهمترین ابزارهای مورد استفاده در میان سی تکنیک شناخته شده ی ارزیابی عملکرد در حسابداری مدیریت بودجه بندی نسبتهای بازگشت سرمایه و معیارهای هزینه محور است که به عنوان متداولترین ابزارها از سوی مدیران به کار گرفته شدهاند هر چند به کارگیری این سه ابزار اغلب همراه با بهره گرفتن از معیارهای غیرمالی به عنوان معیارهای پشتیبان بوده است و روندهای حاکم بر حسابداری مدیریت در سالیان اخیر بر شدت استفاده از معیارهای غیر مالی مانند میزان رضایت مشتری نگرش کارمندان و تحو ل به موقع محصول افزوده است.
۲-۵- مدیریت هزینه به روش برآورد با گزارشها کنترل هزینه به همراه شاخصهای بهره وری
سیستم حسابداری مدیریت باید به منظور پشتیبانی مدیر سازمان و سیستم مدیریت ارزش کسب شده قادر به ثبت تمامی اطلاعات هزینه های مستقیم و غیر مستقیم و برقراری ارتباط و تطابق بین هزینه های صرف شده و کارهای انجام شده در سازمان باشداکثر سیستمهای حسابداری موجود برای انجام این عمل طراحی نشده اگر در پروژهای ساختار شکست کار با ساختار شکست عناصر هزینه در حسابداری تطابق کامل نداشته باشداستفاده از یک سیستم حسابداری مناسب نیز ما را قادر به برقراری ارتباط و تطابق بین هزینه های صرف شده و کارهای انجام شده در سازمان نخواهد کرد در این حالت، سیستم حسابداری تنها هزینه های کارگران مواد و دیگر هزینه های مستقیم و غیر مستقیم مصرف شده را به تفکیک هر یک از عناصر سازمانی گزارش خواهد کردالبته اتکای صرف به اطلاعات مالی اشکالات زیر را در بر دارد (رحیمیان، بیتا).
با توجه به الزامات قانونی و نحوه نگرش حسابداران سازمان امکان تطبیق ساختار شکست کار در واحدهای کنترل سازمان فنی و مالی چندان ساده به نظر نمی رسد سیستم ثبت اسناد مالی به علت حساسیت آن روندی طولانی از کنترلها و تأییدها را طی میکند به گونهای که اطلاعات هزینهای هر دوره حداقل با چندین روز تأخیر قابل جمع آوری است غالباً بین زمان فاکتور هزینه کرد و زمان ثبت آن تأخیری وجود دارد که دقت اطلاعات در بازههای زمانی را کاهش میدهد (روش استاندارد برای کسب مدیریت ارزش).
اصولاً حسابداران برخی هزینه ها مانند استهلاک ماشین آلات را در پایان سال به حساب میآورند و بدین صورت هزینه های ماه پایانی سال مالی حجم زیادی از هزینه های انباشته ماه های قبل را در خود دارد و بدین ترتیب هزینه کلیه ماه ها با واقعیت فاصله میگیرداین همه باعث شد که عدم امکان اتکای کامل از سیستم حسابداری مدیریت برای محاسبات مدیریت هزینه بر نگارندگان مسجل شود لذا چنانچه بتوانیم هزینه ها و در آمدهای سازمان را برآورد کنیم همه چیز برای تهیه گزارشها کنترل هزینه مهیا میشود دانستن و تعیین اینکه هزینه پایانی سازمان چه مقدار خواهد بود نیازمند ارزیابی کار باقیمانده است. تعیین میزان کار باقیمانده نیازمند درک مناسب و مطمئن از وضعیت کنونی پروژه است سیستم مدیریت ارزش کسب شده این اطلاعات اساسی و مهم را فراهم میکند و مدیران سازمان را قادر میسازد که تنها پس از تکمیل ۱۵ درصد از کار سازمان پیشبینیهای آماری مناسبی از هزینه نهایی طرح داشته باشند (فلمینگ[۱۶] ۲۰۰۰).
در واقع بدون استفاده از سیستم مدیریت ارزش کسب شده بروز مشکلات وقتی مشهود و ملموس میشود که سازمان پیشرفت زیادی کرده باشد زمانی که سازمان تا این حد پیشرفت داشته باشد با درک مشکلات و روبه رو شدن با آن ها نمی توان کاری از پیش برده و راه حل مناسبی یافت پس ارز ش کسب شده ابزاری برای «هشدار سریع و زود هنگام » به مدیران واحد حسابداری مدریت است تا با اقدامات اصلاحی و فعالیتهای مضاعف به موقع به نتایج نهایی مطلوب دست یابند (گریدی ۱۹۹۲).
از آنجا که شاخصهای عملکرد ارزش کسب شده میتوانند در تخمین هزینه نهایی سازمان مفید باشد استفاده از این شاخصها منوط به سه عامل مهم و کلیدی است که در مورد آن ها باید بررسی عمیق تری صورت گیرد زیرا هریک از آن ها میتواند تأثیر قابل توجهی بر تخمین نهایی هزینه و زمانبندی پروژهای سازمانی داشته باشد این سه عامل عبارتند از:
نقش و عزم مدیریت در تعیین نتایج نهایی
کیفیت و اعتبار طرح مبنای مدیریت سازمان (برنامه زمانبندی و بودجه)
مقایسه موشکافانه عملکرد واقعی با مبنای تصویب شد
گرچه هدف اصلی روش کنترل هزینه بر مبنای برآورد کنترل هزینه های سازمان و انجام پیشبینی هایی از آینده بر مبنای مدیریت ارزش کسب شده میباشداما در ساختار خود نیازمند به جمع آوری حجم بالایی از داده های اطلاعاتی از هزینه های احتمالی است شاید مهمترین چالش روشهای مدیریت هزینه در همسان سازی ساختار مالی و ساختار برنامه ریزی است، ولی این روش با حذف این مشکل در عمل با موفقیت پیاده سازی گردیده است
مهمترین چالش پیش رو جمع آوری و تحلیل و یکپارچه سازی داده ها است که حتی اگر برای آن ارزش ذاتی نیز قائل نشویم، مدیریت هزینهای که با این روش قابل حصول است واجد ارزشهای فراوانی است پس در واقع این روش را میتوان به یک تیر و دو نشان مانند کرد (راهنمای ۲۰۰۰).
۲-۵-۱- ابزارها و تکنیکهای برآورد هزینه
تخمین مقایسهای: یا تکنیکهای بالا به پایین که با بهره گرفتن از هزینه های واقعی یک پروژه قدیمی یا یک پروژه مشابه به عنوان مبنا برای تخمین هزینه پروژه موجود مورد استفاده قرار میگیرد.
مدلهای پارامتریک: به کارگیری پارامترهای کمی در یک مدل ریاضی طراحی شده از قبل بر اساس عامل سابقه خواهد بود. این روش در حالتی میتواند دقیق باشدکه پارامترها دقیق باشد و مدل مقیاس پذیر باشد
تخمین از بالا به پایین: تخمین زدن تمامی اجزای هزینه به تفکیک و سپس جمع کردن تمامی این جزء مقادیر باهم.
تکنیکهای رایانه ای: نرم افزاری مدون که در هر بخش با طرح سؤالاتی متعدد بتواند پارامترهای کیفی هزینه را بر اساس بانک اطلاعاتی خودش کمی کند و در نهایت تخمینی با دقت بالا را ارائه دهد (رحیمیان، بیتا).