با توجه به مطالبی که پیرامون مفهوم استقرار نظم و امنیت گفته شده و به طور کلی، به جهت ملازمه عرفی بین واژه های آسایش عمومی و فردی و واژه های نظم وامنیت، هم چنین وحدت ملاک قانونی مفاهیم در تعریف آسایش عمومی و فردی می توان گفت تأمین آسایش به طور کلی عبارت است از فراهم آوردن موقعیت مناسب در جامعه برای افراد ملت توسط فعالیت گوناگون مأموران انتظامی در چارچوب قانون است به طوری که اشخاص در سایه وجود چنین بستری مناسب، با اطمینان به هر نوع فعالیت فردی که مایلند مبادرت نمایند.[۶]
گفتار سوم: انجام وظیفه در مقام ضابط دادگستری
در قانون آ.د.ک مصوب ۱۳۷۸ درخصوص تعریف ضابطین اساسی ترین وظیفه پلیس را وظیفه ضابطی برشمرده است. در این تعریف آمده است: «ضابطین دادگستری مامورینی هستند که تحت نظارت و تعلیمات مقام قضایی در کشف جرم و بازجویی مقدماتی و حفظ آثار و دلایل جرم و جلوگیری از فرار و مخفی شدن متهم و ابلاغ اوراق و اجرای تصمیمات قضایی به موجب قانون اقدام می نمایند».[۷]
نیروی انتظامی درانجام وظیفه ضابطی در زمینه کشف جرم، دستگیری و جلوگیری از فرار مجرم، تحت نظارت و دستور مقامات قضائی اجرای وظیفه می کند. در قانون ناجا همه این وظایف در بند ۸ از ماده۴ به شرح زیر مورد اشاره قرار گرفته است:
– مبارزه با مواد مخدر
– مبارزه با منکرات و فساد
– پیشگیری از وقوع جرم
– مبارزه با قاچاق
– کشف جرایم
– بازرسی و تحقیق
– حفظ آثار و دلایل جرم
– دستگیری متهمین و مجرمین و جلوگیری از فرار و اخفای آنان
– اجرا و ابلاغ احکام قضائی
فصل دوم : بزه دیده و آسیب های ناشی از جرم
در این فصل با عنوان بزه دیده و آسیب های ناشی از جرم، به تعریف بزه دیده و انواع بزه دیده که شامل بزه دیده حقیقی و حقوقی، مستقیم و غیرمستقیم و نخستین و ثانویه میباشد و همچنین اقسام آسیب های ناشی از جرم پرداخته شده است.
مبحث اول: بزه دیده
بزه دیده که در جریان جرم متحمل آسیب های فراوان شده نیازمند حمایت پلیس و دستگاه قضا بیش از گذشته میباشد. حمایت از قربانیان جرم میتواند نقش اصلی را در کاهش پدیدههای مجرمانه ایفا کرده و در تحقق عدالت کیفری، بازسازی شخصیت بزه دیده، و تامین خسارت های مادی و معنوی وی تأثیر گذار باشد. سازمان ملل نیز با تأثیر پذیری از جنبش های حمایت از بزه دیدگان و مؤسسات وابسته به آن ها، قوانین و ساز و کار های قضایی- دولتی و عرفی- را تحت عنوان« اصول اساسی عدالت برای بزه دیدگان و قربانیان سوء استفاده از قدرت» حاوی ۲۱ ماده، در راستایی حمایت از حقوق بزه دید گان و تسکین نا ملایمات آنان وضع کرده و دولت ها را ملزم به رعایت آن نموده است، اما در عمل چندان موفق نبوده اند، زیرا اولا، این قوانین بیشتر بر بعد شکلی حمایت از حقوق بزه دیدگان و فرایند دادرسی آن ها تکیه دارد تا جنبه ماهوی و ثانیاً، به دلیل منافع سیاسی کشورها و حاکم نبودن روح ارزش و معنویت کمتر مورد پذیرش و استقبال کشورهای عضو قرار گرفته است. برای بررسی دقیق تر بزه دیده، اقسام بزه دیده و حمایت از آنان ابتدا به اقسام بزه دیده و تعریف آن، سپس به قوانین موجود در ایران و اسناد بینالمللی در زمینه حمایت از بزه دیده می پردازیم.
گفتاراول: مفهوم و اقسام بزه دیده
بزهدیده، قربانى عمل مجرمانه را بزه دیده مىگویند. عمل مجرمانهاى که شخص قربانى آن مىگردد؛ مىتواند قتل، سرقت، تجاوز به عنف و بسیارى از جرایم دیگر باشد، فردى هم که قربانى چنین عمل مجرمانهاى قرار مىگیرد ممکن است زن، مرد، پیر یا جوان باشد به عبارتى همان گونه که جرایم متنوع هستند بزه دیدگان هم متنوع و گوناگوناند.[۸]
بزه دیدگان مختلف از جهت سن، جنس، حقیقی یا حقوقی بودن، بزه دیدگی مستقیم یا غیر مستقیم بزه دیدگی متفاوتی را تجربه میکنند در این گفتار در دو بند به تعریف بزه دیده و اقسام بزه دیده که شامل بزه دیده حقیقی و حقوقی، بزه دیده مستقیم و غیر مستقیم، بزه دیده نخستین و ثانویه میباشد پرداخته شده است:
بند اول: مفهوم بزه دیده
از دیدگاه تاریخی یکی از نام آوران نظریه پرداز بزه دیده شناسی در جهان که در تعریف بزه دیده، به نسبت کامل از رهگذر واژه victim ارائه کرده، دکتر عزت فتاح است. در باور فتاح واژه قربانی در هر مفهوم بیش و کم ممکن است برای اشاره به هر کسی که به یک برایند منفی یا هر گونه زیان یا آسیب دچار شده باشد به کار رود. خود آن آسیب ممکن است مالی یا بدنی یا به شکل درد و رنج باشد.
دو دیدگاه در تعریف بزه دیده وجود دارد. در تعریف موسع بیش تر به ورود ضرر و خسارت به دیگری توجه شده است تا به منشاء ایراد ضرر وعلل و عوامل جرم. مطابق این دیدگاه، بزه دیده کسی است که یک خسارت و آسیب قطعی بر تمامیت شخص او وارد شده است به گونه ای که اکثر افراد جامعه به آن اذعان دارند.[۹] در حالی که در تعریف مضیق به خاستگاه آسیب ناشی از جرم و منشاء ایراد خسارت در کانون توجه است. اشاره به این مطلب لازم است، بر خلاف نظریه برخی از اندیشمندان که دو تعریف را مقابل هم میداند. تعریف موسع و مضیق با هم پیوند دارند و بر اساس هر دو تعریف بزه دیده به افرادی اطلاق میشود که به نحوی از وقوع جرم متحمل ضرر و زیان مادی یا معنوی شده باشد؛ زیرا در هر دو تعریف علاوه بر ذکر خاستگاه ضرر و زیان فعل و ترک فعل به متضرر شدن افراد نیز اشاره دارد. در نتیجه کسانی که بر اثر جرایم ناقص مانند شروع به جرم، جرم محال و جرم عقیم خسارت مادی و معنوی ندیدهاند، بزه دیده به حساب نمیآیند.
ماده ۱ بخش الف از اعلامیه اصول بنیادی عدالت برای بزه دیدگان جرم، مجمع عمومی سازمان ملل متحد (۱۹۸۵) با توجه به همین ویژگی بزه دیده را چنین تعریف میکند :
«بزه دیدگان اشخاصیاند که در پی فعل ها یا ترک فعل های ناقض قوانین کیفری دولتهای عضو از جمله قوانینی که سوء استفاده های مجرمانه از قدرت را ممنوع کردهاند- به صورت فردی یا گروهی به آسیب- از جمله آسیب بدنی و روانی- درد و رنج عاطفی، زیان اقتصادی یا آسیب اساسی به حقوق بنیادی خود دچار شدهاند».
در تعریف آقای دکتر رایجیان اصلی بزه دیده اینگونه توصیف شده است “بزه دیده شخصی است که به دنبال رویداد یک جرم به آسیب بدنی، روانی، درد و رنج عاطفی، زیان مالی یا آسیب اساسی به حقوق بنیادی خود دچار شده باشد.[۱۰]و در جایی دیگر بزه دیده اینگونه تعریف شده است”کسی است که یک خسارت قطعی آسیبی به تمامیت جسمی او وارد کردهاست و اکثر افراد جامعه هم به این مسئله ازعان دارند.[۱۱]