پیوستن به WTO بازار رقابتی بزرگی را پیش روی تولید کنندگان ایرانی می گشاید که از طریق آن میتوانند توانمندیهای خویش را جهانی سازند. در وضعیت فعلی بیشتر صادرات ایران (صادرات غیر نفتی) یا بر اساس تفاهم میان دولتها یا با ارزان فروشی کالاهای ساخت داخل انجام می شودکه علی رغم افزایش صادرات غیر نفتی در سالهای اخیر، سودی جز تورم فزاینده در بازار داخلی، نصیب اقتصاد کشور نشده و بیشتر ارز ناشی از صادرات در بانکهای بینالمللی بلوکه شده و به دلیل غیر واقعی بودن بازار ارز با نرخ ارز داخلی، صادر کنندگان علاقه ای به انتقال این ارزها که میتواند سبب رونق اقتصاد و بازار داخلی گردد ندارند. در حالی که در سایه WTO تولید کننده و صادر کننده در بازار آزاد و میدان رقابتی قرار گرفته و کسب سود تنها در سایه تولید کالای مرغوبتر و تأمین نظر جامعه مصرف کنندگان بزرگ جهانی، امکان پذیر خواهد بود. بنابرین می توان گفت یکی از مهمترین ویژگیهای سازمان تجارت جهانی این است که هم میتواند باعث ارتقای سطح کیفیت کالای داخلی شود و هم هر گونه سرمایه گذاری تازه برای افزایش تولید را که نهایتاًً به کاهش قیمت تمام شده هر واحد کالا منجر می شود، جذب کند.
با آنکه پیوستن هر کشور به WTO با تمام تأثیرهای مثبت و منفی آن بر کل اقتصاد همراه است ، اما میزان این تأثیرها بر اساس میزان سرمایه گذاری ، اهمیت جهانی آن ، میزان مبادلات تجاری و غیره در هر بخش متفاوت است . در این میان ، صنعت در لبه تیز تأثیرپذیری و تحول بنیادین قرار دارد. چون صنعت حتی در کشور ایران دارای بخشهای مختلف است و پرداختن به همه آن ها در این مجال امکان پذیر نیست باید به صورت بخشی و متمرکز اثرهای پیوستن ایران به سازمان جهانی تجارت با توجه به ویژگیهای خاص آن بخش مورد توجه قرار گیرد و صنعت قطعه سازی خودرو به علت اهمیت خاص آن در سالهای اخیر مورد توجه قرار گرفته است.
همچنین باید درنظر گرفت که یکی از امیدهای ایران برای حضور آینده خود در سازمان تجارت جهانی محصولات متنوع بخش کشاورزی است که در فصولی از سال به دست میآیند که با توجه ویژه به آن در مراکز خصوصی اروپا بازار مناسبی خواهند داشت،
پس، الحاق کشورمان به سازمان تجارت جهانی دارای مزایا و معایبی میباشد. از جمله مزایای پیوستن ایران به سازمان تجارت جهانی دسترسی آسان به بازار های جهانی ، جذب سرمایه گذاری های خارجی ، ارتقای کیفیت محصولات تولیدی و از جمله معایب پیوستن ایران گسترش بیکاری ، افزایش نرخ تورم ، کسری تراز بازرگانی، زوال بنگاههای اقتصادی کوچک و تهدید امنیت ملی کشور است .
صنعت نساجی ایران هنوز نتوانسته خود را با معیارهای جهانی منطبق کند و همانند کودکی است که نیاز به حمایت و پشتیبانی همهجانبه دارد.
این صنعت با گذشت سالها خود را به حداقل استانداردهای جهانی و منطقهای رسانده و بیشترین تلاش آن برای ادامه حیات است و به فکر صادرات و افقهای دور نیست. اقتصاد ایران، دارای نقطه ضعفهایی است که باید برای آن ها چارهای اندیشید.
پیوستن به جهانیسازی اقتصاد، این ضعفها را برطرف نمیسازد و با وجود آن، نمیتوان از مزایای رقابت بینالمللی بهره برد. تاکنون در عرصه جهان از بین کشورهای در حال توسعه، تنها تعدادی اندکی توفیق یافتهاند که از وضعیت جدید اقتصاد جهانی، بهرهبرداری کنند و جوامع صنعتی نویی را پدید آورند.اما اکثر کشورهای در حال توسعه هنوز نتوانستهاند خود را به تکنولوژی لازم مسلح کنند و در بازار جهانی جایگاه در خوری بیابند که وضع زندگی ملت خود را بهبود بخشند بنابرین تجارت آزاد فرشته نجاتی نیست که در همه جا و با هر وضعیت، ملتها را خوشبخت کند. کشور ما نیز برای دور نماندن از قافله تجارت جهانی ناگزیر است خود را با شرایط جدید وفق دهد.
استانداردسازی محصولات تولیدی، گسترش به کارگیری ابزارهای مدرن و مناسب در زمینه طراحی، کاهش هزینه های تولید، کنترل کیفیت، ایجاد انگیزه و امید برای کارگران و تجار داخلی و خارجی از طریق گسترش تامین اجتماعی و بیمه، گسترش مراکز اطلاع رسانی فنی و بازرگانی ، تضمین خرید تولید شده و عرضه به موقع آن به بازار مصرف، فراهم کردن زمینههای آموزش و تحقیقات در صنعت، پیشنهاد روش های بازاریابی جدید، مطالعه بازار داخلی و خارجی ، تامین مواد اولیه و … ازجمله عواملی است که میتواند باعث رونق بیشتر تولید و تجارت کشور گردد.
علیهذا در صورت الحاق ایران به سازمان تجارت جهانی اقتصاد ، فرهنگ و صنایع کشور مورد تاثیر قرار خواهند گرفت.
با بررسی شاخص های ارزیابی صنعتی ایران پی می بریم که تنها برخی صنایع کشور نظیر صنایع غذایی و نساجی جایگاه نسبتاً مطلوبی در مقایسه تطبیقی در سطح بینالمللی در می یابیم که اغلب صنایع کشور از مزیت نسبی ضعیفی برخوردار میباشند که قدرت رقابت در صحنه بینالمللی را ندارند .
مهمترین چالش ها برای خودرو سازان ایرانی پس از الحاق به سازمان تجارت جهانی و ورود محصولات رقبای خارجی ضعف زیرساخت های رقابتی و فقدان مزیت های نسبی در این بخش صنعت و تحولات الگویی ، ظهور محصولات جدید با دانش و فناوری بالا و همچنین تغییر نقش خودرو سازان در زنجیره ارزش خودرو میباشد که این موارد موجب کاهش میزان حجم سفارش های دریافتی و در نتیجه کاهش سهم بازار داخلی میگردد از نظر نگارنده با کاهش میزان سرمایه تخصیص یافته جهت افزایش ظرفیت تولید و افزودن ان در بخش های دیگر و با کاهش ضریب سرمایه گذاری در نظر گرفته شده توسعه ی متغییر تولید و اختصاص ان به بخش های فناوری فرایند ، خدمات رسانی ، اموزش کارکنان ، کاهش زمان تحویل و کاهش استراتژیک هزینه ها صنایع خودرو سازس بعد از پیوستن ایران به سازمان تجارت جهانی خواهد توانست وضعیت بهتری رادر بازار کسب کند .