۲-۳۸-۵ نظریه ارتباطات:
فرایند ارتباط در خانواده یکی از زمینههای مورد علاقه مشاوران در خانواده درمانی است. نویسندگانی چون پاول، ژانت بوئن و جکسون[۱۰۰] (۱۹۷۶)، ارتباط انسانی را در سه بعد تعریف کردهاند: ترکیب، معانی و اعمال.
۱ – ترکیب :مجموعه قراردادها وقوانین دستور زبان ماست که به منظور بیان معنی در ساختار قرار گرفته و واژه ها در جملات به کار می رود .
۲ – معانی :به معنی مفهوم واژه ها مربوط می شود و به میزان و کیفیت زبان و کاربرد آن بستگی دارد. در بسیاری از خانواده ها در نظام های ارتباطی آنان زبان خاص به کار می رود که درک و شناخت آن برای مشاوره میتواند بسیار مفید باشد .
۳ – اعمال :شامل رفتارهای کلامی و غیرکلامی و مطالعه ی اثرات رفتاری ارتباط است ( نوابی نژاد، ۱۳۸۶).
۲-۳۸-۶ نظریه های سیستمی :
در نظریه ساختی، مینوچین معتقد است، خانواده وقتی معیوب می شود که قواعدش اجرا نشود.وقتی مرزها خیلی سفت و سخت یا نفوذپذیر می شوند، عملکرد خانواده به عنوان یک نظام مختل می شود.اگر سلسله مراتب خانواده رعایت نشود. یعنی والدین تصمیم گیران اصلی نباشند و کودکان بزرگتر بیش از کودکان کوچکتر مسئولیت نداشته باشند، آشفتگی و مشکل پیش می آید.گاهی صفبندیهای درون خانواده مخرب و به مثلث سازی منجر میشوند. در یک خانواده آشفته قدرت روشن و صریح نیست(شارف، ترجمه فیروز بخت، ۱۳۸۱).در نظریه تجربهنگر، ویتاکر، معتقد است که اختلال خانواده هم از جنبه ساختاری و هم از بعد فرآیندی مورد توجه قرار می گیرد.ازلحاظ ساختاری امکان دارد که مرزهای خانوادگی درهم ریخته یا نفوذ ناپذیر باعث عملکرد ناکارساز خرده نظامها، تبانیهای مخرب انعطاف ناپذیری نقشها و جدایی نسلها از هم گردند.مشکلات مربوط به فرایند میتوانند موجب فروپاشی امکام مذاکره و توافق اعضا برای حل تعارض شوند و شاید باعث گردند تا صمیمت، دلبستگی یا اعتماد از میان برود.در مجموع ویتاکر چنین فرض می کند که نشانه های اختلال هنگامی ظهور می کنند که فرآیندها و ساختهای مختل به مدت طولانی تداوم مییابند و مانع توان خانواده برای اجرای تکالیف زندگی می شوند(گلدنبرگ،۲۰۰۰، ترجمه برواتی و همکاران، ۱۳۸۲ )
۲-۳۸-۷ نظریه های بین نسلی :
در نظریه بین نسلی، بوون ، تصور می شد در بسیاری از خانوادههای مشکلدار غالبا اعضای خانواده فاقد هویت مستقل و مجزا هستند و بسیاری از مشکلات خانوادگی بخاطر این روی می دهد که اعضای خانواده خود را از لحاظ روان شناختی از خانوده پدری مجزا نساختهاند.(بارکر، ترجمه دهقانی،۱۳۷۵) هرچه درجه عدم تفکیک یعنی فقدان مفهوم خویشتن یا برعکس، وجود یک هویت شخصی ضعیف یا نااستوار بیشتر باشد امتزاج عاطفی بیشتری میان خویشتن با دیگران وجود خواهد داشت.افرادی که بیشترین امتزاج را بین افکار و احساساتشان دارند چون قادر به تفکیک افکار از احساسات نیستند در تفکیک خویش از سایرین نیز مشکل دارند و بسادگی در عواطف حاکم یا جاری خانواده حل می شوند و ضعیفترین کار کرد را دارند.هرچه امتزاج خانواده هستهای بیشتر باشد احتمال اضطراب و بیثباتی بیشتر خواهد بود و تمایل خانواده برای یافتن راه حل از طریق جنگ و نزاع، فاصله گیری، کار کرد مختل یا ضعیف شده یکی از همسران یا احساس نگرانی کل خانواده راجع به یکی از فرزندان بیشتر خواهد شد.سه الگوی بیمارگون محتمل در خانوده هستهای که محصول امتزاج شدید بین زوجین است عبارتند از:بیماری جسمی یا عاطفی در یکی از همسران، تعارض زناشویی آشکار، مزمن و حل نشدهای که در طی آن دوره هایی ازفاصله گیری مفرط و صمیمیت عاطفی مفرط رخ میدهد، آشفتگی روانی در یکی از فرزندان و فرافکنی مشکل به آن ها.هرچه سطح امتزاج زوجین بیشتر باشد، احتمال وقوع این الگو بیشتر خواهد بود(گلدنبرگ[۱۰۱] ، ۲۰۰۰، ترجمه برواتی و همکاران، ۱۳۸۲)
۲-۳۹ خانواده و اهمیت آن
خانواده گروه کوچکی متشکل از افرادی است که از طریق پیوند زناشویی یا خونی با یکدیگر در ارتباط متقابل هستند و در کنار یکدیگر در واحد خاصی زندگی میکنند و دارای تجارب و فرهنگ خاصی هستند، دارای امیال و اهداف مشابه بوده و مهر و علاقه آنان را به یکدیگر پیوند داده است. خانواده سنتی از زن وشوهر و فرزندان تشکیل شده است. و بستگان خانواده زن و مرد، در موقعیت های خاص در شرایط کمکی متقابل همراه با شادی شعف و احساس تعلق خاطر و یا اندوه و نگران، با آنان ارتباط برقرار میکنند (نوابی نژاد، ۱۳۸۶) .
۲-۴۰ جایگاه خانواده:
خانواده طنینی به قدمت آدمی دارد. از منظر جامعه شناسی و تاریخ، اولین نهاد بشری، ابتدایی ترین و کوچکترین جامعه، خانواده میباشد، این نهاد همیشه توجه متفکرین، پژوهشگران، متخصصین علوم انسانی را از دیدگاه های متفاوت جهت شناخت بهتر و دقیق تر، به خود جلب کردهاست چون خانواده به عنوان اولین آموزشگاه بشری بر اساس نوع رابطه با همسر و فرزندان بیشترین تاثیر را اولاً بر چگونگی شخصیت روانی، اجتماعی و فرهنگی فرزندان دارد. (پیاژه، ۱۹۹۱) ثانیاًً به صورت غیر مستقیم جامعه را متاثر از نوع روابط و فرهنگ خود میکند (منادی، ۱۳۸۵) .
در نتیجه خانواده های سالم در سلامت فرزندان و سپس سلامت جامعه، نقش مهمی دارند لذا توجه به سلامت و چگونگی فضای درون خانواده که عواملی نظیر رضایت زوجین از زندگی تبلور مییابد، از اهمیت بسیار زیادی برخوردار خواهد بود. به دنبال رضایت از زندگی اختلافات زناشویی کمتر شده و طلاق نیز در جامعه کمتر رخ میدهد. کم شدن طلاق در صورت وجود کانون گرم خانوادگی سلامت افراد جامعه بیشتر تحسین خواهد شد. خانواده از منظر دیگر خود تحت تاثیر جامعه خواهد بود ( منادی، ۱۳۸۵ ).
۲-۴۱ تعیین نقش های خانواده
فریمن[۱۰۲] (۱۹۷۷) هریک از نقش ها را در سه سطح تقسیم بندی میکند. نقش های فردی، نقش های زیر مجموعه ای و نقش خانوادگی که توسط کل خانواده انجام میگیرد و در اتباط متقابل با محیط و جامعه بزرگتر است. علاوه بر این سیستمی از هنجارها و ارزشها به عنوان بخشی از ساختار خانواده در درون خانواده رشد میکنند. این هنجارها و ارزش ها مشتق شده از تجارب قبل از زناشویی زن و مرد به ویژه در ارتباط با خانواده های اصلی آن است. این هنجارها و ارزشها، مبنای مجموعه ی جدیدی از اصول در زندگی آنان خواهد بود. به این ترتیب تمامی ارزش های اجتماعی زندگی خانوادگی و فردی، در تعریف رفتار در خانواده مصداق دارد ( نوابی نژاد، ۱۳۸۶ ) .
۲-۴۲ خانواده و جامعه پذیری :