برای مثال در مادهی۴ از وارد کردن و صادر کردن مواد روانگردان صحبت شده است و میدانیم که وارد کردن و صادر کردن مستلزم حمل مواد روانگردان است. لذا چنین شخصی که متهم به صادر کردن یا وارد کردن است در واقع متهم به حمل مواد است. ولی چون مرتکب یک جرم است قانونگذار وی را فقط مستحق یک مجازات میکند ولی اگر از اتهام صادر یا وارد کردن مبرا شد به اتهام حمل قابل تعقیب است.
۲- در صورتی که مجموع عمل ارتکابی در قانون عنوان جرم خاصی داشته باشد: در کلیهی مواردی که عملی مقدمهی لازم عمل دیگر باشد و نتوان بدون انجام عمل مقدم عمل مؤخر را انجام داد در این صورت قانونگذار مجموع اعمال را تحت عنوان جرم خاص مجازات میکند. برای مثال میتوان گفت خرید مقدمهی حمل یا نگهداری است ولی قانونگذار نهایتاً مجموع اعمال ارتکابی را تحت عنوان جرم خاص مجازات میکند. مثلاً شخصی مادهی روانگردان ال.اس.دی را میخرد و سپس حمل میکند دراینجا قانونگذار وی را تحت عنوان جرم حمل مواد روانگردان ال.اس.دی مجازات میکند.
ج-۱-۲- علل عینی تشدید مجازات
ج-۱-۲-۱- مسلحانه بودن عمل
در مادهی۱۱، صرف مسلحانه بودن عملیات قاچاق مستوجب مجازات اعدام است. در واقع در اینجا، قانونگذار حتی میزان مواد را هم در نظر نگرفته و فقط به عمل ارتکابی و شدت و آسیب زننده تر بودن آن توجه داشته است.
ج-۱-۲-۲- میزان محموله مورد قاچاق
در موادی مثل ۴و ۵و ۸ میزان موادمخدر در تشدید مجازات مؤثر شناخته شده است برای مثال مجازات صدور بیش از پانزده گرم تا سی گرم، ۴۰ تا ۶۰ میلیون ریال جزای نقدی و ۱۰ تا ۱۵ سال حبس و ۳۰ تا ۷۴ ضربه شلاق است، در حالی که مجازات صدور بیش از ۳۰ گرم هروئین، اعدام و مصادرهی اموال ناشی از همان جرم است.
در مورد میزان مواد روانگردان صنعتی غیردارویی قانونگذار اشارهای نکرده است.
ج-۲- تخفیف مجازات
” بعضاً مجازاتها به واسطهی وجود عللی تخفیف مییابند، مثلاً اقرار متهم، همکاری او با مأمورین تعقیب و کشف جرم و بار اول بودن او در ارتکاب بزه مورد نظر، که این علل از علل قانونی تخفیف مجازات هستند و بعضی از خصوصیات مرتکب مثل جوانی، عیالوار بودن، فقر و پیری را میتوان به عنوان علل قضایی تخفیف مجازات نام برد.”[۱۷۹] در قانون مصوب ۱۳۷۶ که در اصلاحی ۱۳۸۹ هنوز پابرجاست مادهی۳۸ [۱۸۰] و تبصرهی آن تخفیف مجازات را بیان کرده است.
ج-۲-۱- معاذیر مخففه
“عذر مخففه معمولاً ناظر به حالتی است که شخص پس از کشف جرم با همکاری خود موجبات تعقیب سایرین را فراهم میکند و در ازاء این همکاری در حدی که قانون تعیین میکند در موارد مصرحهی قانونی موجب تخفیف مجازات شخص برخوردار از عذر میشود.”[۱۸۱]
اما تبصرهی ماده۳۸ برای برخورداری از مزایای عذر مخففه شرایطی را به شرح زیر پیشبینی کرده است:
۱)شخص باید پس از صدور حکم محکومیت همکاری نماید؛
۲) همکاری فرد میبایستی موجب موفقیتی در اقدام مأموران انتظامی یا سازمانهای درگیر در امر مبارزه با قاچاق مواد روانگردان شود. پس اگر شخصی همکاری کند ولی این همکاری به نتایج ذکر شده نیانجامد، استحقاق برخورداری از مزایای عذر را پیدا نمیکند.
۳) نیروی انتظامی یا سازمان عملکننده باید به صورت مستند از دادگاه چنین تقاضایی نماید. اولاً دادگاه در این مورد استقلال عمل ندارد. چون اصولاً احراز اینکه محکومٌ علیه چنین همکاری را نموده است در عمل برای دادگاه بدون گزارش نیروی انتظامی مشکل است ثانیاً صرف درخواست آنان نیز کافی نیست بلکه درخواست آنان باید مستند و مستدل باشد. اسناد مربوطه میتواند مدارک یا پروندهی مربوط به شبکهی کشف شده باشد.
ج-۲-۲- کیفیات مخففه
مادهی۳۸ مصوبه، “بر خلاف مادهی۲۲ قانون مجازات اسلامی که به قاضی دادگاه اجازهی تخفیف و تبدیل مجازات را در جرایم مستوجب تعزیر و بازدارنده با اختیارات وسیعی داده است و بر این اساس قاضی دادگاه میتواند با اعمال کیفیات مخففه از حداقل مجازات قانونی نیز پایین آید،”[۱۸۲] به دادگاه چنین اجازهای نمیدهد.
در مادهی۳۸، دادگاه در صورت وجود جهات مخففه میتواند به شرح زیر عمل کند:
الف) در صورتی که مجازات جرمی دارای حداقل باشد دادگاه میتواند مجازات را تا نصف حداقل تقلیل دهد؛
ب) در صورتی که مجازات جرمی فاقد حداقل باشد همان مجازات تا نصف کاهش مییابد؛
ج) در مورد حبس ابد دادگاه میتواند مجازات را به ۱۵ سال حبس (نه کمتر و نه بیشتر) تقلیل دهد؛
د) در مورد مجازات اعدام تقاضای عفو و تخفیف مجازات به کمیسیون عفو ارسال خواهد شد. (لذا، نمیتواند رأساً تخفیف دهد.)
اما در مواد قانونی، تبصره ماده۴ و تبصره۱ ماده۸، برای بار اول بودن ارتکاب بزه مربوط به این مواد را از موارد تخفیف مجازات اعلام کرده است که به عنوان علل قانونی در مصوبه حکم خاص دارند ولی در بقیه موارد به نظر میرسد شامل همان موارد گفته شده قبلی باشند. (ماده۳۸ و تبصرهی آن)
ج-۳- آزادی مشروط
جرایم مربوط به مواد روانگردان از حیث آزادی مشروط تابع قواعد عمومی هستند. مادهی۳۸ قانون مجازات اسلامی شرایط اعطای آزادی مشروط را مشخص کرده است. مطابق مادهی۳۸ قانون مجازات اسلامی: « هر کس برای بار اول به ارتکاب جرمی به مجازات حبس محکوم شده باشد ونصف مجازات را گذرانده باشد دادگاه صادرکننده دادنامه محکومیت قطعی میتواند در صورت وجود شرایط زیر حکم به آزادی مشروط صادر نماید…». یکی از معدود تأسیسات تعدیلکنندهی مجازات که به نفع متهم است و قانونگذار اجازه استفاده از آن را در مورد مجرمین موادمخدر و روانگردان داده است، آزادی مشزوط است اما مانعی که بر سر راه اجرای این تأسیس وجود دارد این است که امکان اعمال آن با توجه به سنگین بودن جزای نقدی کمتر وجود دارد به این صورت که محکومعلیه طبق بند۳ مادهی ۳۸ قانون مجازات اسلامی: « … در مجازات حبس توأم باجزای نقدی مبلغ مزبور را باید بپردازد یا با مؤافقت رئیس حوزهی قضایی ترتیبی برای پرداخت داده باشد.»
با عنایت به اینکه عمدهی کسانی که برای بار اول به طرف ارتکاب جرایم مواد روانگردان کشانده میشوند از کسانی هستند که دغدغهی مالی داشتهاند و به خاطر مشکلات مالی زندگی از روی ناچاری به این راه کشانده شدهاند امکان اعمال این نهاد برای آنها وجود ندارد پس صرف این بند برای حصول به مقصود کافی نیست و باید این مانع برداشته شود، چرا که در آزادی مشروط فرض بر این است که محکوم با سپری کردن نیمی از مجازات زندان اصلاح شده است و باید از زندان خارج شود در صورتی که با وجود این بند، ما باید زندانی اصلاح شدهای را به خاطر عجز از پرداخت جزای نقدی باز هم در زندان نگه داریم.
ج-۴- تعلیق اجرای مجازات.
مادهی۳۰ قانون مجازات اسلامی مقرر میدارد: «احکام جزایی زیر قابل تعلیق نیست. مجازات کسانی که به وارد کردن و یا ساختن و یا فروش موادمخدر اقدام و یا به نحوی از انحاء با مرتکبین اعمال مذکور معاونت می کند. …». بنابراین دیده میشود که قانونگذار با تعلیق مجازات جرایم مربوط با مواد مخدر مخالف است از آنجایی که قانون اصلاحی در تبصره ۲ الحاقی به ماده ۱ بیان میدارد که: « رسیدگی به جرایم مواد روانگردانهای صنعتی غیر دارویی تابع مقررات رسیدگی به جرایم مواد مخدر است .» بنابراین مجازات جرایم ورود و صدورو حمل مواد روان گردان به هیچ وجه قابل تعلیق نیست.
مبحث دوم: مقررات شکلی قاچاق روانگردانها و نقاط قوت و ضعف قانون اصلاحی در قبال آن
رسیدگی به امور کیفری تابع اصول و قواعدی است که اجرای درست و دقیق آن در مبارزه با بزهکاری و پیشگیری از آن، نقش عمده و اساسی دارد. و برای اینکه این اصول و قواعد در نیل به اهداف یک حقوق جزای پیشرفته، مؤفق باشد بایستی با مقتضیات سیاست جنایی روز و تحولات قوانین جزایی همراه باشد. از آنجایی که مواد روانگردان مقتضیات و مسائل خاص خود را دارد، مقررات رسیدگی به آن نیز نسبت به جرایم دیگر جنبهی افتراقی دارد. اکثر قواعد مربوط به آییندادرسی جرایم مربوط به قاچاق مواد روانگردان با آییندادرسی جرایم دیگر متفاوت است. این تفاوتها را میتوان در صلاحیت دادگاههای انقلاب، وجود مقررات خاص در مورد قرارهای تأمین، مقررات مربوط به تجدیدنظرخواهی ملاحظه کرد.
گفتار اول:دادسرا، دادگاه صالح و تشریفات قبل بعد از صدور حکم
الف- صلاحیت دادسرا و دادگاه رسیدگی کننده
صلاحیت به طور کلی عبارت است از؛ استعداد یک دادگاه معین برای رسیدگی مشخص و قدرت و اختیاری است که از طرف قانونگذار به دادگاه داده شده است که بتواند در مورد دعوای معینی رسیدگی کرده و حکم صادر کند. این اختیار در مورد دادگاههای عمومی به موجب حکم عام قانون و در مورد دادگاههای اختصاصی به موجب حکم خاص قانون داده میشود. اما قواعد صلاحیت در امور مدنی اختیاری هستند ولی در مورد صلاحیت کیفری از قوانین آمره میباشند و این بدان معناست که طرفین دعوا نمیتوانند با تراضی خود این قوانین را تغییر دهند.
در بحث صلاحیت دادگاهها، اصولاً سه نوع صلاحیت مورد توجه است؛ صلاحیت محلی، صلاحیت ذاتی و صلاحیت شخصی.
الف-۱- صلاحیت محلی.
قانونگذار ما در آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب، ضوابط چهارگانهی محل وقوع جرم، محل کشف، اقامتگاه و محل دستگیری را در تعیین صلاحیت محلی مراجع کیفری عمومی و انقلاب مدنظر داشته، ولی در نهایت برای محل وقوع جرم حق تقدم قائل شده است و در مادهی ۵۴ آییندادرسی کیفری به این موضوع اشاره میکند؛ « چنانچه دادگاه صلاحیت محلی برای رسیدگی نداشته باشد دادگاه موظف است تحقیقات مقتضی و ضروری را به عمل آورده، پرونده را همرا با متهم در صورت دستگیری به دادگاه محل وقوع جرم ارسال دارد. » بنابراین جرم قاچاق مواد روانگردان در دادسرا و دادگاه محل وقوع جرم رسیدگی میشود.
الف-۲- صلاحیت ذاتی
در رسیدگیهای کیفری اصل بر صلاحیت مراجع عمومی است و هر گاه قانونگذار تکلیف مرجع صالح جهت رسیدگی به جرمی را مشخص نکرده باشد باید بدون شک به صلاحیت دادگاهها مراجع تحقیق عمومی حکم کرد.
مطابق قوانین ایران دادگاهی که دارای صلاحیت ذاتی برای رسیدگی به مواد روانگردان است، دادگاه انقلاب می باشد. سابقهی تشکیل دادگاه انقلاب به نخستین سالها پس از وقوع انقلاب برمی گردد.
شورای موقت انقلاب در تاریخ ۱۳ تیر ۱۳۵۸، به منظور استقرار حاکمیت ملی و نگهداری از دستاوردهای انقلاب اقدام به تصویب «لایحه قانونی تشکیل دادگاه های فوق العاده رسیدگی به جرایم ضد انقلاب» نموده و مطابق ماده ی ۴ همین لایحه قانونی، رسیدگی به پاره ای از جرایم مربوط به موادمخدر در صلاحیت دادگاه های فوق الاشعار قرار گرفت. این وضعیت تا سال ۱۳۶۲ ادامه داشت. ازآن پس دادگاههای انقلاب مسئول رسیدگی به کلیه ی جرایم مزبور شناخته شدند. اما با وجود اینکه در کشور ما تنها مرجع دادگاه اختصاصی، دادگاه نظامی بود دادگاه انقلاب نیز که برای رسیدگی به جرایم ضد انقلاب تشکیل و سال ۱۳۶۲ با تعیین صلاحیت آن، عهدهدار رسیدگی به جرایمی که اصولاً با اساس حکومت مبانیت دارد شد، اکنون نیز به عنوان یک دادگاه اختصاصی همچنان به رسیدگی به جرایم مختلفی که در صلاحیتش است، میپردازد و آخرین متن قانونی که صلاحیت رسیدگی به جرایم موادمخدر را در اختیار دادگاه انقلاب قرار داده است مادهی ۵ قانون تشکیل دادگاههای عمومی و انقلاب مصوب ۱۵ تیرماه ۱۳۷۳ می باشد.بنابراین جرایم مربوط به قاچاق مواد روانگردان ابتدا در دادسرای دادگاه انقلاب رسیدگی و در صورت صدور کیفر خواست به شعبهی دادگاه انقلاب ارجاع می شود.
الف-۳- صلاحیت شخصی
این نوع صلاحیت با توجه به خصوصیات شخصی متهم و نه بر مبنای اختیارات قاضی تعیین می گردد. با توجه با اصل صد و چهلم قانون اساسی، دادسرا و دادگاه ویژهی روحانیت و دادگاه اطفال مبین این موضوع می باشد. به عنوان نمونه به موجب رأی وحدت رویه هیأت عمومی دیوانعالی کشور با عنایت به اینکه قانونگذار با رعایت قاعدهی حمایت از مجرم دادگاه خاصی را در مورد رسیدگی به مطلق جرایم اطفال و نوجوانان مدنظر قرار داده است رسیدگی به کلیهی جرایم اشخاص زیر ۱۸ سال حتی آنهایی که در صلاحیت ذاتی دادگاههای انقلاب است باید در شعبه ی اختصاص یافته به جرایم اطفال صورت پذیرد.
لیکن با توجه به تمام مطالب عنوان شده در مورد صلاحیت رسیدگی به جرایم مواد روانگردان به خصوص قاچاق، ازآانجایی که موضوع این تحقیق بررسی جرم قاچاق روانگردانهای صنعتی غیردارویی است در همین زمینه قانون اصلاحی ۱۳۸۹ طی تبصره ۲ الحاقی به ماده ۱، مقررات رسیدگی به جرایم مربوط به این مواد را تابع رسیدگی به جرایم موادمخدر میداند. بنابراین تشریفات رسیدگی که تا کنون برای رسیدگی به جرایم موادمخدر بوده است به موجب این تبصره، در مورد جرایم مواد روانگردان نیز صدق می کند.
ب- مرحله قبل از صدور حکم (دادسرا)
ب-۱- حیثیت جرم قاچاق
“جامعه همیشه از ارتکاب بزه متضرر میگردد (یا چنین فرض می شود) چه در غیر این صورت برای اعمال ارتکابی، در قوانین کیفری مجازاتی در نظر گرفته نمیشد.”[۱۸۳]
اما آنگاه که جرمی اتفاق افتد علاوه بر جامعه ممکن است، به فرد یا افرادی نیز بر اثر ارتکاب آن جرم خسارت وارد شود. با این وجود ارتکاب بزه همواره سبب خسارت به افراد نیست و به همین دلیل گفته میشود که این نوع جرایم واجد جنبهی عمومی هستند و از ارتکاب آنها فرد یا افراد خاصی متضرر نمیشوند ولی در مقابل دعوای عمومی، دعوای خصوصی است که اصولاً فرد یا افراد خاصی متضرر شده و بر همین اساس این افراد اقامهی دعوا می کنند. این امر در قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب مصوب ۱۳۷۸ نیز منعکس شده است. مادهی ۲ این قانون، به کلیه جرایم جنبهی الهی داده است و سپس آن را به سه دسته تقسیم کرده است؛ دسته اول، جرایمی هستند که مجازات آنها در شرع تعیین شده است، دسته دوم، جرایمی هستند که متعدی به حقوق جامعه و یا مخل نظام همگانی میباشند ودسته سوم، جرایمی هستند که متعدی به حقوق شخص یا اشخاص معین می باشند.
این تقسیمبندی نیز خود آثاری دارد. اما جرم قاچاق مواد روانگردان را می توان عموماً جز دسته دوم این جرایم دانست. از آنجایی که اصولاً جرم قاچاق بزه دیده و متضرر خاصی ندارد می توان بزه دیدهی آن را کل افراد جامعه دانست بنابراین میتوان گفت که جرم قاچاق جنبه ی عمومی دارد و همین جنبه ی عمومی؛ آثاری در بردارد که بیان می شود:
۱) طبق ماده ی ۳،قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب تعقیب متهمین و مجرمین جرایمی که جنبهی عمومی دارد بر عهدهی رئیس حوزهی قضایی (دادستان) میباشد بنابراین برای تعقیب این جرم نیازی به شکایت شاکی خصوصی نیست.
۲)” موضوع دعوای عمومی تعقیب متهم به منظور صدور حکم بر محکومیت او در نتیجه، اعمال مجازات یا اقدامات تأمینی و تربیتی بر محکوم علیه است.”[۱۸۴]
۳) از آنجایی که هدف دعوای عمومی اعادهی نظم در جامعه و ایجاد آرامش در بین شهروندان است و همچنین اینکه دعوای عمومی متعلق به جامعه است و دادستان یا هر نهاد تعقیب دیگری نمایندهی جامعه در تعقیب متهم است بایستی خود نهاد تعقیب (دادسرا) اقامهی دعوا کند و حق ندارد جز در موارد پیش بینی شده از این دعوا صرف نظر کند و یا به مصالحهی با متهم بپردازد.
بنابراین با توجه به مطالب ذکر شده[، نهاد تعقیب تمام سعی خود را برای جلوگیری از پایمال شدن حقوق افراد جامعه انجام دهند و با متهمین این جرم که تبعات بسیار بدی برای جامعه دارد به شدت و البته طبق موازین قانونی و بدون پایمال شدن حق این دسته از متهمین برخورد نمایند.
در همین زمینه مقامات قضایی دادسرا بایستی حقوقی که خاص این متهمین است را رعایت کنند و به بهانهی دفاع از حقوق افراد جامعه و یا شدت و مفسده برانگیز بودن جرم آنها، حقوق آنها ر ا پایمال نکنند. این متهمین دارای حقوقی هستند که در قسمتهای بعدی به آن اشاره می شود.
بدین سان می توان به اهمیت و نقش فرهنگ در جامعه یِ انسانی پی برد و فهمید که فرهنگ به راستی آیینه ی تمام نمای اقوام، گروه ها و ملت هاست. حال متعلق این فرهنگ می تواند رفتارها و کردارهای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، مذهبی و … باشد. این نکته که ارزشها اساس تمامی فرهنگ ها هستند نه فقط مورد قبول محافل آکادمیک هست بلکه در گردهمایی بیش از یکصد و سی کشور جهان در کنفرانس سیاست های فرهنگی یونسکو که در سال ۱۹۸۲ در مکزیکوسیتی برگزار شد نیز این گونه مورد تاکید قرار گرفته است: «تمامی فرهنگ ها با ندای بی همتا و غیرقابل جایگزین از ارزشها هستند» (مصلی نژاد، ۱۳۸۸: ۲۴). بی جهت نیست که ماکس وبر بر آن بود که «مفهوم فرهنگ مفهوم ارزش هاست». (شیبانی، ۱۳۸۶: ۱۲۰).
۵.تعریف فرهنگ
چنان چه اشاره رفت فرهنگ مفهومی پیچیده و چندپهلو است و هر نحله ی فکری برداشت خود را از آن اعلام می کند و این را می توان نشانه ی اهمیت آن قلمداد کرد. «گذشت زمان از ابهامش نکاسته و فیلسوف و جامعه شناس و متفکر را در نهایت تضاد به جای گذارده است». (شیبانی، ۱۳۸۶: ۱۱۳). گویا همان گونه که فرهنگهای بشری بسیار متنوعند تعریف فرهنگ نیز بسیار متکثر و مختلف است. (طالبی،۱۷۹:۱۳۸۵). با این حال کوشندگان راه فرهنگ کوشیده اند تا این مفهوم سهل و ممتنع را به قید لغت و زبان در آورند.
در فرهنگ بزرگ سخن به سرپرستی حسن انوری که می توان آن را نخستین فرهنگ لغت فارسی به فارسی دانست که به معنا و مفهوم و تعریف فرهنگ چنان چه در متون علوم اجتماعی امروز رایج است پرداخته است این تعریف برای فرهنگ ذکر شده است: ۱. پدیده ی کلی پیچیده ای از آداب، رسوم، اندیشه، هنر و شیوه ی زندگی که در طی تجربه ی تاریخی اقوام شکل می گیرد و قابل انتقال به نسل های بعدی است.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
داریوش آشوری در کتاب «تعریفها و مفهوم فرهنگ» حدود یکصد و پنجاه تعریف از فرهنگ را در شش دسته و به شرح زیر طبقه بندی کرده است:
۵-۱. تعریف های وصف گرایانه (descriptive): تعریفهای این دسته گسترده بوده و در آنها بر عناصر سازه ای (Factorial) فرهنگ تکیه می شود. چند مثال از این دسته:
۱.تیلور (۱۸۷۱): فرهنگ یا تمدن… کلیت در هم تنیده ای است شامل دانش، دین، هنر، قانون، اخلاقیات، آداب و رسوم و هرگونه توانایی و عادتی که آدمی همچون عضوی از جامعه به دست میآورد.
-
- هرسکو ویتس (۱۹۴۸): فرهنگ در اساس بنایی است بیانگر تمامی باورها، رفتارها. دانش ها، ارزشها و خواسته هایی که شیوه ی زندگی هر ملت را باز می نماید… و سرانجام عبارت است از هر آن چه یک ملت دارد، هر کاری که می کند و هر آنچه می اندیشد.
۵-۲. تعریف های تاریخی
در این تعریفها تکیه بر میراث اجتماعی و یا سنتّها می شود. چند مثال:
۱.مایریس(۱۹۲۷): فرهنگ آن چیزی است که از گذشته ی آدمیان بازمانده، در اکنون ایشان عمل می کند و آینده شان را شکل می دهد.
۲.وراثت اجتماعی – فرهنگ نامیده می شود. فرهنگ به معنای عام، کل میراث اجتماعی بشریت است و به معنای خاص، رگه ای ویژه از میراث اجتماعی فرهنگ یک قوم و یا ملت است.
۵-۳.تعریف های هنجاری (normative)
در این تعریفها تکیه بر قاعده (rule) یا راه و روش (way) می باشد. چند مثال:
۱.کلاکن (۱۹۵۱): یک فرهنگ اشارتی است به راه و روش خاص یک گروه از آدمیان یا طرح کامل زندگی آنان.
-
- بیدنی (۱۹۴۶): فرهنگ عبارت است از رفتار، احساس و اندیشه ی آموخته یا پرورانده ی افراد در یک جامعه؛ همچنین الگوها یا شکل های آرمانهای عقلی، اجتماعی، و هنری ای که جوامع بشری در طول تاریخ از خود نمایانده اند.
۵-۴.تعریف های روان شناختی:
در این دسته بر فرهنگ همچون وسیله ی سازواری (adjustment) و حل مسائل تاکید می شود.
چند مثال:
-
- اسمال (۱۹۰۵): فرهنگ عبارت است از تمامی ساز و برگ فنی، مکانیکی، مغزی و اخلاقی ای که مردم دوره ای خاص با به کارگرفتن آن ها به هدفهای خود می رسند فرهنگ شامل وسایلی است که آدمیان با آنها هدفهای فردی و اجتماعی خود را به پیش می برند.
۲.داوسن (۱۹۲۸): فرهنگ، راه و روش مشترک زندگی است ] یعنی عامل[ سازواری ویژه ی انسان با محیط طبیعی و نیازهای اقتصادی خود.
۵-۵. تعریف های ساختاری (Structural)
در این تعریف ها تکیه بر الگوسازی یا سازمان فرهنگ است: چند مثال:
۱.ویلی Willey (1929) فرهنگ سیستمی است، از الگوهای عادتی پاسخگویی که با یکدیگر همبسته و هم پشتند.
۲.کلاکن وکلی (۱۹۴۵): فرهنگ سیستمی است از طرح های پایدار و ناپایدار برای زندگی که از تاریخ سرچشمه می گیرد و همه یا اعضاء خاص از یک گروه در آن مشارکت دارند.
۵-۶. تعریف های پیدایش شناختی (Genetical): که به دو بخش تقسم شده است.
۱.تأکید بر فرهنگ همچون یک فراورده یا ساخته مانند تعریف هرسکو ویتس (۱۹۴۸) که فرهنگ را بخش انسان ساخته ی محیط می دانست.
۲.بخشی که در آن بر ایده ها تاکید شده است؛ مانند تعریف فورد(۱۹۴۲)که فرهنگ را جریانی از ایده ها می دانست که از فردی به فردی از راه کردار نمادین، آموزش زبانی و یا تقلید می رسد. (آشوری،۱۳۸۹: ۷۱-۴۷).
فرهنگ لغت آکسفورد[۸] شش معنا را برای کلمه Culture عنوان کرده است. (اینگلیس، ۱۳۸۶: ۵)
در فرهنگ علوم اجتماعی در خصوص معنای فرهنگ آمده است: توافق بر سر تعریف واحدی برای این اصطلاحِ پیچیده و فوق العاده مهم، کار دشواری است. سپس در مقام تعریف آن را به چهار گروه A، B، C و D تقسم کرده است.
در گروه A در صدد تعریف« فرهنگ» از منظرهای فرهنگیِ گوناگون برآمده است:
-
- به نقل از ا.ل. کروبر و سی. کلوکهون «فرهنگ شامل الگوهایی است آشکار و ناآشکار از رفتار و برای رفتار که به واسطه ی نمادها حاصل می شود و انتقال می یابد…».
۲.به نقل از هاچینسون: فرهنگ« مجموعه ی هر نوع رفتاری که از جانب هر گروهی ابراز گردد فرهنگ آن گروه نامیده می شود».
در گروه B به فرهنگ به معنای «پرورش» و سیر تاریخی آن پرداخته است.
در گروه C به تعریف فرهنگ به مثابه «مفهوم مرکزی انسان شناسی و دیگر علوم اجتماعی» پرداخته و آن را در شش دسته با عناوین تشریحی- شمارشی، تاریخی، هنجاری، روانشناختی، ساختاری و تکوینی طبقه بندی کرده است.
در دستهی اول بر فرهنگ به منزله ی کلیتی جامع و بر شماری از جنبه های محتوایی آن، در دسته دوم بر فرهنگ به عنوان اصطلاح عام به معنی کل میراث اجتماعی بشریت، در دسته ی سوم بر فرهنگ به منزله ی یک شیوه ی مشخص زندگی و عقاید هنجاریِ نیرومند، در دسته ی چهارم بر فرهنگ به منزله ی مجموعه ای از فنون برای برآوردن نیازهای آدمی و سازگاری با محیط، در دسته پنجم به فرهنگ به عنوان «الگویی ادراکی» و بالاخره در دسته ی ششم بر چگونگی تکوین، پیدایش و پدید آمدن فرهنگ تاکید شده است. (گولد، جولیوس و کولب، ویلیا، ۱۳۷۶: ۶۳۳-۶۲۹).
برخی دیگر از نویسندگان در تعریف از فرهنگ ابتدا آن را به تعاریف هنجاری و غیرهنجاری تقسیم کرده اند. آنان معتقدند که دو تعریف هنجاری از فرهنگ وجود دارد: «۱.فرهنگ به عنوان وجه ممیز انسان از حیوان و ۲. فرهنگ به معنای توسعه و پیشرفت فکری و اخلاقی جامعه». در معنای غیرهنجاری نیز فرهنگ را به «مجموعه ی دستاوردهای فکری و هنری و مجموعه ی ویژگی های اخلاقی و آداب و رفتار اجتماعی هر جامعه» تعریف کرده اند. (غلامرضا کاشی، ۱۳۸۲: ۲۱-۲۰).
ماکس وبر فرهنگ را معنایی می داند که انسان به جهان فاقد معنا می دهد و بر آن است که این امر پایه ی کنش های فردی و جمعی آدمیان را تشکیل می دهد. (غلامرضا کاشی، ۱۳۸۱: ۲۷-۲۶).
کلایه کلاکهون فرهنگ را در برگیرنده ی الگوهای صریح و ضمنی رفتارهای حال و آینده می داند که در قالب نمادها کسب می شود و انتقال می یابد. نمادها را دستاوردهای مشخص گروه های انسانی، از جمله تجسّمات آنها در قالب مصنوعات می داند. او هسته ی اصلی فرهنگ را اندیشه های سنتی یعنی اندیشه های منتج و برگزیده در طول تاریخ و به ویژه ارزشهای نسبت داده شده به آن اندیشه ها می داند. (چلیکوت، ۱۳۷۷: ۳۳۷).
از نظر اینگلهارت فرهنگ نظامی است از نگرشها وارزشها و دانشی که به طور گسترده در میان مردم مشترک است واز نسلی به نسل دیگر منتقل میشود.(اختر شهر،۵۱:۱۳۸۸).
ایمانوئل کانت فرهنگ را چیزی می دانست که انسان را از حیوانات متمایز کرده و آن نیز مشتمل بر ورزش قوای ذهنی آدمی است.(اختر شهر، ۵۱:۱۳۸۸).
اگر حاکم، همراه و مهربان باشد، انتظارات مردم گسترش مىیابد و براى آبادانى ورفاه مردم، فراهم ساختن اسباب آن، فعّالتر مىشوند؛ در حالى که تجاوز به اموال مردم، آنان را از به دست آوردن و بارور کردن ثروت نومید مىسازد؛ چه، مىبینند در چنین وضعى، سرانجام، هستىشان را به غارت مىبرند و آن چه را به دست مىآورند، از ایشان مىربایند و هر گاه مردم از به دست آوردن و تولید ثروت نومید شوند، از کوشش در راه آن دست برمىدارند … و اگر مردم در راه معاش خود نکوشند و دست از پیشهها بردارند، بازارهاى اجتماع و آبادانى بىرونق، و احوال متزلزل مىشود و مردم در جستوجوى درآمد از آن سرزمین رخت برمىبندند و در نواحى دیگر که بیرون از قلمرو فرمانروایى آن ناحیه است، پراکنده مىشوند و در نتیجه، جمعیت آن ناحیه کم، و شهرهاى آن از سکنه خالى، و شهرهاى آن ویران مىشود و پریشانى آن دیار، به دولت و سلطان هم سرایت مىکند.(ابن خلدون، ص ۲۵۶)
بنابراین، براى استقرار و استمرار دولت اسلامى لازم است عمران و آبادانى و گسترش رفاه مادّى مردم یکى از اهداف مهمّ دولت باشد.
( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
توسعه معنویّات
امام خمینی بدلیل عدم توجه دولت به معنویت از اغاز مبارزه سیاسی از هر گونه دیدار و گفتگویی با مقامات دولتی خودداری ورزید و این روش را تا سرنگونی رژیم شاهنشاهی دنبال کرد.(رجبی، ۱۳۷۷) ویژگى بارز اسلام این است که در عین اعتقاد به آزادى و اختیار انسان، او را در مقابل خود، خدا، جامعه و حتّى دیگر موجودات، مسؤول مىداند. انسان مطلوب از دیدگاه اسلام، کسى نیست که به محیط اطراف خود هیچ حسّاسیّتى نداشته باشد و فقط به منافع مادّى و احیاناً معنوى و آخرتى خود بیندیشد؛ بلکه انسان کامل کسى است که با زندگى خویش حرکت آفریند؛ به جامعه شادابى بخشد و گاه با فداکارى و ایثار، محیط اطرافش را احیا کند.(نقوی، ۱۳۶۶) بنابراین، دولت اسلامى در جایگاه خلیفه خدا روى زمین نمىتواند در برابر تحّولات اخلاقى جامعه و میزان تقیّد آن به انجام معروفها و دورى از منکرات بىتفاوت باشد؛ بلکه بر عهده دولت اسلامى است که از سلامت روحى مردم مراقبت کرده، به فکر توسعه معنویّات باشد و بر همین اساس است که تمام متفکّران سیاسى و فقیهان مسلمان بر انجام اقدامهاى عملى از سوى دولت براى عینیّت بخشیدن به نظام اخلاقى اسلام و گسترش امور معنوى و بالا بردن احساس مسؤولیّت مردم، تأکید ورزیدهاند.
از آن جا که بخشى از تعالى معنوى انسانها در سایه رفتارهاى خاص اقتصادى است، دین اسلام به انحاى گوناگون مىکوشد رفتارهاى مادّى افراد را رنگ معنوى دهد. گاه از طریق اعتبار قصد قربت در دادن مالیاتهاى شرعى چون خمس و زکات، به آنها رنگ عبادى مىدهد و گاه از طریق وضع احکام استحبابى چون آداب تجارت، رفتارهاى خشک مادّى را به رفتارهاى لطیف و انسانى تبدیل مىکند و گاه با ترغیب به فعّالیّتهایى چون صدقه، وقف و قرضالحسنه، زمینههاى تجلّى صفات برتر انسانى ایثار را فراهم مىآورد.(فراهانی فرد، ۱۳۸۱) البتّه مفهوم این سخن به ضرورت این نیست که دولت اسلامى، دولتى پلیسى است و با بهره گرفتن از قدرت قانونى خود، مردم را به مجارى رفتارى خاصّى سوق مىدهد؛ چرا که این شیوه، با روح آزادمنشى انسان و با آیه: «لاَ اِکْرَاهَ فِىالدِّینِ» (سوره بقره، آیه ۲۵۶). منافات دارد؛ بلکه مقصود، فراهم آوردن شرایط لازم براى تحقّق معیارهاى اخلاقى و ارزشى اسلام است.
برپاداشتن عدالت
رفتار انسانها به ویژه در مسائل معیشتى و مادّى تحت تأثیر شدید صفات فردگرایى و زیادهخواهىهاى افراطى است و این سبب مىشود هر کسى که قدرت و امکانات بیشترى دارد، بر دیگران سلطه مستمر داشته باشد. سلطه سیاسى و اقتصادى گروهى اقلّیّت و به استثمار و استعمار کشیده شدن اکثریّتى انبوه در طول تاریخ بشر در همه مکانها، شاهد گویاى این مدّعا است. براى جلوگیرى از چنین وضعیّتى، یکى از اهداف دولت اسلامى جلوگیرى از ستم اجتماعى و برپاداشتن عدالت، به ویژه در ابعاد معیشتى و اقتصادى است.
«در تعریف عدالت اقتصادى، دیدگاههاى گوناگونى مطرح است. تعریفى که از جهت استناد، مدرک قابل دفاعى داشته باشد و از جهت عمل بتوان براى آن الگویى عملیاتى طرّاحى کرد، تعریف عدالت اقتصادى به رفع فقر و محرومیّت، ایجاد رفاه عمومى و توازن در ثروتها و درآمدها است.»(صدر، ۱۳۷۵، ۶۶۱) به این بیان که نظام اقتصادى اسلام، تحقّق عدالت در عرصه اقتصاد را از دو طریق دنبال مىکند: از یک سو به همه افراد جامعه حق مىدهد که زندگى متعارف و آبرومندانه انسانى داشته باشند و از سوى دیگر، با اتّخاذ احکام و روشهایى در پى متوازن کردن ثروتها و درآمدها است و در نقطه مقابل هر نوع فقر و محرومیّت و به وجود آمدن فاصله طبقاتى را نتیجه عدم تحقّق عدالت مىداند. امام صادقعلیه السلام:
«ان الناس یستغنون اذا عدل بینهم». (کلینی، ج ۳، ص ۵۶۸)
اگر میان مردم به عدالت رفتار شود، همه بىنیاز مىشوند.
دولت اسلامى مسؤولیت دارد با کنترل و نظارت رفتارهاى اقتصادى مردم و از طریق اجراى احکام اقتصادى اسلام در عرصه حقوق مالکیّت، آزادىهاى فردى و اجتماعى و مقرّرات توزیع قبل و پس از تولید و توزیع مجدّد درآمدها، زمینه رفع فقر و توازن اقتصادى را فراهم سازد.
رسیدن به قدرت اقتصادى
بر خلاف تصوّر برخى که تحت تأثیر مکاتب انحرافى، جامعه دینى را به ترک دنیا و مواهب الهى متهّم مىکنند، خداوند متعال، امنیّت و توانایى اقتصادى را از شاخصههاى بارز جامعه ایمانى برای تامین رفاه برقراری امنیت اجتماعی و در مقابل، فقر و ناامنى را نتیجه عصیان و کفران مىداند.
«خداوند [براى آنان که کفران نعمت مىکنند] مثلى زده است: منطقه آبادى که امن و آرام و مطمئن بود، و همواره روزىاش از هر جا مىرسید؛ امّا به نعمتهاى خدا ناسپاسى کردند و خداوند به سبب اعمالى که انجام مىدادند، لباس گرسنگى و ترس را بر اندامشان پوشانید» (سوره نحل ۱۱۲)
پیامبر اکرمصلى الله علیه وآله وسلم نیز در وصف جامعه مطلوب اسلامى در زمان امام زمان -عجلاللَّه تعالى فرج – مىفرماید:
«امّت من در زمان مهدىعلیه السلام به گونهاى نعمت خواهند داشت که هرگز پیش از آن بهرهمند نبودهاند. آسمان پىدرپى بر آن مىبارد و زمین از روییدنىهایش هیچ چیزى را در خویش باقى نمىگذارد، مگر این که آن را بیرون مىآورد.»(مجلسی، ج ۵۱، ص ۸۳)
در کلام امام صادقعلیه السلام نیز آمده است:
«سه چیز است که همه مردم به آن نیاز دارند: امنیّت، عدالت و فراوانى»(حرانی، ص ۳۲۰)
بنابراین مىتوان گفت: رسیدن به امنیّت و عدالت و فراوانى، جزو اهداف مطلوب و مورد توجّه نظام اقتصادى اسلام است و این، بدون نظر و مقایسه جامعه اسلامى با دیگر جوامع است. وقتى مسأله ارتباط جامعه اسلامى با اقوام و ملل دیگر مطرح مىشود، از آن جا که این جامعه حامل فرهنگ رهایىبخش انسانها و گسترش دهنده عدل و قسط در سراسر جهان است، باید وضعیّت اقتصادى و قدرت اقتصادى آن خیلى بیشتر از تأمین رفاه عمومى مورد نظر باشد تا اوّلاً جامعه اسلامى در پیمودن مسیر سعادت و کمال، هیچگونه وابستگى به کشورهاى استعمارى و بیگانگان نداشته باشد؛ ثانیاً دشمنان اسلام چشم طمع در سرزمینهاى اسلامى نداشته باشند، و ثالثاً مسلمانان با کمک به ملل محروم و مستضعف بتوانند فرهنگ اسلام را در سراسر گیتى بگسترانند.
۲-۷- منابع مالى توسعه رفاه وتامین اجتماعی و اختیارات دولت
رفاه و تأمین اجتماعی به عنوان یکی از ابزارهای اصلی توسعه و پیشرفت اقتصادی و اجتماعی مطرح میشود، بنابراین دامنه آن از اقدامات و نیات خیرخواهانه فردی فراتر رفته است و به عنوان حق فردی در کشور مطرح میشود در نتیجه تکلیفی الزامیبرای دولت ایجاد میکند .دولت اسلامی براى دستیابى به اهداف و انجام وظایف مذکور به اختیارات قانونى و منابع مالى کافى نیاز دارد. مطالعه آموزههاى اسلام نشان مىدهد که متناسب با مسؤولیتها، امکانات و اختیارات کافى در اختیار دولت گذاشته شده است. بررسى دقیق منابع مالى و حدود و اختیارات دولت، نیازمند کتابهاى فقهى گسترده است. در نظام اسلامى، اموال فراوانى در مالکیّت یا در اختیار دولت اسلامى است که به اختصار معرّفى مىشوند.(موسویان، ۱۳۸۹)
۱- انفال[۱۲] و منابع طبیعی
خداوند، منابع طبیعى را براى رفاه تمام انسانها آفریده است؛ بنابراین، منافع پولى حاصل از این منابع نیز باید به تمام مردم برسد و در هیچ وضعى نباید اجازه داد فقط در دست افراد یا گروههاى خاصّى قرار گیرد. بر این اساس، تصمیمگیرى کلّى و مدیریّت کلان ثروتها و منابع طبیعى در اختیار دولت است؛ البتّه پذیرش این اصل به ضرورت به معناى انحصار تصدّى دولت نیست، و براى تعیین تصدّى دولت یا بخش خصوصى باید به معیارهاى کارایى مراجعه کرد؛ امّا در هر حال باید مصالح عموم مردم و جامعه اسلامى مورد توجّه باشد و دولت بر اساس آن تصمیم گیرد.(شاپرا، ۱۳۷۸)
۲- زکات
اسلام براى آن که جامعهاى شبیه خانواده هستهاى پدید آورد که در آن، ثروت عادلانه توزیع، و نیازهاى تمام افراد به کمک برنامهریزى و کمک تشکیلاتى دولت برآورده شود، نظام اجتماعى قدرتمندى را پدید آورده و بدان تقدّس مذهبى بخشیده که در هیچ جا و در هیچ نظامى وجود ندارد. یکى از واجبات مذهبى فرد مسلمان این است که از ثروت خالص یا جریانهاى درآمدى ویژهاى، نرخ معیّنى را به صورت زکات بپردازد. اهمّیّت زکات در اسلام به حدّى است که هر گاه اسلام درباره فریضه به پا داشتن نماز سخن مىگوید، همزمان، بر وجوب پرداخت زکات بر مسلمانان نیز تأکید مىکند. (ابوعبید قاسم ابن سلام، ۱۳۵۳)
«بسیارى از فقیهان، جمعآورى و توزیع زکات را وظیفه دولت اسلامى مىدانند.»(قرضاوی، ۱۴۱۰ ق، ص ۷۴۷) در روزگار پیامبر و دو خلیفه اوّل، ابوبکر و عمر این کار انجام مىشد؛ حتّى ابوبکر ضدّ کسانى که از پرداخت زکات سرباز مىزدند، از زور استفاده مىکرد. عثمان خلیفه سوم بود که اجازه داد مردم زکات را مستقیم به نیازمندان بپردازند و در زمان حضرت على علیه السلام به وسیله دولت و کارگزاران حکومتى دریافت مىشد. جصاص از مفسّران بزرگ احکام فقهى قرآن نیز با توجّه به آیه «از اموال آنان صدقهاى [به صورت زکات] بگیر تا به وسیله آن، آنها را پاکسازى و پرورش دهى و [هنگام گرفتن زکات] براى آنها دعا کن که دعاى تو، مایه آرامش آنها است(سوره توبه، آیه ۱۰۳).
وظیفه دولت اسلامى است که نظامى را براى جمعآورى زکات پدید آورد. (جصاص، ۱۳۴۷ ق)
در مسأله زکات باید به دو نکته اساسى توجّه داشت: اوّل این که موارد مصرف زکات در قرآن و سنّت با صراحت بیان شده است؛ بنابراین بر فرض که دولت مسؤول جمعآورى آن باشد، باید در موارد مشخّص به کار گیرد. دوم این که اگر چه برخى از فقیهان تا حدّى دایره شمول «فى سبیلاللَّه» (یکى از موارد مصرف زکات) را وسعت بخشیدهاند، باز هم به سختى مىتواند تمام موارد مخارج و هزینههاى دولت اسلامى را شامل شود؛ بنابراین اگر قرار است دولت اسلامى وظایف خود را انجام دهد، باید به منابع دیگرى غیر از زکات دست یابد. (شاپرا، ۱۳۷۸)
۳- زکات فطره
فطریّه، صدقهاى است که بر هر مسلمان، اعمّ از زن و مرد، کوچک و بزرگ، با شرایط مشخّص فقهى واجب است. فطریّه هر سال در زمانى معیّن یعنى پایان ماه رمضان و به اندازهاى مشخّص یعنى یک صاع (حدود سه کیلو) خرما یا گندم یا غذاى غالب هر فرد، پرداخت مىشود. در حال حاضر، مقدار فطریّهاى که مسلمانان در سراسر جهان مىپردازند، سالانه حدود یک میلیارد دلار تخمین زده مىشود.(ابراهیم العسل، ص ۱۹۱) دولتهاى اسلامى مىتوانند با طرّاحى نظامى کارآمد، جذب و توزیع فطریّه را عهدهدار شده، بخشى از هزینههاى تأمین اجتماعى را از این طریق پوشش دهند.
۴- خمس
بدانید هرگونه غنیمتى به دست آورید، خمس آن براى خدا، و براى پیامبر و براى نزدیکان و یتیمان و مسکینان و واماندگان در راه است. (سوره انفال، آیه ۴۱)
فقیهان شیعه به پیروى از احادیث امامان معصوم، واژه «غنیمت» را در آیه شریفه عام گرفته، موارد خمس را گسترده مىدانند، به طورى که «شامل درآمد حاصل از کسب ، پس از کسر هزینه زندگى، غنایم حاصل از جنگ، مال به دست آمده از معادن، گنجها و غوّاصى، مال حلال مخلوط به حرام و زمینى که کافر ذمّى از مسلمانان مىخرد، مىدانند؛ در حالى که اهل سنّت، واژه «غنیمت» را بر معناى خاص یعنى غنایم جنگى حمل مىکنند».(مکارم شیرازی، ج ۷، ص ۱۷۵) در شیوه مصرف نیز بین این دو گروه اختلاف است. به عقیده شیعه، نصف خمس در اختیار حاکم اسلامى قرار مىگیرد تا در مصالح جامعه هزینه شود و نصف دیگر براى مسکینان و فقیران از خاندان پیامبر است(توضیح المسائل مراجع تقلید، بخش خمس) در حالى که به اعتقاد اهل سنّت کلّ آن به مسکینان و فقیران از خویشاوندان پیامبر تعلّق دارد.
۵- مالیات
دولت اسلامى همانند سایر دولتها در اداره کشور نیازمند درآمد با ثبات و مستمرّى است. اگر چه دولت اسلامى منابع مالى فراوانى چون انفال دارد و در برخى هزینه ها مجاز است از محلّ خمس و زکات، تأمین مالى کند، اگر این اقلام براى پوشش دادن هزینه ها کافى نباشد مىتوان با وضع مالیات به مقصود رسید.(موسویان، ۱۳۸۹) شهید مطهرى در این باره مىگوید:
«وضع مالیات از اختیارات حاکم شرعى است. او در هر زمانى مىتواند براى هر چیزى، اتومبیل، غیر اتومبیل، هر چه باشد بر طبق مصلحتى که ایجاب مىکند، مالیات وضع کند و این ربطى به زکات ندارد؛ بنابراین، این دو را نباید با همدیگر مقایسه کرد که زکات، مالیات اسلام است و در غیر این موارد هم زکاتى نیست». (مطهری، ۱۳۶۸، ج ۲)
حضرت امام خمینى(رحمه الله علیه) نیز در کتاب البیع از حقّ دولت در گرفتن مالیاتهایى افزون بر خمس و زکات دفاع مىکند. (خمینی، ج ۱ استفتائات، ص ۳۷۳)
حضرت علىعلیه السلام نیز در دوران حکومت خویش، فراتر از زکات متعارف، بر هر اسب از اسبهایى که آزاد مىچرند، در هر سال دو دینار و بر اسبهاى تندرو در هر سال یک دینار مالیات قرار داد. (حر عاملی، ج ۶، ص ۵۱)
۶- کفّارات
اسلام براى تأمین نیاز فقیران افزون بر زکات، حقوق مالى دیگرى نیز به عهده ثروتمندان گذاشته است که افراد قادر باید به صورت مجازات مخالفت برخى از احکام شریعت بپردازند. این حقوق در فقه اسلامى، کفّارات مالى نامیده مىشوند؛ مانند کفّاره قسم، کفّاره ظهار، کفّاره روزه خوردن در ماه رمضان، کفّاره قتل غیرعمد، کفّاره عدم وفا به نذر و …(رساله توضیح المسائل مراجع تقلید) چنان که مىدانیم، ارتکاب این معاصى، تجاوز به حقوق الهى است و به بندگان خدا هیچ ربطى ندارد؛ امّا اسلام خواسته است که اطعام فقیران یا آزادکردن بردگان یا پرداخت مال به مستحقّان، کفّاره مخالفت با اوامر الهى و بخشش گناهان باشد تا بدین وسیله، از بار فقر و بینوایى جامعه کاسته شود.
جدول( ۲‑۳) مزایا و معایب هر یک از اشکال غشاهای مورد استفاده در MBR
شکل
مزایا
معایب
Plate & frame
امکان جدا کردن اجزا جهت شستشو
طراحی پیچیده و غیرقابل بکواش
Spiral-wound
هزینه انرژی کم، قوی و متراکم
شستشوی مشکل و غیرقابل بکواش
Hollow fiber
قابلیت بکواش، طراحی متراکم
حساس نسبت به شوکهای فشار
انواع غشا از لحاظ جنس
غشاها را از لحاظ جنس مصالح تشکیل دهنده آنها میتوان به دو دسته غشاهای آلی و غیر آلی تقسیم بندی کرد. که غشاهای آلی(پلیمری) به طور وسیعی در آب و فاضلاب کاربرد دارند زیرا دارای انعطاف پذیری بیشتری بوده و میتوانند در یک مدول متراکم با مساحت سطحی بالا قرار گیرند. غشاهای آلی میتوانند از سلولز و تمام پلیمرهای مصنوعی( که دارای دوام شیمیایی، مکانیک و دمایی نسبتاً مناسبی بوده و خصوصیات بهتری را برای گرفتگی غشا فراهم میکند) ساخته شود. در حالی که غشاهای غیر آلی(سر باره های فلزی و سرامیک) دارای استقامت شیمیایی، مکانیکی و دمایی بهتر میباشند اما دارای ضعف شکنندگی بالا و هزینه بالاتر نسبت به غشاهای آلی هستند.]۲۲[
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
انواع غشا از حیث کاربری فیلتراسیون
انواع غشاها را از لحاظ کاربری فیلتر میتوان به دو دسته فیلتراسیون Dead-end و فیلتراسیون Cross-flow تقسیم بندی نمود. در فیلتراسیون Dead-end ذرات درشت تا چند میکرومتر بدست میآید. ذرات توسط فیلتر در فیلتراسیون Dead-end نگهداری میشود که با مرور زمان لایه کیک مانند تشکیل شده و موجب افزایش مقاومت در برابر فیلتراسیون میگردد که این نیازمند شستشوی متناوب و یا جایگزینی فیلترها میباشد. در فیلتراسیون Cross-flow جریان سیال به صورت مماسی بر غشا وارد میشود که اختلاف فشاری ایجاد شده و در دو سوی غشا موجب میشود بعضی از ذرات از غشا عبور نمایند و ذرات باقی مانده جریان را از این سو به آن سوی غشا را ادامه دهند. در مقایسه فیلتراسیون Dead-end استفاده از جریان موازی از تشکیل لایه ضخیم ذرات ( که باعث تشکیل کیک بر روی فیلتر میشود ) با سرعت گرادیانی بالا در نزدیکی سطح غشا جلوگیری می کند که به کاهش گرفتگی و اثرات دوقطبی سازی کمک میکند.]۲۵[
شکل( ۲‑۹) انواع غشا از حیث کاربری فیلتراسیون
انتخاب غشا
غشاهای میکرو فیلتر یا الترافیلتر معمولاً در سیستم بیوراکتور غشایی بکار میروند. در انتخاب غشا، هزینه به عنوان مهمترین فاکتور، اندازه منفذ غشا، شارژ سطحی، آب گریزی، پایداری شیمیایی، قدرت مکانیکی، چگالی تراکم و موارد دیگر باید مد نظر قرار گیرند. در انتخاب مواد غشا (تعیین شارژ سطحی، آب گریزی، پایداری شیمیایی) و اندازه منفذ میتواند گرفتگی غشا را تحت تأثیر قرار دهد. منظور از اندازه بهینه منفذ غشا این است که اندازه منفذ نباید آنقدر بزرگ باشد که انسداد منفذ را تسهیل نماید و همچنین نباید آنقدر کوچک باشد که نفوذ پذیری غشا را کاهش دهد. همچنین توزیع باریک اندازه منافذ میتواند گرفتگی را کاهش دهد.]۲۶[
گرفتگی غشا
گرفتگی غشا باعث کاهش فلاکس نفوذ کننده به آن میگردد که افزایش مقاومت جریان، انسداد تمرکز دوقطبی تشکیل کلیه کیک را نتیجه میدهد. بسیاری از فاکتورها مانند انباشتگی ذرات لجن، چسبندگی میکرو مولکولها به سطح غشا و انسداد منافذ با مولکولها، از عوامل موثر در تشکیل لایه کیک میباشند در گرفتگی غشا نقش دارند. گرفتگی غشا زمانی که فلاکس زیر فلاکس بحرانی حفظ گردد مورد توجه نخواهد بود. اما فراتر از این مقدار بحرانی، ذرات شروع به انباشته شدن بر روی سطح غشا به عنوان لایه کیک میکنند. این لایه کیک به آسانی توسط شستشوی فیزیکی قابل حذف خواهد بود، که به عنوان گرفتگی قابل برگشت طبقه بندی میشود. در سوی دیگر گرفتگی داخلی که توسط چسبندگی مواد محلول در منفذ غشا میباشد، ایجاد میگردد و انسداد منفذ به صورت غیر قابل برگشت مورد توجه قرار میگیرد که عموماً توسط شستشوی شیمیایی حذف میگردد. علاوه بر این تشکیل لایه ژل بر روی سطح غشا معمولاً غیر قابل برگشت است. اگرچه به صورت تئوری قابل برگشت فرض میشود این مسئله باعث تشکیل لایه کیک و کاهش عمر غشا میشود.
مکانیزمهای گرفتگی
چهار نوع مکانیزم گرفتگی غشا وجود دارد که عبارتند از:
انسداد کامل (A) Complete Blocking
انسداد استاندارد (B) Standard Blocking
انسداد متوسط © Intermediate Blocking
فیلتراسیون کیک (D) Cake Filtration
شکل( ۲‑۱۰) شکل شماتیک انواع مکانیزمهای گرفتگی
انسداد کامل: زمانی فرض میگردد که هر یک ذره ورودی به غشا، تعدادی از منافذ را بدون برهم قرار گرفتن سایر ذرات مسدود نماید. ذراتی که در انسداد کامل شرکت مینمایند باید دارای حداقل اندازه قابل با اندازه منافذ غشا باشند.
انسداد استاندارد: زمانی فرض میشود که هر ذره ورودی به غشا در دیواره ورودی منفذ ذخیره گردد تا منجر به کاهش حجم منفذ گردد. بنابراین، ذراتی در انسداد استاندارد شرکت میکنند، شامل کلوئیدهای کوچک با ماکروملکولهای آلی هستند که جهت ورود به منافذ غشا به قدر کافی ریز هستند. علاوه بر این مواد کلوئیدی و سطح تماس غشا در اینجا نقش مهمی را ایفا میکنند.
انسداد متوسط: یک مرحله میانی بین انسداد کامل و فیلتراسیون کیک میباشد که در آن فرض میشود که هر ذره میتواند بر روی سایر ذراتی که قبلاً وارد غشا شدهاند یا توانستهاند به طور مستقیم بخشی از مساحت غشا را مسدود کنند، قرار بگیرد. امکان انسداد منفذ به نسبت منافذ در دسترس به کل منافذ بستگی دارد.
فیلتر کیک: زمانی فرض میگردد که هر ذره بر روی تپه ذراتی که قبلاً نفوذ کرده و بعضی از منافذ را مسدود نمودهاند قرار میگیرد. در این مورد فضایی برای ذرات جهت انسداد سطح غشا وجود ندارد.]۲۷[
در فرایند فیلتراسیون واقعی، چهار مکانیزم گرفتگی ممکن است به صورت همزمان اتفاق بیفتد و یا یک مکانیزم در مراحل مختلف فیلتراسیون حاکم باشد. گرفتگی غشا همیشه از تمرکز دو قطبی آغاز میگردد. در مرحله اول فیلتراسیون، مکانیزم انسداد کامل ممکن است حاکم باشد که از انسداد استاندارد و انسداد متوسط پیروی میکند. با پیشرفت فیلتراسیون و انباشت ذرات، سطح غشا غالباً توسط لایه ذرات انباشت شده کاملاً پوشیده میگردد و فضایی جهت انسداد مستقیم باقی نمانده و لایه ضخیم کیک مانند شکل میگیرد. در چنین شرایطی فیلتراسیون کیک در مرحله نهایی فیلتراسیون حاکم میگردد. در شکل زیر یک غشاء هالوفایبر بعد از گرفتگی نمایش داده شده است.]۲۸[
راهکارهای کاهش گرفتگی غشا:
در واقع کاهش گرفتگی موجب کاهش نیاز به شستشو میگردد.شستشو (پاکسازی) غشا به ۳ صورت : هیدرولیکی، شیمیایی و مکانیکی میباشد. برخی از راهکارهای کاهش گرفتگی به شرح زیر است:
فولرن۲۳ یکی از دیگر شکلهای مصنوعی عنصر کربن است که از گرما دادن به گرافیت ساخته میشود. به جهت شباهت شکل آن به توپ فوتبال، به آن باکی بال۲۴ نیز میگویند شکل(۱-۱۹). فولرن خود انواع گوناگون و متعددی دارد و میتواند به صورت کره، بیضیگون، یا استوانه باشد.
«کروتو» و«کرل» را به عنوان کاشفان فولرن میشناسند. در سال ۱۹۹۰ ولفگانک۲۵و دانوالد هافمن۲۶ و همکارانش توصیفی از نخستین روش عملی C60 ارائه دادند. واژه ی فولرن از نام «باکمینستر فولر» که طراح گنبدهای ژئودزیک بود گرفته شده است.
۲۳.Fullerene
۲۴.BuckyBall
۲۵.Wolfgang Kratschmer
۲۶.Donald Huffmann
۱-۸-۳-۱-فولرن باکمینستر
فولرن باکمینستر۲۷ یک مولکول کروی با فرمول ۶۰C است[۲۵]. این ماده اولین بار در سال ۱۹۸۵ توسط هارولد کروتو، جیمز هلت، شاون اٌبرین، رابرت کارل و ریچارد اسمالی در دانشگاه رایس ایالت تگزاس تهیه شد[۲۰]. کروتو، کارل و اسمالی در سال ۱۹۹۶ برای کشف فولرن باکمینستر و دستهبندی اطلاعات درباره آن جایزه نوبل شیمی را دریافت کردند. به افتخار باکمینستر فولر، سازنده گنبد ژئودزیک نام این مادهی شیمیایی را فولرن باکمینستر گذاشتند؛ از آن جهت که ساختار این مولکول شباهت زیادی به گنبد ژئودزیک دارد. باکمینستر اولین فولرنی بود که کشف شد و فراوانترین فولرن در طبیعت نیز هست؛ چرا که به مقدار بسیار کمی در دوده یافت میشود[ ۲۷-۲۵].
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
(شکل ۱-۱۹):توپ باکی فولرن ۶۰C
۱-۸-۳-۲- نانولوله های کربنی
نانولولههای کربنی که از صفحات کربن به ضخامت یک اتم و به شکل استوانهای توخالی ساخته شده است در سال ۱۹۹۱ توسط سامیو ایجیما کشف شد. خواص ویژه و منحصر به فرد آن از جمله مدول یانگ بالا و استحکام کششی خوب از یک طرف و طبیعت کربنی بودن نانولولهها (به خاطر این که کربن مادهای است کم وزن، بسیار پایدار و ساده جهت انجام فرایندها که نسبت به فلزات برای تولید ارزانتر میباشد)(شکل۱-۲۰) باعث شده که در دهه گذشته شاهد تحقیقات مهمی در کارایی و پرباری روشهای رشد نانولولهها باشد.
۲۷.Buckminsterfullerene
(شکل۱-۲۰): تصویر سه بعدی از یک لوله کربنی
۱-۸-۴-الیاف کربن
الیاف کربن [۲۸] یکی از مهم ترین خانواده های الیاف پیشرفته است که استحکام بسیار بالا (بین ۷ تا ۱۰ برابر فولاد ساختمانی بسته به گرید الیاف)، چگالی پایین(حدود دو سوم آلومینیوم)، رسانایی الکتریکی بسیار خوب، قابلیت بافت و تولید پارچه (شکل۱-۲۱) ، ساخت کامپوزیت های سبک و مستحکم و پایداری در برابر حرارت آن را از سایر مواد مهندسی متمایز می سازد. مواد اولیه ای که در تولید الیاف کربن به کار می رود، الیاف اکریلیک ویژه(تولید شده با هدف تبدیل به الیاف کربن) است که بر اساس فناوری های پیشرفته و تجهیزات خاص تولید می شود.
(شکل۱-۲۱): پارچه ساخته شده از الیاف کربن
فصل دوم :
پروتئین و مولکول آب
۲-۱-مقدمه:
پروتئین ها مواد آلی بزرگ و یکی از انواع درشت مولکول های زیستی هستند که از زیر واحدهایی به نام اسید آمینه ساخته شده اند. پروتئین ها مانند زنجیری از یک کلاف سه بعدی بسپارهایی هستند که از ترکیب اسیدهای آمینه حاصل می شوند. اسیدهای آمینه مثل یک زنجیر خطی توسط پیوند پپتیدی میان گروه های کربوکسیل و آمین مجاور به یکدیگر متصل می شوند تا یک پلی پپتید را به وجود بیاورند. ترتیب اسیدهای آمینه در یک پروتئین توسط ژن مشخص می شود. اگرچه کد ژنتیک ۲۰ تا اسید آمینه استاندارد را معرفی می کند، در بعضی اندامگان (ارگانیسم ها) کد ژنتیک شامل سلنوسیستئین و در بعضی از آرکی باکتری ها پیرولزین می باشد. گاهی در پروتئین ها دگرگونی به وجود می آید: یا قبل از آنکه پروتئین بتواند به وظایفش در یاخته عمل کند و یا به عنوان قسمتی از مکانیسم بازرسی پروتئین ها معمولاً به یکدیگر می پیوندند تا یک وظیفه ای را با یکدیگر انجام دهند که این خود باعث استوار شدن پروتئین می شود. چون ترتیب های نامحدودی در توالی و طول زنجیره اسیدآمینه ها در تولید پروتئین ها وجود دارد، از این رو انواع بی شماری از پروتئین ها نیز می توانند وجود داشته باشند. پروتئین های درون یاخته ای در بخشی از یاخته به نام ریبوزوم توسط آران ای۱ ساخته می شوند [۲۹] .
.
(شکل ۲-۱):نمایشی سهبعدی از ساختار میوگلوبین
۱.RNA
شکل (۲-۱) نمایشی سهبعدی از ساختار میوگلوبین است که در آن مارپیچهای آلفا به صورت رنگی نشان داده شدهاند. این پروتئین نخستین پروتئینی بود که ساختار آن توسط بلورنگاری پرتو ایکس تعیین شد.
۲-۲-ساختار پروتئین
ساختار پروتئین یا ساختمان پروتئین به ساختاری گفته میشود که پروتئین به خود میگیرد. پروتئین دارای چهار نوع ساختار میباشد[۳۰].
۲-۲-۱-ساختار اول: به توالی پروتئین که به صورت رشتهای از اسیدهای آمینه میباشد گفته میشود. پروتئین ها پلیمرهایی خطی از اسیدآمینه هستند که با پیوند پپتیدی بهم متصل شده اند.
۲-۲-۲-ساختار دوم: به نظمهای موضعی گفته میشود که پروتئین در حین تاشدگی به خود میگیرد. ساختار دوم پروتئین ها خود به چند دسته تقسیم می شود:
۲-۲-۲-۱-مارپیچ آلفا:
سادهترین و انعطاف پذیرترین ترتیب، کونفرماسیونی مارپیچی و راست گرد بود به نام مارپیچ آلفا. مارپیچ آلفا یکی از ساختارهای دوم رایج در پروتئین هاست. مارپیچ آلفا یک مارپیچ راست گرد است که ساختار آن هر ۵/۴ آنگستروم یک بار تکرار می شود. در هر دو مارپیچ آلفا ۳/۶ اسید آمینه وجود دارد. یعنی هر۱/ ۵ آنگستروم یک اسید آمینه در طول مارپیچ آلفا قرار می گیرد. هر گروه کربوکسیل و آمین در مارپیچ آلفا با اسید آمینه ای با فاصله چهار تا از خود، دارای باند هیدروژنی می باشد و این الگو در سراسر مارپیچ، غیر از چهار اسید آمینه در دو انتهای آن تکرار شده است. در شکل(۲-۲) ساختار دوم قسمتی از یک پروتئین؛ مارپیچ آلفا به رنگ خاکستری و صفحه بتا به رنگ قرمز نمایش داده شده است.
(شکل۲-۲):ساختار دوم قسمتی از یک پروتئین
۲-۲-۲-۲-صفحه های بتا
ساختار صفحه های بتا، ساختار دوم بسیار کشیده و چین دار می باشد. یکی از تفاوت های مهم صفحه های بتا با مارپیچ آلفا این است که اسید آمینه هایی که معمولاً در ساختار اول زنجیره پروتئینی با فاصله زیاد از هم قرار گرفته اند، برای تشکیل این ساختار در مجاورت یکدیگر قرار می گیرند بنابراین صفحه های بتا تمایل به سختی داشته و انعطاف پذیری رشته CO یک رشته بتا و NHناچیزی دارند. پیوندهای هیدروژنی بین رشته ای که میان گروه های رشته بتای مجاور ایجاد می شوند، به صفحات بتا پایداری می بخشند و باعث می شوند که این صفحات ظاهری زیگزاگ داشته باشند.
۲-۲-۳-ساختار سوم: به حالت سهبعدی که پروتئین بعد از پیچش به خود میگیرد گفته میشود.
۲-۲-۴-ساختار چهارم: بیشتر پروتئینها از پیوند زنجیرهای پلی پپتیدی مشابه و یا متفاوت ساخته شده اند. اتصال بین زنجیرها توسط پیوندهای ضعیف تری برقرار می گردد. این ساختار ترتیب قرار گرفتن زیر واحدهای یک پروتئین را شرح می دهد و نقش مهمی در توضیح چگونگی شرکت پروتئین در واکنش های شیمیایی دارد.
روشهای تعیین ساختار پروتئین، کشف ساختار سوم و چهارم یک پروتئین راهنمای بسیار مهمی برای تعیین کارکرد این پروتئین است. از روش های معمول میتوان به پراش اشعه ایکس و تشدید مغناطیسی هسته اشاره کرد این دو روش اطلاعات اتمی خوبی درباره ی ساختار پروتئین مورد نظر جمع آوری میکنند. پراش اشعه ایکس روشی برای مطالعه ی ساختار مواد بلوری است که در سال ۱۹۱۲ میلادی توسط فون لاوه کشف شد و توسط ویلیام هنری براگ و ویلیام لورنس ببراگ برای بررسی بلورها بکار گرفته شد. بلور نگاری الکترونی۲روش دیگری است برای مطالعه ساختار پروتئین که معمولاً در دمای نزدیک به نیتروژن مایع انجام میشود. روشی برای تعیین آرایش اتم ها در جامدات به وسیله میکروسکوپ الکترونی است. این روش می تواند مکملی برای بلورنگاری پرتو ایکس روی پروتئین هایی مانند پروتئین غشایی که به راحتی نمی توانند کریستال سه بعدی لازم برای این کار را تشکیل بدهند، دانست.
بانک داده پروتئین۳ منبعی برای داده های ساختار سه بعدی پروتئین ها و اسیدهای نوکلئیک است. این داده ها عموماً توسط بلورنگاری پرتو ایکس یا بیناب نمایی ان ام ار به دست می آیند و توسط زیست شناس ها یا زیست شیمی پیشه ها از سراسر دنیا برای دسترس عموم آنجا گذاشته می شوند.
۲-۳-اسید آمینه
اسید آمینه در شیمی به هر مولکولی که شامل گروهای کاربردی آمینه و کربوکسیلیک اسید است گفته می شود. اسید آمینه واحد تشکیل دهنده پروتئین است. اسیدهای آمینه در هنگام ساخته شدن پروتئین ها به یکدیگر می پیوندند. ار ان ای در زیست شیمی به اسیدهای آلفا آمینو که در آنها کارکردهای آمینو و کاربوکسیلات هر دو به کربنی یگانه چسبیده اند اسید آمینه می گویند. در (شکل۲-۳) ساختار عمومی آلفا آمینو اسید، با گروه آمینو در چپ و گروه کربوکسیل در راست نشان داده شده است.
۲.Electron crystallography
۳.Protein Data Bank(PDB)
(شکل۲-۳): ساختارعمومی آلفا آمینو اسید، با گروه آمینو در چپ و گروه کربوکسیل در راست
۲-۴-ساختار اسیدهای آمینه
هر اسید آمینه از یک کربن نامتقارن به نام کربن آلفا تشکیل یافته است که با چهار گروه مختلف کربوکسیلCOOH اتم هیدروژن، گروه آمینه بازیNH2 و یک زنجیره غیرجانبی -Rپیوند برقرار می کند ریشه R ممکن است یک زنجیره خطی و یا یک حلقه کربنی باشد، عوامل دیگری مانند الکل، آمین، کربوکسیل و نیز گوگرد می توانند در ساختمان ریشه شرکت کنند، زنجیره جانبی خود چندین اتم کربن دارد و آنها را به ترتیبی که از کربن آلفا، فاصله می گیرند، با حروف بتا( ) ، گاما() و دلتا( )نشان می دهند. در حالی که عاملCOOH روی کربن آلفا قرار دارد. عامل NH2. روی کربن هایی غیر آلفا قرار دارد. نوع اسیدآمینه به ، . وتغییر خواهد کرد. اسیدهای آمینه آزاد به مقدار ناچیز در سلول ها وجود دارند. بیشتر اسیدهای آمینه آلفا در سنتز پروتئین شرکت می کنند. در صورتی که اسیدهای آمینه بتا، گاما و دلتا واسطه های شیمیایی هستند. بیشتر اسیدهای آمینه در PH=7 به صورت دو قطبی در می آیند یعنی گروهNH2 پروتئین می گیرد و گروهCOOH هیدروژن خود را از دست می دهد و به صورت–COO در می آید. زنجیره جانبی گروهR برای پروتئین ها می تواند یکی از ۲۰ گروه ممکن باشد و بدین ترتیب یک آلفای ۲۰ حرفی برای ساخت پروتئین ها بوجود می آید. این بیست اسید آمینه می توانند با هر ترتیب و به هر تعداد در ساختار یک پروتئین دخالت کنند.
۲-۵-ایزومری در اسیدهای آمینه
مطابق قرارداد اگر ساختمان فضایی یک اسید آمینه را در نظر بگیریم، چنانچه عاملNH2 که به کربن آلفا متصل است در طرف چپ باشد، می گوییم که این اسید آمینه از نوع L است و هرگاه عاملNH2 در طرف راست کربن آلفا قرار گیرد گوییم که این اسید آمینه از نوعΔ است، اسیدهای آمینه طبیعی همگی از نوعL هستند.
۲-۵-۱- ساختار و نماد تعدادی اسید آمینه
بیست نوع اسیدآمینه در تشکیل پروتئین ها شرکت دارند. براساس خواص شیمیایی آنها بیست اسید به سه گروه تقسیم می شوند. این سه گروه عبارتند از:
الف-هیدروفوبیک
ب- قطبی
ج-باردار(مثبت و منفی)