ذکایی (۱۳۸۷)، در تحقیقی “میزان رضایت جوانان از بدنشان” پرداخت. یافته های تحقیق نشان داد هر چند آزمودنی ها در همه ی مؤلفه های شاخص رضایت از بدن نمره ی بهتر از متوسط را کسب کردند ولی به طور کلی تصور از بدن در حد متوسط است و از رضایت کامل بدنی فاصله دارد که این بیانگر دغدغه و توجه جوانان به تناسب اندامشان است.
عسکری و همکاران (۱۳۸۸)، در تحقیقی به بررسی “رابطه تصور از بدن با اختلالات تغذیه ای و توانایی کنترل هیجانی” در نمونه ۱۴۵ نفری از زنان اهوازی به روش پیمایشی پرداختند. یافته های تحقیق نشان دهنده ی رابطه ی معنادار بین تنظیم هیجانی و اختلالات تغذیه ای در زنان است. بنابرین توانایی فهم و مدیریت و تنظیم هیجانها، یکی از اصول موفقیت در زندگی محسوب می شود و عدم موفقیت در تنظیم هیجانی میتواند از پیامده ای منفی از جمله اختلالات خوردن را بهمراه داشته باشد علاوه بر این یافته ها بیانگر رابطه معنادار بین اختلالات خوردن و تصور از بدن بود.
ضیغمی و مژده (۱۳۸۸)، در تحقیقی به بررسی “رابطه شاخص توده ی بدنی، تصور ذهنی از بدن و افسردگی” پرداختند. این تحقیق به صورت پیمایشی با نمونه گیری و انتخاب تصادفی ۲۰۰ زن مراجعه کننده به درمانگاه حضرت علی شهر کرج مورد آزمون قرار گرفت. یافته های این تحقیق نشان داد که شاخص توده ی بدنی با تصویر بدنی و افسردگی رابطه ی معنادار داشت. علاوه براین تصویر ذهنی بدنی با افسردگی نیز رابطه معنادار داشت. یافته ها نشان داد که تصویر ذهنی خوب از خود، نقش مهمی در ارتباطات اجتماعی و روابط بین فردی دارد و افرادی که اشتغال مداوم ذهنی درباره ی ظاهر خود دارند با وجود اینکه ظاهر طبیعی دارند، ترس مفرط و نگران کننده ای از زشت یا غیر جذاب بودن خود گزارش میدهند.
شمس الدین سعید و همکاران (۱۳۸۸)، در تحقیقی به بررسی “رابطه تصویر ذهنی از بدن و اختلالات خوردن (بی اشتهایی و پر اشتهایی) عصبی” در بین نمونه ی ۶۵۰ نفری دانش آموزان دختر پرداختند. یافته های تحقیق نشان داد، تصویر بدنی با اختلال پراشتهایی عصبی رابطه معنادارد دارد.
خواجه نوری و مقدس (۱۳۸۸)، در تحقیقی به دنبال “رابطه بین جهانی شدن و تصور از بدن” به روش پیمایشی در میان ۲۲۰۰ زن در شهرهای تهران، شیراز و استهبان پرداختند. یافته های تحقیق نشان داد که متغیرهای نوگرایی، آگاهی نسبت به جهانی شدن، شیوه ی زندگی، گفتگو در خانواده، سرمایه ی فرهنگی و وضعیت تأهل تا ۴۰ درصد از تغییرات تصور از بدن در زنان شهرهای ذکر شده را تبیین می کرد.
حسینی و همکاران (۱۳۸۹)، در تحقیقی به بررسی “رابطه بین استرس و تصور از بدن” در بین ۵۰ آزمودنی دارای سابقه جراحی زیبایی و ۵۰ آزمودنی فاقد سابقه ی جراحی زیبایی و به روش پیمایشی پرداختند. یافته های تحقیق حاکی از آن بود که رابطه ی معناداری بین استرس و تصور از بدن در بین افراد با سابقه جراحی زیبایی و افراد عادی وجود نداشت اما بین استرس و تصور از بدن در بین هر دو گروه رابطه ی معناداری وجود داشت. که این بیانگر این میباشد که فردی که نسبت به اندام و چهره ی خود تصور منفی داشته باشد ، نسبت به اکثر رویدادها استرس بیشتری را کسب خواهد کرد لذا هر چه تصور از بدن مثبت تر باشد، استرس فرد در مواجه با رویدادها کمتر خواهد بود.
عسگری و شباکی (۱۳۸۹)، در تحقیقی تحت عنوان ” نقش تصویر بدنی در رضایت زندگی” نگرش نقش جنسی و عزت نفس ۲۴۰ نفر از دانشجویان دانشگاه آزاد اهواز را مورد آزمون قرار دادند. نتایج تحقیق نشان داد که دانشجویانی که تصویر بدنی بالا و پائین داشتند از لحاظ کیفیت زندگی و مؤلفه های آن مانند: رضایت از زندگی، نگرش نقش جنسی و عزت نفس تفاوت معناداری با هم داشتند. بدین ترتیب که افراد با تصویر ذهنی بالا در نمره های عزت نفس و رضایت زندگی و رضایت از زندگی زناشویی و نقش های جنسیتی شان نیز نمره ی بالاتری کسب کردند.
رقیبی و میناخوانی (۱۳۹۰)، در تحقیقی به بررسی “ارتباط بین مدیریت بدن و تصور از بدن” به روش پیمایشی در میان همه دانشجویان دانشگاه سیستان و بلوچستان پرداختند. یافته های حاصل از این پژوهش نشان داد که بین مدیریت بدن با مؤلفه های تصویربدنی، ارزیابی وضع ظاهر، گرایش به ظاهر، ارزیابی تناسب ارتباط معنی دار منفی وجود دارد. بدین معنی که با کاهش رضایت و خرسندی از مؤلفه های ظاهری، گرایش به ظاهر و ارزیابی از تناسب، رفتارهای مدیریت بدن افزایش مییابد به این ترتیب افرادی که از تصویربدنی خود رضایت کافی ندارند، نسبت به کسانی که از تصویر بدنی خود رضایت دارند، بیشتر به رفتارهای مدیریت بدنی دست میزنند.
ارفعی و همکارانش (۱۳۹۰)، در تحقیقی به بررسی “ارتباط میان تصور از بدن و سازگاری و پیشرفت تحصیلی” دانش آموزان دبیرستانی دختر و پسر در نمونه ی ۴۰۰ نفری پرداختند. نتایج تحقیق نشان داد که بین تصویر بدنی و سازگاری رابطه ی معناداری وجود دارد. حال آنکه بین تصویر بدنی و پیشرفت تحصیلی رابطه ی چندان معناداری مشاهده نشد. در مجموع یافته ها نشان داد که تصویر مثبت بدنی باعث سازگاری بیشتر و سازگاری بیشتر، عملکرد بهتر تحصیلی را بهمراه خواهد داشت. علاوه بر این یافته ها بیانگر این بود که بین تصویر بدنی دانش آموزان دختر و پسر تفاوت معناداری وجود دارد و دانش آموزان پسر نمره ی بالاتری در تصویر ذهنی نسبت به بدن خود دریافت کردهاند.
پاشا و همکاران (۱۳۹۰)، در تحقیقی به بررسی “رابطه تصور از بدن و شاخص حجم توده” در نمونه ی ۳۰۰ نفری متقاضیان جراحی زیبایی و کسانی که جراحی زیبایی انجام دادند با افراد معمولی شهرستان بهبهان پرداختند. یافته های تحقیق نشان داد که کسانی که جراحی زیبایی داشتند در مقایسه با متقاضیان جراحی زیبایی، در شاخص تصور از بدن، نمره پائین تری دریافت کردند. علاوه بر این کسانی که جراحی زیبایی داشتند، در مقایسه با افراد معمولی تصویر ذهنی بدنی پائین تری داشتند.
بابامیری و همکاران (۱۳۹۰)، در تحقیقی به بررسی “عوامل اجتماعی و روانشناختی مؤثر بر میزان مصرف مواد آرایشی توسط دانشجویان دختر” پرداختند. برای این منظور ۲۵۰ نفر از دانشجویان دختر دانشگاه اصفهان به روش نمونه گیری ساده انتخاب شدند. عوامل اجتماعی مؤثر مثل مدیریت بدن، مصرف رسانه ای، پایگاه اقتصادی _ اجتماعی، دینداری و پذیرش اجتماعی به عنوان متغیرهای مستقل مورد بررسی قرار گرفتند. یافته های تحقیق نشان داد که رابطه ی متغیرهای مذکور با میزان مصرف مواد آرایشی توسط دانشجویان معنادار بوده و عوامل اجتماعی بیش از ویژگی های شخصیتی (که توسط پرسشنامه ی شخصیتی NEO سنجیده شد) در بین مصرف مواد آرایشی توسط دانشجویان حایز اهمیت بودند.