اما الیس و بوچنر (۲۰۰۶) و دنزین (۲۰۰۶) در سر دیگر طیف قرار دارند و مدافع دخالت عواطف و اتواتنوگرافی ذهنی هستند. گرچه برخی پژوهشگران در موضع بین این دو قرار میگیرند، (بست[۱۸۷]، ۲۰۰۶) جنگ بین عینیت و ذهنیت همچنان ادامه دارد و گفتمان اتواتنوگرافی را شکل میدهد(اسمیت-سولیوان،۲۰۰۸ ).
۲-۱۲ . تعریف اتواتنوگرافی
بهترین تعریفی که از اتواتنوگرافی میتوان ارئه کرد این است: چیزهای متفاوت برای انسانهای متفاوت(چنگ،۲۰۰۸). اتواتنوگرافی که من در این رساله دنبال میکنم قصهگویی توصیفی یا نمایشی[۱۸۸] نیست؛ بلکه این اتواتنوگرافی با دنبال کردن رویکرد ذهنی الیس و بوچنر به عنوان پیشتازان اتواتنوگرافی ،تحلیل و تفسیر فرهنگی را با جزئیات روایت ترکیب میکند و از رویکرد پژوهش علوم اجتماعی و مردمشناسان تبعیت میکند. درنهایت نیز انتظار این است که داستانهای اتواتنوگرافان، در زمینهی اجتماعی-فرهنگی وسیعتری مورد تأمل و تحلیل و تفسیر قرار گیرند.
اتواتنوگرافی رویکردی از پژوهش و نگارش است که درپی توصیف و تحلیل نظاممند (graphy) تجربه شخصی (auto)، به منظور فهم تجربه فرهنگی (ethno) است. این تعریف برآمده از مدل مفهومی سهبعدی الیس و بوچنر[۱۸۹] (۲۰۰۰)، برای تشریح پیچیدگی و گوناگونی اتواتنوگرافی است. از نظر آن ها «اتواتنوگرافی بسته به تأکید بر فرایند پژوهش (graphy)، فرهنگ (ethno) و خود (auto)»، چند گونه است و نمونه های متفاوت اتواتنوگرافی در نقاط مختلفی از پیوستار این سه محور قرار میگیرند(الیس و بوچنر،۲۰۰۰،ص،۷۴۰). با در نظر داشتن این موازنهی سهگانه، به نظر چنگ (۲۰۰۸) اتواتنوگرافی باید در روششناسی، مردمنگارانه ، از منظر تفسیر، فرهنگی ، و از حیث محتوا، خود نوشت نامه باشد. این سه بعد، اتواتنوگرافی را مشابه یا متفاوت از انواع دیگر مردمنگاریها میسازد؛ اتواتنوگرافان، همچون مردمنگاران، فرایند پژوهش مردمنگاری مشابهی را با جمع آوری نظاممند داده ها، زمینههای میدانی، تحلیل و تفسیر داده ها و تولید گزارشهای پژوهشی که اتواتنوگرافی نیز نامیده میشود، دنبال میکنند. در این معنا، اصطلاح «اتواتنوگرافی» مانند مردمنگاری به فرایند و محصول اشاره میکند. همچنین، اتواتنوگرافان مانند مردمنگاران، تلاش میکنند از راه تحلیل و تفسیر، به فهم فرهنگ نائل شوند؛ به عبارت دیگر، اتواتنوگرافی تنها درپی تمرکز بر خود نیست؛ بلکه در جستجوی فهم دیگران (فرهنگ و جامعه) از طریق خود است. بدینسان «خود» دریچهای است که از راه آن به فهم فرهنگ اجتماعی دست پیدا میکنیم. اتواتنوگرافان از تجارب شخصی خود بهمنزلهی داده های اولیه استفاده میکنند و روایتها و ادراکات اتوبیوگرافیک راارج می نهند. این ادراکات، برخلاف مردم نگاریهای متعارف ، آگاهانه با فرایند پژوهش و محصول آن درمیآمیزند. به نظر مانسی[۱۹۰] « اتواتنوگرافی نه تنها روایت های شخصی را بیاعتبار نمیداند، بلکه به استقبال آن میرود» (۲۰۰۵ به نقل از چنگ، ۲۰۰۸). داستانهای کوتاه در زمینهی داستان بزرگتری (داستانی از جامعه) قالببندی میشوند تا اتواتنوگرافی را قومنگارانه سازند.
من در گفتن روایت خود، «یافته هایم را حقیقت علمی یا تعمیم پذیر نمی دانم بلکه آن ها بر ساخت خلاقانه تجربه زیسته من هستند»(دایسون[۱۹۱]،۲۰۰۷). «هدف من از نوشتن، بازنمایی واقعیتی عینی نیست.من می نویسم تا نظر منحصر به فردخویش درباره واقعیت برساخته خود را بیان کنم»( ریچاردسون[۱۹۲]، ۱۹۹۵). در حرفه های دیگر نیز راه هایی برای جمع آوری دانش و به اشتراک گذاشتن آن وجود دارد.برای مثال در پزشکی، افراد به مطالعه موردی [۱۹۳] می پردازند.وکلا نیز با مطالعه موارد حقوقی[۱۹۴] و تفسیر آن ها، موارد حقوقی خود را حل میکنند.اما در حرفه معلمی، نظام حرفه ای علمی برگرفته از مطالعات اتو اتنوگرافیک تأسيس نشده است(هی برت و همکاران[۱۹۵]،۲۰۰۲).
۲-۱۳ . چرا اتواتنوگرافی ؟
استفاده از روش اتواتنوگرافی برای بررسی چگونگی شکل گیری هویت حرفه ای من به عنوان معلم مناسب است؛زیرا من علاوه بر تجربه های دوران تحصیل در مدرسه و دانشگاه،تجربه ۱۸ سال کار میدانی در آموزش و پرورش را دارم.چنگ (۲۰۰۸) در این باره میگوید:
موضوعات آشنا بهخوبی برای پژوهشهای اتواتنوگرافیک مناسب هستند؛ زیرا پژوهشگران دسترسی مستقیم به اطلاعات خصوصی دارند و میتوانند سوژهها را عمیقاً بررسی کنند. بهویژه در مسائلی که التزام به اصل رازداری موجب دسترسی محدود پژوهشگر به اطلاعات میشود، اتواتنوگرافی انتخاب مناسبی است…اتواتنوگرافان درباره داده های آشنا، چشماندازی وسیع ،دقیق و کامل دارند. این آشنایی اولیه، اتواتنوگرافان را در جمع آوری داده ها و تحلیل و تفسیر عمیق آن ها، نسبت به دیگر پژوهشگران برتری میدهد.در دیگر پژوهش ها نظیر مردم نگاری ،پژوهشگران بررسی خود را با موضوعی ناآشنا آغاز میکنند…(چنگ،۲۰۰۸).
فصل سوم: روش پژوهش
۳-۱ . مقدمه
هدف نهایی اتواتنوگرافی نیز مانند مردم نگاری، فهم فرهنگی زیربنای تجارب اتوبیوگرافیک است. برای دستیابی به این معنای مردم نگاری، اتواتنوگرافان فرایند پژوهش معمول مردم نگاری را در جمع آوری داده ها، تحلیل و تفسیر داده ها و نوشتن گزارش تجربه میکنند. آن ها داده های میدانی را با بهره گرفتن از مشارکت، مشاهده، مصاحبه و بررسی اسناد جمع آوری میکنند؛ درستی داده ها را با سهسویهسازی منابع و محتواهایی از منابع چندگانه بررسی میکنند؛ به تحلیل و تفسیر داده ها میپردازند تا معانی فرهنگی نهفته در رویدادها، رفتارها و افکار را کشف کنند؛ و مردم نگارانه بنویسند. از اتواتنوگرافان انتظار میرود تا مانند مردم نگاران به داده های اتوبیوگرافیکشان نگاهی تفسیری و تحلیلی و نقادانه داشته باشند تا معانی ضمنی فرهنگی آنچه را به یاد آورده شده، مشاهده یا گفته شده است کشف کنند.در پایان بررسیِ کامل “خود” در زمینه فرهنگی مربوط به آن، اتواتنوگرافان امیدوارند تا به فهم فرهنگی از خود و دیگران در پیوند مستقیم و غیرمستقیم با خود، دست پیدا کنند.در ادامه ، هر یک از گام های پژوهش اتواتنوگرافیک را شرح خواهیم داد. فرایند پژوهش مردم نگارانه هرگز بهصورتی شُستهورُفته، خطی یا ترتیبی نیست. گامهای پژوهش اغلب همپوشانی دارند و با هم ترکیب میشوند؛ برای نمونه تجزیه و تحلیل داده ها زمانی شروع میشود که هنوز جمع آوری داده ها در حال انجام است. این کار باعث تسهیل در جمع آوری داده های مرتبطتر و معنادارتر میشود. نوشته های مردم نگارانه اغلب با تجزیه و تحلیل داده ها و تفسیر آن ها موافقند و گاهی این فرایندِ پویا، انگیزه جمع آوری داده های بیشتری را به وجود میآورد. این فرایند چندلایه مردم نگارانه، امکان روشنتر شدن نقطه تأکید پژوهش، جمع آوری داده های مرتبط و تفسیر عمیق را در جریان کار فراهم میکند. با دنبالکردن این اصل مردم نگاری، طراحی پژوهشی اتواتنوگرافیک نیز از مدل خطی و انعطافناپذیر طرحهای پژوهشی تبعیت نمیکند .اما به منظور تسهیل فهم خوانندگان این رساله،توضیحات بحث روش بر اساس مدل خطی دیگر انواع پژوهش ارائه می شود.
۳-۲ . مشارکت کنندگان در تحقیق