بیرونی و یا درونی باشند. اصلاح موقعیت منجر به انجام اصلاحات در موقعیت های خارجی مربوط می شود. نکته دیگر، ابرازهیجانی و نقش آن در اصلاح موقعیت است. ابراز هیجانی پیامدهای اجتماعی مهمی در بردارد و میتواند به طور چشمگیری تعاملات بعدی را تغییر دهد (کلنتر [۳۱]و کرینگ[۳۲]، ۱۹۹۸٫ به نقل از گروس و تامپسون، ۲۰۰۷). به عنوان مثال، اگر در یک بحث خشم آلود یکی از همسران به طور ناگهانی غمگین شود این اتفاق میتواند خط سیر یک چرخه خشم بین این دورا تغییر دهد. طوری که طرف مقابل عقب نشینی کرده و شروع به حمایت از همسرش میکند. بعلاوه حمایت و مداخله و حضور فرد دیگر ، در اصلاح موقعیت میتواند مفید واقع شود. این فرد میتواند یکی از والدین، همسر، دوست و یا درمانگر باشد ( گروس و تامپسون، به نقل از حسنی، ۲۰۰۷). سومین راهبرد نظم جویی هیجان متمرکز بر پیشایند، گسترش توجه است. انتخاب موقعیت و اصلاح موقعیت به شکل گیری موقعیت های ویژه میکنند. با این حال، این امکان کمک نیز وجود دارد که بدون تغییر دادن محیط هیجان های افراد نظم جویی شوند. موقعیت ها جنبههای زیادی دارند و گسترش توجه به این اشاره دارد که فرد چگونه توجه خود را در درون موقعیت هدایت کند تا بر هیجان های خود نفوذ داشته باشد. یا به عبارتی می توان گفت این راهبرد به انتقال توجه به یک جنبه خاص اشاره دارد (گروس، ۲۰۰۱٫ گروس و تامپسون، به نقل از حسنی، ۲۰۰۷) . گسترش توجه یکی از اولین فرایند های نظم جویی هیجانی است که در فرایند رشد شکل میگیرد (روتبارت[۳۳]، ضیایی، ۱۹۹۲، به نقل از گروس و تامپسون، به نقل از حسنی، ۲۰۰۷) و از سنین طفولیت تا بزرگسالی مورد استفاده قرار میگیرد. بویژه زمانی که امان تغییر یا اصلاح موقعیت وجود ندارد گسترش توجه را می توان به عنوان نوع درونی انتخاب موقعیت در نظر گرفت. دو راهبرد توجهی اصلی در گسترش توجه «حواس پرتی» و « تمرکز» هستند ( گروس و تامپسون، به نقل از حسنی، ۲۰۰۷). حواس پرتی توجه فرد را روی جنبههای دیگر موقعیت متمرکز میسازد یا توجه را از کل موقعیت دور میکند (روتبارت و شیز [۳۴]، ۲۰۰۷ ، استیفر[۳۵] و مایر[۳۶]، ۱۹۹۱، به نقل از گروس و تامپسون، ۲۰۰۷). ممکن است حواس پرتی تغییر در تمرکز درونی را هم شامل شود. مانند زمانی که فرد، افکار یا خاطرات مغایر با وضعیت هیجانی نا مطلوب را فرا میخواند (واتز، ۲۰۰۷، به نقل از گروس و تامپسون، به نقل از حسنی، ۲۰۰۷). یک دیگر از راهبردهای مربوط به گسترش توجه «تمرکز» است که توجه را به سمت ویژگی های هیجانی موقعیت هدایت می کند، وگنر و بارق (۱۹۹۸) آن را «شروع کنترل شده» هیجان نامیده اند (گروس و تامپسون، به نقل از حسنی، ۲۰۰۷). نگرانی و نشخوار فکری نیز دو راهبرد مربوط به تمرکز هستند (گروس و تامپسون، به نقل از حسنی، ۲۰۰۷). زمانی که توجه مکرر را به سمت احساسات فرد و پیامدهای آن ها معطوف شود به آن «نشخوار فکری» گفته می شود. نشخوار فکری بسیار شبیه به نگرانی است با این تفاوت که بیش از این که به آینده معطوف باشد متمرکز بر گذشته وپیامدهای منفی کنونی آن است (کمپبل [۳۷]و بارلو [۳۸]، ۲۰۰۷، به نقل از قائدنیای جهرمی، ۱۳۹۲) البته نشخوار حوادث غم انگیز، منجر به طولانی شدن و شدید تر شدن علائم افسردگی می شود ( جاست [۳۹]و الوی ، ۱۳۹۷، نولن هاکسما ، ۱۹۹۳، به نقل از گروس و تامپسون، ۲۰۰۷). همچنین زمانی که توجه روی تهدید های احتمالی آینده متمرکز شود ممکن است به افزایش درجه اضطراب و پاسخ های هیجانی منفی منجر شود. (به نقل از گروس و تامپسون، به نقل از حسنی،۲۰۰۷). پس گسترش و توجه میتواند اّشکال زیادی داشته باشد شامل روش های بیرونی برای تغییر توجه (مانند پوشاندن چشم ها و گوش ها)، روش های درونی برای تغییر توجه (از طریق حواس پرتی یا تمرکز) و روش های دیگر برای تغییر توجه افراد (مانند پدری که برای آرام کردن فرزند خود هنگام کوتاه کردن مو با صحبت کردن در مورد این که برای تولد فرزندش چه هدیه ایی بخرد سعی می کرد توجه او را از کوتاه کردن مو که برای کودک آزارنده بود دور کند). از سنین کودکی می توان راهبرد مؤثر گسترش توجه را به افراد آموزش داد (گروس و تامپسون، به نقل از حسنی، ۲۰۰۷). چهارمین راهبرد نظم جویی هیجان متمرکز بر پیشایند، انتخاب یک معنای شناختی از وقایع است یا به عبارتی راهبرد تغییر شناختی است (گروس، به نقل از حسنی، ۲۰۰۱). حتی بعد از این که موقعیتی انتخاب شد، تغییر داده شود و درحیطه توجه فرد قرار گیرد، پاسخ هیجانی به هیچ وجه نتیجه قطعی نیست. هیجان ها نیازمند هستند که با معنای همراه آن درک شوند و افراد توانایی خود را برای مدیریت موقعیت ارزیابی کنند. نظریه های مربوط به ارزیابی، چندین مرحله شناختی را برای اینکه یک مفهوم به عامل فرا خوان هیجان تبدیل شود ذکر کردهاند. تغییر شناختی به نحوه ارزیابی ما از موقعیتی که در آن قرار داریم با هدف تغییر اهمیت هیجانی آن موقعیت از طریق تغییر دادن نحوه تفکر افراد درباره موقعیت، یا توانایی آن ها جهت اداره آنچه برای خروج از آن موقعیت لازم است اشاره دارد. یکی از اَشکال تغییر شناختی که توجه خاصی را به خود اختصاص داده است ارزیابی مجدد شناختی است. (گروس، ۲۰۰۲، جان و گروس، ۲۰۰۷، اوکسنر و گروس، ۲۰۰۷، گروس و تامپسون، به نقل از حسنی ،۲۰۰۷). ارزیابی مجدد شناختی به معنای ارزیابی از یک موقعیت بالقوه برانگیزاننده هیجان است به شیوه ایی که اثر هیجانی آن را کاهش میدهد. (کمپبل و بارلو، به نقل از حسنی، ۲۰۰۷). این نوع تغییر شناختی شامل تغییردادن موقعیت به گونه ایی است که فشار هیجانی حاصل از آن تغییر کند (گروس، به نقل از حسنی، ۲۰۰۷). پنجمین راهبرد نظم جویی هیجان تعدیل پاسخ است که راهبرد متمرکز بر پاسخ است (گروس، به نقل از حسنی، ۲۰۰۱). تعدیل پاسخ به تاثیرگذاری درسیستم پاسخ دهی جسمانی، تجربی و رفتاری به مستقیم ترین شکل ممکن اشاره دارد. البته تلاش برای نظم جویی پاسخ های جسمانی و تجربی فعالیتی است که به طور معمول انجام می شود. حتی برای هدف قرار دادن پاسخ های فیزیولوژیک از دارو، آرام سازی عضلانی و رژیم غذایی خاص هم استفاده می شود. بعضی اوقات از روش های غیر سازگارانه، مانند سیگار، الکل و مصرف سوء دارو هم برای اصلاح تجربه های هیجانی استفاده می شود (گروس و تامپسون، به نقل از حسنی، ۲۰۰۷). یکی از اشکال رایج تعدیل پاسخ، فرو نشانی رفتار بیانی است (گروس، ریچارد و جان[۴۰]، به نقل از حسنی، ۲۰۰۶). شاید فرد با یک ارزیابی به این نتیجه برسد که اگر احساسات واقعی خود را از دیگران مخفی کند بهتر است. به نظرمی رسد کاستن از رفتار بیانگری، اثرات پیچیده ایی روی تجربه هیجانی دارد و حتی به جای کاهش هیجان منفی، تجربه هیجان مثبت را نیز کاهش میدهد و حتی ممکن است منجر به افزایش فعالیت اعصاب سمپاتیک به شود. در کل به نظر میرسد زمانی افراد در نظم جویی هیجان های خود موفق هستند که بتوانند روش هایی برای بیان آن ها به طو سازگارانه و نه نا سازگارانه داشته باشند (تامپسون، به نقل از حسنی، ۱۹۹۴). گروس معتقد است راهبرد های نظم جویی هیجانی متمرکز برپیشایند نسبت به راهبرد تعدیل پاسخ مؤثر تر هستند (گروس، به نقل از حسنی، ۲۰۰۱). به این دلیل که قبل از تولید هیجان تاثیر میگذارند، به عبارتی قبل از این که واکنش هیجانی کاملا برانگیخته شود. نتایج مطالعات حاکی از آن است که ارزیابی مجدد در مواجه با تجارب منفی، تجربه هیجانی و رفتار بیانگری را کاهش می
پایان نامه -تحقیق-مقاله – تعدیل پاسخ – 9