ج- سیاست ها : قوانین و مقررات .
د- موانع اجتماعی : تاریخ نشان داده است که هرگاه افراد قدرت خود را در زندگی از دست میدهند جامعه ای که آن ها در آن قرار دارند برای پذیرش رهبری خودکامه مساعد میگردد . در چنین حالتی رهبر خود را طرفدار گروه نشان میدهد و این نیاز را در خود احساس میکند تا از آن محافظت کند . جاذبه هایی از این قبیل برای تشکیل گروه و حقی که گروه برای حفظ خود قائل است در موارد زیاد حضور خود را نشان داده است که نمونه های بارز آن را می توان در کشورهایی نظیر آلمان نازی ، چین کمونیست و تعداد زیادی از کشورهای آفریقایی مشاهده نمود . محیط اجتماعی در پرورش استعدادهای خلاق و منحصر به فرد افراد خود عامل مهمی به حساب میآید . ابراز خلاقیت ها و ابداعات ایجاب میکند که افراد ریسک کنند . بنابرین اگر گروهی که به آن وابسته هستیم نسبت به این خلاقیت ها واکنش منفی از خود نشان دهد ، متأسفانه در چنین مرحله ای است که فرد برای آن خود را به عنوان عضوی مورد پذیرش به گروه بقبولاند ممکن است عقب نشینی کرده و از کار خلاقی که قصد دارد انجام دهد دست بکشد و بدیهی است عواقب چنین وضعی برای معلمان آنهایی که قصد دارند رفتارهای خلاق را پرورش دهند میتوانند خیلی وخیم باشد (آقایی فیشانی ،۱۳۷۷) . دیگر موانع اجتماعی عبارتند از مسائل مربوط به خانواده و محیط آموزشی (غلامپور، ۱۳۷۹ ).
ه- موانع سازمانی : موانع سازمانی خلاقیت شامل عوامل مربوط به مدیریت ، ساختار سازمانی ، فرهنگ سازمانی و آموزش میباشد ، که به اختصار به شرح آن می پردازیم :
– مدیریت : در این زمینه می توان به مواردی چون عدم تحمل شکست ، عدم تحمل انتقاد ، شیوه های رهبری ، نگرش منفی نسبت به توان زیردستان و …. اشاره کرد .
-ساختارسازمانی : در این حوزه، مواردی نظیر ارتباطات محدود سازمانی ، ارزیابی نادرست عملکرد ، ساختار مکانیکی ، انعطاف پذیری و …. مطرح می شود .
-فرهنگ سازمانی : در این زمینه می توان به عواملی از قبیل عدم وجود فضای حمایت از نوآوری ، عدم احساس مسئولیت اجتماعی و ….. اشاره نمود .
-آموزش : در این زمینه می توان به مواردی نظیر ضعف در آموزشهای پایه ای و عدم آموزش های مستمر در زمینۀ مسائل کاری و ….. اشاره کرد (غلامپور،۱۳۷۹) .
آمابلی در نتایج پژوهش بسیار و سیعی که در مصاحبه از ۱۲۰ دانشمند به عمل آورده است ، با توجه به تقسیم بندی اشاره شده ، بعضی از عوامل محیطی خلاق را شامل :
آزادی ، منابع کافی ، وقت کافی ، جو مناسب ، طرح تحقیق مناسب و فشار است .
موانع محیطی به زعم آمابلی عبارتند از :
جو نامساعد ، محدودیت ، ارزیابی ، فشار ، رقابت ، منابع ناکافی و طرح تحقیق ضعیف .
تحقیقات نشان داده است ، جنبههای فردی مطلوب ، در فرایند خلاقیت از دیدگاه دانشمندان عبارتند از :
ویژگی های شخصی متنوع ، خودانگیزی ، توانایی شناختی خاص ، تمایل به خطر کردن ، تخصص در رشته ، تجارب متنوع .
راهکارهای تقویت خلاقیت
به کارگیری استراتژی تمرکز و سادگی
خلاقیت باید فقط یک کار انجام دهد ، در غیر این صورت مردم را دچار سردرگمی میکند و خلاقیت های اثربخش از جاهای کوچک شروع می شود. آن ها از اول خیلی بزرگ نبوده اند و تنها برای انجام یک کار خاص بوده اند . خلاقیت به دانش ، مهارت و تمرکز نیاز دارد . این واضح است که افرادی استعداد بیشتری برای خلاقیت دارند ، اما این استعدادها در یک زمینه محدود و مشخص است . در حقیقت نوآوران به ندرت در بیش از یک زمینه فعالیت دارند .
بنابرین بایستی در ایجاد و پرورش خلاقیت استراتژی تمرکز به یک موضوع ، یک فکر ، یک کار در سازمان و یا جامعه انتخاب شود تا افراد بتوانند از مجموعه توانمندی های ذهنی و عقلی خود در راستای به وجود آوردن روش های جدید و ابداع درباره یک موضوع خاص استفاده بهینه ای کنند (سلطانی ،۱۳۸۲).
آموزش خلاقیت
همه بر این واقعیت آگاهیم که تا قرن اخیر ، استعداد و توان هنرمندان بزرگ ، خاص خود آنان پنداشته شده بود . و کسی فکر نزدیک شدن به چنان استعدادهای شگرفی را به خود نمی داد و نقاشان بزرگی که در قرون میانه اروپا مشاهده میشوند از آن جمله اند . در آن زمان همه نقاشی را استعدادی ارثی میدانستند و معتقد بودند هرکس با استعدادهایی که در وجودش نهاده شده به دنیا میآید و امکان رشد آن استعدادها وجود ندارد امروزه شاهدیم که فن و هنر نقاشی با آموزش برای اکثریت انسانها قابل حصول شده و هرکس به فراخور کوشش و تلاش خود را در این زمینه قادر است تا حدودی پیشرفت داشته باشد . برای رشد استعداد خلاقیت جامعه باید شرایط لازم را داشته باشد . گذشته از آن خود فرد نیز در رشد این استعداد ، نقش اساسی دارد . در واقع همه ما توانایی و ظرفیت خلاقیت را داریم و بسته به تلاش و کوشش و جدیت است که تا چه حد خلاقیت خود را رشد داده و آن را به کار گیریم ( آقایی فیشانی ،۱۳۷۷).
هیچ تفکر خلاق احتمال وقوع نخواهد داشت مگر آنکه از مسأله آگاه باشیم و تعریف و تعهدی دربارۀ برخورد با آن داشته باشیم این مستلزم تعدادی مهارت مهم است تمام مهارت ها باید از طریق توجه مستقیم و سنجیده پرورش یابد ، بهترین نوع توجه تمرین و کاربرد است (قاسم زاده ،۱۳۷۲) .
خلاقیت در درون یک سازمان در خلأ به وجود نمی آید ، بلکه ساختار سازمانی به عنوان یک بستر ، زمینه را برای پیدایش خلاقیت آماده میکند . ساختار سازمان نمایانگر روابط واحدهای آن و نشان دهندۀ انعطاف پذیری آن است . سازمان هایی که دارای ساختار غیر منعطف باشند برای ایجاد همکاری و وحدت در دوران بحران دچار آشفتگی میشوند در حالی که سازمان هایی که امکان برقرار کردن رابطه ، به ویژه رابطۀ غیر رسمی و انعطاف پذیر را در ساختار خود پیشبینی میکنند ، عوامل مثبت و مؤثری را برای ترغیب و رشد خلاقیت ونوآوری در سازمان خود به وجود می آورند در این زمینه تحقیقات زیادی انجام شده از جمله ویلیامز[۴۲] با تحقیقی در مورد افزایش خلاقیت مشترک کارکنان و مدیران سازمان ها بیان داشت که در بیشتر سازمان ها ، به کارگیری و آموزش مدیران ارشد برای ایجاد محیطی خلاق برای کارکنان نادیده گرفته شده است به طوری که بیشتر سازمان ها بر حفظ و پرورش خلاقیت کارکنان تمرکز دارند . درحالی که بخش عمدۀ جریان خلاقیت و نوآوری در راستای نحوۀ عملکرد مدیران بخش ها و واحدهای سازمان هاست کاتز[۴۳] در تحقیقی با عنوان بررسی نوآوری در ورزش به عنوان مفهومی کاربردی برای آینده به این نتیجه رسید که استفاده از ابزار و تجهیزات پیشرفته و به کارگیری تخصص های متنوع و بالا در رویدادها و مسابقات ورزشی موجب ارائه نوآوری های مطلوبی در برگزاری آن ها خواهد شد (صفری ،۱۳۸۵) .
محیط مساعد برای ایجاد خلاقیت
محیطی که فرد در آن قرار دارد باید محیطی لذت بخش باشد و خلاقیت در محیطی که فاقد انگیزه محرک و آزادی باشد به وجود نمی آید . ایجاد محیط مساعد برای ایجاد رفتارهای خلاق به شرایط و عواملی بستگی دارد که به برخی از آن ها اشاره میگردد :
شرایط فیزیکی یا مکانی
محیطی که فرد در آن قرار دارد باید از ترتیبی برخوردار باشد که فرد بتواند انواع فعالیت هایی را که منجر به تفکر خلاق می شود در آن انجام دهد .
شرایط عقلانی ( فکری )